کد خبر: ۱۶۲۶۳۲
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۵ - ۱۳ بهمن ۱۴۰۲
جمعه‌های مهدوی؛

حاکمیت اخلاق در خانواده مهدوی

تربیت و اخلاق در یک خانواده مهدوی، با آرمان‌ها و نیز هدف مقدّس حضرت صاحب‌الزّمان (عج) هماهنگی دارد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، اخلاق، به مجموع رفتارهای یک انسان گفته می‌شود؛ به رفتارهای خوب و پسندیده «فضایل اخلاقی» و به رفتارهای زشت و زننده «رذایل اخلاقی» می‌گویند. رذایل اخلاقی و فضایل اخلاقی هر دو ریشه در اراده و قصد مستقیم شخص دارد؛ یعنی این افراد هستند که تصمیم می‌گیرند دارای فضایل اخلاقی و یا رذایل اخلاقی باشند.

این مطلب در صدد بیان مبسوط مسائل اخلاقی نیست؛ بلکه به‌تناسب بحث سبک زندگی و خانواده مهدوی، به مباحثی می‌پردازد که نیاز یک خانواده مهدوی و منتظر است. تربیت و اخلاق در یک خانواده مهدوی، با آرمان‌ها و نیز هدف مقدّس حضرت صاحب‌الزّمان (عج) هماهنگی دارد. در تربیت و اخلاق مهدوی، اعضای خانواده برای قرب و انس با حضرت، یاری و خدمت به ایشان، ساخته می‌شوند. تربیت و اخلاقی که انسان را به انس با ایشان و یاری و خدمت به آن حضرت نرساند، تربیتی صوری و شیطانی است که فقط ظاهری فریبنده ولی باطنی بسیار زشت و خطرناک دارد.

اخلاق و تربیت
باتوجه‌به آنچه که درباره انسان و غایت او در بخش عقیده و معنویت گفته شد، بهتر می‌توان درباره اخلاق، تربیت و ضرورت آنها در سبک زندگی و خانواده مهدوی سخن گفت. ازآنجاکه انسان، غایت و هدفی بی‌نهایت دارد، جهت‌گیری اخلاق و تربیت او نیز به همین سو است. انسان در ذات خود طالب قُرب و شبیه شدن به معشوق خویش یعنی الله است. 

انسان بدون اخلاق الهی و انسانی، هرگز به معبود و معشوق خویش، یعنی الله نزدیک نخواهد شد و از کمالات نامحدود او بهره نخواهد برد. اینجاست که به رمز این فرمایش رسول اکرم (ص) پی می‌بریم که فرمودند: تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّه؛ (به اخلاق خداوند متخلّق شوید.)

هدف از اخلاق و تربیت در اسلام، با آنچه که ما در بسیاری از مکاتب اخلاقی بشری می‌بینیم، بسیار متفاوت است. چنین مکاتبی، انسان را در حدّ یک حیوان خوب و متمدّن می‌بینند؛ ولی مکتب اخلاقی و تربیتی اسلام، به انسان به‌عنوان یک مظهر خداوند و یک خلیفه الهی و یک انسان الهی می‌نگرد. به همین دلیل، پیامبر اکرم (ص) فرمودند:  إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق؛ بحارالأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ج ۵۸، ص ۱۲۹. این است و جز این نیست که من برای به پایان رساندن مکارم اخلاق، مبعوث شدم.

اسلام فقط به دنبال تربیت نازل اخلاقی انسان نیست؛ بلکه اوج اخلاق و بزرگواری‌های اخلاقی و به عبارت بهتر، اخلاق خداوند را بر سر راه انسان قرار می‌دهد و او را به همین اندازه، بزرگ و نامحدود تربیت می‌کند. 

هدف از اخلاق در اسلام، رشد انسان تا مرحله دوستی و قرب خداوند و رسیدن به مقام خلافت الهی است به همین دلیل نیز نیازمند به یک الگوی معصوم، یک خلیفه الهی و یک انسان کامل است.

چطور ممکن است که انسان نماینده خداوند در روی زمین، امام خویش را تنها بگذارد و از یاری و خدمت به او خودداری یا غفلت کند و بااین‌حال، به قرب الهی و هدف خلقت خویش نایل شود؟ امام علی (ع) درباره وضعیت امام‌زمان (عج) در میان شیعیان چنین می‌فرمایند: صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِید؛ کمال‌الدین تمام النعمه، تهران، اسلامیه، ج ۱، ص ۳۰۳

در خانواده مهدوی که عدالت زیر بنای همه چیز است، فضایل اخلاقی به وجه احسن آن رعایت می‌شود. چرا که در رأس این خانواده، مدیر مدبری قرار دارد که خودش از یک انسان کامل و مقید به تمامِ فضیلت‌ها پیروی می‌کند. خانواده‌ای که این رهبر را از جان‌ودل پیروی می‌کنند و راضی نیستند کوچک‌ترین حرفِ او را رد کنند، خودبه‌خود به فضایل اخلاقی روی می‌آورند، چون این رهبر و مدیرِ مدبر، از چشم‌های تک‌تکِ افراد خانواده پنهان نیست.
 
عصر حاضر که مردم از نگاه مادی و فنّاوری پیشرفت چشمگیری داشته و یک شخص می‌تواند از دورترین نقطهٔ جهان با نقطه دیگر، ارتباط برقرار کند و تصویر همدیگر را ببینند و حرف بزنند؛ در دنیای معنویت که سهل و امکان‌پذیرتر از دنیای مادیت است ارتباط شیعیان در خانواده مهدوی، یک ارتباطی است که شب و روز قطع نیست. در چنین خانواده‌ای، بروزِ رذایل اخلاقی بی‌معنی است.

در خانواده مهدوی، دست خدا بالای سر افراد آن است؛ کسی دچار رذایل اخلاقی نمی‌شود دست خدا بهترین وسیله برای منع از رذایل اخلاقی است و این نعمتی بزرگ در خانواده مهدوی است.

خانواده مهدوی و تزکیه و تهذیب نفس
فطرتِ خداپرستی و عبادت و معنویت، در نهادِ هر انسانی قرار داده شده؛ «الست بربکم قالوا بلی...» ۱۷۲/ اعراف و «ما من مولود یولد الا علی الفطره فابواه یهودانه و یمجسانه او ینصرانه...» (ابن کثیر،۱۴۱۶،۳/۲۴۵)

زمین‌وزمان تجلی خداست که در تمام آفاق‌وانفس، وجود دارد. نمی‌توان بدون او لحظه‌ای زیست، زیرا انسان‌ها نیازی به بیدارکنندگان آن فطرتِ خداپرستی دارند، پیامبران ظاهری و باطنی و اولیاءالله واقعی، بیدار نندگان این فطرتِ خداجویی هستند. نهادی که به‌مرورزمان و روزگار و محیط، از خداوند دور شده است. باید بیدارکننده‌ای باشد که این نهاد خداگرایی را دوباره به هدف اصلی‌اش برگرداند.

انبیاء‌الله رسالتشان را در این باره انجام دادند و جمع عظیمی از مردم را به فطرتِ خداجویی‌شان متوجه ساختند به تعبیر امام علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه که پیامبران از این فطرت، پیمان و میثاق دوباره گرفتند... امامت، نیز در تداوم خط نبوت قرار دارد،

 اگر پیامبران، همه تلاش و جهدشان را انجام دادند و در نتیجه به رسالت حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله، خاتمه یافت، ولی خط امامت را هنوز پایانی نیست و خط امامت، به حکومت جهانی حضرت مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف، به ثمر خواهد رسید.

خداوند در کتاب وحی، به دو جا برای مؤمنین، منّت گذاشته است؛ یکی در مورد بعثت انبیاء است که می‌فرماید: «لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه. البقره/۱۶۴» خداوند بدون نفع بندگانش، هیچ‌گاه منّتی بالای ما نخواهد گذاشت، در آیه فوق، خداوند برای این که انبیاء علیهم‌السلام را برای هدایت بشر و از جنس بشر، مبعوث کرده، منّت نهاده که نتیجه و ثمره بعثت انبیاء علیهم‌السلام، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت است.

منّتِ دیگری که خداوند بالای بندگانش می‌خواهد بگذارد، در زمان حکومت حضرت مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف است می‌فرماید: «و نرید ان نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین. القصص/ ۵» این منّتِ دیگری است که در زمان تشکیل یک حکومت واحد جهانی که در رأس آن مستضعفین جهان باشند، خداوند بالای مؤمنین منّت خواهد گذاشت. زیرا نتیجه این حکومت نیز، هدایت بندگان الله، تهذیب و تزکیه و تعلیم حکمت است.

قناعت در خانواده مهدوی
امروز با همه فناوری و فنّاوری و وسایل استخراج معادن و تلاش بی‌وقفه برای بهبود زندگی مردم، بازهم فقر و فلاکت در صحراهای آفریقا، بعضی نقاط مغرب‌زمین و مشرق، بیداد می‌کند. بدتر از فقر این است که قناعت و اکتفاکردن به کمترین چیزها در زندگی، نیز رخت بربسته است؛ یعنی همه آنهایی که در رأس میلیاردران جهان قرار دارند، وضعِ حرص و ولعشان بدتر و شدیدتر از فقرا است و نبود قناعت به‌مراتب ویرانگرتر از فقر و نداری است. زیرا اگر قناعت نباشد، هرکسی در تلاش این می‌شود که از هر راه ممکن، باید به ثروتش بیفزاید و این تشنگی مادیت و وانفسا در جهان فعلی، نشانگر این است که تنها فقر، عامل بدبختی انسان نیست.

نظامی که بدبختانه در جهانِ غرب و بعضی کشورهای اسلامی حاکم شده است (سرمایه‌داری) منجر به نابودی ملت‌ها خواهد شد. نشانه نبود معنویت و خدا همین ماده‌پرستی و عدم قناعت را در زندگانی بشر حاکم می‌سازد؛ «و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء. الاعراف/ ۶۹» اهل قریه و قصبه و شهرها ایمان آورده‌اند، ولی متأسفانه تقواپیشه نکرده‌اند؛ لذا خداوند برکت را از مال‌ومنال این‌ها گرفته است. در جای دیگری از قرآن می‌خوانیم: «من یتق الله یجعل له و یرزقه من حیث لا یحتسب. الطلاق/ ۲» در یک حدیثی از امام صادق علیه‌السلام در تفسیر این آیه می‌خوانیم که فرمود: مراد از رزق، برکت است در آن چه که به انسان متقی عطا کرده است.
 
اما در خانواده مهدوی، چون شرط اصلی برکت و قناعت و بی‌نیازی که عبارت از تقواست وجود دارد، لذا برکت و قناعت نیز وجود خواهد داشت. خانواده مهدوی، خانواده‌ای است که خداوند دل‌های آن خانواده را با غنا و بی‌نیازی پر می‌کند. یعنی قناعت وجود دارد و طبعاً وقتی قناعت بود، خیروبرکت خداوندی نیز سرازیر می‌گردد. در حدیثِ دیگری روایت آمده است که در خانواده مهدوی، برکات اله از زمین و آسمان برای بندگانش سرازیر می‌شود

تجلی خدا در خانواده مهدوی
انسان خلیفه خدا در روی زمین است و مسئولیت دارد که اوامر او را به جا آورده و از نواهی او بپرهیزد. جانشینی خداوند مسئولیت سنگینی است که تا هنوز تعداد اندکی این مسئولیت سنگین را ادا کرده‌اند (قلیل من عبادی الشکور. سبا/۱۳). هدف و غایتِ آفرینش انسان نیز در دایره پرستش و عبودیت اله می‌چرخد، انسانی که مسئولیت خلیفه الله‌اش را بداند و فلسفه آفرینش را درک کند، به انجام واجبات و ترک محرمات بپردازد، بنده‌ای شکرگزار و مطیع است.

متأسفانه زرق‌وبرق دنیا و هوی‌وهوس، مانع بزرگی است که این مسئولیت سنگین الله را از یاد انسان می‌برد. خداوند وارثان صالح خودش را مأمور می‌سازد که برای ریشه‌کن‌کردن مادیت و ظلم و ستم بپا خیزند و جامعه را رنگ خدایی ببخشند. بندگان خالص و صالح خدا، تحت امر حضرت مهدی موعود عجل‌الله تعالی فرجه الشریف، از خانه معنویت و فضیلت (مکه مکرمه) دست به قیام می‌زنند و ندای «انا القائم المنتظر» جهان را به لرزه می‌آورد.

به‌زودی حکومتی بر مبنای اصل حاکمیتِ خدا، تشکیل می‌گردد که در رأس آن کسانی هستند که صالح و پاک و بی‌آلایش، جامعه و خانواده مهدوی را مدیریت می‌کنند. به تعبیر حضرت امام محمدباقر علیه‌السلام، خداوند زمین را بعد از مردنش، توسط حضرت مهدی علیه‌السلام زنده می‌کند: «اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موت‌ها. الحدید/ ۱۷» قال ع: «یحییها الله عزوجل بالقائم بعد موت‌ها یعنی بموتها - کفر اهل‌ها» (کمال‌الدین، ج۲، ص۳۸۵) و آنگاه که زمین از کفر و استکبار پاک شد و نور خدا در آن تابید، افراد خانواده درک می‌کنند که جانشین خدا بودن چه حسی دارد و چه مسئولیتی متوجه تک‌تک افراد خانواده است.
 
نتیجه‌گیری
در این موضوع، تربیت و اخلاق و سبک زندگی مهدوی به طور اختصار به بررسی پرداخته شد. به این نتیجه رسیدیم کسانی که سبک زندگی آنها سبک زندگی مهدوی باشد عمر آنها ختم به خیر می‌شود.

 خانواده مهدوی نمونه یک خانوادهٔ کامل است که در آن تجلی خداوند به‌وضوح مشاهده می‌شود و افراد خانواده در پرتو تعلیم‌وتربیت مهدوی رنگ‌زدایی می‌گیرند. این خانواده توسط یک انسان نمونه و دارای فضایل اخلاقی، اداره می‌شود.

 از آن جایی که افراد خانواده، حبّ واقعی و اعتقاد راسخ به سرپرست و امامشان دارند، خانواده‌ای را تشکیل می‌دهند که در آن اخلاق و معنویت، تربیت و عدالت به‌تمام‌معنا وجود دارد. از طرف دیگر، وعده‌ای قطعی الله است که خیروبرکت از آنِ متقین است، افرادِ خانواده مهدوی از این خیروبرکت، برخوردارند، زیرا آنان مظهر تقوا و نماد ایمان هستند.


انتهای خبر/

منبع: فارس
نظرات بینندگان