اعتراض علما به رباخواری بانک ها
آیتالله جوادی آملی از اخذ جریمههای دیرکرد و موضوع ربا در سیستم پولی انتقاد کرد
سیدکاظم دلخوش اباتری نماینده مردم صومعهسرا درباره سفر اعضای کمیسیون اقتصادی به شهر مقدس قم گفت: اعضای کمیسیون با آیتاللهالعظمی جوادی آملی از مراجع عالیقدر تقلید دیدار و گفتوگو کردند.
وی ادامه داد: در این دیدار، رئیس و اعضای کمیسیون اقتصادی گزارشی از عملکرد کمیسیون به آیتالله العظمی جوادی آملی ارائه دادند.
آیتالله مکارمشیرازی:بانکها گوششان بدهکار بانکداری اسلامی نیست؛ هر چه هم میگوییم فایدهای ندارد
مرجع تقلید شیعیان با بیان اینکه بانکها قوانین بانکداری اسلامی را دور میزنند گفت: بانکها گوششان بدهکار بانکداری اسلامی نیست و به بخشنامهها استناد میکنند و این زیان است، هر چه هم میگوییم فایدهای ندارد.
آیتالله ناصر مکارم شیرازی عصر امروز در دیدار رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بانکداری ضرورتی در دنیای امروز است اظهار داشت: بانک محل مبادلات مالی مردم است و بدون بانک فعالیتهای بزرگ اقتصادی انجام نخواهد شد.
مرجع تقلید شیعیان با اشاره به اینکه بانکداری کنونی از غرب آمده و اسلامی نیست افزود: باید سیستم بانکداری اسلامی شود هر چه میخواهیم بانکداری را اسلامی کنیم باز هم غربی است از همین رو باید مطالعات وسیعی در این زمینه صورت بگیرد.
استاد برجسته حوزه علمیه تصریح کرد: کمیسیون اقتصادی نظرات نهایی طرح بانکداری اسلامی را به مراجع بدهد تا در این موضوع با جدیت مطالعه و بررسی شود.
وی مشکل مهم را اجرای بانکداری اسلامی دانست و گفت: بانکها گوششان بدهکار بانکداری اسلامی نیست و به بخشنامهها استناد میکنند و این زیان است، هر چه هم میگوییم فایدهای ندارد.
مرجع تقلید شیعیان با بیان اینکه بارها به روسای بانکها مسائل و مشکلات را مطرح کردهایم اما به تکلیف خود عمل نمیکنند خاطرنشان کرد: باید راهی برای عملیاتی شدن طرح بانکداری اسلامی باید تعریف شود، مسئولان به دنبال درآمد بیشتر هستند وقتی هم میبینند کار سخت است کار را به مردم واگذار میکنند
استاد برجسته حوزه علمیه ضمانت اجرای طرح بانکداری اسلامی را مورد تأکید قرار داد و گفت: بانکها قوانین بانکداری اسلامی را دور میزنند، با بهانههای مختلف کلاه سر قانون میگذارند.
وی با بیان اینکه مشکل بیش از آنکه در قانون باشد در اجراست افزود: مردم باید آموزش ببینند و رسانهها در این آموزش مشارکت داشته باشند وگرنه قوانین روی کاغذ به جایی نمیرسند و در عمل گرفتار همان مشکلات قبل میشویم.
آیت الله علوی بروجردی: کار بانک چیست، آیامیخواهد پا به پای تجار کاسبی کند / دریافت سودهای کلان بانکها از مردم اسلامی نبوده است.
آیتالله سید محمدجواد علوی بروجردی در دیدار با پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصاد مجلس شورای اسلامی که در دفتر این استاد حوزه در قم برگزار شد گفت: قوام هر مملکتی به اقتصاد آن است و اقتصاد جزو امور اصلی و زیربنایی هر کشوری به شمار میآید.
استاد حوزه گفت: یکی از مشکلات امروز کشور، نحوه اداره بانکها است متاسفانه بانک در دوران تحریم نه تنها به اقتصاد کشور کمک نکرد، بلکه به مشکلات هم اضافه کرده است.
وی گفت: ایران کشوری بزرگ و دارای امکانات زیادی است و همچنین دارای مردمی است که صاحب سرمایه هستند؛ رهبر معظم انقلاب تاکید زیادی بر اقتصاد مقاومتی کردهاند، این اقتصاد درون جوش است، اگر به این اقتصاد تکیه شود بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد.
آیتالله علوی بروجردی افزود: باید این مسئله مشخص شود که کار بانک چیست، آیا سرمایه داری است که میخواهد پا به پای تجار کاسبی کند؛ اگر این باشد جای رقابت برای سایر رقبا باقی نمیماند.
وی افزود: بانک اگر با امکانات کلان میخواهد وارد تجارت شود، از رسالت اصلی خود به حاشیه رفته است. متاسفانه کسی که مولد بوده، وام در اختیارش نگذاشتهاند و کسی که رابطه داشته وام و امکانات زیادی در اختیار دارد.
استاد حوزه گفت: مسئله دیگر اسلامی کردن بانک است؛ در گذشته سودهای کلان از مردم و تولید کنندگان میگرفتند، اینها سود اسلامی نبود و بساط اسلامی بودن هم نداشتند و با این کار، تولید کنندگان را از نظر اقتصادی فلج میکردند.
آیتالله علوی بروجردی گفت: بانک میتواند به اقتصاد کشور رشد دهد، اما متاسفانه بانک پول را در اختیار کسانی قرار میدهد که نمیتوانند، پولها را برگردانند و قطعاً یکی از اشکالات این امر خود بانکها هستند که به طور نسنجیده عمل کردهاند.
وی گفت: ما نیازمند فعالیت اقتصادی هستیم و باید پولها را در اختیار صنایعی قرار داد که رشد اقتصادی برای کشور ایجاد میکنند و در عین حال موجب اشتغال برای مردم میشوند و از جمله آن صنعت ساختمان است؛ باید کاری کرد این صنعت از رکود خارج و به حرکت افتد و باعث اشتغال زایی در کشور شود.
آیتالله علوی بروجردی گفت: تولیدکنندهای که وام گرفته و در راه تولید خرج کرده و در حال حاضر قادر به پس دادن اقساط نیست، بانک در اینجا باید صبر کرده، تا تولید کننده بعد از چند سال بتواند پول بانک را برگرداند و خود نیز به رشد اقتصادی برسد و در عین حال دولت هم باید تولید کنندگان را در برگرداندن پول کمک کند.
استاد حوزه علمیه قم افزود: اسلامی کردن بانک طرح خوبی است؛ اما باید طوری برنامه ریزی شود که مشکلات جامعه را برطرف کند؛ افرادی باید در رأس کار قرار گیرند که علاقه مند به اقتصاد کشور باشند و تنها به فکر زیاد کردن سرمایههای خود نباشند، بنابراین باید طرحهای پیش رو طوری باشد که جلوی سوء استفاده را بگیرد؛ و بانکها از هر لحاظ موجب رشد اقتصاد کشور و تولید کننده شوند.
آیتالله علوی بروجردی گفت: از دیگر مباحثی که موجب رشد اقتصادی میشود؛ بحث مالیات و عدم اتکا به نفت است، باید تکیه اقتصادی کشور به نفت کم شود و از آن طرف تکیه بر مالیات بیشتر شود. نفت نمیتواند تکیه گاه خوبی برای رشد اقتصاد در کشور شود.
وی گفت: در بحث مالیات، باید از همه افرادی که در کشور مشغول تجارت و کاسبی هستند؛ مالیات گرفته نمیشود، هر موسسه خیریهای که مشغول تجارت و کاسبی کردن است، باید مالیات بپردازد؛ پرداخت مالیات در کشور باید اصل باشد. اگر نظام مالیاتی درست شود، قطعاً رشد اقتصادی را نیز در پی خواهد داشت.
این استاد حوزه با بیان این که از دیگر مسائل اقتصادی کشور، توجه به اقتصاد آب است در بسیاری از نقاط کشور مشکل کمبود آب وجود دارد، باید فکری برای این مسئله کرد.
آیتالله حائریشیرازی: فعالیت بانکها ربوی است.
حضرت آیت الله محیالدین حائری شیرازی، زاده ۱۳۱۵، امام جمعه سابق شیراز و عضو مجلس خبرگان رهبری و از علمای طراز اول کشور به شمار میرود، خصوصیاتی دارد که شاید کمتر بتوان در کسی سراغ گرفت
ممکن است این را کمی توضیح بفرمایید؟
در بیع، سود و زیان با هم وجود دارد؛ در ربا سود هست اما زیان نیست. میگوید اگر حواست پرت نباشد نمیگویی این دو مانند هم هستند. آیا بانک حاضر است به کسی قرض بدهد و در ضرر او شریک شود؟ اگر حاضر نیست این روش بانکها رباست.
کسانی که ربا میخورند «گیج» هستند؛ سرشان «دور» برداشته؛ میفرماید دلیلش این است که میگویند معامله هم مثل رباست؛ درحالی که خدا معامله را حلال کرده و ربا را حرام؛ میگوید تو حواست پرت است؛ اگر حواست پرت نبود این حرف را به من نمیزدی؛ تو چرا نمیفهمی بیع مانند ربا نیست؟
چرا میفرمایید روش بانکها رباست؟
ببینید؛ این قراردادها دو حالت کلی دارد: یا پول را برای کار دادهایم، که مثلاً «مضاربه» است؛ یا اینکه ماهیتش کاملاً «قرض» است.
مضاربه یا عقود دیگر در فعالیتهای اقتصادی آن است که طرفین سود یا زیان میبرند؛ یکی بهاندازه سهم «صاحب مال» و یکی هم بهاندازه سهم «عامل».
اگر هم این قرارداد برای کار نیست و این پول را به او قرض داده آنوقت عامل مالک پول است و سرتاسر سود مال عامل است؛ چون پول مِلک عامل است، پس سودش هم برای اوست؛ اگر هم ضرر کرد سرتاسرش به خودش مربوط است؛ به سرمایهگذار مربوط نیست؛ این هم میشود قرض.
تسهیلات باید به یکی از این دو روش باشد؛ یا طرف با این قرض مالک شده که اگر سودی برد مالک آن سود میشود و اگر هم ضرری کرد، متوجه خودش است؛ یا اینکه نه، من به او پول قرض میدهم برای فعالیت اقتصادی؛ در این حالت سرمایهگذار، مالک است؛ عامل روی مال من کار میکند؛ و چون اصل مال من است، اگر سود یا زیانی آمد مال من است.
حتی اگر عامل تفریط و بیدقتی نکرده باشد، جریمه هم ندارد؛ اما اگر کوتاهی کرد و من توانستم ثابت کنم، قاضی آنچه را به من ضرر زده و کوتاهی کرده و بهخاطر آن به من ضرر رسیده، مشخص میکند و از او میگیرد.
آیا بانک حاضر است به کسی قرض بدهد و در ضرر او شریک شود؟ اگر حاضر نیست این روش بانکها رباست.
که اصطلاحاً میگویند «ورشکستگی بهتقصیر» …
بله؛ و نسبت به کاری هم که عامل انجام داد طبق قرارداد حقالزحمه یا پورسانت مشخص به او تعلق میگیرد و نفعش را میبرد. آن اولی که طرف، مالک مال میشود، «قرض» است؛ این دومی که طرف امانتدار است، میشود «مضاربه».
حالا بانکها میآیند با مردم چه قراردادی میبندند؟ مثلاً میگویند من این پول را به تو میدهم؛ اما خوب؛ شخص دیگری این پول را به من داده و من به او بابت تورم سالانه یک مقداری اضافه میدهم. من نمیتوانم بدون اینکه از تو سودی بگیرم به او سود بدهم؛ این پولهای دست من امانت مردم است؛ من باید بابت اینکه اینها دست من است حداقل بهاندازه تورم چیزی بدهم که تنزل نکند. طبق قانون مراوده است؛ «سرمایه» ضرب در «نرخ» ضرب در «مدت»؛ بسته به این است که مدت چقدر باشد و نرخ چقدر باشد.
یعنی بهانه این است که ارزش زمانی پول را لحاظ میکنند؟
بانک به گیرنده تسهیلات میگوید کاهش ارزش این تسهیلات ــ بهدلیل تورم ــ بهعهده گیرنده تسهیلات است. خوب؛ اول اینکه من از بانک سؤال میکنم؛ شما اسکناس چاپ میکنید و کاغذ را به پول تبدیل میکنید؛ بهاین وسیله داراییتان را اضافه میکنید؛ کاغذتان را به «مال» تبدیل میکنید و به همان اندازه پولهای مردم را به «کاغذ» نزدیک میکنید؛ اینجا آیا ضامن مال مردم هستید؟
مردم بگویند این پولت را قبول نداریم؟ چهکار کنند؟ هرچه بخواهند بخرند باید با همین پول بخرند؛ هرکاری بخواهند بکنند باید با این پول بکنند. اگر این پول را در خانه خودشان بهصورت طلا بگذارند امنیت ندارد؛ آنطوری که بانک میتواند اندوخته کند، برایش حراست بگذارد، کنترل بگذارد، مردم که نمیتوانند؛ پس ناچارند پولشان را از خانه خارج کنند و دست بانک بدهند. پس این قراردادی که مردم با بانکها میبندند از روی رغبت نیست؛ بلکه از روی اجبار و ناچاری است؛ این فرایند که از سر اجبار و ناچاری است، حلال است؟
ممکن است این موضوع را کمی باز کنید؟
مثل این شربت. مردم لیوان لیوان شربتهایشان را ریختند در پارچ. من نصف پارچ را آب میریزم و دوباره شربتهای مردم را در لیوانهایی که به من دادند، به آنها برمیگردانم. یک لیوان دادند، یک لیوان پسِشان میدهم. اما یک لیوان شربت دادند، یک لیوان، نصف آب و نصف شربت پس میگیرند؛ تورم یعنی این.
خوب؛ من در آن آب میریزم؛ پس باید خسارتش را هم بدهم؛ هرکس در شربت آب ریخته، همو هم باید بابت تنزل این ارزش، ضامن باشد؛ هرکسی ضامن کار خودش است؛ ولی بانک میگوید من ضامن نیستم؛ من این شربت تو را میگیرم، اما در آخر سال طبق شرایط اقتصادی جامعه به تو همین یک لیوان را میدهم؛ ممکن است یک درصد، ممکن است ده درصد، ممکن است بیست درصدش آب باشد و این بستگی به شرایط اقتصادی دارد.
مردم بگویند این پولت را قبول نداریم؟ چهکار کنند؟ هرچه بخواهند بخرند باید با همین پول بخرند؛ هر کاری بخواهند بکنند باید با این پول بکنند. اگر این پول را در خانه خودشان بهصورت طلا بگذارند امنیت ندارد؛ آنطوری که بانک میتواند اندوخته کند، برایش حراست بگذارد، کنترل بگذارد، مردم که نمیتوانند؛ پس ناچارند پولشان را از خانه خارج کنند و دست بانک بدهند، پس این قراردادی که مردم با بانکها میبندند از روی رغبت نیست؛ بلکه از روی اجبار و ناچاری است؛ این فرایند که از سر اجبار و ناچاری است، حلال است؟
حالا یک طور دیگر ببینیم؛ که بانک پول بدون پشتوانه منتشر نکند؛ قدرت خرید این پول ثابت باشد؛ یعنی من روی این پول نوشته باشم یکصدم سکه، یکهزارم سکه، یک سکه، ده سکه یا هزار سکه؛ سکه، «مال» است؛ این مال ممکن است در طول زمان وقتی با «مال»های دیگر مقایسه میشود، گاهی کم و گاهی زیاد شود؛ تفاوت نوسانی دارد؛ نوسان پاندولی؛ یعنی ارزشش برود اما مدتی بعد برگردد.
یعنی میفرمایید ارزش «مال» در درازمدت ثابت است و ارزش اسکناس رایج فعلی ثابت نیست؟
دینار اسلام را ملاحظه کنید، دیه یک انسان در اسلام معادل هزار گوسفند یا هزار دینار است. دینار و گوسفند معادل هماند. دینار طلاست؛ مقدارش هم یک «مثقال شرعی» معادل سهچهارم مثقال عرفی است. مثقال عرفی بیست و چهار نخود، و مثقال شرعی هجده نخود است؛ هر سکه دو مثقال است؛ پس دینار شرعی، میشود معادل سههشتم یک سکه.
سکه را پایین نگه داشتند؛ یعنی با وجود میزان تورمی که در همه اموال بوده، آیا طلا هم به همان اندازه بالا آمده؟ خیر. ابتدای این دولت در سال نود و دو، سکه یکمیلیون و سیصد بوده، ولی الآن یکمیلیون و صد است؛ با وجود این تورم باید لااقل یکمیلیون و نیم باشد؛ اما یک میلیون و صد و سی است؛ یعنی یک قیمت مصنوعی را به آن تحمیل کردند.
این پولها کجا میرود؟ این پولها میرود در ساختمان بانکها؛ میرود در املاک بانکها. بانکها گرانترین و بهترین ساختمانها را دارند؛ اغلب حقوقهای نجومی را بانکیها میبرند. اینها از کجا میبرند؟
الآن با همه آنچه بر سر سکه آمده سههشتم یکمیلیون و صد و سی میشود چهارصد و بیست هزار تومان. قیمت بازاری گوسفند زنده در میدان کیلویی یازده هزار تومان است؛ گوسفند چهل کیلویی میشود چهارصد هزار تومان که گوسفند خوبی است؛ چون بیست کیلو گوشت دارد؛ الآن یک کیلو گوسفند زنده بین یازده تا دوازده هزار تومان است. ببینید؛ در فاصله ۱۳۹۵ سال از ابتدای هجرت، سکه ارزش برابری خود را با گوسفند حفظ کرده است.
حالا این پول رایج را ببینید؛ امام راحل در بیست و هفت سالگی ازدواج کردند و مهریه خانمشان دو هزار تومان بوده است؛ حدود هشتاد سال پیش گوسفند دو و نیم تا سه تومان بود، یعنی دو هزار تومان آن زمان حدود هشتصد گوسفند میشده؛ ولی الآن دوهزار تومان، هفتاد و پنج گرم گوشت میشود، هشتصد گوسفند تبدیل شده به هفتاد و پنج گرم!
ببینید؛ پول مورد نظر اسلام در هزار سال با این همه فشاری که به آن میآورند و مصنوعی پایین نگهش میدارند که پولهایشان را در طلا و سکه دپو نکنند، اما تفاوتش تفاوت نامحسوسی است؛ بهاندازه گوسفند درشتتر و گوسفند ریزتر؛ اما ارزش پول رایج از هشتصد گوسفند به هفتاد و پنج گرم گوشت تنزل کرده است؛ علت این شرایط چیست؟ چرا این تورم بهوجود میآید؟ این پولها کجا میرود؟ این پولها میرود در ساختمان بانکها؛ میرود در املاک بانکها. بانکها گرانترین و بهترین ساختمانها را دارند؛ اغلب حقوقهای نجومی را بانکیها میبرند. اینها از کجا میبرند؟ این همان شربت مردم است که آب میشود و تبدیل میشود به حقوق نجومی، چرا باید با مردم اینطور رفتار کنند؟
این از بانکها؛ اما مثلاً در مسئله مالیات؛ دولت به پیمانکار یک کاری سپرده؛ بعد که او کارش را انجام داد بهمحض اینکه ذیحسابی کار را تأیید کرد و معلوم شد که پیمانکار کار را تحویل داده، اداره دارایی سهم مالیاتش را برمیدارد. پیمانکار به دارایی میگوید کارفرما هنوز پول ندارد و نتوانسته پول من را بدهد؛ دارایی میگوید «به من مربوط نیست! ما این چیزها سرمان نمیشود!» این چه رفتاری است؟
نگاه کنید زمان منوچهر قبل از اسلام و دوره کفر است؛ آن زمان این رفتار را نداشتند؛ با مسئولان زیردستش صحبت میکند و میگوید اگر اختلافی بین مردم و کارمندتان اتفاق افتاد، طرف کارمندتان را نگیرید؛ طرف مردم را بگیرید؛ چون پایه حکومت بر دوش مردم است؛ این حرف، حرف منوچهر است، به آیندگان وصیت میکند در هر جا اختلاف بین مردم و اعضای دولت شد، جانب مردم را بگیرید تا حق آنها ضایع نشود؛ چون پایه حکومت بر دوش آنهاست.
امام بهخاطر این تمجید کردند و گفتند اینها افراد درست و موحدی بودند و به همین دلیل هم امامهای ما از اولاد همینها هستند. حسینبن علی که امام بود همسری گرفت که از اولاد این افراد بود. اگر اینها اهل پاکدامنی و درستی نبودند، فرزندان اینها امام نمیشدند. ما درباره امام میگوییم «أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَهِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَهِ»؛ یعنی «شهادت مىدهم که تو نورى بودى در صُلبهاى شامخ، و رحمهاى پاکیزه» اینها نسلاندرنسل پاکی داشتند و رعایت میکردند.
مردم میدانند که قدرت خرید اسکناس رایج در آینده کم خواهد شد؛ ولی چارهای ندارند و بهاجبار با آن معامله میکنند؛ این «پولِ زور» است. دلار، پولِ زور است؛ مردم ناچار هستند با دلار معامله کنند، میدانند که آمریکا از این شرایط سود میبرد، ولی چارهای ندارند؛ مثلاً وقتی قرار است معامله بینالمللی باشد باید یک پول بینالمللی هم باشد، حالا وقتی یک قدرت بینالمللی، پول خودش را هم بینالمللی کرد، کلی سود میبرد؛ الآن حتی کسی نمیپرسد بابت پشتوانه این پول چه فراهم کردی.
حالا این اسکناس ــ گرچه قدرتش کم شده ــ اما هم بهوسیله مردم و هم توسط نهادها و دستگاههای مالی پذیرفته شده است.
پولی که قدرتش ثابت باشد مانند یک پاندول است؛ در گذر زمان ارزشش بازمیگردد و ثابت است؛ اما مردم میدانند که قدرت خرید اسکناس رایج در آینده کم خواهد شد؛ ولی چارهای ندارند و بهاجبار با آن معامله میکنند؛ این «پولِ زور» است. دلار، پولِ زور است؛ مردم ناچار هستند با دلار معامله کنند، میدانند که آمریکا از این شرایط سود میبرد، ولی چارهای ندارند؛ مثلاً وقتی قرار است معامله بینالمللی باشد باید یک پول بینالمللی هم باشد. حالا وقتی یک قدرت بینالمللی، پول خودش را هم بینالمللی کرد، کلی سود میبرد؛ الآن حتی کسی نمیپرسد "بابت پشتوانه این پول چه فراهم کردی؟”.
آیت الله علوی گرگانی: یک مطالبه مردمی است که سیستم بانکی در راستای موضوعات اسلامی فعالیت کند/ قراردادهای بانکی نباید حرام باشند.
سید حسن حسینی شاهرودی درخصوص نشست امروز جمعی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس با آیت الله العظمی علوی گرگانی از مراجع عالیقدر تقلید گفت: با توجه به اینکه مشکلات سیستم بانکی در کشور مسائلی را برای مردم و فعالان اقتصادی به وجود آورده است و اینکه شبهات ربوی بودن عملیات بانکی یکی از دغدغه های مراجع تقلید است است، امروز اعضای کمیسیون به دلیل بررسی شدن طرح بانکداری جمهوری اسلامی در کمیسیون برای شنیدن نقطه نظرات مراجع تقلید به خدمت این مراجع عظام و علمای قم رسیدیم.
نماینده مردم شاهرود و میامی در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در این نشست رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گزارشی از عملکرد و برنامه های آتی این کمیسون به آیت الله العظمی علوی گرگانی ارائه داد.
حسینی شاهرودی افزود: اعضای کمیسون اقتصادی در این نشست اظهار داشتند که از نقطه نظرات مراجع عالیقدر در رسیدگی به طرح بانکداری جمهوری اسلامی بهره خواهند برد.
این عضو هیات رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی افزود: آیت الله العظمی علوی گرگانی تاکید داشتند که این یک مطالبه مردمی است که سیستم بانکی در راستای موضوعات اسلامی فعالیت کند و همچنین ایشان اظهار داشتند علاوه بر اینکه قراردادهای بانکی نباید حرام باشند، باید دراین قراردادها جزئیاتی لحاظ شود که به مردم فشار اقتصادی وارد نشود.
آیت الله سبحانی: آیا وظیفه یک بانک، تجارت است یا امانتداری، اگر بانک کارش صرفاً تجارت شد دیگر نمیتوان از آن انتظار داشت که به سوی ربا کشیده نشود/ باید برای بانکداری بدون ربا کاری اساسی شود
آیت الله جعفر سبحانی در دیدار با رئیس کمیسیون اقتصاد مجلس شورای اسلامی که در موسسه امام صادق (ع) قم برگزار شد اظهار داشت: در سال ۱۳۶۲ مسئله بانکداری بدون ربا در کشور مطرح شد، ولی به دلیل جنگ تحمیلی چندان این مسئله موردتوجه و اهتمام قرار نگرفت و متأسفانه مسکوت ماند.
مرجع تقلید شیعیان تصریح کرد: در ابتدا باید مشخص کنیم که آیا وظیفه یک بانک، تجارت است یا امانتداری، اگر بانک کارش صرفاً تجارت شد دیگر نمیتوان از آن انتظار داشت که به سوی ربا کشیده نشود، ولی اگر کار او امانتداری شد، باید مردم پولی را که در بانک میگذارند و ارزش آن به هر دلیلی پایین آمد، بانک همان ارزش پایین آمده را جبران کند در این صورتمسئله فرق میکند.
استاد برجسته حوزه علمیه خاطرنشان کرد: کثرت بانکها مشکلی را برطرف نمیکند و صرف تجارت با پول مردم ربا را بر نمیدارد، بنابراین باید برای این مسئله فکری اساسی کرد.
منبع: افکار نیوز