به گزارش شیرازه به نقل از خنج کهن؛ "یاسین ظرافت" یکی از دانش آموزان نخبه بسیجی شهرستان خنج است که نه تنها در تحصیل بسیار موفق بوده، بلکه در سرودن شعر نیز توانایی بالایی داشته و با سرودن اشعار انقلابی و مذهبی، هنر خود را در خدمت ارزش ها بکار برده است.

او متولد سال 1378 بوده و در حال حاضر دانش آموز مقطع پیش دانشگاهی در آموزشگاه شایستگان شهر خنج است و علاوه بر تحصیل علم و همچنین فعالیت های فرهنگی و هنری، به عنوان فرمانده بسیج دانش آموزی این آموزشگاه نیز مشغول به فعالیت می باشد.



بمناسبت هفته بسیج دانش آموزی، خنج کهن گپ و گفتی با این دانش آموز بسیجی و هنرمند داشته که در ادامه می آید.


در متن گلستان سعدی، احساس و طبعی عجیب نهفته است

یاسین ظرافت از سال 90 شروع به سرودن شعر نموده و در این خصوص می گوید: در ابتدا در وزن و قافیه مشکل داشتم و به همین دلیل به طرف شعر نو آمدم؛ پس از مدتی که شعر نو را ادامه دادم، احساس کردم که می توانم در میانه شعر نو، از ادبیات با قافیه نیز استفاده کنم و چون به شعر کلاسیک علاقه بیشتری داشتم، رو به قالب های کلاسیک آوردم.

وی در خصوص اینکه چگونه به سرودن شعر علاقه مند شد، می گوید: از کودکی همیشه بعد از مطالعه هر متن، چه داستان و چه موضوعات دیگر، آنچه که از متن دریافت می کردم را روی کاغذ می نوشتم و گاهی هم سعی می کردم نظیر آن را خلق کنم، تا اینکه با گلستان و بوستان سعدی آشنا شدم. در متن گلستان سعدی، احساس و طبعی نهفته بود که خلق نظیر آن متن، چیزی فراتر از نثر را می طلبید. از آن زمان به بعد سعی کردم احساسات خود را به متن منتقل کنم که همین بیان احساسات و نثر، زبان را موزون و به متن نظم می داد و کار من از آن زمان آغاز شد.

این دانش آموز هنرمند ادامه می دهد: در حال حاضر، هم در قالب کلاسیک و هم در قالب نو به سرودن شعر مشغولم اما در سبک کلاسیک خیلی بیشتر فعالیت دارم. به سرودن اشعار حماسی نیز علاقه زیادی دارم و اولین حماسه ای که مطالعه کردم، داستان رستم و سهراب بود. شعر آئینی نیز دنبال می کنم و بیشتر اشعاری که سروده ام درباره دفاع مقدس و آئینی بوده است.

اگر صدها سال نیز بگذرد، باز می توان از دفاع مقدس حرف زد و شعر سرود

ظرافت عنوان می کند: عده ای دارای این اعتقاد هستند که ادبیات دفاع مقدس و همچنین شعر آئینی، فضای بسته ای دارد و نمی شود در این نوع ادبیات به طور گسترده کار کرد، اما واقعاً اینگونه نیست، چرا که روشن ترین دلیل این است اگر به همین بعد از انقلاب نگاه کنیم می بینیم که چه اشعار محکم و استواری سروده شده که هر کدام دارای زبان و زاویه دید مخصوص به خود هستند و اگر صدها سال نیز بگذرد، باز می توان از دفاع مقدس حرف زد و شعر سرود.

وی در جشنواره های مختلفی نیز شرکت کرده و حائز رتبه های گوناگون شده است که در این باره می گوید: اولین جشنواره ای که شرکت کردم در سال 91، جشنواره شعر حضرت فاطمه(س) در شیراز بود که موفق شدم مقام اول این جشنواره استانی را کسب کنم.

یاسین ظرافت ادامه می دهد: در سه دوره از جشنواره های پرسش رئیس جمهور نیز شرکت کردم که در سال 92 رتبه اول، سال 93 رتبه سوم و سال 94 نیز بار دیگر رتبه اول این جشنواره را بدست آوردم.

او همچنین می گوید: در دومین جشنواره شعر نماز حائز مقام دوم شده و در نخستین سوگواره شعر عاشورایی، برگزیده کشوری شده ام.

رسالت یک هنرمند بسیجی این است که با درک دقیق اوضاع جامعه، اثری مناسب خلق کند

فرمانده بسیج دانش آموزی دبیرستان شایستگان خنج در ادامه به رسالت هنرمندان بسیجی اشاره می کند و می گوید: بسیج یک سازمان و نهاد مردمی بزرگ است که شاید یکی از اهداف اصلی آن، نظم باشد و هنرمند - چه شاعر، چه نویسنده، چه نقاش و ... – وظیفه دارد بی نظمی های موجود را سامان ببخشد. به عنوان مثال، شاعر و نویسنده وظیفه دارند بی نظمی های «حروف» را سامان داده و یک نظم به نام «کلمه» و در فراتر از آن، «جمله» را خلق نمایند.

ظرافت اعتقاد دارد رسالت یک هنرمند بسیجی این است که با درک دقیق اوضاع جامعه، آثاری را خلق کند که افراد جامعه را به سمت نظم و کمال سوق دهد. در حال حاضر ﺗﺄثیری که فرهنگ و هنر در شکل گیری یک جامعه آرمانی دارد، شاید موارد دیگر این ﺗﺄثیر را نداشته باشد.

او در خصوص ﺗﺄثیر اشعار انقلابی بر افزایش سطح بصیرت افراد مختلف جامعه می گوید: اشعار انقلابی یک روحیه و هیجانی به وجود می آورد که به ما یادآوری می کند برخی مسائل که امروزه ما به عنوان ارزش درباره آنها صحبت می کنیم، براحتی بدست نیامده و ما را در مسیری که طی می کنیم، ثابت قدم می کند. همین که جامعه بداند در شکل گیری آن، چه خون هایی ریخته شده، چه زحماتی به ثمر نشسته و چه رنج هایی کشیده شده، خود عاملی در ایجاد بصیرت است.

موضع گیری شاعران درباره اتفاقات روز، امری ضروری است

این هنرمند بسیجی، موضع گیری و واکنش شاعران درباره اتفاقات روز را امری ضروری می داند و در این خصوص می گوید: شاعر می تواند با خلق اثری قوی و به موقع، به افکار جامعه جهت دهد، یک جریان و یا شخص را نقد و جریان و شخصی دیگر را ستایش کند. امروزه می بینیم اشعار طنز، آنچنان ﺗﺄثیری را بر یک موضوع می گذارد که شاید صدها ساعت گفتمان و سخنرانی، این اثر را نداشته باشد.

یاسین ظرافت با وجود اینکه اشعار زیادی را سروده اما هنوز اقدامی در خصوص چاپ آنها نداشته و چاپ اشعار خود را به بعد از فارغ التحصیلی موکول کرده است. او البته فعالیت در فضای مجازی را نسبت به فضای حقیقی ترجیح می دهد و در این باره می گوید: در این اوضاع نابسامان کتابخوانی که دلیل آن نیز روی آوردن به فضای مجازی است، فعالیت در فضای مجازی و انتشار اشعار در این فضا، بهتر جواب می دهد.

این شاعر نوجوان در پایان تقاضایی نیز از مسئولین دارد و می گوید: بزرگترین کاری که مسئولین در قبال هنرمندان می توانند انجام دهند، تشویق و شرکت در برنامه هایی است که توسط این قشر شکل می گیرد و همین اقدام باعث انگیزه و روحیه در هنرمندان نوجوان می شود.


برخی از آثار شاعر بسیجی، یاسین ظرافت از شهرستان خنج:

شعری که می گویم فقط یک حس و حال است
آن داستان بچه و زیتون کال است
صد حسرت و صد آرزو و انتظار است
گویا برای قصه، صدها دل سؤال است

من با توام آری تو تنها یک شهیدی
دنیایی جز قنداق مادر را ندیدی
از خواب خوش بیدار گشتی و دوباره
خوابی چو دیگر کودکان با تیر دیدی

تانک و تفنگ و صد مسلسل رو به رویت
غولی مگر تو؟ ترس دارد آن عدویت
پس مادرت کو؟ کودک شیرین زبانم
دیروز هم رفتند بابا و عمویت

رفتی تو ای تنهاترین سردار کوچک
با صد مریضی نه ولی با ضرب موشک
رفتی ولی تنها رفیقت را نبردی
جامانده از دست قشنگت یک عروسک

********************

دوبیتی در خصوص پیاده روی عظیم اربعین حسینی:

با پای پیاده عشق دیدن دارد
انگار که دل حس بریدن دارد
یک عمر نشد ولی گمانم امسال
شش گوشه، برات طلبیدن دارد


********************


شعر در خصوص شهدای دانش آموزی:

لاله های کوچک باغ دبستان می روند
عطرهای مجلس هر باغ و بستان می روند

آن کبوتر بچه های شادمان کوچه ها
در کنار مردهای مرد ایران می روند

قلبهاشان کوچک اما آرزوهاشان بزرگ
این کبوتر بچه ها تا اوج ایمان می روند

در بیابان می رسد آوایشان پس شک نکن
تک جوانان وطن، سوی گلستان می روند

چون نسیمی دلنواز و عاشق این سرزمین
در نبردی بی امان چون باد و طوفان می روند

********************

شعر بمناسبت ورود کاروان شهدای گمنام به استان فارس در دی ماه 94:

قرآن بیاور چون که مهمانان رسیدند
آن جان نثاران ره ایمان رسیدند

پروانه های سوخته در خلوت نور
رفتند اما در پناه عشق جاویدان رسیدند

ای کوچه ها ای کوچه ها آذین ببندید
بر دست مردم، خیل سرداران رسیدند

دارد نسیم کربلا می آید از دور
آری، علمداران این دوران رسیدند

تا "ﺃینَ عَمار" امیر آمد، شنیدند
با سینه بر اجرای این فرمان رسیدند

مادر نگاهی کن که فرزندت رسیده
گفتند می آیند، خوش پیمان رسیدند

چند استخوان و چفیه ای و ذره ای خاک
تربت نمی خواهد کسی؟ یاران رسیدند

*******************


شعر در ماتم شهادت امام رضا(ع):

کاش دنیا همه در روی تو پیدا میشد/
عاشقی در ره تو، راهی دریا میشد/

کاش در سوگ شما، ضامن آهو، هر بار/
مرثیه خوان غمت، حضرت زهرا میشد/

آخر روضه تان در حرمت، صاحب عصر/
ظاهر از غیبت طولانی کبری میشد/

در شگفتم که تویی ضامن آهو، آهو ...
با توسل به تو در بادیه شیدا میشد/

مثل هر بار دگر قصه عیسای نبی/
پشت آن پنجره فولاد، مهیا میشد/

ای غریبی که غریبان همه حیران تواند/
آشنایی فقط از لطف تو معنا میشد/

کاش را از دل این زمزمه برکن شاعر!/
شاید این شعر، بدون تو معما میشد/

خنج کهن را در کانال تلگرام دنبال نمایید.