فضانوردی دانش آموزان ایرانی دور از چشم والدین!
مدرسه دولتی و غیرانتفاعی ندارد، تخلف همه جا هست
در چند سال اخیر با توجه به رشد قارچ گونه مدارس غیرانتفاعی به جهت بهبودی کیفیت در امور تحصیل و همچنان فضای تربیتی دانش آموزان، والدین با هزاران امیدو آرزو سعی می کنند که فرزندانشان را در این مدارس ثبت نام کنند تا خیالشان از هر نظر هم از نظر آموزشی و هم از نظر تربیتی راحت باشد.اما متاسفانه شاهد هستیم که فرق چندانی میان مدارس دولتی و غیرانتفاعی و حتی مدارسی با القاب مختلف، وجود ندارد که این امر سبب مکدر شدن خاطر والدین دانش آموزان می شود.
اگرچه در چند سال اخیر ذره بین برخی از رسانه ها بر عملکرد برخی از مدارس گرفته شده است اما با این حال بازهم شاهد هستیم که تخلفاتی در مدارس صورت می گیرد که فضای رسانه ای را برای نقد هرچه صریحتر مسئولان آموزش و پرورش هموارتر می کند.
از تخلفات عادی مدارس دولتی و غیرانتفاعی، نظیر دریافت پول توسط مدیران مدارس دولتی از والدین و یا دریافت شهریه های هنگفت مدارس غیرانتفاعی که بگذریم اخیر مشکلات و تخلفاتی را شاهد هستیم که نمی توان به سادگی از آن گذشت.
در نمونه دریافت پول غیر قانونی شاید والدین با این امید که رسیدگی بیشتری به دانش آموزشان می شود توجیه شوند اما شنیدن این خبر که فرزندشان به علت عدم نظارت صحیح مدیران مدارس بر مدرسه در خطر اعتیاد به مواد مخدر آن هم در سنین نوجوانی قرار دارد، می تواند برای آنها ویران کننده و قطعا واکنش آفرین باشد.
اعتیاد بلایی که دامن دانش آموزان را هم گرفت
آخرین باری که آمار دانش آموزان معتاد اعلام شد سال 1387 بود که محمد رضا جهانی،قائم مقام دبیر کل وقت ستاد مبارزه با مواد مخدر از وجود 30 هزار دانش آموز معتاد در کشور خبر داد. این آمار زمانی اعلام شد که هنوز کارشناسان برای بررسی وضعیت مواد مخدر در کشور ، به طرح ارزیابی سریع وضعیت اعتیاد در کشور استناد می کردند که در سال 1386 انجام شده بود. آمار اعلام شده، بر اساس شمار دانش آموزان خودمعرف بود و بنابراین دانش آموزانی که تمایل به ترک نداشتند در آن لحاظ نشده بودند..
از سوی دیگر به گواه طرح شیوع شناسی مصرف مواد مخدر که در سال 1390 انجام شد میزان مصرف مواد در گروه سنی 15 تا 19 سال معادل 13.56درصد، گروه سنی 20 تا 24 سال معادل16.83 درصد، 25 تا 29 سال معادل 14.32 درصد است و باقی مانده این رقم به گروه های سنی 30 تا 64 سال اختصاص دارد. طبیعی است که گروه سنی 15 تا 19 ساله هایی که در این آمار به آنها اشاره شده است در سن تحصیل هستند که ممکن است در مدارس کشور مشغول به تحصیل باشند یا نباشنداین در حالی است که سیگار و قلیان که دربرگیری بسیار بیشتری در میان دنش آموزان دارد، جدا از مسئله اعتیاد و آمار آن در میان دانش آموزان است
علل مختلفی که خیال دانش آموزان را برای اعتیاد راحت می کند
معمولا مسئولین آموزش پرورش به دلایل مختلف از جمله تطهیر عملکرد خودشان بر مهمترین نهاد آموزشی دانش آموزان، این آمارها را رد می کنند.اما جدا از این مباحث مسئله ای که قطعی است و حتی خوش بین ترین افراد هم نمی توانند آن را کتمان کنند مسئله وجود اعتیاد به مواد مخدر در میان دانش آموزان در مدارس است.
همواره والدین دانش آموزان در هر شرایط بد اقتصادی که به سر ببرند سعی می کنند تا بهترین شرایط را برای تحصیل فرزندان خود فراهم کنند که در خاطرشان یکی از این شرایط مناسب، ثبت نام در مدارسی است که حتی الامکان جمعیت کمی داشته باشد تا فرآیند یادگیری دانش آموز بهتر صورت گیرد.از طرفی دیگر با توجه به مبالغی که می پردازند، مدعی هستند که نباید به فرزندشان در مدرسه سخت بگذرد!
تعبیر این سختی برای اغلب خانواده می شود به اصطلاح عامیانه دانش آموزان "گیردادن" که معمولا عدم این سخت گیری، نتیجه اش می شود، فاجعه اعتیاد به مواد مخدر در میان دانش آموزان.
هم والدین،هم مسئولان مدارس، هردو مقصرند
همه این اوصاف بیانگر این است که هم والدین و هم مسئولان مدارس کشور و در سطح بالاتر مسئولین آموزش و پرورش در قبال فرزندان و دانش آموزان خود کم کاری کرده اند.طوری که مسئولان مدارس به امید والدین و والدین هم به امید مسئولان مدارس نوجوانان خود را به امان خدا رها کرده اند.
با این اوصاف با توجه به اینکه افزایش معتادان دانش آموز دختر و پسر آینده فجیعی را برای کشور به نمایش می گذارد به نظر می رسد باید با همکاری دوسویه والدین و مسئولان آموزش و پرورش این کلاف سردرگم به نتیجه برسد.قطعا در مرحله اول نظارت بیشتر والدین بر فرزندان در خارج از منزل و حتی در مدرسه می تواند راهگشا باشد آن هم به طریقی که غرور نوجوان تحت تاثیر قرار نگیرد.
مرحله بعد تمرکز و نو آوری معلمان و مسئولین مدارس برای دانش آموزان را می طلبد.بحث تدریس کتب درسی و کارهای روزمره آموزشی وظیفه معلمان محسوب می شود اما اگر در کنار این مسائل بحث دلسوزی معلم هم مطرح باشد می تواند به راحت ترین شکل ممکن دانش آموز را از خطر بلای اعتیاد مصون نگه دارد."1"
تا شخصیت دانش آموز شکل نگرفته است باید کاری کرد
با توجه به احساسی بودن مفرط نوجوانان در این سن و سال، قطعا برگزاری دوره های آموزشی جذابی که برای دانش آموز خسته کننده نباشد می تواند تاثیرگذار باشد. از آنجایی که شخصیت اصلی و واقعی نوجوانان شکل نگرفته است می توان مدعی شد که فاصله سلامت و یا عدم سلامتی اجتماعی آنها بسیار کم و ناچیز است.جذب این فرزندان در برنامه های فوق برنامه مدارس که می تواند با ابداء و نوآوری دست اندرکاران مدارس به وجود بیاید می تواند برای دانش آموزان چیزی شبیه به معجزه باشد.
در نهایت اینکه شاید برخی از معلمان و مسئولان ریز و درشت آموزش و پرورش در خیال خود نفس راحتی بکشند به این دلیل که فرزند خودشان الحمدالله مشکلی ندارد و با برخورد با این مطالب نگاهی عاقل اندرسفیه به ماجرا داشته باشند اما همین افراد باید بدانند که بلای اعتیاد که دامن یک دانش آموز همکلاسی و یا هم مدرسه ای فرزندانشان را بگیرد هر لحظه احتمال دارد این اتفاق برای فرزند آنها هم بیفتد.پس پسندیده است که همه والدین و آموزش و پرورشی ها به این مسئله توجه کنند و دوش خود را از قبول هر تلاشی که از اعتیاد دانش آموزان جلوگیری کند و یا اینکه آنها را از این تفکر نجات دهد، خالی نکنند.