از حواشی مرگ یک زندانی تا دومین محموله سوختی
«اعتماد» امروز حواشی پیش آمده درباره مرگ «شاهین ناصری» را با تیتر «معمای مرگ یک زندانی» در صفحه یک خود دیده و نوشته است: «، احتمالا کمتر شنوندهای و ناظری را - دستکم از میان مخاطبان حرفهای مطبوعات سیاسی و پیگیریکنندگان حرفهایتر مسائل سیاست و جامعه ایرانی- خواهیم یافت که از این نام و سرنوشتی که بر او گذشت، بیخبر باشد. شاهین ناصری که البته از حدود یک سال پیش و تقریبا از چنین روزهایی، به عنوان زندانی همبند نوید افکاری، از جزییاتی درباره چگونگی برخورد مسوولان امنیتی و قضایی با او سخن گفته بود و نامش به همین واسطه، تاحدودی نزد افکار عمومی مطرح بود، در پی آنچه طی چند روز گذشته به مرگ او انجامید، حالا ازجمله پربحثترین کلیدواژههای مطبوعاتی و هشتگهای شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. زندانی درگذشته ندامتگاه تهران بزرگ که بنابر اطلاعیه پیش از نیمروز پنجشنبه روابط عمومی اداره کل زندانهای استان تهران درحالی شخصا به بهداری این زندان مراجعه کرده و توسط پزشک متخصص اورژانس موردمعاینه قرار میگیرد که «بنا بر گزارش بهداری ندامتگاه، با توجه به شرایط اورژانسی بیمار، فورا در محل بهداری ندامتگاه، عملیات احیا (ماساژ قلبی، تنفس مصنوعی و تزریق اپینرفین و فیکسIV Line) به مدت ۴۵ دقیقه انجام میگیرد» و بهرغم این اقدامات درمانی، فوت میکند. این درحالی است که ادارهکل زندانهای استان تهران درحالی درباره علت مرگ شاهین ناصری توضیح نداده که در عین حال در بخشی از همین اطلاعیه مختصر تاکید شده که «علت تامه فوت شاهین ناصری در پزشکی قانونی در دست بررسی است و متعاقبا اعلام خواهد شد.»
«جوان» سفر آخر هفته قالیباف به گیلان و سفر استانی ریسی به ایلام را همزمان با هم عکس یک کرده و با تیتر «مسئولان در میان مردم» نوشته است: «حضور مسئولان در متن و میان مردم که چند سالی به فراموشی سپرده شده بود و برخی ترجیح میدادند از درون خودرو با دیدن چهره مردم نظرسنجی کنند، مدتی است به کناری نهاده شده و حتی فراتر از آن «صبح جمعه»هایی که تا پیش از این به کلید واژهای اعتراضی نسبت به عملکرد مسئولان از بی اطلاعی آنها درباره اوضاع مهم کشور تبدیل شده بود، اکنون جای خود را به روزپرکار رئیس دولت و تیمش در استانهای دور از پایتخت داده است. این رسم و سلوک جدید البته مختص سید ابراهیم رئیسی نیست و رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه نیز در «دوران جدید» بر همین سبک و سیاق حرکت میکنند. صد البته از مسئولانی که شأن خود را نه در شعار که در عمل، خدمت به مردم تعریف کردهاند و اعتبار خود را از آنها وام گرفتهاند، انتظاری جز این نیست.»
«آفتاب یزد» نوجوان فداکار ایذهای که دیروز آسمانش شد را عکس یک کرده و در تیتر یک امروز خود نیز به اولین شکایت دولت رئیسی از مطبوعات و نتیجه آن میپردازد. این روزنامه اصلاحطلب با عنوان «منع تعقیب» نوشته است: «با پایان دوران هشت ساله ی دولت «تدبیر و امید» و روی کار آمدنِ «سید ابراهیم رئیسی»، مردی از جنس«قانون» و «فساد ستیزی» خیال مان جمع بود که حداقل طی چهار سالِ پیش رو، با طیب خاطر و فراغ بال به همان رسالت همیشگیِ خود یعنی اطلاعرسانی و «شفاف سازی» خواهیم پرداخت اما خیلی زود متوجه شدیم این «درب» نیزبا این مدیران همچنان و شاید همیشه بر همان «پاشنه» میچرخد و خواهد چرخید!هرچند بر اعتقادمان هستیم که شخص رئیس جمهور بر شعار خود که آزادی بیان است ایستاده و دولت خود را پاسخگو در برابر مردم،ولی هستند مدیرانی که پاسخگو نیستند و به جامعه میخواهند ثابت نمایند رئیس جمهور برای خودش سخن میگوید و ما هستیم که در برابر جامعه تصمیم میگیریم! وارد مصادیق نمیشویم و به همین مقدار بسنده میکنیم اما گوشزد باید کرد که برخی همچنان در فضای «عدم شفافیتِ»نهادینه شده طیِ سالهای 92 تا 1400 به سر میبرند گویی «نه خانی آمده و نه خانی رفته»، اما این خیال، میتواند و شاید باطل باشد.»
«وطن امروز» پهلو گرفتن دومین کشتی سوخت ارسالی ایران برای لبنان در سوریه را با تیتر « 2 – هیچ » پوشش داده و عکس یک کرده است. این روزنامه اصولگرا در گزارش خود آورده است: «فرستادن محمولههای سوخت ایران به لبنان مزیتهای بسیاری برای این کشور داشت و بسیاری از مراکز حیاتی جان تازهای گرفتند. به عنوان مثال در بخش کشاورزی، «سامر حاج علی» خبرنگار شبکه تلویزیونی المنار در گزارشی از جنوب لبنان با اشاره به اینکه ارسال نفت کوره ارسالی از ایران برای کشاورزان در جنوب و توزیع بین آنها، مزارع و باغها را از خطر خشک شدن و نابودی نجات داد، افزود: توزیع سوخت بین کشاورزان باعث از سرگیری روند تولید محصولات کشاورزی میشود. علاوه بر این، ارسال سوخت از جانب جمهوری اسلامی ایران توانست گشایشهای دیگری را نیز در بخش اقتصادی توسط کشورهای دیگر از جمله برخی کشورهای غربی ایجاد کند. »
«آرمان ملی» دو گفتوگو دارد با احمد نقیبزاده و فریدون مجلسی که هر دو را عکس یک کرده است. نقیب زاده در مصاحبهای که با تیتر «ایران و عربستان مجبور به احیای روابطاند» میگوید: «دو طرف و به طریق اولی تهران به احیای روابط خود با ریاض نیازمند است. پس چارهای وجود ندارد جز اینکه ایران از هر فرصتی برای کاهش اختلافات از مسیر گفت و گو، مذاکره و دیپلماسی با عربستان استفاده کند. اتفاقاً مواضع مثبت رئیسی و پادشاه سعودی در خصوص ضرورت برقراری روابط با همسایگان به خصوص عربستان و همچنین شرکت هیأتهای دیپلماتیک دو کشور در نشستهای مشترک و تداوم نشست بغداد با موضوع کاهش تنش در روابط ایران و عربستان گامهای مثبتی است که میتواند احیای روابط دو کشور را با وجود موانع و چالشهای متعدد محقق کند. در مجموع هر دو کشور ناچار به احیای روابط هستند، چراکه هم تهران و هم ریاض طی سالهای اخیر قربانی سیاستهای مخرب شدهاند که به افزایش هزینههای مالی، نظامی، تسلیحاتی و حتی انسانی انجامیده است.»
فریدون مجلسی هم درباره مذاکرات برجامی گفته و تاکید میکند که «بهتر است مستقیما با مقامات نظامی و شورای امنیت عالی مذاکره انجام شود، چرا که در غیر این صورت وزارت خارجه مجبور خواهد بود موارد جدید مختلف را دائما در تماس با تهران گزارش کند تا تصمیمگیری شود که چه باید بکند که این شرایط درست و راهگشا نیست. باید مقامات اصلی و مخالف برجام به میز مذاکرات بروند، یا مخالفت خود را قطعی کنند و یا شرایط جدید را بپذیرند و در نهایت بین جنگ و صلح یکی را انتخاب کنند. فکر میکنم تنها مقامات ارزشی و میدانی هستند که باید خود مستقیما به مذاکرات بروند.این از عهده وزارت امور خارجه ساخته نیست.»
«کیهان» سفر استانی رئیسی به ایلام را عکس یک کرده اما در تیتر یک امروز خود به سیاست خارجی و موضوع مذاکرات برجامی میپردازد. این روزنامه اصولگرای در گزارش خبری – تحلیلی خود با تیتر «گره مذاکرات؛ زیادهخواهی آمریکا و مخالفت با لغو همه تحریمها» نوشته است: «برخلاف فضاسازی طرف غربی، گره مذاکرات نه بابت نحوه عملکرد ایران بلکه به واسطه زیاده خواهی واشنگتن و تروئیکای اروپا است. علاوهبر این، یکی دیگر از گرههای پرونده برجام، امتناع آمریکا از لغو تحریمها است.»
این روزنامه اصولگرا همچنین «اعتراضها به اظهارات تفرقهانگیزانه نماینده مجلس جمهوری آذربایجان» را در صفحه یک دیده و نوشته است: «به دنبال اظهارات اقدامات ضدایرانی اخیر دولت آذربایجان نظیر ایجاد مانع در مسیر حملونقل کالا به ارمنستان و همچنین اظهارات تفرقهانگیزانه یکی از نمایندگان جمهوری آذربایجان، چند نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و امامجمعه اردبیل در واکنشهایی به مقامات آذربایجان هشدار دادند.»
«شرق» مثل همیشه مجلس را هدف گرفته و این بار هم طرح «اصلاح قانون نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس» را بهانه کرده است. این روزنامه اصلاحطلب این طراح را عامل «تضعیف قانونی جایگاه مجلس» دانسته و در گزارشی با تیتر «افزایش نقش شورای نگهبان در بهارستان» که تیتر یک هم شده است، نوشته: «این مجلس شاید مطلوب شورای نگهبان باشد زیرا توانسته در جلب نظر این شورا در جهت کاهش اختیارات بهارستان و افزایش حیطه نظارتی شورای نگهبان عمل کند اما در نهایت چنین مجلسی جز تضییع حقوق ملت دستاوردی نخواهد داشت و در تاریخ نام نیکی از این مجلس اصولگرای بهظاهر انقلابی باقی نخواهد ماند.بهارستاننشینان از همان ابتدای شروع به کار خود در طرحنویسیها بهخصوص زمان تنظیم طرح اصلاح قانون انتخابات با جلب نظر شورای نگهبان قانوننویسی را کلید زدند، هرچند درنهایت با همه تبعیتشان نتوانستند شورای نگهبان را قانع کنند برای حمایت از یک نامزد خاص تن به قانونگذاری دهد و شورای نگهبان طرح آنها را رد کرد. بعد از این مرحله وارد فاز بعدی کاهش اختیارات خود شدند و با تدوین طرح اصلاح قانون نظارت بر رفتار نمایندگان، جایگاه خود را به وکلای نمایشی ملت تنزل دادند. در مراحل مختلف تدوین این طرح بارها درباره خطرات خودسانسوری نمایندگان هشدار داده شد اما در نهایت، نویسندگان طرح موادی را در آن جای دادند که در صورت تصویب دیگر شاهد حضور نمایندگان شجاع، جسور و صادق در مجلس نخواهیم بود و هر سخن و اعتراض و تذکری از سوی نمایندگان میتواند به حذف قانونی آنها با اهرم نظارتی شورای نگهبان منجر شود. »
«ایران» سفر دیروز رئیسی را با عنوان «رئیس جمهوری در نقطه صفر مرزی» پوشش و بخش عمدهای از صفحه یک امروز خود را به این سفر استانی اختصاص داده است. این روزنامه دولتی در سایر بخشها نیز چنگی به دل نمیزند و مطلب قابل توجهی ندارد. هرچه هست خبر است و تکرار آنچه چند ساعت قبل در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به تفصیل خوانده بودیم.
«سازندگی» هم موضوعات سیاسی و غیر سیاسی داخل را رها کرده و آنگلا مرکل را عکس روی جلد کرده است. بهانهاش خداحافظی او بعد از سال است و با تیتر «بانوی آهنین در خط پایان» مینویسد: «در شرایط کنونی که مرکل خود را برای واگذاری قدرت آماده میکند تا زمینه برای تشکیل کابینهای جدید پس از انتخابات پیش رو هموار شود، نوعی تحسین از رهبری این زن با ناامیدی از خودشیفتگی که در جامعه آلمان نهادینه شده، ترکیب شدهاند و ماحصلی غریب را در قالب دستاوردهای صدراعظم آلمان برجای گذاشتند. آنگونه که نشریه اکونومیست نوشته، آلمان به سان ماشین لوکس و گران قیمبت در حال حرکیت است، با این همه اگر کاپوتش را بالا بزنید، مشکلاتی که در خفا هستندف آشکار میشوند.»