کد خبر: ۱۶۲۷۸۸
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۰ - ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
وصیت‌نامه شهید حمید قاسم‌پور:

خاطرمان باشد که امام عصر (عج) در میان ما است

شهید حمید قاسم‌پور در وصیت‌نامه خود آورده است: همیشه در خاطرمان باشد که امام عصر (عج) در میان ما است و ناظر به اعمالمان هست، کاری نکنیم که باعث ناراحتی آن حضرت شود.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه» به نقل از نوید شاهد، شهید حمید قاسم‌پور (اولین شهید مدافع حرم در شمال استان فارس) در سحرگاه شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۷۲ در سمیرم به دنیا آمد.

پدرش در سنین نوجوانی عازم جبهه شده بود و افتخار جانبازی در راه اسلام و میهن اسلامی را کسب کرد و مادرش نیز پدرش را در رخت شهادت می‌یابد و با واژه مقدس شهید و شهادت از همان اوان کودکی آشنا می‌شود.

حمید دوران کودکی‌اش را تا سنین ۸ سالگی در سمیرم سپری می‌کند و پس از آن همراه با خانواده به آباده می‌آیند. در همان دوران کودکی حس مسئولیت‌پذیری و مسئولیت طلبی ویژگی بارز این شهید بود به‌طوری‌که از همگان بیش از سن‌وسال کمش جنب‌وجوش و فعالیت اجتماعی داشت.

از همان کودکی عضو فعال بسیج دانش‌آموزی و هلال‌احمر شد و در جلسات حلقه‌های صالحین و گردهمایی‌ها حضور چشمگیری داشت. در دوره دبیرستان به‌عنوان سخنران و مدعو به مدارس می‌رفت و به تشریح مسائل فرهنگی می‌پرداخت. به دلیل فعالیت او در دوران دانشجویی نیز از او به‌عنوان فرهنگی فرهیخته نام‌برده می‌شود.

از جمله کارهای فرهنگی شهید: تأسیس نمایندگی مؤسسه علمی رزمندگان در شهرستان آباده، مربیگری حلقه‌های صالحین، سرگروه دوره‌های یاوران ولایت، حوزه نمایندگی ولایت‌فقیه، اکران فیلم جشنواره عمار و … بود.

وی همچنین در برگزاری اردوهای راهیان نور عاشقانه با سپاه و آموزش‌وپرورش همکاری داشت. ایشان توفیق حضور در چند دوره پیاده‌روی اربعین به کربلا معلی را داشتند تا اینکه در یکی از پیاده‌روی‌ها بعد از بازگشت از زیارت امام حسین (ع) عازم مشهد شده و سپس به زیارت حضرت معصومه (س) و شاه‌چراغ می‌رود.

در سال‌های اخیر که دشمنان تکفیری قصد تعرض و اهانت به مقدسات شیعه و حرم اهل‌بیت را داشته‌اند ایشان همیشه دغدغه حضور در جبهه‌های سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) را داشتند؛ اما باتوجه‌به اینکه اعزام به سوریه به‌راحتی صورت نمی‌گرفت در آخرین حضورش در پیاده‌روی اربعین ۹۴ تصمیم گرفت در عراق بماند و در آن جبهه به دفاع در برابر تکفیری‌ها بپردازد؛ اما پس از مدتی به ایران باز می‌گردد و تصمیم به اعزام به سوریه را می‌گیرد و علی‌رغم سن‌وسال کمش مورد تحسین فرماندهان قرار می‌گیرد و مسئولیت اطلاعات و عملیات گردان به او محول می‌شود و سرانجام در درگیری شدیدی که بین آنها و دشمن تکفیری رخ می‌دهد و همچون اربابش ابوالفضل (ع) از چند ناحیه از جمله دست‌وپا و چشم مورد اصابت قرار می‌گیرد و در روز سیزدهم فروردین سال ۱۳۹۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

وصیت‌نامه:

بسم رب الشهدا

 خداوند را شاکرم که به این عبد حقیر گناهکار در این برهه زمانی توفیق داد که به‌عنوان کوچک‌ترین عدد در لشکر فدائیان آل الله قرار بگیرم.

حقیر کسی نمی‌باشم که بتوانم وصیتی به دیگران کنم؛ اما چند توصیه دارم.

همیشه یادمان باشد ما در این دنیا آمده‌ایم که آماده باشیم برای آخرت.

آماده شویم برای اینکه ثابت کنیم از نسل و تبار امیر المومنین (ع) هستیم.

همیشه بایستی آماده برای دفاع از این آرمان باشیم.

اما توصیه کوچکی به دوستان هم سنی‌های خودم دارم که تمام این عزیزان را سفارش به تقوا و علم‌آموزی می‌کنم امروز می‌بایستی سنگرهای علم را فتح کنیم.

پدر و مادر عزیزم اگر امروز این توفیق نصیب من گردیده است، فقط از پاکی لقمه‌ای که شما به من داده‌اید است؛ لذا خواهشمندم که در تشییع من گریه نکنید که خدای‌ناکرده دل دشمنان اسلام شاد شود.

اما همیشه یادمان باشد که جبهه کفر دشمن ما بوده و خواهد بود.

همیشه در خاطرمان باشد که امام عصر (عج) در میان ما است و ناظر به اعمالمان هست، کاری نکنیم که باعث ناراحتی آن حضرت شود و خدا را شاکر باشیم که در زمانی زندگی می‌کنیم که رهبری فرزانه شجاع و مومن داریم. پس بر همه ما وظیفه است که در همه حال یاری‌اش نماییم و در آخر هم باز خدا را شاکر هستم که به این عبد حقیر توفیق داد که در خیل نوکران آل الله باشم و در آخر از تمام عزیزان و بزرگوارانی که این حقیر باعث رنجش و یا حقی از آنها را تضییع نموده‌ام به‌ویژه پدر و مادرم طبل بخشش دارم.

۱۹/۱۰/۹۴

انتهای خبر/

نظرات بینندگان