به گزارش سرویس سیاسی شیرازه، طرح آمریکا علیه لبنان در دوره دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق ایالات متحده با سوءاستفاده از اعتراضات 17 اکتبر 2019 جهت تحمیل یک دولت غربی ـ آمریکایی در لبنان و برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی به‌شکلی که اکثریت پارلمان را نیروهای جریان 14 مارس به‌عنوان مهره‌های اصلی واشنگتن در لبنان در اختیار بگیرند به سرانجام نرسید.

پرونده تشکیل دولت در لبنان نیز از آن زمان یعنی هنگامی که «سعد حریری» در جریان اعتراضات اکتبر 2019 از منصب نخست‌وزیری این کشور استعفا کرد از توطئه‌های آمریکا دور نمانده است و در مرحله کنونی در حالی که بیش از هشت ماه از مأموریت سعد حریری برای تشکیل دولت می‌گذرد، بدون اینکه تحرک مثبتی از جانب وی در این زمینه صورت گرفته باشد، به‌نظر می‌رسد ایالات متحده درصدد جایگزین کردن طرح دیگری به‌جای کودتای 2019 است.
طرح جدید آمریکا علیه لبنان را می‌توان به‌شکل زیر مورد بررسی قرار داد:

1 ـ تلاش برای فلج کردن دولت پیشبرد امور و جلوگیری از تشکیل دولت جدید طبق میثاق ریاست‌جمهوری و قانون اساسی که حزب‌الله در آن مشارکت داشته باشد. بعد از انتخاب سعد حریری به‌عنوان مأمور تشکیل دولت در لبنان در اکتبر 2020 آمریکا به‌روش‌های مختلف از جمله تهدید به تحریم به حریری هشدار داد که نباید دولتی با حضور حزب‌الله در لبنان تشکیل دهد. مواضع عربستان به‌عنوان هم‌پیمان اصلی آمریکا در منطقه، درباره تشکیل دولت لبنان نیز همین است و سعد حریری به‌دلیل روابط تاریخی و خانوادگی که با سعودی‌ها داشته مجبور است رضایت آنها را جلب کند.

به همین دلیل است که حریری با زیر پا گذاشتن قانون اساسی در پی تشکیل دولتی خلاف قوانین و منافع ملی لبنان است و تلاش می‌کند در این زمینه توپ را به زمین «میشل عون» رئیس‌جمهوری کشور بیندازد؛ چرا که تیم رئیس‌جمهوری با تشکیل دولت بر اساس شروط آمریکایی که از زبان حریری بیان می‌شود مخالف هستند.

2 ـ گذاشتن چوب لای چرخ تشکیل دولت و به چالش کشیدن «میثاق ریاست‌جمهوری» بر این اساس که این میثاق مانع تشکیل دولت و توافق طرفین مربوطه در این زمینه می‌شود، بر این اساس سعد حریری از توافق با میشل عون درباره تشکیل دولت طفره می‌رود و او را عامل اصلی بحران سیاسی لبنان معرفی می‌کند. در سایه اتحاد تیم رئیس‌جمهوری از جمله جریان آزاد ملی با حزب‌الله، آمریکا از طریق مهره‌های خود خود تلاش می‌کند مؤلفه مسیحی در دولت لبنان را تضعیف کند.

3 ـ بازی با نرخ دلار و کاهش ارزش لیره، تأخیر در تأمین اعتبار برای خرید سوخت و دارو که سرمنشأ آن به «ریاض سلامه» رئیس بانک مرکزی لبنان که مرد اول واشنگتن در این کشور محسوب می‌شود برمی‌گردد. در این شرایط تشدید بحران سوخت، تحقیر مردم در ‌صف‌های پمپ‌بنزین، افزایش سهمیه‌بندی برق و تصمیم برای حذف یارانه کالاهای اساسی که معیشت ملت لبنان را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است از جمله ابزارهای محور آمریکایی و جریان 14 مارس برای متهم کردن تیم رئیس‌جمهوری و زیر سؤال بردن میثاق ریاست‌جمهوری محسوب می‌شود.

4 ـ سوءاستفاده واشنگتن از وخامت اوضاع لبنانی‌ها برای دستیابی به 2هدفی که مدت‌هاست به‌دنبال آن است و در قلب برنامه تهیه‌شده توسط «جفری فلتمن» دیپلمات سابق آمریکایی که در سال 2019 به کنگره ارائه و تصویب شد، قرار دارد. این دو هدف به‌شکل زیر است:

ـ تحریک افکار عمومی و مردم لبنان در خیابان‌ها علیه حزب‌الله؛ به‌گونه‌ای که مقاومت لبنان مسئول همه بحران‌های این کشور معرفی شود؛ چرا که حزب‌الله از متحدان میثاق ریاست‌جمهوری به‌شمار می‌رود و از آن حمایت می‌کند. البته سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله بارها درباره این توطئه آمریکا و وجود شواهدی مبنی بر آن هشدار داده است.

ـ هدف دوم وابسته کردن ارتش لبنان به حمایت‌ها و کمک‌های خارجی به‌ویژه آمریکایی ـ غربی است تا محافل امنیتی در لبنان تحت تسلط واشنگتن باشند و به‌دنبال آن آمریکایی‌ها به‌راحتی بتوانند میان ارتش و مقاومت اختلاف ایجاد کنند و فاصله بیندازند، در این مورد نیز سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود بخش مهمی را به توطئه‌های ایالات متحده جهت چالش‌آفرینی در روابط ارتش و مقاومت اختصاص و درباره آن هشدار داد.

5 ـ همه این اقدامات جهت دستیابی به موارد زیر صورت می‌گیرد، به‌گونه‌ای که یکی از این موارد در لبنان محقق شود:

ـ تشکیل دولتی به‌نخست‌وزیری سعد حریری و برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی که بعد از آن ایالات متحده، محاصره اقتصادی لبنان را رفع و در حل بحران اقتصادی و مالی به دولت حریری کمک کند. بعد از آن ارائه وام‌ها و کمک‌های فوری آمریکا و مؤسسات وابسته به آن همچون صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی برای لبنان آغاز می‌شود، در نتیجه تیم سعد حریری و جریان 14 مارس در برابر تیم ریاست‌جمهوری و حزب‌الله و همه متحدان آنها تقویت می‌شود، به این ترتیب نمایندگان جریان 14 مارس در انتخابات پارلمانی شانس بیشتری خواهند داشت.

ـ در صورت محقق‌نشدن نتیجه اول، لبنان تحت فشار بحران‌های اقتصادی و مالی و سیاسی به مرحله فروپاشی می‌رسد. پس از آن همزمان با نزدیک شدن به برگزاری انتخابات پارلمانی مسئولیت همه بحران‌های لبنان متوجه تیم رئیس‌جمهوری و حزب‌الله می‌شود. در این شرایط 14مارسی‌ها با استفاده از خدمات و پول‌های آمریکا تلاش می‌کنند با کمک به حل بحران اقتصادی و مالی رأی اعتماد لبنانیها را برای انتخابات پارلمانی به دست بیاورند و ساختار پارلمان لبنان را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که در خدمت اهداف و جاه‌طلبی‌های صهیونیستی ـ آمریکایی باشد.

اما آیا واشنگتن و متحدان آن در دستیابی به اهداف خود در لبنان موفق خواهند شد؟

تجربه نشان می‌دهد که آمریکا و متحدان داخلی این کشور در لبنان که در سال 2005 بعد از ترور «رفیق حریری» نخست وزیر فقید لبنان و خروج نیروهای سوریه از این کشور و بروز اختلافات فرقه‌ای، نسبت به هر مرحله‌ای در قدرتمندترین موضع خود قرار داشتند اما باز هم نتوانستند موفق شوند و در تحقق اهدافشان شکست خوردند. به‌دنبال آن در سال 2006 نیز حمله رژیم صهیونیستی علیه لبنان نتیجه‌ای نداشت و حزب‌الله همانند سال 2000 با خفت و ذلت صهیونیست‌ها را از لبنان بیرون کرد.

همچنین اتحاد مقاومت لبنان و سوریه در محور مقاومت نه‌تنها کمرنگ نشد بلکه بعد گسترده‌تری به خود گرفت و اکنون روابط دو کشور در سطح مناسبی قرار دارد.

بنابراین نقشه‌های آمریکا و مهره‌های آن برای به زانو درآوردن لبنانی‌ها از طریق جنگ اقتصادی نیز به جایی نخواهد رسید، همچنین بحران سوخت و برق نیز نمی‌تواند لبنانی‌ها را تسلیم آمریکا کند و همان‌طور که سیدحسن نصرالله وعده داده است این بحران از طریق جمهوری اسلامی ایران حل خواهد شد.

دبیرکل حزب‌الله لبنان عصر روز جمعه در سخنرانی خود گفت که لبنان می‌تواند از ایران و یا دیگر کشورها مشتقات نفتی به‌ویژه سوخت بنزین و مازوت وارد کند و حزب‌الله از آن حمایت می‌کند.