چرا مردم به خواسته دولت «نه» گفتند؟
دولت مطمئن باشد ادامه رفتارهایش مىتواند این اعتماد را افزایش و یا همین حدود ٤ درصد را هم از بین ببرد و آنچه مردم مىشنوند صداى رفتار اوست و نه وعدهها و وعیدها.
شیرازه/ مهدی فضائلی؛ چه بخواهیم از مفهوم جامعه شناسى و پر استعمال سرمایه اجتماعى استفاده کنیم، چه پا را به وادى روانشناسى بگذاریم و روانشناسى اعتماد را مورد توجه قرار دهیم و چه از همه این مباحث صرف نظر کنیم، در هر حال نمى توانیم از اهمیت مقوله "اعتماد" چشم پوشی نماییم٠
براى مجموعه نظام در وهله نخست و سپس براى قوا، دستگاهها و نهادهاى مختلف،«اعتماد» سرمایه گرانبهایى است که مدام باید مراقب آن بود و به عنوان یک معیار مهم از میزان آن مطلع شد و بر آن افزود٠
موضوع انصراف افراد برخوردار،که رویکرد صحیح دولت در اجراى مرحله دوم قانون هدفمندى بود، فرصت مغتنمى بود براى سنجش این اعتماد که متأسفانه بر خلاف پیش بینى دولت، نتایج آن خوشایند نبود و معلوم شد دولت یازدهم به رغم همراهى گسترده و هزینه بر صدا وسیما، مراجع و قواى دیگر که به حکم وظیفه انجام شد، نتوانسته اعتماد مردم رابرای انصراف از دریافت یارانه جلب کند٠
اکنون دولت باید به چرایى این بى اعتمادى وقوف یابد تا در ادامه راه خود، آنرا جبران و از این سرمایه گرانبها در مراحل بعد بهره مند شود٠
به نظر نگارنده این سطور، موارد زیر از جمله اهم دلایل این عدم همراهى و بى اعتمادى است٠
١)ماجراى نقد و نسیه، در فرهنگ ما نهادینه شده است. دولت انتظار داشت مردم از یک درآمد نقد که حکم سرکه را هم نداشت و به آن عادت هم کرده بودند (اندک براى عده اى و قابل توجه براى عده نسبتا" زیاد دیگر) چشم پوشی کنند تا بجاى آن، خدمات و مزایایی بطور نسیه دریافت نمایند؛ آنهم خدمات و مزایایى که شیرینى حلوایش نامعلوم بود.
دولت از یک سو از مردم مى خواست از دریافت یارانه انصراف دهند تا دولت بتواند مشکل کمبود منابع را جبران کند و از سوى دیگر رفتارهایى میکرد که در نظر مردم یا مصداق رها کردن دانه درشتها و رفتن سراغ منابع دست چندم بود،یا مصداق ریخت و پاش هاى زاید و غیر ضرور.
به عبارت دیگر دولت نتوانست، جایگزین هاى روشن و قانع کننده اى را به مردم معرفى کند٠
٢)دادن پیام هاى متفاوت و بعضا" متناقض که حکایت از بى برنامگى و نوعى سردرگمى داشت را باید دلیل دیگر این عدم همراهى بدانیم. امکان یا عدم امکان شناسایی افراد برخوردار و نیازمند، بررسی یا عدم بررسی حسابهاى شخصى افراد و جریمه یا عدم جریمه افرادى که اطلاعات غلط داده اند، از جمله این پیامها بود٠
٣)کمبود منابع از مهمترین دلایل دولت براى دعوت به انصراف بود؛ اما در همین اثناء رفتارهایى از دولت سرزد که در منظر افکار عمومى ناقض این دلیل بود٠
دولت از یک سو از مردم مى خواست از دریافت یارانه انصراف دهند تا دولت بتواند مشکل کمبود منابع را جبران کند و از سوى دیگر رفتارهایى میکرد که در نظر مردم یا مصداق رها کردن دانه درشتها و رفتن سراغ منابع دست چندم بود، مثل عدم پیگیرى دهها هزار میلیارد تومان معوقات بانکى٠ یا مصداق ریخت و پاش هاى زاید و غیر ضرور،مثل ارسال دهها میلیون پیامک تبریک نوروزى، بازسازى ساختمان ریاست جمهورى، ٠٠٠
دولتمردان باید این واقعیت مهم را درک کنند که صداى رفتار آنها از صداى سخن آنها بلندتر و رساتر است! و مردم نه تنها این صداها را بهتر مى شنوند بلکه فقط به این صداها اعتماد مى کنند٠
٤) افزایش هزینه آب، برق و گاز در پایان سال گذشته و اعلام افزایش قیمت دیگر حاملهاى انرژى در آینده نزدیک که نوید افزایش قیمت اجناس دیگر را مى داد در کنار دعوت به انصراف نیز عدم ثبت نام را با چالش جدى مواجه کرد٠
به هر حال این مرحله گذشت و کمتر از ٤ درصد مردم، در خواست دولت را اجابت کردند؛ اما موضوع تمام نشده و رفتار دولت از این به بعد مى تواند باز هم معنى دار و در جهت تقویت یا تضعیف اعتماد عمومى مؤثر باشد٠
دولت در آستانه و حین ثبت نام مردم اعلام کرد کسانى که اطلاعات نادرست بدهند جریمه خواهند شد و وزیر اقتصاد در خانه ملت رسما" و به صراحت اعلام کرد:"تا این لحظه حدود 10 میلیون ثروتمند جامعه شناسایی شدهاند که اگر برای دریافت یارانه ثبتنام کنند، حذف میشوند."حال این دولت است و این حرفهاى زده شده. دولت مطمئن باشد ادامه رفتارهایش مى تواند این اعتماد را افزایش و یا همین حدود ٤ درصد را هم از بین ببرد و آنچه مردم مى شنوند صداى رفتار اوست و نه وعده ها و وعیدها.
منبع: فارس
براى مجموعه نظام در وهله نخست و سپس براى قوا، دستگاهها و نهادهاى مختلف،«اعتماد» سرمایه گرانبهایى است که مدام باید مراقب آن بود و به عنوان یک معیار مهم از میزان آن مطلع شد و بر آن افزود٠
موضوع انصراف افراد برخوردار،که رویکرد صحیح دولت در اجراى مرحله دوم قانون هدفمندى بود، فرصت مغتنمى بود براى سنجش این اعتماد که متأسفانه بر خلاف پیش بینى دولت، نتایج آن خوشایند نبود و معلوم شد دولت یازدهم به رغم همراهى گسترده و هزینه بر صدا وسیما، مراجع و قواى دیگر که به حکم وظیفه انجام شد، نتوانسته اعتماد مردم رابرای انصراف از دریافت یارانه جلب کند٠
اکنون دولت باید به چرایى این بى اعتمادى وقوف یابد تا در ادامه راه خود، آنرا جبران و از این سرمایه گرانبها در مراحل بعد بهره مند شود٠
به نظر نگارنده این سطور، موارد زیر از جمله اهم دلایل این عدم همراهى و بى اعتمادى است٠
١)ماجراى نقد و نسیه، در فرهنگ ما نهادینه شده است. دولت انتظار داشت مردم از یک درآمد نقد که حکم سرکه را هم نداشت و به آن عادت هم کرده بودند (اندک براى عده اى و قابل توجه براى عده نسبتا" زیاد دیگر) چشم پوشی کنند تا بجاى آن، خدمات و مزایایی بطور نسیه دریافت نمایند؛ آنهم خدمات و مزایایى که شیرینى حلوایش نامعلوم بود.
دولت از یک سو از مردم مى خواست از دریافت یارانه انصراف دهند تا دولت بتواند مشکل کمبود منابع را جبران کند و از سوى دیگر رفتارهایى میکرد که در نظر مردم یا مصداق رها کردن دانه درشتها و رفتن سراغ منابع دست چندم بود،یا مصداق ریخت و پاش هاى زاید و غیر ضرور.
به عبارت دیگر دولت نتوانست، جایگزین هاى روشن و قانع کننده اى را به مردم معرفى کند٠
٢)دادن پیام هاى متفاوت و بعضا" متناقض که حکایت از بى برنامگى و نوعى سردرگمى داشت را باید دلیل دیگر این عدم همراهى بدانیم. امکان یا عدم امکان شناسایی افراد برخوردار و نیازمند، بررسی یا عدم بررسی حسابهاى شخصى افراد و جریمه یا عدم جریمه افرادى که اطلاعات غلط داده اند، از جمله این پیامها بود٠
٣)کمبود منابع از مهمترین دلایل دولت براى دعوت به انصراف بود؛ اما در همین اثناء رفتارهایى از دولت سرزد که در منظر افکار عمومى ناقض این دلیل بود٠
دولت از یک سو از مردم مى خواست از دریافت یارانه انصراف دهند تا دولت بتواند مشکل کمبود منابع را جبران کند و از سوى دیگر رفتارهایى میکرد که در نظر مردم یا مصداق رها کردن دانه درشتها و رفتن سراغ منابع دست چندم بود، مثل عدم پیگیرى دهها هزار میلیارد تومان معوقات بانکى٠ یا مصداق ریخت و پاش هاى زاید و غیر ضرور،مثل ارسال دهها میلیون پیامک تبریک نوروزى، بازسازى ساختمان ریاست جمهورى، ٠٠٠
دولتمردان باید این واقعیت مهم را درک کنند که صداى رفتار آنها از صداى سخن آنها بلندتر و رساتر است! و مردم نه تنها این صداها را بهتر مى شنوند بلکه فقط به این صداها اعتماد مى کنند٠
٤) افزایش هزینه آب، برق و گاز در پایان سال گذشته و اعلام افزایش قیمت دیگر حاملهاى انرژى در آینده نزدیک که نوید افزایش قیمت اجناس دیگر را مى داد در کنار دعوت به انصراف نیز عدم ثبت نام را با چالش جدى مواجه کرد٠
به هر حال این مرحله گذشت و کمتر از ٤ درصد مردم، در خواست دولت را اجابت کردند؛ اما موضوع تمام نشده و رفتار دولت از این به بعد مى تواند باز هم معنى دار و در جهت تقویت یا تضعیف اعتماد عمومى مؤثر باشد٠
دولت در آستانه و حین ثبت نام مردم اعلام کرد کسانى که اطلاعات نادرست بدهند جریمه خواهند شد و وزیر اقتصاد در خانه ملت رسما" و به صراحت اعلام کرد:"تا این لحظه حدود 10 میلیون ثروتمند جامعه شناسایی شدهاند که اگر برای دریافت یارانه ثبتنام کنند، حذف میشوند."حال این دولت است و این حرفهاى زده شده. دولت مطمئن باشد ادامه رفتارهایش مى تواند این اعتماد را افزایش و یا همین حدود ٤ درصد را هم از بین ببرد و آنچه مردم مى شنوند صداى رفتار اوست و نه وعده ها و وعیدها.
منبع: فارس
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
چون دولت در وعده ای که درمورد سبد کالا به مردم داد عمل نکرد این بی اعتمادی ایجاد شده واین شعار هایی که درخصوص شیب ملایم میدهند نیز مردم به حساب عوام فریبی می گذارندباز هم درصد اعتمادها کمتر میشود. دولتمردان باید بامردم صادق باشند تا به انهااعتماد شود.این مردم شریف هوشیارند و وامدار کسی نیستند.وباکسی شوخی ندارند چون آنها برسر عهدی که باشهدا وامام ورهبری بسته اند وفادارند . وشعارها آنهارا فریب نخواهد داد.وچون تمام حماسه هایی که خلق کرده اند توام با شعور وعقلانیت بوده وخواهد بود.درود براین ملت حماسی وشور آفرین.
پاسخ