کد خبر: ۵۴۲۲۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۴ - ۲۵ فروردين ۱۳۹۳

حمید ابوطالبی کیست و سناریوی آمریکا برای او چیست؟

پیشینه «ابوطالبی» و وضعیت سیاسی متعارض امروز وی با آن روزها، باعث شده که بسیاری از محافل رسانه ای غرب، بطور مداوم ابراز کنند که با توجه به این تضاد و تعارض که درست، مانند وضعیت کسانی چون «معصومه ابتکار» و بسیاری دیگر است؛ باید نسبت به عدم اعطای ویزا به ابوطالبی کوتاه آمد.
به گزارش شیرازه به نقل از مشرق، در حالی که دولت جدید در ایران، اقدامات گسترده ای برای بهبود روابط با بلوک غرب و بخصوص آمریکا - کد خدا- را از دوره انتخاباتی و بخصوص بعد از آن؛ به نمایش گذاشته، گویا قرار نیست که آمریکایی ها به راحتی، "بله" را بگویند. درست، وقتی که تعطیلات نوروزی در ایران به اتمام رسید، دستگاه دیپلماسی کشور و رسانه ها با یک شوک روبرو شدند؛ چالش بر سر موافقت آمریکا با ویزای «حمید ابوطالبی»، گزینه پیشنهادی دولت برای نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل. چالشی که گویا، بار دیگر  دیپلمات های دستگاه دیپلماسی را با یک سئوال بزرگ مواجه کرده است: روند اعتمادسازی یکجانبه و متقابلاً افزایش فشارها و اتهامات آمریکا، تا کجا ادامه می یابد؟

«محمدجواد ظریف» و دستیارانش ، بخوبی می دانند که توهین های مکرر مقامات آمریکا، اتهام زنی مستمر به ایران در حوزه ادعایی حقوق بشر و برنامه موشکی، تهدیدات پی در پی مقامات مختلف «ایالات متحده» درباره لزوم استفاده از گزینه نظامی علیه ایران در صورت نیاز و درخواست مداوم افزایش تحریم ها و اقدامات عملی در راستای گسترش لیست های تحریمی، در حال تضعیف جایگاه آنها و مقبولیت مردمی مذاکرات هسته ای جاری بین ایران و آمریکاست. هر چند که «ظریف» بارها عنوان کرده، این دست اظهارات و اقدامات آمریکایی ها، جنبه داخلی برای دولت «اوباما» دارد؛ ولی بخوبی این مسئله عیان است که این توجیهات، ابهام ها را مرتفع نکرده و نخواهد هم کرد.

با این وجود، جدیدترین چالشی که در حال تضعیف بیشتر تئوری های «ظریف» است، چالش بر سر اعطاء یا عدم اعطای ویزای نماینده دائم ایران در مقر سازمان ملل در نیویورک؛ توسط کاخ سفید است.

*تولید و توسعه "چالش ابوطالبی"

چندی پیش، «خبرگزاری فارس» طی خبری اختصاصی اعلان نمود که «حمید ابوطالبی» - معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری- بعنوان جانشین «محمد خزاعی» در سازمان ملل، معرفی خواهد شد[1]. درست در میانه تعطیلات نوروزی، وقتی ایران درگیر آرامش نوروزی خود بود، «خبرگزاری رویترز» طی گزارشی درباره «حمید ابوطالبی»، ضمن اینکه وی را از حلقه نزدیک به «اکبر هاشمی رفسنجانی» و «حسن روحانی» خواند؛ اعلان نمود که حکم وی توسط دولت ایران صادر شده و این در حالیست که به گفته یک منبع ایرانی، وی مدت ها پیش از این؛ به این سمت منصوب شده بود[2]. «شبکه خبری صدا آمریکا» - VOA- نیز در گزارشی نوشت: «انتصاب وی (ابوطالبی) از جانب آقای «روحانی» از ماه ها پيش، بخوبی در میان هیئت های نمایندگی سازمان ملل محرز بود»[3].

این بدین معنا بود که دولت ایران برای هفته ها، چشم به انتظار صدور ویزای «ابوطالبی» بوده و از رسانه ای کردن ابهامات موجود در این رابطه، احیاناً بدلیل جلوگیری از انتقادات داخلی طفره رفته بود. در حالیکه مردم ایران، از تأخیرهای عمدی بوجود آمده در صدور ویزای نماینده کشور در سازمان ملل بی خبر بودند، رسانه ای آمریکایی موضوع را فاش ساخت. اولین بار، این خبرنگار «روزنامه واشینگتن پست» بود که نسبت به تعلل آمریکا در صدور ویزای «ابوطالبی»، حساسیت ایجاد کرد. «اِل کامن» در 20 اسفندماه در وبلاگ شخصی خویش و سپس سه روز بعد در این روزنامه نوشت: «ایرانیان، از خود می پرسند که چگونه این فضای باز و جدید گفتگو، قرار است به اشتراک گذاشته شود، حال آنکه تهران قادر نیست، مقام عالی رتبه خود که می تواند؛ نقش مهمی در باز شدن انجماد دیپلماتیک داشته باشد را به دفترش در سازمان ملل اعزام کند؟ او (ابوطالبی) چندین ماه است که منتظر ویزای آمریکاست اما هیچکس در تهران، دلیل این تأخیر در صدور ویزا را نمی داند»[4].

چندی بعد، «پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبری بلومبرگ» طی گزارش به قلم: «کامبیز فروهر»، اعلان نمود که ایران، یکی از گروگان گیری های سفارت آمریکا در سال 1979 میلادی را بعنوان فرستاده سیاسی خود در سازمان ملل معرفی کرده است. این شبکه خبری، در ادامه عنوان می کند که پیش از این نیز آمریکا، از ورود برخی افراد برای شرکت در برنامه های سازمان ملل ممانعت بعمل آورده است؛ مانند عدم موافقت با ویزای نماینده روسیه در سازمان ملل برای شرکت در اجلاس شورای امنیت، بدلیل بحران آبخازیا که نهایتاً خود روسیه قبل از آمریکا؛ درخواست اش را پس گرفت. «بلومبرگ» تأکید کرده بود که در عین حال، دولت آمریکا گاهاً بسیاری از دشمنان را نیز برای ورود به آمریکا آزاد گذاشته است و به نقل از «گری سیک» نوشت: «انواع رهبران دنیا از کوبا گرفته تا آفریقا که عامل جنایت های وحشتناک و مخالفت با سیاست های «ایالات متحده» بودند، ویزا دریافت کردند؛ با این حال، هیچ راهی نیست که بدانیم، چرا برخی ویزا دریافت کردند و بعضی نه»[5].

سناریوی هوشمند آمریکا در

بلومبرگ: قبلاً هم روسیه مجبور شده بود بدلیل عدم اعطای ویزا، نماینده اش در سازمان ملل را عوض کند

بعد از گزارش «بلومبرگ»، گروگان های سفارت آمریکا در تهران - لانه جاسوسی- سوار بر یک موج خبری، خواهان جلوگیری کاخ سفید و کنگره از صدور ویزا برای «ابوطالبی» شدند[6]. در همین ایام، «ماری هارف» (معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا) گفت: «ما فکر می کنیم که اعلام نام این فرد (ابوطالبی)، بشدت دردسرساز خواهد بود. ما اکنون، از نزدیک این موضوع را مد نظر داریم و نگرانی های جدی خود را درباره این معرفی احتمالی؛ با دولت ایران در میان گذاشته ایم»[7].

متعاقباً و در 19 اُم فرودرین ماه، سنای آمریکا طی قانونی اعلام کرد که دولت این کشور برای کسانی که محرز می شود، به اقدامات تروریستی پرداخته اند حتی در قالب دیپلمات؛ نمی تواند ویزا صادر کند. با این حال، سناتورها که اکثریت آنها در اختیار حزب حاکمه دولت - دموکرات ها- بود، ترجیح دادند که تشخیص مصداق تروریست بودن و مثلاً اینکه «ابوطالبی»، تروریست هست یا نه را به عهده دولت آمریکا بگذارند[8].

اخیراً نیز «خبرگزاری رویترز» طی خبر به نقل از «سخنگوی کاخ سفید» - جی کارنی- با عنوان این مسئله که دولت و سنای آمریکا در اینباره همراهند، نوشت: «کاخ سفید، متذکر شد که ارتباط «ابوطالبی» با ماجرای گروگان گیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ ه.ش، علت رد درخواست ویزای او برای ورود به آمریکا بوده است. «جی کارنی» گفت: پیشتر به سازمان ملل و دولت ایران، گفته شده بود که ویزای آمریکا برای آقای «ابوطالبی»، صادر نخواهد شد»[9]. متقابلاً، «عباس عراقچی» - معاون سیاسی وزارت خارجه و سرپرست تیم مذاکرات هسته ای ایران- طی اظهاراتی گفت: «گزینه جایگزین برای آقای «ابوطالبی»،نداریم و موضوع را از طریق مکانیزم های حقوقی پیش‌بینی شده سازمان ملل؛ پیگیری می کنیم»[10].

هر چند با اظهارات این مقام ارشد وزارت خارجه، به نظر رسید که دولت در برابر فشارهای وارده آمریکا، تصمیم به کوتاه آمدن ندارد اما خبرهای تأیید نشده ای به گوش رسید که این انگاره را با تشکیک مواجه کرد. «پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبری الشرق الاوسط» - وابسته به سعودی- در گزارشی به نقل از منابع رسمی تهران نوشته است: «بحران و تنش در باره نماینده جدید «جمهوری اسلامی ایران» در سازمان ملل، وارد دور تازه ای از چالش شده است، چرا که تهران، رسما ً با مسئله انتخاب جایگزین برای «ابوطالبی»؛ مخالفت کرده است. هم اکنون در پس پرده، تلاش هایی در جریان است تا شخص دیگری به عنوان جایگزین وی معرفی شود. منابع رسمی ایران به «الشرق الاوسط» اعلام کردند که هم اکنون، «روحانی» درصدد معرفی نام دیگری بعنوان جایگزین «ابوطالبی» است، چرا که وی مایل نیست؛ هیچ تنش جدیدی با دولت آمریکا روی دهد»[11].

این در حالی بود که همزمان، «روزنامه شرق» - نزدیک به کارگزاران سازندگی- در یادداشتی به قلم: «صادق زیباکلام» نوشت: «نه «اوباما» در واشینگتن، نه «روحانی» در تهران، بنای عقب نشینی و سپردن فرمان مذاکرات به تندروها را ندارند. در عین حال هم از این واقعیت، ‌گریزی نیست که مخالفان مذاکرات و توافق هسته ای بهانه مناسبی پیدا کرده اند. اقدام دو طرف باید در گام اول، جلوگیری از تأثیر "بحران ابوطالبی" بر روند مذاکرات باشد. گام بعدی آن است که «روحانی»، باید اصراری بر اینکه حتماً آقای «ابوطالبی» به نیویورک بروند، نشان ندهد. «اوباما» هم به نظر نمی رسد که عجله ای برای تصویب و به اجراء گذاشتن مصوبه کنگره داشته باشد»[12].

سناریوی هوشمند آمریکا در

صادق زیباکلام: روحانی با اصرار بر ابوطالبی، بهانه به تندروها ندهد

جالب اینکه در همین دوره زمانی، «روزنامه دیلی تلگراف» انگلیس طی گزارش مشروح، ادعاهای گزافی که بیشتر منشا صهیونیستی دارد را مطرح و ادعا نمود که «ابوطالبی» در فرآیندهای تصفیه حساب سیاسی- اطلاعاتی ایران علیه مخالفین خارج نشین؛ بطور گسترده دخیل بوده است. «دیلی تلگراف» در این مورد نوشت: ««حميد ابوطالبي» ... در بحران گروگان گيري سال 1979 م. دست داشته اما «نشريه تلگراف»؛ مي‌تواند نشان دهد که وي در مرگ يکي از مخالفين ايرانی، (نیز) دخالت داشته است. اسناد دادگاهي که «ديلي‌ تلگراف» بدست آورده، نشان مي‌دهد که (این) ديپلمات ايراني در مرگ يک مخالف ايراني در رم در دهه 1990 م.، دخالت داشته است. وی متهم است که بر عمليات ترور «محمدحسين نقدي»، توسط عوامل ايراني در رم به سال 1993 م. نظارت داشته است. ابوطالبي تا سال گذشته، بعنوان سفير ايران در ايتاليا مشغول به خدمت بود. در واقع اتهاماتي که متوجه «ابوطالبي» است، بسيار تازه تر از اين مورد (بحران تسخیر سفارت آمریکا) است.

سناریوی هوشمند آمریکا در

دیلی تلگراف: ابوطالبی در قتل یک مخالف ایران در ایتالیا دست داشته/ روحانی راهی جز عق نشینی ندارد

اسناد دادگاهي که شامل رونوشت ها و مصاحبه هاي مختلفي است که پليس ايتاليا، در هنگام بررسي پرونده مرگ «نقدي» انجام داده؛ حاکی از نقش کليدي وی در پوشش دادن عمليات هاي مخفي دهه 1990 م. است. «نقدي»، ديپلمات سابق ايراني بود که در سفارت ايران در رم در زمان شاه خدمت مي کرد. وي در سال 1982 م. که از سرکوب مخالفين پس از انقلاب، بسيار خشمگين شده بود، به سازمان [منافقين] مجاهدين خلق پيوست؛ سازماني که بشدت، مورد تنفر «جمهوري اسلامي» است. «نقدي» در يکي از خيابان‌ها رم، هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد و هرگز پرونده او حل نشد[13] ... روزنامه هاي ايران، اين سؤال را مطرح کردند که چرا رئيس جمهور ايران؛ باید دسترسي خود به آمريکا را با انتخاب فردي که اينچنين سابقه مورد مناقشه اي دارد؛ در معرض خطر قرار دهد؟ ... به نظر مي رسد که تنها دو گزينه در پيش روي او (روحانی) موجود است، يا همچنان بر باقي ماندن «ابوطالبي» براي اين کار اصرار ورزد و مانع پيشرفت ارتباط با آمريکايي ها شود؛ آن هم در زماني که بدنبال نزديک شدن اين دو کشور به هم است يا عقب نشسته و در نتيجه؛ "استقلال کشور" را با تسليم شدن در برابر فشار آمريکا، زير سؤال ببرد»[14].

*پیشینه انقلابی، سرانجام رفورمیستی و ابهام در آینده پژوهی "چالش ابوطالبی"

قبل از اینکه به تحلیلی از چرایی چالش برانگیز شدن موضوع «ابوطالبی» بپردازیم، لازم است بدانیم، «حمید ابوطالبی» که بعنوان نماینده جدید ایران در سازمان ملل پیشنهاد شده؛ در اصل کیست؟

در رسانه ها گفته می شود که «ابوطالبی»ِ متولد 1336 ه.ش در تهران، دارای مدرک دکترای جامعه شناسی از «دانشگاه لرون فرانسه»، کارشناسی ارشد جامعه شناسی از «دانشگاه سوربن فرانسه» و کارشناسی ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی از «دانشکده الهیات دانشگاه تهران» و کارشناسی جامعه شناسی از دانشگاه تهران است. این سوابق تحصیلی، پیش از هر چیزی نشان دهنده نزدیکی احتمالی وی به "باند فرانسوی ها"ی دیپلماسی ایران است.

وی همچنین، دارای سابقه طولانی در دستگاه دیپلماسی کشور است، از جمله سابقه سفارت ایران در ایتالیا، بلژیک، استرالیا و اتحادیه اروپا (جمعاً 15 سال)، مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه (5 سال)، مشاور وزیر امور خارجه (5 سال) و عضویت در «شورای استراتژیک وزارت امور خارجه» را داراست. وی همچنین، سابقه همکاری فعال با «حسن روحانی» در «مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام» و احراز پست «ریاست گروه مطالعات آسیا» این مرکز و عضویت در و در هیئت علمی و تحریریه «نشریه بین المللی ایرفا» در این مرکز[15] را داراست.

با روی کار آمدن «دولت یازدهم»، وی نیز مانند بسیاری از همکاران قدیمی رئیس جمهور در «مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع» به دولت رفت و از 16 مهرماه 1392 ه.ش؛ بطور رسمی «معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور» شد[16].

گذشته از سوابق اجرایی و علمی وی، نگاهی به خط و ربط سیاسی «ابوطالبی»، نگاه دقیق تری از شخصیت وی خواهد داد. «ابوطالبی»، ظاهراً بدلیل ارتباطات اش با مرحوم «دادمان» با برخی از دانشجویان دست چپیِ گروه موسوم به «دانشجویان پیرو خط امام» که اقدام به تسخیر سفارت آمریکا - لانه جاسوسی- کردند؛ با این طیف گره خورد.

وی را ابتدا، بعنوان مترجم به لانه بردند، خود «ابوطالبی» در این مورد می گوید: «واقعیت این است که من در "13 آبان" آن سال و زمان اشغال، اصلاً در تهران نبودم که از این امر مطلع و یا در آن مشارکت و یا حضور داشته و یا نامم مطرح باشد؛ بلکه من در اهواز از ما وقع، مطلع شدم. مدتی بعد که به تهران آمدم، یک روز مرحوم شهید «دادمان»، بواسطه یکی دیگر از شهداء و فرماندهان جنگ تحمیلی به نام مرحوم شهید «ذاکر» به من پیغام داد که آنها؛ برای ترجمه به زبان فرانسه به کسی نیاز دارند که بتواند این کار را انجام دهد، من پذیرفتم و از منزل به فرودگاه رفتم و به همراه نماینده ویژه پاپ؛ "رهبر مسیحیان کاتولیک" که وارد تهران شده بود، برای اولین بار وارد سفارت شدم. یکی دو بار دیگر هم، وقتی که در ارتباط با خارج، کار ترجمه لازم بود، آنرا به زبان انگلیسی و یا فرانسوی انجام دادم، مانند ترجمه در زمان آزادی کارکنان زن و سیاه پوستان در کنفرانس مطبوعاتی؛ که جنبه ای کاملاً انسان دوستانه داشت ... من نزدیک پانزده سال است که در کشورهای غربی بسیار نزدیک به آمریکا، از اروپا تا استرالیا سفیر بوده و همیشه هم سر و کارم با غرب بوده است. حتی در سال 1373 ه.ش هم، به آمریکا رفتم و مدتی عضو هیئت نمایندگی کشورمان درمجمع عمومی سازمان ملل بودم»[17].

به نظر می رسد که اطلاعاتی که رسانه های غربی، آن را برای ادعاهای مقامات آمریکا مستمسک قرار دادند، در سایتی با عنوان: "تسخیر" منشأ داشته باشد که بطور خاص؛ به پوشش اخبار مربوط به تسخیر لانه جاسوسی پرداخته است، بالاخص که تنها عکس منتشر شده از «ابوطالبی» در ماجرای تسخیر، ابتدائاً در این سایت منتشر شده بود.

سناریوی هوشمند آمریکا در

نمایی از سایت تسخیر، عکس ابوطالبی در میان دانشجویان پیرو خط امام

دو تن از دانشجویان تسخیرکننده سفارت طی مصاحبه هایی جداگانه، به نقش «حمید ابوطالبی» در لانه اشاره کرده اند که خود حاکی از بعد دوم ارتباطات وی با یک نحله خاص سیاسی- امنیتی است:

«سیدمحمد هاشمی» می گوید: «ماجرا باعث "تشکیل بسیج" شد. اولین «کنفرانس بین المللی نهضت های آزادی بخش» بر پا شد و "مستضعفین جهان متحد شوید"، اولین کلمه در پیام امام مستضعفین بود و "بسیج مستضعفین" همین است. ما از «بیانیه تشکیل بسیج»، استفاده بین المللی کردیم و گفتیم روح کار این است که امام آن را مشخص کرده؛ "مستضعفین جهان باید متحد شوند" لذا ما، از "نهضت های آزادی بخش" دفاع می کنیم. آقایان «عباس عبدی» و «حمید ابوطالبی» را به نمایندگی دانشجویان به الجزایر فرستادیم و در آنجا با مقر مرکزی نهضت های آزادی بخش صحبت کردند، از ۲۳ نهضت آزادی بخش جهان دعوت کردیم»[18].

«فائزه مصلحی» یکی دیگر از تسخیرکنندگان لانه جاسوسی نیز می گوید: «در سال ۱۳۵۸ ه.ش، اولین «گردهمایی جنبش های آزادی بخش» در تهران، به همت دانشجویان برگزار شد. برای دعوت از این جنبش ها که مقر آنها در کشور الجزایر بود، برادر «ابوطالبی» که مسلط به دو زبان بود؛ به اتفاق یکی دو نفر از برادران دیگر به الجزایر اعزام شدند و از مبارزین کشورهای مختلف دعوت بعمل آوردند»[19].

بدین ترتیب، «ابوطالبی» با جریان های چپ در ارتباط با «دفتر نهضت های آزادی بخش» و بخصوص کسانی که بعدها در «دفتر اطلاعات نخست وزیری»؛ نفوذ بیشتری یافتند، همراه شد. شاید به همین دلیل هم هست که شاخص ترین عناصر تندرو اصلاحات، طی روزهای اخیر بطور تمام قد از وی حمایت کرده اند.

«شبکه خبری VOA» طی گزارشی در این مورد می نویسد: ««ابوطالبی» ... شهرتی بعنوان يک تندرو يا داشتن مواضع شديداً ضد غربی ندارد. بر عکس، او بطور گسترده ای بعنوان یک "اصلاح طلب ميانه رو" و نزدیک به «روحانی» و رئیس سابق جمهوری، «اكبر هاشمى»؛ شهرت دارد ... «ابوطالبی» همچنين با «محمد خاتمى»، رئيس جمهوری اصلاح طلب سابق نزديک است. بنا به شهادت افرادی که ابوطالبی را می شناسند، او عضو «دانشجویان مسلمان پيرو خط امام» بود، يک گروه ظاهراً دانشجویی که سفارت آمریکا را در تهران اشغال کرد اما از اعضای اصلی فعالان اين گروه دانشجویی نبود و در جريان بحران گروگانگيری در داخل سفارت نبود. يک مقام وزارت امور خارجه ايران و دوست «ابوطالبی» که نخواست نامش فاش شود گفت: ««حميد» شخص ميانه رويی بوده و هميشه به اعتدال و اصلاحات اعتقاد داشته است ... «حميد»، هيچگاه یک تندرو نبود، همیشه پشتيبان «خاتمى» بود و من می دانم که حالا هم؛ از دستور کار "اعتدالگرايانه روحانی" حمايت می کند ... يکی دو بار، او به من گفت که اشغال [سفارت آمريکا] کار اشتباهی بود». «ماشاالله شمس الواعظین»، روزنامه نگار اصلاح طلب و «سردبیر روزنامه نشاط» که در حال حاضر تعطيل است، گفت او را در آن سال ها می شناخت. وی می گويد: «او یک [سياستمدار] مترقی است. بسیاری از دانشجويان آن دوران، به سرنوشت های عجیب و غریبی دچار شدند. بسیاری از رهبران آنها در آن زما، اکنون یا در زندان هستند و یا از حکومت طرد شده اند. حضور «ابوطالبی»، فرصت خوبی است برای مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا. او يک "عملگرا" ست. تازه اگر «ظريف»، دستی در انتخاب او داشته، احتمالاً با نکاتی که من گفتم موافق است». یک کارمند سابق وزارت امور خارجه ایران که به شرط ناشناس ماندن صحبت کرد، گفت: «او مانند «معصومه ابتکار» [سخنگوی سابق دانشجویان پيرو خط امام] و بسیاری دیگر از اعضای «دانشجویان مسلمان پيرو خط امام»، اکنون ديگر افراط گرا و رادیکال نيست»[20].

پیشینه «ابوطالبی» و وضعیت سیاسی متعارض امروز وی با آن روزها، باعث شده که بسیاری از محافل رسانه ای غرب، بطور مداوم ابراز کنند که با توجه به این تضاد و تعارض که درست، مانند وضعیت کسانی چون «معصومه ابتکار» و بسیاری از مخالفین امروز «جمهوری اسلامی» است؛ باید نسبت به عدم اعطای ویزا به «ابوطالبی» کوتاه آمد.

* درکی از سناریوهای متنوع آینده چالش

این موضوع که برخی در آمریکا، بدلیل وضعیت جاری سیاسی «ابوطالبی» خواهان فراموشی پیشینه او و حضورش در آمریکا شده اند؛ به خودی خود باعث شده که تحلیل فرآیند چالش و مسیر پیشروی آن با ابهام روبرو شود. به دلیل این ابهام، در اینجا با بررسی تمام احتمالات به سه سناریوی متفاوت و ارزیابی آنها پرداخته می شود:

سناریوی شماره 1- دولت ایران از اصرار بر نمایندگی «ابوطالبی» انصراف دهد:

با توجه به ادامه گزارش های منابع غربی از سوابق «ابوطالبی» که به ادعای آنها، نوعی از اعمال خشونت و نقض استانداردهای بین المللی بوده است، مانند گزارش «دیلی تلگراف» و «بلومبرگ» و با توجه به تلاش های برخی بنگاه های خبرپراکن منطقه ای مانند «الشرق الاوسط» که بدان ها اشاره شد؛ به نظر می رسد که یکی از اهداف آمریکا در تولید و توسعه چالش، فشار آوردن به ایران در پای میز مذاکرات بوده باشد.

در اینصورت، آمریکا و متحدین آن سعی می کنند، از طریق افزایش فشارها بر دستگاه سیاست خارجی «جمهوری اسلامی» و نهاد ریاست جمهوری، برای دولت ایران این پالس را ارسال نمایند که درست در میانه مهمترین و نفس گیرترین مرحله مذاکرات جامع اتمی؛ احتیاج است که ایران، تصمیم های سخت را بگیرد. این پالس آمریکایی ها، با توجه به اینکه نماینده های دموکرات سنا نیز در طراحی چالش اخیر، به تندروهای جمهوری خواه پیوسته و خواستار اعمال فشار بر ایران شدند؛ حاکی از این است که دولت ایران، باید متوجه باشد که سرسختی های سنا و دولت دموکرات آمریکا در لغو و جلوگیری از "قوانین تحریمی بیشتر کنگره"، بدلیل عدم همراهی ایران در «وین»؛ به حالت شکنندگی بیشتر نزدیک گردیده است.

با این اوصاف، ممکن است که مقامات تصمیم گیر خارجی در دولت، برای نجات فرآیند مذاکرات که بارها اعلان نموده اند؛ تنها راه حل مشکلات کشور است، دست به عقب نشینی زده و از پیشنهاد «ابوطالبی» صرفنظر کنند. اگر چنین شود، باید گفت که روند دیپلماتیک دولت بیش از پیش، در حال طی مسیر اشتباهی است که منتقدان بارها آن را گوشزد کرده اند؛ اینکه عقب نشینی بیشتر، در قرائت راهبردی غرب بدین معناست که نمایندگان ایران، در برابر فشارها؛ میز مذاکرات را ترک نخواهند کرد و بنابر این، می توان امیتازهای بیشتری از ایران طلب نمود.

این احتمال بدان معناست که عدم برخورد قاطع تیم «ظریف» با اظهارات غیرمسئولانه غرب، چنان نابجا بوده که غرب به این اطمینان راهبردی رسیده که افزایش فشار به تخلیه میز مذاکره از سوی ایران؛ منجر نخواهد شد. زیرا آمریکایی ها حتی به پیشنهاد دولت برای نمایندگی سازمان ملل که شامل معرفی یک اصلاح طلب تمام عیار بوده نیز به چشم تمامیت خواهانه نگاه کرده و کوچکترین نگرانی از تحت الشعاع قرار گرفتن مذاکرات هسته ای از این چالش نداشته اند؛ در حالیکه اگر دولت از پیشنهادش پا پس کشد، در واقع صحه گذاشتن بر همین اماره است.


سناریوی شماره 2- دولت آمریکا به «ابوطالبی»، "ویزای محدود" دهد:

با توجه به این امر که بسیاری از استراتژیست های آمریکا در اندیشکده های اطلاعاتی این کشور، بارها خواستار استفاده درست دولت «اوباما» از فرصت بوجود آمده جدید در ایران شده اند؛ به نظر می رسد که آنها، علاوه بر فشار برای گرفتن امیتازهای مهم در میز مذاکراتی، خواهان دادن امیتازهایی به جریان جدید هستند که بتواند؛ جایگاه این جریان در افکار عمومی ایران را بالا ببرد.

در اینصورت، ممکن است آمریکایی ها با اعطای ویزای محدود به «ابوطالبی» که عملاً، نمی تواند از دایره تقریباً 10 الی 20 کیلومتری «جزیره منهتن» خروج کند؛ ضمن پاسخگویی به افکار عمومی آمریکا درباره اینکه، مقامات تهران بدلیل انتخاب نادرست شان تنبیه شده اند، این فرصت را نیز به جریان جاری خواهد داد که در افکار عمومی ایران؛ چنین تبلیغ شود که علیرغم تبلیغات منتقدین مذاکرات، دستگاه خارجی در مواقع لازم دارای قاطعیت مورد نیاز هست و نمونه اش، عقب نشینی آمریکا در اعطای ویزا به «ابوطالبی» بوده است.


سناریوی شماره 3- دولت آمریکا از اصرار بر عدم اعطای ویزا به «ابوطالبی» انصراف دهد:

این سناریو، ممکن است در راستای اهداف سناریوی قبلی (شماره 2) و در جهت افزایش شدیدتر جایگاه مذاکرات جاری در افکار عمومی ایران؛ تجویز گردد. با این وجود، پیشبرد این سناریو، با توجه به مقاومت های بوجود آمده در آمریکا که تابع رؤیای آمریکایی (برتری آمریکایی ها بر دیگر اقوام) و آرمان های آمریکایی این جامعه است؛ بعید به نظر می رسد، زیرا می تواند جایگاه دولت دموکرات ها در افکار عمومی آمریکا را بشدت با نزول روبرو سازد که اصلاً؛ برای فصل آتی انتخابات این کشور به صلاح دولت آمریکا نیست.


* نتیجه گیری

با توجه به بررسی اخبار آشکار موجود و تمرکز بر سناریوهای احتمالی مختلف، به نظر می رسد که بهترین راه موجود برای دولت آمریکا، بهره برداری از سناریو دوم؛ یعنی اعطای "ویزای محدود" به «ابوطالبی» است. در این حالت، ضمن اینکه آمریکایی ها توانسته اند، پالس های مورد نظر خویش - نزدیکی ایران به پایان فرصت عدم تحریم های بیشتر- را برای «جواد ظریف» ارسال کنند؛ اینکه شرایطی بمنظور ظرفیت سازی برای فرآیند دیپلماتیک جاری در افکار عمومی ایران را تهیه کرده باشند نیز تأمین شده است.

پس احتمالاً، سناریو اینگونه پیش خواهد رفت که منابع رسانه ای داخلی با تأسی از خبرسازی های منابع خارجی، به ایجاد امواج تبلیغاتی پرطنین درباره هشدار به دولت در مورد کوتاه آمدن از پیشنهاد «ابوطالبی»؛ مباردت خواهند ورزید. بعد از طی یک دوره مؤثر روانی، آمریکایی ها بعد از اظهارات قاطع دولت ایران، بطور "محدود" به «ابوطالبی» ویزا خواهند داد و در اینصورت؛ رسانه های منتسب به اپوزیسیون، ناشر این انگاره خواهند بود که محافظه کاران و منتقدین مذاکرات، به بهانه سازش کاری دولت، در حال تصفیه حساب سیاسی هستند؛ چرا که دولت خود می داند، کجا باید به اظهارات قاطعانه روی آورد و کجا باید با نرمش پیش رود. در این شکل، اینطور وانمود می شود که انتقادات، یا از روی جهل و بی سوادی بوده و هست یا از روی مطامع سیاسی.



[1] «معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور، گزینه تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل»- خبر اختصاصی «خبرگزاری فارس»- 15/10/1392

[2] «ابوطالبی جایگزین خزاعی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل می شود»- «خبرگزاری فارس» به نقل از «خبرگزاری رویترز»- 10/1/1393

[3] «سفیر احتمالی ایران در سازمان ملل جنجالی شد»- «VOA Persian»- 13/1/1393

[4] «یک هفته سکوت وزارت خارجه درباره صادر نشدن یک ویزا»- «پایگاه خبری- تحلیلی عصر ایران»- 27/12/1392

[5] «Iran Names 1979 U.S. Embassy Hostage-Taker Its UN Envoy»- By Kambiz Foroohar- «Bloomberg»- 30Mar, 2014

[6] ««آلن مديسون» (سخنگو و عضو تيم وکلای گروگان های سابق)، بيانيه يکی از گروگان ها بنام «باری روزن» را در اختيار «رويترز» گذاشت که در آن آقای «روزن» گفته است: «اين رسوايی است که حکومت «ايالات متحده»، برای «ابوطالبی» بعنوان سفير ايران در سازمان ملل، ويزای ديپلماتيک صادر می کند. این احتمالاً، سابقه ای خواهد شد برای آينده اما اگر رئيس جمهوری و کنگره، این عمل «جمهوری اسلامی» را محکوم نکنند؛ اسارت و درد و رنج ما به مدت ۴۴۴ روز در دست ایران، برای هیچ بوده است. او هرگز حق ندارد پا به خاک آمریکا بگذارد». «مدیسون» گفت، گروگان های ديگر با «روزن» موافقند، هر چند اذعان داشت که در مورد نقش «ابوطالبی» در گروگان گیری؛ اطلاعات بسیار کمی در دست است. وی گفت، «آنچه ما می دانيم، اين است که او در آن ماجرا دخالت داشت. پس از ۳۴ سال، مشکل بتوان گفت اين آدم نقش محوری داشت يا آن آدم؛ يک مهره کناری بود اما ابوطالبی در آنجا حضور داشت». «وکيل اول گروگان ها» (تام لنکفورد)، از آن هم فراتر رفت و گفت، «در حالیکه هنوز ۵۲ آمريکايی به گروگان گرفته شده و خانواده های آنان بدون دريافت غرامت و دلجويی بسر می برند، حتی فکر اينکه؛ يکی از آدم ربايان خودسر و شکنجه گر، اجازه می یابد تا ويزای آمريکا را دريافت کرده و به «ايالات متحده» بيايد، آنهم نه در سطح يک مسافر عادی بلکه در مقام سفير سازمان ملل؛ در واقع ساده گرفتن اعمال وحشتناکی است که او و ایران انجام دادند»- «سفیر احتمالی ایران در سازمان ملل جنجالی شد»- «VOA Persian»- 13/1/1393

[7] «ادعاهای جدید آمریکا علیه نماینده ایران در سازمان ملل»- «پایگاه خبری- تحلیلی تابناک» به نقل از «شبکه خبری فاکس نیوز»- 14/1/1393

[8] «سناي آمريکا، طرحي را تصويب کرد که بموجب آن، «حميد ابوطالبي» - نامزد ايران براي نمايندگي اين کشور در سازمان ملل- از ورود به آمريکا منع خواهد شد؛ اين طرح بعد از ظهر دوشنبه، طي يک رأي گيري شفاهي به اتفاق آراء تصويب شد. پيش از اين سناتور «تد کروز»، نماينده جمهوري خواه، پيش نويس قانوني را به کنگره ارائه کرد که به دولت اجازه مي دهد، مانع ورود هر شخصي به خاک آمريکا که "اقدامات خصمانه آشکاري عليه آمريکا" انجام داده باشد، شود»- «روزنامه دنیای اقتصاد»- 21/1/1393/ «این لایحه که «تد کروز» (سناتور جمهوری خواه تگزاس)، آنرا معرفی کرده، از ورود "تروریست های سرشناس" به آمریکا بعنوان نمایندگان سازمان ملل؛ جلوگیری بعمل می آورد. با این حال، در این لایحه اسمی از فردی آورده نشده و این وزارت خارجه آمریکا است که تعیین می کند؛ چه کسی تروریست و چه کسی تروریست نیست»- «سنا لایحه ممانعت از ورود "حمید طالبی" به آمریکا را تصویب کرد»- «خبرگزاری فارس» به نقل از «روزنامه نیویورک تایمز»- 19/1/1393

[9] «کاخ سفید: برای حمید ابوطالبی ویزای آمریکا صادر نخواهد شد»- «شبکه خبری دویچه وله فارسی»- 22/1/1392

[10] «عراقچی: گزینه جایگزین ابوطالبی نداریم»- «خبرگزاری تسنیم»- 23/1/1393

[11] «الشرق الاوسط مدعی شد؛ تناقض اظهارات عراقچی با اقدامات دولت برای جایگزینی ابوطالبی/ آیا روحانی زیر بار "ویزای محدود" می رود؟»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 24/1/1393

[12] «مخالفت زیباکلام با اصرار دولت بر ابوطالبی»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق» به نقل از «روزنامه شرق»- 24/1/1393

[13] بخشی از ادامه متن دیلی تلگراف: «بررسي اين پرونده تا سال 2008 م. ادامه يافت و «دادگاه استيناف رم» در اين سال؛ مدرکي را منتشر ساخت که دولت ايران دستور قتل او را صادر کرده است و اين مدرک، بدست «ديلي‌ تلگراف» رسيده است.

[14] «Iranian diplomat rejected by US implicated in Italian murder»- By Damien McElroy, Tom Kington and Ahmed Vahdat- «The Daily Telegraph»- 9Apr, 2014

[15] ایرفا: Iranian Review of Foreign Affairs

[16] «تألیف کتاب «انسان شناسی اخلاق» (فلسفه اخلاق اجتماعی)، نگارش دو مقاله تحت عنوان: «چالش های نوین سیاست خارجی ایران در رابطه با آمریکا» (آذرماه ۱۳۸۹) و «چالش های مبنایی سیاست خارجی جدید آمریکا در خصوص ایران» (اردیبهشت ماه ۱۳۸۸) و همچنین ارائه گزارش های راهبردی با عناوین گوناگون مانند: «ترکیه: دیپلماسی مدرن و خلافت نوین عثمانی» (شهریورماه ۱۳۸۸) و «کوهستان های صعب العبور افراط گرایی هسته ای» (فروردین ماه ۱۳۸۸)؛ از جمله آثار وی در حوزه مطالعاتی اش است»- «معاون‌ جدید سیاسی دفتر روحانی کیست؟»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 16/7/1392

[17] «معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری: موفقیت ویژه روحانی، شکستن فضای ایران هراسی است»- گفتگوی «حمید ابوطالبی» با «سایت خبرآنلاین»- 18/12/1392

[18] ادامه اظهارات: «البته برایمان مهم بود که این جنبش ها به دنبال مسائل منفی نباشد، سراغ سکس و مواد مخدر نروند و صرف آزادی بخش مهم بود. کمونیست ها را کنار مسلمانان عربستان نشاندیم. از نهضت های آزادی بخش عراق، عربستان، پاکستان، فلسطین، مورو (فیلیپین)، السالوادور (نیکاراگوئه)؛ نماینده ها آمدند»- «سيد محمدهاشمي در گفتگو با فارس (2): تسخير لانه جاسوسي، آمريكا را بلندگوي انقلاب كرد»- «حسین جودوی»- «خبرگزاری فارس»- 6/9/1387- بازنشر در «سایت تسخیر»

[19] ادامه اظهارات: «از جمله این جبنش‌ ها، «جنبش‌ آزادی بخش فتح»، پولیساریو، مورو، زیمبابوه، شیعیان عربستان، عراق و «جنبش امل» بودند. همزمان با برگزاری این گردهمایی، تعداد ۵۱ نفر از اساتید، دانشجویان، روزنامه نگاران و حتی از رهبران آزادیخواه آمریکایی، دعوت بعمل آمد. علت انتخاب ۵۱ نفر هم، به این دلیل بود که تعداد گروگان ها ۵۱ نفر بود لذا به تعداد آنها؛ از آمریکائیان روشنفکر و آزادیخواه دعوت شد که به ایران آمده و از نزدیک با انقلاب و خواست دانشجویان از گروگانگیری و همچنین با جنایات رژیم پهلوی؛ در سایه حمایت های همه جانبه آمریکا آشنا بشوند. محل برگزاری گردهمایی در «هتل انقلاب تهران» واقع در «خیابان طالقانی» بود. شاید در آن روزها، هیچ مکانی در تهران تا به این اندازه، مورد توجه روزنامه نگاران و خبرنگاران خارجی واقع نشده بود. از تمامی خبرگزاری ها، بمنظور کسب خبر و ارسال آن به تهران آمده و در مقابل «هتل انقلاب» تجمع کرده بودند؛ حضور «یاسر عرفات» در آن زمان، به گردهمایی رنگ خبری داغ تری می زد»- «فائزه مصلحي در گفتگو با فارس (2): امام به آمريكا پاتك مي زد»- «خبرگزاری فارس»- 26/8/1387- بازنشر در «سایت تسخیر»

همچنین رجوع شود به: «مسئوليت واحد روابط عمومي را آقاي نعيمي پور به عهده داشت. يكي از كارهايي كه واحد روابط عمومي انجام داد، اين بود كه كميته دعوت از جنبش هاي آزاديبخش را سازماندهي كرد. تركيبش را پيشنهاد كرد. شوراي مركزي تصويب كرد و اين كميته فعاليتي داشتند و آقايان عبدي، محرابي، محمودزاده و خانم سجادي و دوستان ديگر در كميته فعاليت مي كردند. دعوت به 1358 دانشجويان از جنبش هاي آزاديبخش، براي شركت در اين كنفرانس در دي ماه عمل آوردند. دو نفر از دوستان آقايان عباس عبدي و حميد ابوطالبي به نمايندگي از دانشجويان به الجزاير رفتند تا از نهضت هاي آزاديبخش دعوت كنند. در آن زمان، الجزاير پايگاهي براي نهضت هاي آزادی بخش محسوب می شد»- «نقش امام خمینی در مدیریت بحران گروگان گیری در لانه جاسوسی آمریکا»- «حسن بهشتی پور»- «فصلنامه مطالعات تاریخی»- پاییز 1389- شماره 30- به نقل از: «مصاحبه «باطبی» (از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی آمریکا) با دفتر فصلنامه، نوار 8، صص 28-29»

[20] «سفیر احتمالی ایران در سازمان ملل جنجالی شد»- «VOA Persian»-
13/1/1393


نظرات بینندگان