کد خبر: ۱۰۴۵۴۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۵ - ۲۵ دی ۱۳۹۵
عباس عبدی:

اصلاح‌طلبان فکر می‌کنند از روی ناچاری باید از روحانی حمایت کنند

تئوریسین جریان اصلاحات گفت: اصولا نيرويي كه چشمش به حمايت اين و آن باشد و از غيبت آنان از اين حيث كه ضربه‌پذير شود نگران باشد نيروي سياسي كارآمدي نيست.
به گزارش شیرازه، اصلاح‌طلبان یکی از حامیان اصلی خود یعنی حجت الاسلام هاشمی را از دست داده‌اند و از لحاظ روحی فقدان بزرگی را احساس می‌کنند. این موضوع در مصاحبه روزنامه زنجیره‌ای اعتماد با عباس عبدی، یکی از تئوریسین‌های این جناح سیاسی کاملا مشهود است. عبدی که سابقه مخالفت و اعتراض با هاشمی رفسنجانی را دارد بیان می‌کند که اصلاحات نباید قائم بر اشخاص باشد و بایستی راه خود را پیش بگیرد و این موضوع را نشان از ضعف حاکم بر جریان اصلاحات قلمداد می‌کند. 
 
در ادامه بخش‌هایی از این مصاحبه را می‌خوانید:‌  

** بازي اصلاح‌طلبان دو ركن اصلي دارد. اول التزام به سياست‌هاي اصلاح‌طلبانه، دوم وضعيت موازنه قواي نيروهاي اجتماعي و سياسي. درگذشت آقاي هاشمي از يك سو بر ركن دوم اثرگذار است. اگر اصلاح‌طلبان نتوانند مجموعه ظرفيت بالقوه سياسي را از آنِ خود كنند طبعا موازنه قوا بيش از گذشته به ضررشان خواهد شد.

** مشكلي كه چندين بار با دوستان اصلاح‌طلب و نيز در گفت‌وگوهاي عمومي و مطبوعاتي مطرح كردم همين بود كه اصلاح‌طلبان بايد نقش مستقلي از هر نيروي ديگري براي خود تعريف كنند نه آنكه به اميد اين و آن باشند. اين وابستگي‌ها كمكي به حل مشكلات ايران نمي‌كند. الان هم به نظرم مشكلي نخواهند داشت. اين تصور اشتباهي بود كه از آقاي هاشمي داشتند ولي اكنون كه ايشان درگذشته‌اند بهتر مي‌توانند در راه استقلال و روي پاي خود ايستادن فكر كنند.

** به نظرم در صورتي كه رفتار درستي پيشه كنند فوت آقاي هاشمي هيچ مشكلي براي ادامه حضور يا حتي فعال‌تر شدن آنان نخواهد داشت.

** اصولا نيرويي كه چشمش به حمايت اين و آن باشد و از غيبت آنان از اين حيث كه ضربه‌پذير شود نگران باشد نيروي سياسي كارآمدي نيست.

** مشكل اصلي اين است كه سياست‌ورزي اصلاح‌طلبان در سال‌هاي گذشته و اكنون نيز ناقص است و شايد هميشه چشم اميدشان به اشخاصي از جمله مرحوم هاشمي يا آقاي روحاني بوده است. بنابراين اگر بر اساس روال گذشته بخواهند عمل كنند قطعا دچار خلل خواهند شد ولي اگر قرار باشد اين نقص را برطرف كنند پاسخ منفي است.

** تمام حرفم اين است كه به عنوان يك جريان سياسي نبايد چنين وابستگي‌هايي تعيين‌كننده نهايي وضعيت آنان باشد. بنده درصدد كم رنگ كردن نقش شخصيت‌ها نيستم ولي بخشي از اين پررنگي محصول وابستگي ذهني ما و كنشگران به تعيين‌كنندگي نقش اشخاص است.

** به روشني مي‌توان مدعي شد كه هيچ‌كدام از دو جناح به ويژه اصولگرايان برنامه ايجابي قابل فهمي ندارند. اصلاح‌طلبان گمان مي‌كنند كه چاره‌اي جز حمايت از روحاني ندارند، در حالي كه بايد نگاه‌شان را به نحوي اصلاح كنند كه اين گزينه را نه از روي ناچاري كه آن را انتخاب خود بدانند.

** (اصلاح‌طلبان بايد به غير از روحاني كانديداي آلترناتيوي داشته باشند يا خير؟ ارايه كانديداي پوششي چقدر بين اصلاح‌طلبان طرفدار دارد؟)چنين پرسشي در حال حاضر بيهوده است، اهدافي را كه روحاني در حال حاضر تامين مي‌كند، حتي بالاتر از سقف امكانات اصلاح‌طلبان است. بالاتر از سقفي كه خودشان بتوانند تامين كنند. طرح چنين پرسش‌هايي ناشي از فقدان تحليل و برنامه روشن نزد برخي از اصلاح‌طلبان است.

** (رد صلاحیت یا انصراف روحانی از انتخابات) مطمئن هستم كه بحث كردن درباره احتمالات عجيب و غريب كمكي به اتخاذ تصميم درست در آينده نمي‌كند. چون چنين اتفاقاتي در آينده، فضايي را ايجاد مي‌كند كه الان درك و فهمي از آن فضا نداريم در حالي كه آن فضا بر تصميمات ما موثر است. براي مثال صحبت نكردن از احتمال رد صلاحيت هاشمي پيش از رد صلاحيت او در سال ١٣٩٢، چه ضرري براي اصلاح‌طلبان داشت كه الآن بخواهند براي جلوگيري از اين ضرر درباره اين احتمالات ضعيف بحث كنند. اين بحث‌ها براي افرادي است كه بيكارند و تحليل درستي از مسائل ندارند.

** (پاشنه آشيل دولت و اصلاح‌طلبان در حال حاضر كجاست؟)
سهم‌خواهي و پنهان كردن آن زير عنوان پرطمطراق و منفعلانه مطالبه‌گري.

** مردم نسبت به وضع جامعه بسيار معترض هستند. برخلاف دو دهه گذشته كه بيشتر رسانه‌ها در ارايه تصويري مثبت و غيرواقعي از جامعه با يكديگر مسابقه گذاشته بودند و فقط يكي دو رسانه ضعيف ولي مستقل نقش آگاهي‌بخشي را ايفا مي‌كردند، الان همه در بيان انتقادي با يكديگر مسابقه گذاشته‌اند.
منبع: مشرق
نظرات بینندگان