روایتی از توافق های محرمانه پوتین و نتانیاهو
در 14 اکتبر یونسکو قطع نامه توصیه ای را در انتقاد از تشدید تهاجم های اسرائیل در خصوص بیت المقدس علیه مسلمانان صادر کرد. این قطع نامه که مورد حمایت روسیه بود ار نام عربی بیت المقدس استفاده کرد و همین.مساله خشم اورشلیم را به همراه داشت.
به گزارش شیرازه، در 14 اکتبر یونسکو قطع نامه توصیه ای را در انتقاد از تشدید تهاجم های
اسرائیل در خصوص بیت المقدس علیه مسلمانان صادر کرد. این قطع نامه که مورد
حمایت روسیه بود ار نام عربی بیت المقدس استفاده کرد و همین.مساله خشم
اورشلیم را به همراه داشت.
یک هفته بعد رئیس جمهور روسیه تولد نخست وزیر اسرائیل را تبریک گفت . به گفته یک منبغ آگاه در رژیم صهیونیستی ، نتانیاهو نا رضایتی اش را از حمایت روس ها در مقابل قطع نامه ضد اسرائیلی یونسکو ابراز کرده بود .
پوتین برای از بین بردن این سو ظن قصد دارد به طور تدریجی مقامات بلند پایه روسی را در راس هیات هایی یا اورشلیم بفرستد تا موضع روسیه در برابر این قطع نامه را برای طرف اسرائیلی توضیح دهد.
حوادثی نظیر این مسئله، نشان دهنده عدم توافق بین این دو کشور در موارد متعدد نیست. نتانیاهو شاید از اینکه جت های جنگنده سوخوی روسیه در جنگ سوریه مداخله کرده و توازن قدرت در جنگ داخلی سوریه را دچار پیچیدگی کرده خوشحال نباشد اما او قطعا فواید خاصی را در این بین به دست خواهد آورد. روسیه و اسرائیل علی رغم چشم انداز های متفاوت در دوران پسا جنگ سوریه دنبال میکنند اما یک چیز مشترک دارند: هیچ کدام نمی خواهند کشور بی ثبات دیگری در خاورمیانه را ببینند چرا که در نهایت بی ثباتی میتواند خود آنها را نیز تهدید کند
در خصوص درگیری سوریه ، منافع اسرائیل حول محور امنیت مرزهایش در مقابل حملات احتمالی حزب الله و رشد قدرت این گروه، حکومت دولت سوریه بر بلندی های جولان , شورشی های سوریه و توسعه زیرساخت های نظامی آنها در اطراف مرزهای اسرائیل ، و از همه مهمتر. حمله احتمالی ایران خلاصه می شود.
در این زمینه حضور فیزیکی نیروهای روسیه در سوریه شاید لزوما علیه منافع اسرائیل نباشد، اما به حفظ اسرائیل در مقابل این تهدیدات کمک می کند. مواضع و جایگاه روسیه در برنامه های نظامی بشار اسد دمشق را از هرگونه اقدام علیه اسرائیل بازداشته است. این میتواند ضمانت خوبی برای نتانیاهو باشد تا شرایط فعلی را بپذیرد.
نتانیاهو دو بار در سال جاری به روسیه سفر کرده است تا از پوتین ضمانت های لازم را. ر خصوص تهدیدات مرتبط یا مرزهایش را در خلال جنگ دریافت کند. چیزی که متحد اصلی اسرائیل یعنی آمریکا نتوانسته بود تضمین کند. به این منظور مسکو و اورشلیم قول همکاری اطلاعاتی در سوریه را به هم دادند .
علی رغم عملیات های مرزی ، اسرائیل از دخالت نظامی دز درگیری های سوریه به دلیل خطر یالای تعمیق این درگیری ها و ورود آن یه داخل مرزهایش اجتناب میکند. ارتباط اطلاعاتی برای مسکو فواید زیادی داشته و سبب ایجاد توازنی در اطلاعات در مقابل اطلاعات جمع آوری شده لژ سوی مرکز همکاری های بغداد شده است.
مراحل اولیه عملیات روسیه در سوریه نشان داد که اطلاعات جمع آوری شده توسط تهران و دمشق همیشه کامل نبوده است. اسد چیزی نیست که اسرائیل نسبت به آن نگرانی جدی ای داشته باشد بلکه این نفوذ ایران بر اسد است که آنها را نگران میکند. تهران و هم پیمانان منطقه ای اش شامل بشار اسد و حزب الله موجبات نگرانی اورشلیم را فراهم کرده اند.
کنترل نیروهای نظامی حزب الله، بخشی از کمک هایی است که روسیه به اسرائیل می کند. بعد از افزایش کمک های روسیه به دولت سوریه در اواسط 2014 ، اسرائیل از خطر ارسال موشک های زمین یه زمین به حزب الله خبر داد. اورشلیم تقاضا کرد که کرملین کنترل نقل و انتقال سلاح به سوریه را تحت کنترل قرار دهد .
برخی منابع اطلاعاتی در دایره های دیپلماتیک اسرائیل به المانیتور گفته اند که روسیه تا جایی پیش رفت که عمدا تحویل سامانه ضدموشکی اس 300 به ایران را به تاخیر انداخت. چراکه تهران سلاح های روسی به حزب الله داده بود. این حادثه مسکو و اورشلیم را تشویق کرد که به توافقی دست پیدا کنند که در این توافق اسرائیل حق حمله به کاروان های حمل سلاح حزب الله را که به طور بالقوه امکان استفاده از آنها بر علیه اسرائیل میرود را به دست آورد و روسیه نیز ضمانتی دریافت کرد که بر مبنای آن تا رمانی که اسرائیل تهدید نشود ان را ار دخالت در جنگ سوریه دور نگه دارد.
جدا از اینها، نفوذ روسیه در خاور میانه همچنان محدود است.نقشی که مسکو در این درگیری ها بازی میکند به دلیل طرز تفکر سیاست گذارانش در مسائل منطقه است.
با توجه به حجم سرمایه گذاری های مادی و تلاش های روسیه در حل بحران سوریه به نظر میرسد پوتین در صورت عدم توانایی برای جلب نفوذ مد نظرش در منطقه این مساله را شکست خودش در سیاست های ژئوپلتیکی قلمداد کند.
با این تصور روسیه فعالانه به دنبال راهی است که آن را به عنوان یک بازیگر کلیدی و تصمیم ساز در خاورمیانه در بلند مدت مطرح کند. طرح صلح اسرائیل و فلسطین یکی از این راه هاست.
اولین نشانه های این چشم انداز روسیه در خاورمیانه در اواخر سال 2015 نمایان شد. دو ماه بعد از ورود نظامی روسیه به سوریه پوتین در ترکیب تیم خود تغییرات عمده ای ایجاد کرد. وزیر امور خارجه و نماینده پوتین در خاورمیانه کنار گذاشته شدند و یکی از حلقه امنیتی و اطلاعاتی نزدیک به پوتین در این مساله گماشته شد. یکی از دیپلمات ها در مسکو تایید کرده که بوگدانف مسول مدیریت معضلات درجه دویی در ارتباط با خاورمیانه بوده است. جایی که روسیه نقش میانجی را در بحران های نظیر یمن و لیبی و مساله صلح اسرائیل و فلسظین بازی میکند.
از نظر روسیه مذاکرات مربوط به صلح اسرائیل و فلسطین از سال 2014 فرصت فوق العاده ای برای بازسازی تلاش های دیپلماتیکشان فراهم آورده است. با توجه به مشکلات دور اول مذاکرات کرملین در مواجه با این جاه طلبی اش کمی محتاط تر شده است و پیشنهاد میزبانی نتانیاهو و عباس در مسکو برای مذاکرات مستقیم داده است.
بعید به نظر میرسد که مسکو موفق به شکست وضعیت بغرنج بین اسراییل و فلسطین شود اما اورشلیم به هرحال این مساله را دنبال خواهد کرد. مورد سوریه و درگیری بین اسرائیل و فلسطین نشان میدهد که آمریکا قرار است به تدریج رفتارش را با خاورمیانه تغییر دهد و این بدان معناست که شرکای آمریکا در منطقه باید به دنبال متحدان جدیدی باشند. با توجه به تمایلات روسیه در منطقه خاورمیانه شاید در وهله اول اسرائیل هیچ گزینه ای به جز حرکت به سمت مسکو نداشته باشد.منبع: انتخاب
یک هفته بعد رئیس جمهور روسیه تولد نخست وزیر اسرائیل را تبریک گفت . به گفته یک منبغ آگاه در رژیم صهیونیستی ، نتانیاهو نا رضایتی اش را از حمایت روس ها در مقابل قطع نامه ضد اسرائیلی یونسکو ابراز کرده بود .
پوتین برای از بین بردن این سو ظن قصد دارد به طور تدریجی مقامات بلند پایه روسی را در راس هیات هایی یا اورشلیم بفرستد تا موضع روسیه در برابر این قطع نامه را برای طرف اسرائیلی توضیح دهد.
حوادثی نظیر این مسئله، نشان دهنده عدم توافق بین این دو کشور در موارد متعدد نیست. نتانیاهو شاید از اینکه جت های جنگنده سوخوی روسیه در جنگ سوریه مداخله کرده و توازن قدرت در جنگ داخلی سوریه را دچار پیچیدگی کرده خوشحال نباشد اما او قطعا فواید خاصی را در این بین به دست خواهد آورد. روسیه و اسرائیل علی رغم چشم انداز های متفاوت در دوران پسا جنگ سوریه دنبال میکنند اما یک چیز مشترک دارند: هیچ کدام نمی خواهند کشور بی ثبات دیگری در خاورمیانه را ببینند چرا که در نهایت بی ثباتی میتواند خود آنها را نیز تهدید کند
در خصوص درگیری سوریه ، منافع اسرائیل حول محور امنیت مرزهایش در مقابل حملات احتمالی حزب الله و رشد قدرت این گروه، حکومت دولت سوریه بر بلندی های جولان , شورشی های سوریه و توسعه زیرساخت های نظامی آنها در اطراف مرزهای اسرائیل ، و از همه مهمتر. حمله احتمالی ایران خلاصه می شود.
در این زمینه حضور فیزیکی نیروهای روسیه در سوریه شاید لزوما علیه منافع اسرائیل نباشد، اما به حفظ اسرائیل در مقابل این تهدیدات کمک می کند. مواضع و جایگاه روسیه در برنامه های نظامی بشار اسد دمشق را از هرگونه اقدام علیه اسرائیل بازداشته است. این میتواند ضمانت خوبی برای نتانیاهو باشد تا شرایط فعلی را بپذیرد.
نتانیاهو دو بار در سال جاری به روسیه سفر کرده است تا از پوتین ضمانت های لازم را. ر خصوص تهدیدات مرتبط یا مرزهایش را در خلال جنگ دریافت کند. چیزی که متحد اصلی اسرائیل یعنی آمریکا نتوانسته بود تضمین کند. به این منظور مسکو و اورشلیم قول همکاری اطلاعاتی در سوریه را به هم دادند .
علی رغم عملیات های مرزی ، اسرائیل از دخالت نظامی دز درگیری های سوریه به دلیل خطر یالای تعمیق این درگیری ها و ورود آن یه داخل مرزهایش اجتناب میکند. ارتباط اطلاعاتی برای مسکو فواید زیادی داشته و سبب ایجاد توازنی در اطلاعات در مقابل اطلاعات جمع آوری شده لژ سوی مرکز همکاری های بغداد شده است.
مراحل اولیه عملیات روسیه در سوریه نشان داد که اطلاعات جمع آوری شده توسط تهران و دمشق همیشه کامل نبوده است. اسد چیزی نیست که اسرائیل نسبت به آن نگرانی جدی ای داشته باشد بلکه این نفوذ ایران بر اسد است که آنها را نگران میکند. تهران و هم پیمانان منطقه ای اش شامل بشار اسد و حزب الله موجبات نگرانی اورشلیم را فراهم کرده اند.
کنترل نیروهای نظامی حزب الله، بخشی از کمک هایی است که روسیه به اسرائیل می کند. بعد از افزایش کمک های روسیه به دولت سوریه در اواسط 2014 ، اسرائیل از خطر ارسال موشک های زمین یه زمین به حزب الله خبر داد. اورشلیم تقاضا کرد که کرملین کنترل نقل و انتقال سلاح به سوریه را تحت کنترل قرار دهد .
برخی منابع اطلاعاتی در دایره های دیپلماتیک اسرائیل به المانیتور گفته اند که روسیه تا جایی پیش رفت که عمدا تحویل سامانه ضدموشکی اس 300 به ایران را به تاخیر انداخت. چراکه تهران سلاح های روسی به حزب الله داده بود. این حادثه مسکو و اورشلیم را تشویق کرد که به توافقی دست پیدا کنند که در این توافق اسرائیل حق حمله به کاروان های حمل سلاح حزب الله را که به طور بالقوه امکان استفاده از آنها بر علیه اسرائیل میرود را به دست آورد و روسیه نیز ضمانتی دریافت کرد که بر مبنای آن تا رمانی که اسرائیل تهدید نشود ان را ار دخالت در جنگ سوریه دور نگه دارد.
جدا از اینها، نفوذ روسیه در خاور میانه همچنان محدود است.نقشی که مسکو در این درگیری ها بازی میکند به دلیل طرز تفکر سیاست گذارانش در مسائل منطقه است.
با توجه به حجم سرمایه گذاری های مادی و تلاش های روسیه در حل بحران سوریه به نظر میرسد پوتین در صورت عدم توانایی برای جلب نفوذ مد نظرش در منطقه این مساله را شکست خودش در سیاست های ژئوپلتیکی قلمداد کند.
با این تصور روسیه فعالانه به دنبال راهی است که آن را به عنوان یک بازیگر کلیدی و تصمیم ساز در خاورمیانه در بلند مدت مطرح کند. طرح صلح اسرائیل و فلسطین یکی از این راه هاست.
اولین نشانه های این چشم انداز روسیه در خاورمیانه در اواخر سال 2015 نمایان شد. دو ماه بعد از ورود نظامی روسیه به سوریه پوتین در ترکیب تیم خود تغییرات عمده ای ایجاد کرد. وزیر امور خارجه و نماینده پوتین در خاورمیانه کنار گذاشته شدند و یکی از حلقه امنیتی و اطلاعاتی نزدیک به پوتین در این مساله گماشته شد. یکی از دیپلمات ها در مسکو تایید کرده که بوگدانف مسول مدیریت معضلات درجه دویی در ارتباط با خاورمیانه بوده است. جایی که روسیه نقش میانجی را در بحران های نظیر یمن و لیبی و مساله صلح اسرائیل و فلسظین بازی میکند.
از نظر روسیه مذاکرات مربوط به صلح اسرائیل و فلسطین از سال 2014 فرصت فوق العاده ای برای بازسازی تلاش های دیپلماتیکشان فراهم آورده است. با توجه به مشکلات دور اول مذاکرات کرملین در مواجه با این جاه طلبی اش کمی محتاط تر شده است و پیشنهاد میزبانی نتانیاهو و عباس در مسکو برای مذاکرات مستقیم داده است.
بعید به نظر میرسد که مسکو موفق به شکست وضعیت بغرنج بین اسراییل و فلسطین شود اما اورشلیم به هرحال این مساله را دنبال خواهد کرد. مورد سوریه و درگیری بین اسرائیل و فلسطین نشان میدهد که آمریکا قرار است به تدریج رفتارش را با خاورمیانه تغییر دهد و این بدان معناست که شرکای آمریکا در منطقه باید به دنبال متحدان جدیدی باشند. با توجه به تمایلات روسیه در منطقه خاورمیانه شاید در وهله اول اسرائیل هیچ گزینه ای به جز حرکت به سمت مسکو نداشته باشد.
نظرات بینندگان