کد خبر: ۱۳۴۵۴۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۲ - ۰۹ آذر ۱۳۹۸
سخنی با مدیران دائماً غافلگیر استان؛

تکرار مصیبت قحط الرجالی در فارس!/ موج جدید انتصاب مدیران غیربوی در راه فارس

طی این سالها وضعیت بسیاری سیاسیون فارس به گونه ای بوده که به قول شاعر "جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود!"
پایگاه خبری تحلیلی شیرازه، تقسیم قدرت یکی از پر چالش ترین ابعاد سیاسی در کشور است. طی این سالها وضعیت بسیاری سیاسیون فارس به گونه ای بوده که به قول شاعر "جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود!"
 
زمانی که احزاب اسمی با لیست های فرضی و پروعده به قدرت می رسند، از جمله چالش های فراروی آنان تقسیم قدرت بین حامیان و مشارکت کنندگان در رقابت های انتخاباتی است. حتی حالا پس از فاصله گیری چهار ساله از برگزاری یک انتخابات هم این فشارها با همان شدت و قوت اولیه ادامه دارد و بیشتر، ارکانهای اقتصادی مورد هدف این فشارها، برای مهره چینی هاست. از نوک هرم قدرت در یک استان گرفته تا مدیران کل و سازمانهای مربوطه، هر کجا ردی از فعالیت های  اقتصادی و قابل دسترس بودن منابع وجود داشته باشد فشار برای اشغال آن پست بیشتر است. چنانچه فساد بروز یافته در کشور در همین ارکان در حال اتفاق است.

هر مجموعه‌ای برای آنکه بتواند فعالیت‌های خود را به شکلی مطلوب انجام بدهد، نیازمند رعایت چهارچوب‌ها و ضوابطی خاص و حرکت در مسیری تعریف شده است.

از جمله پارامترهایی که برای فعالیت مؤثر و کیفی یک سیستم ذکر می‌شود، استفاده از نیروهای متخصص، کاردان، دارای سوابق روشن و ترجیحاً با تحصیلاتی مرتبط با هر یک از پست‌های سازمانی است تا به این طریق بتوان از حداقل‌ها، بیشترین استفاده را برد و در مقابل از هدررفت زمان، نیرو، انرژی و سرمایه‌های مادی و معنوی، جلوگیری کرد.

گاهی اگر نخبگان جامعه خصوصاً دانشگاهیان نسبت به این تغییرات ناگهانی و قومی اعتراضی مسالمت جویانه داشته باشند با یک کلمه معروف روبرو می شوند و معمولاً مدیریت ارشد استان از آن استفاده می کند و آن بی اطلاعی است. غفلگیرشدن این روزها به یک عادت تبدیل شده و ما تاکنون خصوصاً در شش سال گذشته مدیری را سراغ نداریم که غافلگیر نشده باشد!

 موضوع غافلگیری در داستان سیل و زلزله و حوادث غیر مترقبه یک وجه قضیه است و غافلگیری در اغتشاشات سیاسی و تغییر و جایگزینی مدیران استانی با سایر استانها وجه دیگر داستان است. گاهی مدیران استان یکی یکی در حال تغییر هستند و بزرگانی از این تغییرات و در پاسخ به نخبگان ابراز بی اطلاعی می کنند.

انتصابات سیاسی آفت مدیریت در فارس
اگر بخواهیم مثالی در همین رابطه بزنیم باید بگوییم داستان رفت و آمد در دانشگاه علوم پزشکی شیراز به یک مشکل بزرگ تبدیل شده است. آمد و رفت هایی که گاهی جنبه سیاسی دارد و گاهی جنبه اقتصادی. 

تکرار مصیبت قحط الرجالی در فارس!/ موج جدید انتصاب مدیران غیربوی در راه فارس

گاهی یک مدیر سالهای سال با جمع خیرین در دانشگاه علوم پزشکی ماندگار می شود و موج سیاست کنارش میزند و گاهی یک مدیر نیامده استعفا می دهد و سریال استعفاهای پذیرفته نشده ایشان همچنان ادامه دارد.

موضوع دارو و درمان و معاونت استراتژیک این حوزه بسیار قابل تامل و واکاوی است. بخشی مهم و اقتصادی با توجه به موضوع توریسم سلامت و منافع پشت پرده آن، باید دید چرا این معاونت تا این حد چالش برانگیز و پر حادثه است.

اصلاح طلبان به دلیل عملکرد غلط در سالهای پیروزی پس از انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شوراها، سرمست از قدرت و بدون نگاه به پیرامون و عدم سعی در تربیت و بکار گیری مهره های جوان و توانا (کادرسازی) برای پست های حساس اما با تک روی های بی حاصل کل دکترین شوراهای هماهنگی اصلاح طلبان را بر باد دادند و حالا با در پیش بودن انتخابات و بدون شک ناامیدی از لیست امید در انتظار شکستی بزرگ و آنطرف قضیه درا ردوگاه مقابل سازماندهی های از پیش تعریف شده ای را شاهد و نظاره گر هستند.

تک روی های چپ گراها تا حدی است که برای تغییرات مدیریتی در فارس نه نیروی بومی و نه پیشینه جوانگرایی دارند. حالا با تغییرات پیش رو در حوزه مدیران استانی نیروهای پرتوان اما غیر بومی در راه فارس هستند اینگونه که بنظر می رسد در فارس نیروی چپ گرا، قابل اعتماد و توانا وجود ندارد.

برچسبی که به استان فارس خورده برچسب سیاسی و البته فرهنگی است. فارس یک استان مستعد مناقشات سیاسی است و امنیت در آن به شاخصه های مختلفی بستگی دارد از جمله انتخاب مدیران غیر بومی و شاید منفعل. از این جهت است که پروژه های بزرگ عمرانی، فرهنگی فارس بدون اعتبار رها شده و کسی را یارای پیگیری اعتبارات از دست رفته استان را نیست.

ناکارآمدی چپ ها!
نقطه سر خط – با بدست گیری قدرت پس از انتخابات توسط چپ ها اولین و تنها اتفاق برجسته در کارنامه نمایندگان شیراز و شاید استان تغییر در حوزه مدیران بود.
 گاهی با توجه به اصلاح طلب بودن نمایندگان شیراز، ما براین تصور بودیم با رفتن یک مدیر اصولگرا و آمدن مدیر اصلاح طلب باید در انتظار تعامل بدنه اجرایی با نمایندگان در جهت احقاق حقوق از دست رفته شیراز و فارس در ردیف های اعتباری و سایر موارد توسعه باشیم، اما وضع از گذشته بدتر شد و اذهان عمومی به دنبال همان مدیران اصولگرا رفت.

ظاهراً تغییرات جدید استان از استانداری شروع شده و ادامه پیدا خواهد کرد تا نیروهای تازه نفسی وارد این حوزه شوند اما در بیرون از استانداری فارس هم تغییرات درحال اتفاق است و شنیده می شود رییس دانشگاه علوم پزشکی بعد از تقدیم دهها استعفا پس از آشفتگی در ماجرای دارو درمان و ناتوانی در بهبود شرایط چمدان های خودرا به جد بسته است و خواهد رفت و یک مدیر غیر بومی درراه تصدی این پست است.

البته این همه ماجرا نیست و برخی شایعات، از تداوم این انتصاب‌های عجیب در استان خبر می‌دهند و در آخرین نمونه از این دست، گفته می‌‌شود یکی از افراد قدرتمند سیاسی که البته همواره در پشت پرده حضور و از قضا دستی هم بر آتش حوزه فرهنگ دارد، قرار است مسئولیتی نسبتاً مهم را در استان بر عهده بگیرد.

فارس، آبستن حوادث 
با این تفاسیر به نظر می‌‌رسد، روزها و هفته‌های آینده، آبستن حوادث دیگری برای فارس و شهروندان آن است، تغییر و تحولاتی که مشخص نیست چه آینده‌ای برای مردم این سامان رقم خواهد زد.

هر چند این قلم به شایسته سالاری نه در حد شعار که در عمل اعتقاد دارد اما پرسش اینجاست که چرا در فارس قحط الرجال است؟! این قحط الرجال بودن در فارس از دیدگاه ما یک مصیبت بزرگ است که چرا در این استان پهناور نه کادر حزبی متخصص و جوان داریم و نه احتمالاً نیروی قابل اعتماد؟!

گاهی غافلگیری و پریشانی امور در فارس به حدی است که باید به منتقدان و نخبگان سایر استانهای کشور گفت "گر تو بهتر می زنی بستان بزن" و البته همین اتفاق در حال رخ دادن است. مدیریت ارشد استان و سایر مدیران مرتبط دستگاههای نظارتی این قلم را در حد یک تذکر نرم و دلسوزانه مورد ملاحظه قرار دهند، چرا که نخبگان از رسانه ها می خواهند خواسته هایشان در حد متعارف بیان و مورد پیگیری قرار دهند.

نخبگانی که از مدیران ارشد استان انتظار غافلگیری و بدون نقش بودن در انتصابات و جریانات سیاسی را ندارند و آنرا شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت می دانند و همچنین از آنان انتظار دارند با قدرت در عرصه تصمیم گیری حضور داشته باشند و نسبت به نخبگان فارس بدون توجه نباشند.

و کلام آخر همان حرف ماندگاراست، مدیران جمهوری اسلامی ایران "شیفته خدمت باشند نه تشنه قدرت" و جالب آنکه برخی برای دریافت پست چه امیدی به آینده دارند، آنهم دراین شرایط سخت!؟

فرزاد وثوقی – روزنامه نگار


نظرات بینندگان