چرا پس از آزاد سازی خرمشهر جنگ ادامه یافت؟/ مرحوم هاشمی: هیچکس در اینکه باید به محاکمه صدام برسیم و غرامت بگیریم شک نداشت/ عملیات روانی نهضت آزادی علیه مردمِ درگیر جنگ/ نادیده گرفتن دو هزار کیلومتر سرزمین تحت اشغال توسط بازرگان و رفقا
چرا پس از فتح خرمشهر جنگ ادامه پیدا کرد؟ چرا بعد از آزاد سازی خرمشهر، نیروهای ایران وارد خاک عراق شدند؟ این ها از جمله سوالاتی هستند که نه اکنون، بلکه از همان دهه شصت مطرح میشوند.
سی و هشتمین سالروز آزاد سازی خرمشهر است. گفتن و نوشتن از این حماسه و چگونی رقم خوردنش، گرچه خالی از فایده نخواهد بود، اما باید گفت که تکرار مکررات است. قطع به یقین اکثر مردم ایران از نحوه آزاد سازی خرمشهر و نقش فرماندهان عزیزی همچون شهید کاظمی و شهید صیادشیرازی در پیروزی عملیات بیتالمقدس، آگاه هستند.
اما سوالی که در ارتباط با حماسه سوم خرداد پاسخش مغفول مانده و آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته، چرایی ادامه جنگ با رژیم بعثی، پس از آزاد سازی خرمشهر است. سوالی که شاید بیش از همه، ذهن نسل جوان کشور را که روزهای جنگ را نکرده را درگیر کرده است.
چرا پس از فتح خرمشهر جنگ ادامه پیدا کرد؟ چرا بعد از آزاد سازی خرمشهر، نیروهای ایران وارد خاک عراق شدند؟ این ها از جمله سوالاتی هستند که نه اکنون، بلکه از همان دهه شصت مطرح میشوند.
به گزارش شیرازه به نقل از رجانیوز، اعضای نهضت آزادی اولین گروهی بودند که از سال 63، طی بیانیه ها و مصاحبههایی از ادامه پیدا کردن دفاع مقدس پس از آزاد سازی خرمشهر انتقاد کرده و این ادامهدار شدن را ناشی از قدرت طلبی نظام و نظریه صدور انقلاب اسلامی میدانستند.
نهضت آزادی در نامهای که به سال 64 خطاب به شورای عالی دفاع مینویسد، اظهار میکند: «پس از فتح خرمشهر كه به نظر ما نقطه عطف تبدیل جنگ تدافعی به نبرد تعرضی برای تصرف بصره و ساقط ساختن صدام و حزب بعث و تأسیس جمهوری اسلامی در عراق و اولین گام در راه صدور انقلاب بود، ما و بسیاری از صاحبنظران را كه در بیرون راندن دشمن و دفع فتنه از مرزها با ما و دولتمردان موافق بودند اعتقاد بر این بود كه شرایط مساعدی برای فتح باب مذاكره و قبول صلحی عادلانه، شرافتمندانه و خداپسندانه میان دو ملت مسلمان ایران و عراق فراهم آمده است. شرایطی كه استفاده صحیح و منطقی از آن میتوانست هم خواستهای حقه ملت ایران را جامه عمل پوشاند و هم مقدمه استعفا و سقوط حزب بعث شود و هم به انقلاب اسلامی در جهان آبرو و اثری دیگر بخشد.»
نهضت آزادی در ادامه این نامه، با زیر سوال بردن دفاع مقدس از کشور مینویسد: «شرایط عمومی كشور و مسئله جنگ به ما اجازه نمیدهد وخامت اوضاع را چنانكه احساس میكنیم، بازگو نمائیم. ولی شما از خود سؤال كنید كه اگر این مبلغ هنگفت و این نیروی انسانی عظیم در خدمت آموزش و پرورش، سازندگی و خودكفائی و خودجوشی مملكت قرار میگرفت آیا وضعیت دینی، اخلاقی، سیاسی و اقتصادی ما به صورت كنونی بود؟ آیا فساد و رشوه و اعتیاد تا به این حد میرسید؟ آیا تورم و گرانی اینگونه گریبانگیر مردم میشد؟ آیا فرار مغزهای مورد نیاز مملكت تا این اندازه بود؟ آیا دلمردگی و دلسردی مردم نسبت به انقلاب و اسلام تا به این درجه میرسید؟ آیا از آرمانهای سهگانه انقلاب، استقلالش با وابستگی گسترده اقتصادی موجود با چنین وضعیت مشكلی روبرو میشد؟ آزادی و حقوق ملت تا به این حد به دلیل یا بهانه شرایط زیانبار جنگ پایمال میگشت؟ جمهوری اسلامیاش تا به این درجه موجب دلسردی و حتی انزجار جمع كثیری از مردم كه در اوان انقلاب فوجفوج به اسلام روی میآوردند، واقع میشد؟»
بهطور کلی این گروه که از سال 66 به اینسو فعالیتش در ایران غیرقانونی شده، در اغلب بیانیهها و مكتوباتش در طول جنگ تحمیلی، ادامه یافتن دفاع مقدس بعد از آزاد سازی خرمشهر را اشتباه و مقصر اصلی جنگ را نیز جمهوری اسلامی میدانست که اشاره به این بیانیهها، نه موضوع این نوشتار است و نه در این مقال میگنجد.
چرایی ادامه یافتن دفاع مقدس
گرچه با عملیات بیت المقدس شهرهای خرمشهر، هویزه و بخشهای وسیعی از جنوب خوزستان و برخی ارتفاعات و مناطق در غرب کشور از چنگ رژیم بعثی آزاد شد، اما هنوز 2 هزار کیلومتر از مناطق کشور در اشغال عراق بود.
هیئتهای میانجیگری هم که پس از حماسه سوم خرداد خود را به آب و آتش میزدند تا نوار پیروزی های ایران را به نفع صدام قطع کنند، گرچه دو طرف را به آتشبس فرا میخواندند، اما سخنی از شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت به میان نمیآوردند.
در هر حال با توجه به درخواستهای مکرر هیئتهای میانجی و عقبنشینی صدام از مواضع قبلی و پیشنهاد صلح به ایران، مسئولین کشور با دو سوال مواجه بودند؛ آیا پس از فتح خرمشهر جنگ باید ادامه پیدا کند یا متوقف شود؟؛ چگونه باید ادامه یا توقف پیدا کند؟
از همینرو پس از آزاد سازی خرمشهر، جلسهای با حضور فرماندهان نیروهای مسلح و روسای قوا با حضور امام خمینی برگزار شد تا در مورد آینده جنگ تصمیم مناسبی اتخاذ شود.
البته باید گفت که موضوع اصلی برگزاری جلسه مذکور، نه خاتمه دادن به دفاع مقدس که چگونگی ادامه دادن آن بود. چرا که با وجود تحت اشغال بودن قسمتی از خاک کشور و مشخص نشدن متجاوز، دلیلی نداشت که ایران به جنگ پایان دهد. چنانچه مرحوم هاشمی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در این باره میگوید: «در اینباره که جنگ باید ادامه پیدا کند، بحث زیادی نبود. اولاً خاک ما در اختیار آنها بود. ثانیاً در آن مقطع، ایران خیلی با ابهت و قدرت پیش رفته بود؛ خیلی از توانمندیهای نظامی عراق منهدم شده بود و بسیاری از نیروهایش در لشکرها و تیپها آسیب جدی دیده بودند. هیچکس در اینکه باید به محاکمه صدام برسیم و غرامت بگیریم، شک نداشت و در این زمینه بحثی نبود. بحث اصلی این بود که حالا دشمن را در خاکش تعقیب کنیم یا نه؟»
به هر حال، بر خلاف ادعاهای نهضت آزادی مبنی بر طرح صلح از سوی رژیم بعث، پس از فتح خرمشهر هیچ پیشنهاد صلحی ارائه نشد.
اساساً شورای امنیت سازمان ملل و هیئتهای میانجیگر صرفاً آتشبس و شرایط نه جنگ و نه صلح را توصیه کردند و به دور از منطق و عقلانیت بود اگر ایران بدون هیچ پیششرطی جنگ را خاتمه دهد. آنهم زمانی که ارتش بعثی آسیبپذیر تر از همیشه بود.
ایران به دنبال تنبیه متجاوز، آزاد سازی بقیه سرزمین های تحت اشغال و مهمتر از همه جلوگیری از تجاوز مجدد عراق به کشورمان بود و این امر ممکن نبود جز با ادامه جنگ. یقیناً نهضت آزادی نیز به این امر واقف بود. اما منافعش که در ضدیت با جمهوری اسلامی تعریف میشد، بالاجبار این گروه را به زیر سوال بردن دفاع مقدس ایران وادار کرد.
نظرات بینندگان