کد خبر: ۱۴۹۵۴۸
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۰۵ شهريور ۱۴۰۰
یادداشت:

تحلیلی برفرار خفت بار آمریکا از افغانستان

غلامرضا صفرپور کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در یادداشتی اختصاصی نوشت: آمریکا امروزه بعد از گذشت ۲۰ سال از اشغال افغانستان با هزینه ۲ تریلیون دلاری و چندین هزار کشته و به خاک و خون کشیدن مردم با فرار خفت‌بار روبرو بوده و همچون انگلستان که بعد از جنگ جهانی دوم ناگزیر به فرار از مناطق ماورای بحار شد.
به گزارش سرویس سیاسی شیرازه، غلامرضا صفرپور کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در یادداشتی اختصاصی به بررسی و تحلیل حضور طالبان در افغانستان و فرار آمریکا پرداخت و نوشت: آمریکا بعد از شکست در ویتنام برای حفظ منافع خود به دوستان منطقه ای خود واگذار نمود.

بر این اساس در منطقه خلیج فارس دکترین دوستونی نیکسون - کیسنجر به ایران و عربستان سعودی واگذاری کرد که ایران به عنوان ژاندارم منطقه دربعد نظامی و عربستان سعودی در بعداقتصادی که تا پیروزی انقلاب اسلامی نقش ایفا می کردند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خروج ایران از اقمار غرب و دکترین دو ستونی آمریکایی‌ها ، عراق که جزو اقمار شرق محسوب می شد را جایگزین ایران نموده و با حمله عراق به کویت این طرح نیز با شکست مواجه شد. 

با توجه به پایان یافتن جنگ سرد ومتعاقب آن فروپاشی شوروی، آمریکایی‌ها برای حفظ منافع خود مجددا به دکترین نظامی قبلی یعنی حضور نظامی خود برگشتند، با حادثه مشکوک ۱۱ سپتامبر آمریکایی‌ها برای تحقق برخورد تمدن های هانتینگتون ونظم نوین جهانی به بهانه مبارزه با تروریسم به اشغال کشورهای افغانستان و عراق روی آوردند که امروزه بعد از گذشت ۲۰ سال از آن تاریخ با هزینه ۲ تریلیون دلاری و چندین هزار کشته و به خاک و خون کشیدن مردم عراق و افغانستان با فرار خفت‌بار روبرو بوده و همچون انگلستان که بعد از جنگ جهانی دوم ناگزیر به فرار از مناطق ماورای بحار شد.

آمریکا نه در افغانستان بلکه باید از منطقه خلیج فارس هم تا با شکست مفتضحانه دیگر روبرو نشده پایگاه های نظامی خود را جمع و خارج نمی کند و این فرار خفت بار باید عبرتی باشد برای غربگرایان منطقه که اعتماد به آمریکا سرنوشتی جز محمد رضا شاه، صدام، قذافی و اشرف غنی به دنبال ندارد.

جای بسی تعجب است که هنوز عده ای از غرب گرایان ایرانی نمی خواهند شکست آمریکا در منطقه را بپذیرند در این مدت ۲۰ سال مصاحبه ها سخنرانی ها توییت ها و تحلیل های فراوانی به صورت مستند از این جریان وجود دارد که آنان همواره سیاست مقاومت و ایستادگی ملت های منطقه یک سیاست شکست خورده وهمراه شدن با آمریکا تنها راه پیشرفت می دانستند.

همین منطق آنها را به اشتباه محاسباتی دچار نمود؛ و اقتصاد کشور را هشت سال به مذاکره با کدخدا گره زدند؛ اگر نظام جمهوری اسلامی بر اساس نظر تحلیل تجویز و مطالبات این جریان غربگرا عمل می کرد، امروزه کشور ایران اسلامی حال و روزی بهتر از عراق و افغانستان نداشت و باید گفت غربگرایان داخلی در این مدت -- بعد از جنگ تحمیلی تا کنون آگاهانه یا ناآگاهانه در میدان آمریکایی ها بازی کرده و مکررٱ سیاست های منطقه‌ای نظام را به باد انتقاد گرفته و زیر سوال می‌برده اند.

امروزه با تدابیر مقام معظم رهبری شاهد افزایش نفوذ روز افزون جمهوری اسلامی و شکست سیاست های محور غربی - عبری و وهابی در منطقه هستیم اما این جریان به اصطلاح اصلاح طلب به جای اعتراف به شکست تحلیل‌ها و تجویز های خود و پذیرش بی اعتمادی به آمریکا و شکست پذیر بودن آمریکا با توجه به عدم پایبندی به تعهداتش در برجام و فرارخفت بار از منطقه باز هم موضع منطقی جمهوری اسلامی ایران که حل و فصل اختلافات به صورت مذاکرات بین الافغانی برای صلحی پایدار ‌وحکومتی فراگیر واحترام به همه اقوام و مذاهب می‌باشد را زیر سوال برده و به تهدید نمایی از طالبان و اشک تمساح ریختن برای مردم مظلوم افغانستان که حضور ۲۰ ساله نظامی آمریکا جز ناامنی، بی ثباتی و مشکلات عدیده اقتصادی حاصلی برای این مردم نداشته است.

این امر یادآور نطق قبل از دستور مرحوم محتشمی پور در مجلس سوم است که پیشنهاد حضور نظامی ایران درکمک به صدام (خالدبن ولید زمان) درمقابله با آمریکا،این در حالی است که خود را صلح طلب طرفدار ملت مظلوم منطقه می‌دانند هرچندکه مستندات غیر قابل ا نکاری از این جریان وجود دارد که مخالف حضور مستشاری ایران در کشورهای سوریه و عراق بوده و ودربرابرشیعه کشی در یمن و بحرین ساکت وبعضٱ حمایت شاهد آن بوده و هستم .

انتهای پیام/ح


نظرات بینندگان