به گزارش سرویس سیاسی شیرازه، صاحب نظران عرصه ی بین الملل بر این اعتقاد هستند که آمریکا که رویای سردمداری بی چون و چرای جهان را در سر می پروراند برای رسیدن به مقاصد خود تا اکنون دکترین های متعددی برای تغییر نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران به کار برده است. آموزه هایی که چند نمونه از آنها نسخه فروپاشی شوری را پیچید. ایالات متحده، از ظرفیت سیاسی  نهاد ها ی بین المللی  برای فشار به دولت هایی که در زمینه ها ی مختلف اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اهدافی مغایر اصول آنها دارند استفاده می کند. این کشور قاره ی آمریکا خود را جامعه ی بین المللی می داند و با گستاخی اعلام می کند «هر که با ما نیست برما است!».

«ایران» کشوری در غرب آسیا و با موقعیتی ممتاز از لحاظ جغرافیای سیاسی، طی نیم قرن گذشته مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایالات متحده بوده است. در دوران پهلوی همواره  استراتژی آمریکا بر این بوده که ایران را به عنوان ژاندارم منطقه معرفی کند با پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی روابط  دو کشور وارد مرحله جدیدی می شود و «میز ایران» در وزارت امور خارجه آمریکا تئوری و نظریه های مختلفی را برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بررسی می کند.

شکسته شدن ابهت و هیمنه آمریکا توسط یک کشور جهان سوم در سه دهه از تولد انقلاب در اوج ناآرامی های منطقه باعث شده دولتمردان ایلات متحده همواره ایران را تهدید به حمله نظامی کنند. هر چند که آنها می دانند واقعیت حمله نظامی هزینه های زیادی را از بعد امنیتی برای آنها خواهد داشت و به مقاصد خود نیز نخواهند رسید. یکی از مواردی که در طول یک دهه گذشته بهانه ای شده برای تهدید آمریکایی ها پرونده هسته ای ایران است. در مذاکرات هسته ای هرگاه در مقابل منطق جمهوری اسلامی کم می آورند یا تهدید به ترک مذاکرات می کردند یا از گزینه ی معروف خود بر روی میز سخن می گفتند. غرور، جاه طلبی و واقعیت پیش رو طی گرماگرم مذاکرات هسته ای و پس از تفاهم اولیه طی روزهای گذشته قابل تامل است. 

ساعتی پس از اعلام توافق هسته ای در وین وزیر دفاع آمریکا در بیانیه‌ای که به مناسبت پایان مذاکرات هسته‌ای صادر کرده، به متحدان منطقه‌ای واشنگتن اطمینان داده است که در صورت لزوم، آمریکا حاضر است از گزینه نظامی در برابر ایران استفاده کند. رئیس جمهور امریکا در نطق تلویزیونی خود اما به واقعیت حاضر در صحنه اشاره می کند و می گوید: «اکنون زمان سیاست بازی و خودنمایی نیست. الفاظ سرسختانه و لفاظی از سوی واشنگتن مشکلات را حل نمی‌کند...»، اوباما همچنان به مدیریت جهان می اندیشد و می گوید« تاریخ نشان خواهد داد که آمریکا باید رهبری کند البته نه فقط با قدرت مان بلکه با اصولمان.»

وزیر امور خارجه ایلات متحده نیز در بخشی از سخنانش در مورد مذاکرات هسته ای و سیاست ایران  اظهار می کند: « به خاطر داشته باشید ایران در تمام این مدت هیچ گاه از معاهده منع تکثیر هسته ای خارج نشد.این کشور می توانست بگوید برید گم شوید.ما کار خود را انجام می دهیم»

"جان کری" وزیر امور خارجه آمریکا در آخرین ساعات اقامت در وین، در خصوص مزایای توافق هسته‌ای در  مصاحبه با شبکه خبری «ای‌بی‌سی‌نیوز»می گوید:« اگر توافق نمی‌کردیم، چین و روسیه و دیگران با ایران تجارت می‌کردند زیرا آن هنگام، (نظام) تحریم‌ها از هم می‌پاشید»

در تازه ترین اظهارات نیز وزیر امور خارجه آمریکا در کمیته روابط خارجی سنا گفته است: «امکان عقد توافقی با ایران که منجر به تسلیم این کشور بشود وجود ندارد، و تسلیم ایران، خیالبافی است، ساده و صریح بگویم.»

کری همچنین گفته: « واقعیت این است که ایران به دانش چرخه سوخت هسته‌ای دست یافته، چه این را دوست داشته باشیم و چه خیر؛ و دانش را نمی‌توان بمباران کرد یا با تحریم از بین برد.»

دولتمردان ایالات متحده این جملات را در شرایطی می گویند که انواع تهدید ها و خرابکاریها را در حوزه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی بر علیه کشورمان به کار بستند ولی تااکنون به نتیجه ای که مد نظرشان است یعنی تغییر نظام سیاسی ایران نرسیده اند.
 
آمریکایی ها خوب می دانند با ایرانیها از لحاظ مبنایی و ایدئولوژیکی هیچگاه به تفاهم نمی رسند فلذا گنده گویی ها و تهدید های وقت و بی وقت آنها ریشه در ضعف و استیصال در برخورد با یک قدرت منطقه ای دارد به نام ایران.