پاسخ علمی آیتالله میلانی به اظهارات رئیسجمهور درباره انتقاد از پیامبر(ص)
- بیشتر بخوانید
- واکنش شدیداللحن عضو ارشد جامعه مدرسین به صحبتهای روحانی درباره نقد پیامبر(ص)
- واکنش آیتالله اراکی به اظهارات اخیر "روحانی" درباره نقد امام معصوم
مشروح صحبتهای آیتالله میلانی بهشرح زیر است:
اولاً کسی که میخواهد مطلب اخلاقی بگوید، خودش باید اهلیت داشته باشد برای اخلاق گفتن چون کسی که خودش متخلق به اخلاق نیست نمیتواند مدرس اخلاق باشد. در حدود 45 سال قبل به مرحوم آقای بهجت گفتم "یک جلسه اخلاقی برای من بگذارید که من از شما استفاده کنم". ایشان گفتند "از کتب اخلاقی چهچیزی را مطالعه کردی؟"، گفتم "جامع السعادات را خواندم (کتاب اخلاقی مرحوم نراقی اول)". ایشان گفتند "از هر صفحهای نیم صفحه یا کمتر بخوان، در خودت پیاده کن و بعداً نیم صفحه بعدی را بخوان".
اینکه انسان از نظرِ نظری اخلاق بلد باشد ولی عملاً در خودش پیاده نکرده باشد، این بیربط است و نمیتواند مدرس اخلاق بشود. بنده وقتی طلبه شدم حدود 60 سال قبل، اولین کتابی که به ما تدریس کردند حلیة المتقین بود.
مرحوم مجلسی کتابی دارند بهنام حلیة المتقین. معلوم میشود قدیم این کتاب را میخواندند و مردم در خانههایشان داشتند، الآن خیلی از خواص شاید اسم این کتاب را نشنیده باشند. حلیة المتقین آداب شریعت در امور عادی انسان را هم بیان می کند. آداب نشستن، برخاستن، خوابیدن، غذا خوردن، حتی خندیدن که در شریعت منع شده از خندیدن با قهقهه. گفتند طلبهای در بازار نجف قهقههای کرد و اتفاقاً بزرگی از بزرگان نجف باخبر شد از این قضیه؛ او را خواست و عمامهاش را از سرش برداشت و یک عگال عربی بر سرش گذاشت. گفت "چرا این کار را میکنید؟"، آن بزرگ فرمود: "بهخاطر قهقههای که در بازار کردی، اول برو اخلاقت را درست کن و بعداً بیا این عمامه را بر سرت بگذار. این عمامه اینجا هست، درست که شدی بیا تا عمامه را بهت بدهم".
این چنین بوده که ما حتی در کوچکترین امورمان در شریعت مقدسه، در مذهب تشیع، در آداب اهل بیت علیهم السلام، برای ما آداب معین شده است. از جمله اموری که باید آداب را در آن رعایت کنیم، حرف زدن است. خود حرف زدن آدابی دارد که انسان چگونه حرف بزند، کجا حرف بزند، با کی حرف بزند، چقدر حرف بزند، همه این خصوصیات در شریعت مشخص هست.
ما کجاییم؟ و چقدر از شریعت دور هستیم؟ اینها را ما باید مقید باشیم و بهنفع خودمان هم هست. تمام آداب و احکامی که در شریعت آمده بهنفع خودمان است. چقدر مفاسد کم میشود در جامعه بهبرکت عمل به این آداب، و این یک واقعیت است. از جمله اموری که باز در جامعه ما مورد ابتلاء هست، مسئله انتقاد است؛ چهکسی باید انتقاد کند، چگونه باید انتقاد کند؟ نسبت به چهکسی باید انسان انتقاد کند؟
اینها حساب دارد. اینها در شریعت مشخص هست. خود کلمه انتقاد اساساً یک لفظ عربی است. کلمه انتقاد فارسی نیست، لفظی است که وضع شده برای یک صنعت خاصی برای یک حرفه معینی. آن وقتی که معاملات براساس این سکهها بود، سکههای طلا و نقره، سکه یک وقت خالص بود و یک وقت ناخالص. وقتی شک میکردند که این سکه خالص است یا ناخالص میرفتند بهسراغ اهلش و آن کسی که تشخیص میداد، بهش میگفتند "آقا، این سکه خالص است یا نیست؟"، این کار را میگفتند انتقاد، یعنی تشخیص خالص از ناخالص، تشخیص صحیح از باطل، انتقاد این است.
پس بنابراین انتقاد را اهلش باید کند. این کلمه انتقاد منتقل شد از آن حرفه و صنعت به انتقاد کلام که میخواهیم ببینیم این کلام صحیح است یا نه. چهکسی باید تشخیص دهد؟ اهلش باید تشخیص دهند. این تشخیص آدابی و رسومی دارد، احکامی دارد، هر کسی نمیتواند تشخیص دهد و هر کسی حق ندارد تصدی انتقاد را بگیرد و هر جور هم نمیشود انتقاد کرد، این معنای انتقاد است.
در مقابل انتقاد اعتراض داریم، اعتراض غیر از انتقاد است و انتقاد غیر از اعتراض است. ما در انتقاد میخواهیم بسنجیم؛ این کلام صحیح است یا نه؟ آیا کلام هرکسی را باید بگذاریم در ترازوی سنجش، کلام معصوم هم همین گونه است؟ ولو اهل انتقاد هم باشیم ولو مطابق احکام و آداب انتقاد میخواهیم انتقاد بکنیم؟ آیا کلام معصوم هم همین طور است؟ کلام امام، کلام نبی قابل انتقاد است به این معنی که سنجش بکنیم تا بفهمیم صحیح است یا نه؟
پس
وَ مايَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى کجا رفته
است؟ آیه مبارکه ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ
فَانْتَهُوا کجا رفته است؟
امام و نبی و ملائکه عباد مکرمون، این قرآن
است، لَايَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُون. پس اگر
کسی بیاید در یک ملأ عامی بگوید که یک عربی آمد بر پیغمبر اکرم (صلی الله
علیه وآله) انتقاد کرد که "این کلام از شماست یا از خداست؟"، پس میشود
انتقاد کرد بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله).
این حرف است؟ کسی که تحصیل کرده باشد، کسی که اهل مطالعه باشد، تمسک میکند به حرف آن اعرابی که بعد از واقعه غدیر آمد اعتراض کرد بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) که "این کلامی که گفتید از خودتان هست یا از خدا؟"؟ آن وقت آیه مبارکه "سأل سائل بعذاب واقع" نازل شد و این آدم همان جا هلاک شد. این اعتراض بود اولاً، ثانیاً انتقاد نسبت به کلام معصوم اعم از امام و نبی و ملائکه راه ندارد. انتقاد برای سنجش حق از باطل بود، مگر معصوم باطل میگوید؟
بنابراین نباید جوری حرف بزنیم که مدرک به دست دشمنان بدهیم، نباید جوری حرف بزنیم که توجیه کنیم برخورد بعضی صحابه را با پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، نباید جوری حرف بزنیم که موجب عذاب بشود. هیچ دقت میکنید چقدر برف و باران داریم؟ چهجور است که بهعوض برف و باران زلزله داریم، عذاب چگونه نازل میشود؟ باید حواسمان را جمع کنیم وقتی میخواهیم حرف بزنیم و در محدودههایی که کار نکردیم وارد نشویم.
به گزارش تسنیم، رئیس جمهور در دیدار با وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی در صحبتهایی گفته بود "همه باید انتقاد شوند و استثناء ندارد. تمام مسئولین در کشور قابل نقداند. ما در کشور معصوم نداریم مگر اینکه یکوقت امام دوازدهم ظهور کرد که آن وقت هم میشود نقد کرد. پیغمبر هم اجازه نقد میداد بالاتر از پیغمبر که در تاریخ نداریم. وقتی پیغمبر صحبتی میکرد یک نفر بلند میشد و میگفت «أ من الله ام منک؟" حرف خودت است یا خدا وحی کرده است؟ اگر میگفت "من الله" که هیچ امر خداست اما اگر میگفت "منّی" طرف مقابل میگفت "قبول ندارم" و نقد میکرد. ما در زمان حکومت معصوم هم نقد را داریم".