تحریم، تحقیر یا تطهیر ظریف!/ 3 روایت از تحریم یک شخصیت دیپلماتیک برای اولین بار در تاریخ
ظریف فردی بود که در عالی ترین سطح مذاکرات دیپلماتیک با آمریکاییها همراه شد و کار به قدم زدن با وزیر خارجه آمریکا کشید اما حاصل همه این رفت و آمدها و معاشرت های دیپلماتیک تحریم خود وی بود.
«محمد جواد ظریف» وزیر خارجه کشورمان و مبدع دیپلماسی خنده توسط وزارت خزانه داری آمریکا تحریم شد. این خبری از این منظر که نام وزیرخارجه ایران برای اولین بار در تاریخ به عنوان یک شخصیت دارای مصونیت دیپلماتیک در لیست تحریمی وزارت خزانهداری قرار میگیرد، بسیار حائز اهمیت است. برخی از تحلیلگران این اقدام را یک امر نمایشی و بدون اثر اجرایی و ناشی از استیصال دولت آمریکا در برابر ایران تلقی کردهاند؛ اما واقعیت این است که این اقدام سلسله تبعات احتمالی و محدودیتهایی برای ظریف در بر خواهد داشت.
با این وجود سه روایت مهم درباره تحریم وزیر خارجه کشورمان درباره این موضوع وجود دارد.
تحریم ظریف: تحریم رئیس دستگاه دیپلماسی ایران به این معنا است که مسیر مذاکرات دیپلماتیک مسدود شده است و در این شرایط اگر هنوز کسی دم از مذاکره بزند حتما خنده دار خواهد بود؛ این درحالی است که ظریف خود نماد مذاکره در کشورمان محسوب می شود. درواقع نقش ظریف در دولتی که دولت دیپلماتیک خوانده میشود و به باور بسیاری از کارشناسان سیاسی این دولت اغلب تخم مرغ های خود را در سبد دیپلماسی چیده است، باز کردن باب مذاکرات با جهان بود. درواقع دولت روحانی با این راهبرد که برای پیشرفت بایستی درهای کشور را به روی جهان باز کرد و منتظر باز شدن دروازههای جهان البته بیشتر از نوع غربی آن بود، پا به عرصه سیاسی گذاشت. اما ظریف توسط همین سیستم تحریم می شود. تحریم وزارت داریی امریکا با توجه به مجازاتهای سنگینی که برای کشورها و شرکتهای مختلف در بر دارد، پیش از هر چیز یک ترس بزرگ برای این کشورها ایجاد می کند که شکستن آن به همین سادگی نیست. چه اینکه در زمان انعقاد برجام و اجرای محدود آن در دوره اوباما نیز همین بعد روانی تحریمها سبب شد تا بانکهای بزرگ غربی با کشورمان مراودات مالی انجام ندهند و سد تحریمها آنچنان که ادعا و وعده دولتمردان و تیم دیپلماسی هستهای کشورمان بود، نشکند. حالا در این میان ظریف نیز خود تحریم شد و این موضوع در این بحبوحه که دولت راه حل دیپلماتیک را انتخاب کرده و بدان اصرار می کند، یک پیام کلی دارد که راه دیپلماسی هم بسته است. روزنامه اصلاح طلب شرق با تیتر «تحریم دیپلماسی» به همین موضوع اشاره می کند و آنرا نقطه جوش تحریمهای آمریکا می خواند.
تحقیر ظریف: محمد جواد ظریف بیشترین ارتباط را با آمریکا داشته است. درواقع باب مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا ذیل برجام در دوران دیپلماسی ظریف ایجاد شد. حتی این روند به قدم زدن دیپلماتیک در خیابانهای ژنو با «جان کری» وزیر خارجه دولت دوم اوباما و حتی عوض کردن پرچم و ایستادن در کنار پرچم های کشورهای یکدیگر که پیام صلح و دوستی عمیق را متبادر می سازد، در این زمان منجر شد. بر همین اساس و با تکیه بر دیپلماسی ظریف حتی «حسن روحانی» رئیس جمهور کشورمان مطرح کرد که ما زبان حرف زدن با دنیا را بلد هستیم. با این اوصاف وقتی ظریف با این وجهه توسط آمریکاییها تحریم شد برخی آنرا تحقیر دیپلماسی خنده عنوان کردند. لبخندی که با تحریم پاسخ داده شد. ظریف فردی بود که در عالی ترین سطح مذاکرات دیپلماتیک با آمریکاییها همراه شد و کار به قدم زدن با وزیر خارجه آمریکا کشید. اما حاصل همه این رفت و آمدها و معاشرت های دیپلماتیک تحریم خود ظریف بود. این به نوعی برای فردی که سعی داشت خود را پیشرو در گشایش سیاسی و دیپلماتیک نشان دهد، یک شکست فاحش محسوب می شود و به نظر برخی از کارشناسان تحریم ظریف بستن باب مذاکره و تحقیر دیپلماسی خنده بود.
تطهیر ظریف: برخی نیز معتقدند که تحریم پاس گلی است که آمریکا به ظریف داده و این تحریم را به نوعی یک تحریم هدفمند برای اعطای وجهه به وزیر خارجه ایران می دانند. از روزی که مبحث این تحریمها آغاز شده است جراید اصلاح طلب با ژست قهرمانانه با آن برخورد کرده اند و سعی کردند به نوعی با این موضوع اوضاع سیاسی کشور را در بحبوحه مشکلات اقتصادی و خارجی بهبود ببخشند. در همین باب برخی از رسانه های اصلاح طلب اعلام کردهاند که دولت ترامپ میخواهد ظریف را آنچنان محدود سازد و به حاشیه براند که هم نظام و دولت ایران را به معرفی فرد دیگری برای تعامل با غرب وادار سازد و هم - در فقدان صدای او - دوباره فضایی ایجاد کند که در آن بتواند مجدداً «ذهنها و قلبها» را با رویکرد و سیاستهای خود همدل و همگام سازد. جریانی از ابتدای آنکه ظریف در مسند وزارت خارجه کشورمان نشست و خصوصا پس از امضای برجام سعی کرد با تصویرسازی افسانه ای و اسطوره ای در رسانههای خود از ظریف یک قهرمان بسازد. از این رو بود که ظریف در قامت امیر کبیر و آرش کمان گیر در این رسانه ها تصویرسازی شد. پس از این تحریمها نیز این جریان سعی کرد ظریف را قهرمان حوزه دیپلماتیک با آمریکا معرفی کند. نتیجه این قهرمان سازی نیز اعطای وجاهت و وجههای بزرگتر از قبل به ظریف است تا باب نقد به دستگاه دیپلماسی کشور را ببندد و خسارت های گذشته به نوعی به دست فراموشی سپرده شود. درواقع با این وجهه سازی یک مصونیت آهنین به ظریف داده می شود تا در برابر کوچکترین نقدی درباره خسارت های برجام و چنین روشی رویین تن شود و به نوعی خسارت های گذشته در ذهن افکارعمومی پاک شود و امکان مطالبه آن وجود نداشته باشد.
نظرات بینندگان