به گزارش سرویس شهرستان‌های شیـــرازه به نقل از ارسن نیوز٬ امروز عصر مسیر مابین میدان آدینه تا بلوار شهید مهدی اسکندری شهر ارسنجان حال و هوای دیگری داشت. هم اشک بود و هم لبخند. هم شور و اشتیاق بود و هم حسرت و اضطراب. هم دعا بود و هم صلوات. هم دود سفید اسپند و هم بیرق های سیاه عزا در هوا به رقص آمده بودند. جمعیتی دلشکسته به راه افتاده بودند و به رسم دیرین تعدادی از مداحان شهر چاووشی می خواندند و در میان نواهای پر سوز آنها و پاسخ جمعیت، صداها و جملاتی همچون "سلام ما رو هم به آقا برسون"،  "حاجی التماس دعا"، "پسرم مواظب خودت باش"، "دخترم مادر پیرت رو خیلی دعا کن"، "باباجون حواست به مادرمون هم باشه" و... به گوش می رسید.

 آدم هایی که امروز به خیابان ها آمده بودند دو دسته بودند، عده ای عزم زیارت قبر مولا(ع) و کربلا را داشتند و عده ای با بدرقه ی آنها التماس دعا. در میان زائران اربعین از مرد و زن گرفته تا پیر و نوجوان، از دکتری گرفته تا بیسواد، از مسوول فعلی گرفته تا مسوول سابق وجود داشت و در میان بدرقه کنندگان هم همینطور. دسته اول لبخند به لب در حالی به عشق زیارت اربعین حسینی(ع) راهی سفر می شدند که کوله بارهایشان لحظه به لحظه توسط مشایعت کننده گان گریان، با سفارش و التماس دعا گرفته تا خوراکی و تنقلات سنگین تر می شد.

 عصر امروز بیش از 400 نفر از مردم شهر کوچک ارسنجان در میان بدرقه صدها نفر دیگر راهی مناطق مرزی شدند تا به همراه چند صد نفر دیگری که روزهای قبل از روستاهای بخش مرکزی عازم سرزمین نینوا شده اند، تا در اربعین حسینی(ع)، همچون قطراتی به دریای بزرگترین تجمع انسانی جهان به پیوندند.