کد خبر: ۸۰۵۴۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۷ - ۱۶ آذر ۱۳۹۴
استقلال در جنبش های دانشجویی :

پیشرو یا دنباله رو

دانشجویان در سال های اخیر با طی شدن مسیر 30 و چند ساله انقلاب اسلامی جنبش های دانشجویی در بروز رسانی آرمان های نسل نو و طی کردن مسیر استقلال فکری به شدت کوتاهی کرده اند.
به گزارش شیرازه به نقل از غریو،از 16 اذر سال 1332 شصت و سه سال می گذرد. انچه باید گفت و بررسی نمود تاریخچه ی سال های جنبش دانشجویی و توفیق آن در جریان سازی است. بعد از کوتای 28 مرداد سال 1332 شاید رضا خان تصور نمی کرد بنا نهادن دانشگاه تهران برای وی چنان هزینه بر باشد.

جنبش دانشجویی آن روزها با تاسی از مطالعات خود و روحیه ی پویا سعی در ان داشت تا دین خود را به جامعه ی ان روز ادا کند. جریان های مردمی و مذهبی همچنان با دانشجوین در تعامل بوده و این دانشگاه بود که محور همه ی آرمانگرایی و حرکت به سوی آزادی و آزادگی بود.

آنچه باید اشاره نمود جریان جنبش دانشجویی به مثابه یک نیروی متحرکه که ان نیرو را از عقید و مرام خود دریافت کرده بود به دور از هرگونه حزب گرایی تنها به آمارنگرایی و حفظ حریم آزادگی خود تلاش می کرد.

شاید اگر بازگشتی به سال های پیش و بعد از انقلاب اسلامی داشته باشیم شاهد آن هستیم که جنبش دانشجویی دارای فراز و فورد های بسیاری بوده و هست. فراز و فرود هایی که پس از انقلاب اسلامی به وفور شاهد تلاطم های شدید هستیم.

تبدیل انجمن اسلامی دانشجویان که در سال های تاسیس خود یکی از بزرگترین جنبش های زمان خود بود به چند تشکل. 2 آذر 67 بسیج دانشجویی پا به عرصه ی میدان دانشجویی گذاشت و جامعه اسلامی دانشجویان با مخالفت سرسخت انجمن اسلامی تحکیم در سال 1368 به جامعه دانشگاهی وارد شد.

سال 78 بود که انجمن اسلامی مستقل دانشجویان نیز با ایجاد اتحادیه ی جدیدی اعتراض خود را با پسوند مستقل نسبت به حضور تحکیم وحدت در انتخابات مجلس سوم و کج روی های پس از ان نشان داد. این روند ادامه یافت تا سر انجام اخرین اتحادیه دانشجویی نیز به محیط دانشگاهی ورود کرد.

اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی پس از فرمان مقام معظم رهبری در اعلام پیام معروف به 6/8 /81که ضرورت و چگونگی انجام عدالت را باز گو می کرد تشکیل گردید.

اما انچه به عینه مشخص است و باید بررسی شود در یک نکته بیشتر خلاصه نمی شود و ان اصالت در جنبش دانشجویی است. اصالتی که باید با شاخص هایی همچون استقلال فکری، آرمان های دانشجویی و مطابقت با نیاز های روز جامعه و نوسازی خود مورد بررسی قرار گیرد.

از سال 1332 جنبش دانشجویی با شعار مرگ بر استکبار به خصوص آمریکا پا به عرصه ی وجود نهاد و ذات جنبش دانشجویی با مطالبه گری و استکبار ستیزی پیوند خورد و شاید بهترین زمینه برای تولد نوزاد عقل و منطق و آرمانخواهی ایجاد شد.

اما انچه قابل اشاره است حرکت بعدی این جریانات در مسیر استقلال فکری و آرمان های پیش رو است. تعامل با خواسته های دانشجویی و میزان تاثیر گذاری آنان در جامعه نیز از مطابقت جنبش های دانشجویی با دهه های اخیر و مطالبات مردمی و دانشجویی است. در سال های اخیر با طی شدن مسیر 30 و چند ساله انقلاب اسلامی جنبش های دانشجویی در بروز رسانی آرمان های نسل نو و طی کردن مسیر استقلال فکری به شدت کوتاهی کرده اند. پس از سال های انقلاب جنبش دانشجویی مسیر واقعی خود را طی نکرد چرا که با تقسیم بندی سیاسی و جریانی جامعه سیاسی به اشکال مختلف سیاسی از چپ و راست مبدل گشت.

این روزها از جنبش های دانشجویی دیگر خبری نیست و چیزی نیست جز تشکل های دانشجویی و آنچه به جد پیرامون تشکل های دانشجویی در دهه حاضر می توان اشاره کرد نه یک جنبش دانشجویی که به اقلیتی از نمایندگان اقلیت میتوان نام گذاری کرد.

جنبش دانشجویی و خیزش دانشجویی برخواسته از متن فکری دانشجویان و نقطه عطفی بر مسیر اجتماعی خواهد بود اما در سال های اخیر ما تنها شاهد تشکل های دانشجویی و نه جنبش دانشجویی بودیم.

جنبشی دانشجویی که مسیر خواسته های دانشجویان را تعیین و در رشد و اعتلای دانشجویی و رسالت مطالبه گری دانشجویی صحه بگذارد. این جنبش و خیزش نه تنها وجود ندارد که با وجود تشکل های خود ساخته و روزساخت جدید رو به افول هم خواهد گذاشت.

تشکل هایی که نه از بتن دانشجویی که از بروز دولت های روزمره ای ساخته شده و دهه ای چند به فعالیت می پردازند و در نهایت باز به قهقهرای جنبش دانشجویی سقوط خواهند کرد.

آنچه در این میان پس از انقلاب اسلامی و در دوران دول چپ و راست بروز کرد انحراف جنبش دانشجویی و انتقال احزاب و دعوای احزاب سوخته در میان دانشگاه ها برای زنده نگه داشتن خود بوده است.جنبش دانشجویی با خواب خود نه تنها میدان را به نااهلان از انقلاب اسلامی داد بلکه انان را نیز در اهداف خود هدایت کرد.

در انتخابات سال های پس از انقلاب اسلامی تشکل های دانشجویی هرکدام در مسند انتخاب برامده و از جایگاه اصیل خود در روشنگری اذهان عمومی فاصله گرفته و برخلاف آرمان های خود در استقلال فکری وابستگی به احزاب را هر روز به روز تر کرده است.

امروز باید گفت هیچ تشکل و هیچ جریانی نمی تواند خود را نماینده ی جنبش های دانشجویی بداند . چه جریان های چپ و په جریان های راست گرای دنشگاه ها.

جنبش دانشجویی در اوج افول و وابستگی و ابزاری خود در سال های اخیر قرار دارد. جنبش ها و مطالبه گری های سردمداران تشکل های دانشجویی نه برخواسته از متن دانشجویی که برخواسته از منافع احزابی است که در سال های نه چندان دور همین اعضا را به گرد خود جمع می کنند تا سهم انان را نیز از میوه های کاشته سال های قبل بدهند.

در تاریخ هرکجا که جنبش دانشجویی برخواسته از متن و خواسته های دانشجویان و انقلاب اسلامی بوده است موفق بوده و خواهد بود.

و در نهایت تفاوت میان جنبش اصیل در جنبش های تقلبی و تشکل های رو به افول رفته تنها در پیش رو بودن و استقلال رای و اندیشه است.

آنچه امروز ضرورت جنبش دانشجویی است چیزی جز بازگشت به اصالت و ریشه ی اساسی خود است. بازشت به اصل استقلال فکری در دانشگاه ها و دانشجو ها و اساتید است.


سالاد

برچسب ها: محمدی ، دنباله رو ، پیش رو
نظرات بینندگان