پرگون: یکی از مشکلاتی که شاید در شهرها و شهرستان های کوچکتر در بحث انتخابات به وفور دیده می شود، مسئله ی طایفه گرایی است. میخواستم نظر و توصیه ی شما را در این باره جویا شوم.

آیت الله ایمانی: بحث طایفه و عشیره یک مسئله ی غیر قابل انکار است؛ انسان نمیتواند فضایی را بوجود بیاورد که بدون طایفه و عشیره زندگی کند. این مسئله مثل آنست که شاخه ای را از درخت جدا کنند، خُب این شاخه خشک و بی حاصل خواهد شد. پس طایفه در مناطق کوچک مانند پناهگاه است و نقطه ی اتّکای مردم هست. طایفه مایه ی انس و الفت برای افراد هست و برکات زیادی هم دارد. برخورد کردن با این اندیشه برخورد نامناسبی هست ، امّا باید آن را به سمت ارزش ها هدایت کرد. این همان عصبیت و تعصبی هست که مولا امیرالمؤمنین (ع) درباره اش صحبت میکند و این تعصبات را انسان باید به سمت اهدافی که برایشان زندگی میکنیم هدایت کند.

اگر انسان بتواند طایفه را در مسیر ارزشها و هدف ها هدایت کند، قطعاً تجمیع نیرو و قدرت خواهد شد. یعنی این فرد ضمن قرار گرفتن میان طایفه و نیرو گرفتن، خودش و طایفه اش به سمت یک هدف خاصّی حرکت میکنند.

لذا اصل قضیه را باید حفظ کرد ولی باید آن را هدایت کرد.

پرگون: مقام معظم رهبری درباره ی انتخابات فرمودند که اگر در تشخیص به نتیجه نرسیدید به لیست های مطمئن اعتماد کنید. از نظر حضرتعالی شاخصه های یک لیست مورد اطمینان چیست؟

آیت الله ایمانی: مسئله ی لیست ها یک اماره و یک نشانه هست برای رسیدن به واقعیت، وگرنه تکلیف اول انسان این است که احراز صلاحیت بکند و بر اساس این احراز صلاحیت رأی بدهد، این تکلیف همه ی انسانهاست.

دادن فهرست و لیست از نظر مبانی دینی ما یک اماره و نشانه است برای حصول اطمینان. قطعاً این اماره باید یک وثوق و اطمینانی در او باشد. بدون وثوق و اطمینان ، آدم به اعتماد نمیرسد. اگر ما مجموعه ی کسانی را که پای این فهرست امضا کرده اند را می شناسیم و به دین و تقوا و عدالت و پاکیشان اطمینان داریم، خُب طبیعتاً نظراتشون رو هم قبول می کنیم؛ اگر ما آنها را قبول نداشته باشیم نمیتوانیم نظراتشان را بپذیریم. مگر اینکه بر اساس تعصب جاهلی و کورکورانه پیش برویم. مثلاً بگوییم هم حزبی هستیم، این بدترین تفکر است زیرا که حزب نمیتواند دلیل بر حرکت انسان باشد. به قول مرحوم شهید بهشتی (رض) معبد است نه معبود؛ یعنی محلی است که انسان در آن رشد میکند. اما اینکه خودش بخواهد برای انسان الهه بشود، این غلط است. لذا برخی میگویند فلانی هم سازمانی یا هم حزبی ماست، این بدترین نوع تفکر است. در زمان انبیا و در صدر اسلام هم وقتی کسی را به دین حق دعوت می کردند می گفت اجداد ما این راه را رفتند ما هم همین مسیر را خواهیم رفت؛ امروز هم عده ای می گویند هم حزبی ما این راه را رفته و ما هم همین راه را میرویم. بنابراین اعتمادی به چنین عقیده ای نیست.

پس بنابراین لیست به عنوان یک اماره و یک نشانه برای رسیدن به اطمینان است. این اطمینان زمانی حاصل می شود که انسان به این افراد وثوق داشته باشد. پس بنگرید که چه کسانی این لیستها را تهیه کرده اند.

پرگون: در پایان به عنوان نماینده ی ولی فقیه و نماینده ی استان فارس در مجلس خبرگان رهبری چه توصیه ای به جوانان در خصوص انتخابات دارید؟

آیت الله ایمانی: در این 37 سال دشمنان ما در همه ی مسیرها ما را محک زدند و از راهی که احتمال دادند موفق می شوند آمدند و موفق نشدند. الان به این فکر افتاده اند که شاکله ی فکری جامعه ی ما را تغییر دهند. اگر شاکله ی فکری که عوض شد ، آنها به راحتی میتوانند با ما کار کنند. 

شاکله ی فعلی افکار ما مقاومت با کفر است، اگر این شاکله بشکند و تبدیل به سازش با دنیا بشود و ما بگوییم چون میخواهیم زندگی کنیم راهی نداریم جز اینکه چشممان را بر روی برخی مسائل ببندیم، از کنار برخی ظلمها به راحتی بگذریم، مشکلات دیگر کشورها را بگوییم به ما ربطی ندارد و...؛ اگر چنین شد، چون میخواهیم زندگی کنیم راحت با هرکسی میسازیم چه آمریکا چه اسرائیل. میسازیم چون میخواهیم زندگی کنیم. هرکس زندگی ما را بهتر تأمین کند با او سازگار می شویم. این بزرگترین مشکل است.

امروز سیاست کلی دشمن بر روی همین مسئله معطوف شده است یعنی «تغییر شاکله ی فکری». هنجارها به ناهنجار تبدیل بشود، ارزشها به ضد ارزش تبدیل بشود و... این چیزی است که دشمن می خواهد.

جامعه ی امروز ما خصوصاً جوان ها باید بدانند که دشمن، دشمن است و تغییری در سیاست اصلی او بوجود نیامده بلکه تاکتیک دشمن عوض شده است.

یک روز تاکتیک دشمن جنگ تحمیلی بوده، یک روز ساخت گروهک ها، یک روز تحریم فلج کننده و امروز هم تاکتیک دشمن تغییر شاکله ی فکری جامعه ی اسلامی به وسیله ی ماهواره، فضای مجازی، شبکه های اجتماعی، مطبوعات، تبلیغات و... است. میخواهند جوانان را از مسیر انقلاب به مسیر لیبرالیسم، راحت زندگی کردن، رفاه و آسایش طلبی و... برگردانند. اگر این تفکر به نتیجه رسید کار دشمن حل شده است. 

جوانان ما هشیار باشند که دشمن از دشمنی دست برنداشته و تنها تاکتیک او تغییر کرده است. امروز جنگ دشمن این است که نفوذ کند. معنای نفوذ این است که شاکله ی فکری جامعه ی ما را تغییر دهد.