کد خبر: ۶۹۹۱۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۵ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۴
ناگفته های رزمنده نی ریزی از فتح خرمشهر:

با نان و هندوانه خرمشهر را فتح کردیم/ با تکبیر اسیر می گرفتیم!

غلامعلی عباسی می گوید: ما یک گروهان 75 نفری بودیم. فرمانده گروهان ما شهید علی اصغر سرافراز و معاون گروهان حاج خلیل داوودی بود.

به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه، «با توجه به اینکه رهبری حقیقی این عملیات سرنوشت ساز همچنان به عهده حضرت ولی عصر(عج) می باشد، برای حفظ وحدت فرماندهی، مسئولیت و هدایت عملیات را با توکل بر خدا، شخصا به عهده می گیرم. چون جنگ و رزم ما در راه الله است، پیروزی آن به نام الله و رزمندگان به ثبت می رسد. اولین برنامه ما بعد از پیروزی مراسم شکرگزاری همه رزمندگان اسلام در درگاه خداوند متعال است

امضا فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران
سرهنگ توپخانه علی صیاد شیرازی

این یک دست نوشته از شهید صیاد شیرازی است که بعدها در قرارگاه کربلا در رابطه با عملیات بیت المقدس پیدا شد. عملیاتی که امام راحل(ره) درباره آن فرمودند: «فتح خرمشهر، فتح خاک نیست، فتح ارزش های اسلامی است و خرمشهر را خدا آزاد کرد.»

اکنون 33 سال از این حماسه عظیم می گذرد، به همین مناسبت نبض نی ریز در سالروز آزادسازی خرمشهر به سراغ یکی از رزمندگان نی ریزی حاضر در آن عملیات رفته و با وی به گفتگو نشسته است.

«غلام علی عباسی» یکی از جانبازان آن عملیات است. وی در زمانی که یک نوجوان 18 ساله بود در این عملیات شرکت کرد. از او درباره خاطراتش در آن عملیات می پرسیم. به فکر فرو می رود و با لبخندی زیر لب این چنین می گوید: «در عملیات بیت المقدس، ما نی ریزی ها در قرارگاه دوم عملیات یعنی قرارگاه فجر که شامل تیپ 3 از لشکر 77 پیروز خراسان و تیپ های امام سجاد(ع) و 33 المهدی بودیم که در بخش میانه عملیات ماموریت تامین و پدافند غرب نحر عرایض و جلوگیری از فرار نیروهای دشمن از خرمشهر و تامین پل نو را بر عهده داشتیم.

ما یک گروهان 75 نفری بودیم. فرمانده گروهان ما شهید علی اصغر سرافراز و معاون گروهان حاج خلیل داوودی بود.

ما در حال آماده شدن برای عملیات بودیم که ناگهان از طرف فرماندهی به ما اعلام کردند که وظیفه گروهان نی ریز در این عملیات حمل مهمات است. بچه ها که از روحیه بالایی داشتند، به هیچ وجه این ماموریت را قبول نمی کردند و می گفتند حتما باید در خط مقدم و نوک حمله باشیم. هر فرمانده ای که می آمد و از اهمیت حمل مهمات می گفت، بچه ها با کلمه درست از او استقبال می کردند و همه با هم یکصدا می گفتیم: درست! درست! بالاخره موفق شدیم و قبول کردند که در خط مقدم بجنگیم.

خاطرات او را به 33 سال پیش برده است، خنده ای از سر شوق می زند و ادامه می دهد...

«عملیات ساعت 22 و 25 دقیقه در اول خرداد 63 شروع شد. شام ما در شب عملیات نان و هندوانه بود و با همین نان و هندوانه خرمشهر را فتح کردیم. از زمان شروع عملیات تا ظهر روز بعد فقط یک گروهان که ما بچه های نی ریزی بودیم به پل نو رسیدیم. ماشین تدارکات نرسیده بود و بچه ها از شب قبل دیگر غذا نخورده بودند و تشنه و گرسنه بودند. من قبل از پل بودم و هنوز از پل عبور نکرده بودم. پل زیر رگبار عراقی ها بود و نمی شد جلو رفت. اما ماندن ما هم خیر شد، بچه های تدارکات رسیدند و آب خوردیم و اسلحه به دوش و با دو کلمن آب به صورت زیکزاکی از روی پل عبور کردیم و به بچه ها رسیدیم. درگیری سختی بود، تعداد عراقی ها زیاد بود و تسلیم نمی شدند. بچه ها خسته شده بودند. یکی از آقایان گفت بیایید تکبیر بگویید. ما هم اسلحه ها را بالا گرفتیم و به جای تیراندازی شروع به گفتن الله اکبر کردیم. با شروع الله اکبر عراقی ها تسلیم شدند و در حالی که دستانشان روی سرشان بود از سنگرها خارج می شدند.»

از او درباره همرزمانش می پرسیم می گوید:« نام همه  همرزمانم در ذهنم نیست، اصغر ماهوتی، حسین روانشاد، حسن اکرامپور، حاج علی اعظمی، حسین ربیعی از کسانی بودند که در این عملیات حضور داشتند. در این عملیات تعدادی از همشهریانمان شهید شدند. از جمله سردار شهید علیرضا دهقانی از آباده طشک، شهید عباس دهقانی پور،  شهید رضاحمیدی، حسین شعبانپور، افراسیاب آشناگر، علی حسین یاراحمدی و شهید جهانشاه اکبرپور که می توان او را حر عملیات نامید.

قبل از جنگ، به دلیل وضعیت نامناسب فرهنگی در زمان حاکمیت طاغوت، جوانان وضعیت مناسبی نداشتند. ما در منطقه عین خوش قسمتی از پشت خاکریز را به عنوان مسجد درست کرده بودیم. شب در منطقه سرخاکریز نگهبان بودم. متوجه شدم صدای ناله عجیبی می آید. آرام آرام جلو رفتم. شهید اکبرزاده را دیدم که بر خاک سر به سجده افتاده و ناله می کند، طوری که پشت آدم  را به لرزه می اندازد. خداوند توبه و انابه اش را پذیرفت و در کنار پل نو شهید شد و راه صدساله را یکساله طی کرد.»

از او می پرسم پیامی هم برای جوانان دارید؟ پاسخ می دهد: « پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: خداوند دوستدار جوانی است که جوانی اش را به اطاعت خداوند می گذراند. امروز از جنگ سخت و فیزیکی خبری نیست. امروز جنگ، جنگ نرم است. از طریق ماهواره و فضای مجازی است. نسل جوان و انقلابی ما باید هشیار، موقعیت شناس، دشمن شناس و گوش به فرمان ولی فقیه باشد که در حال حاضر فرزند خلف و شایسته امام و نائب بر حق مهدی موعود(عج) حضرت امام خامنه ای است و امام معصوم حضرت علی(ع) می فرمایند: اگر کسی به دستور ولی زمانش در خواب غفلت باشد، با لگد دشمن از خواب بیدار می شود.

من یک پیام هم به تیم مذاکره کننده دارم، رهبری معظم انقلاب تا دیروز می گفتند مسئولین نباید اجازه دهند، اما در دانشگاه امام حسین(ع) فرمودند من اجازه نمی دهم. این تغییر لحن شان شاید به دلیل عدم رعایت خطوط قرمز نظام توسط مذاکره کنندگان و همچنین عدم پایبندی مذاکره کنندگان به توصیه های رهبری باشد. انشا.. تیم محترم مذاکره کننده هشیار باشند و از حیثیت و شرف ملت دلاور و مظلوم حمایت کامل نمایند.»

نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
محمدجواد
Iran (Islamic Republic of)
يکشنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۴
0
درود خدا بر روان پاک شهدا و جانبازان انقلاب اسلامی و انشالله سایه ی این رزمندانگان و پاسداران انقلاب اسلامی بالای سر جوانان و مردم باشد.