دادگاه، پلیس قاتل «مایکل براون» را تبرئه کرد؛ نیویورک قیامت شد!
به گزارش شیرازه به نقل از رجانیوز، جامعه سیاهپوستان ایالات متحده که اکنون به یک انبار پر از باروت که آتش در آن افتاده، تبدیل شدهاند، چند هفته است که رسما نه با پلیس که با ارتش آمریکا روبرو هستند. تانکهای ضدمین که مخصوص جنگهای بیابانی هستند و همچنین استفاده از زرهپوشهای سنگین برای مقابله با راهپیمایی مردمی است که تنها راهکار نمایش اعتراضشان به جنایت پلیس این کشور، بالا بردن دستها به یاد «مایکل براون» است.
حالا و پس از گذشت چهار ماه از آغاز اعتراضات در این منطقه، دامنه آن به دیگر شهرهای آمریکا کشیده شده است. تلویزیون دولتی اتحادیه اروپا در خبری اعلام کرد که هزاران تن از شهروندان ایالات متحده آمریکا سه شنبه شب همزمان در شهرهای هوستون، نیویورک، فرگوسن و مینیاپولیس علیه تصمیم دادگاه درباره پرونده کشته شدن یک نوجوان در خیابان ها تظاهرات کردند.
روایت شهروندان آمریکایی از اوضاع «فرگوسن» در شبکههای اجتماعی
تانک، پلیس نظامی، اشغال، خفقان رسانهای، منطقه پرواز ممنوع؛ آن هم در یک حومه. وضع آمریکا در سال ۲۰۱۴ این است
آیا مأموران پلیس خودروی زرهی لازم دارند؟ واقعا؟ این خودروها نفربرهای ضد مین هستند که بطور خاص برای عراق طراحی شدهاند
گسترش
دامنه این اعتراضات از آنجایی کلید خورد که دادگاه ایالت میسوری، پلیس
ضارب فرد سیاهپوست را بدون توجه به عمد وی در شلیک گلوله، تبرئه کرد؛
اقدامی که خشم سیاهپوستان آمریکا را برانگیخت و مجددا آتشفشان جامعه
آمریکایی را فعال کرد. در خیابانهای شهر لس آنجلس، بسیاری در اعتراض به تصمیم دادگاه در خیابانها تجمع کرده و راههای اصلی را بستهاند.
یکی از معترضان میگوید: «به نظر خیلیها مثل من ناامید شدهاند. شوکه نشدم اما این تصمیم واقعا برای من خیلی خیلی ناامید کننده بود. به عنوان یک زن آفریقایی- آمریکایی که مادر نیز هستم عمیقا از این تصمیم دادگاه رنجیدم.» دیگری نیز میگوید: «او نیز هم سن و سال من بود. من ۱۷ سال دارم. بنابراین ممکن است که من نیز هدف گلوله قرار بگیرم و کشته شوم و البته هیچ دادگاه عادلانهای برای قضاوت نخواهد بود.»
در این زمینه، سکوت مجامع بینالمللی حقوق بشری هم بسیار جالب است؛ چرا که نژادپرستی و تضییع حقوق شهروندان یک کشور به علت تفاوت رنگ پوست، از آن جنایتهای تاریخی است که به نظر میرسد باید آن را در رمانهای کلاسیک جهان جستجو کرد ولی انگار هنوز «ارباب لگری»ها زنده هستند تا «کلبههای عمو تُم» را بر سر صاحبانشان خراب کنند. کجاست «جرج اورول» تا ببینید هنوز هم همه باهم برابرند ولی بعضیها برابرترند.