مسئول بسیج اساتید دانشگاه پیام نور فارس در گفتگو با شیرازه:
تسامح فردی و اجتماعی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر از عوامل جنایت سبزوار است
مسئول بسیج اساتید دانشگاه پیام نور فارس، تسامح فردی و اجتماعی نسبت به قضیه امر به معروف و نهی از منکر را که به عنوان یک فریضه، کمتر به آن پرداخته شده، یکی از عوامل موثر در شهادت شهید الداغی عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، مهدی امیری،عضو هیات علمی و مسئول بسیج اساتید دانشگاه پیام نور استان فارس در گفتگویی تفصیلی با این رسانه به بررسی عوامل دخیل در ماجرای شهادت شهید حمیدرضا الداغی پرداخت.
شیرازه: بروز جنایت سبزوار ناشی از چه عواملی است؟
امیری:
دست زدن به چنین جنایتهایی قاعدتاً نتیجه یک فرایند تدریجی و پیچیده است که در طی زمان شکل گرفته و به محض فراهم شدن شرایط بروز و ظهور مییابند و لذا عوامل مختلفی در این زمینه نقش دارند که در ادامه به توخیح مختصر این عوامل اشاره می شود:
اولین عاملی که در شکل گیری چنین رفتارهایی معمولاً نقش دارند نظام تربیتی است که فرد در آن رشد و نمو پیدا کرده است و از این رو محیط خانواده و سبک و شیوه تربیتی والدین به عنوان مهمترین کانونی که فرد در آن نشو و نما مییابد عامل اساسی در شکلگیری شخصیت افراد و بروز و ظهور رفتارهای اجتماعی آنهاست؛ هر چه این محیط بر مبنای تربیتی صحیحی شکل گرفته باشد بیشک رفتارهای انحرافی کمتر ظهور خواهند یافت و هر چه تربیت به شکل صحیحتر و مطلوبتر شکل گرفته باشد رفتارهای هنجارشکنانه در فرد کمتر خواهند بود و لذا عامل اساسی و اثرگذار در این زمینه عامل تربیتی خانواده هاست.
دومین عامل اثرگذار در شکلگیری رفتار، نظام آموزشی و پرورشی جامعه است؛ هر چه محیط آموزشی و به خصوص بُعد پرورشی که تقدم زمانی بر بُعد آموزشی دارد مطلوبترباشد و فرد توانسته باشد از لحاظ روحی و پرورشی در دستیابی به کمال مطلوب قدم بردارد بیشک کنترل بیشتری بر رفتارهای خود خواهد داشت و در این زمینه نظام تعلیم و تربیت میتواند تا حدی بخشی از خلاهای ناشی از نقص بُعد تربیتی خانوادهها را جبران نماید و لذا غنای تربیتی و پرورشی نظام تعلیم و تربیت امری است که توجه بیش از پیش مسولان نظام آموزشی را میطلبد و سرمایهگذاری دولتها در این زمینه امری حیاتی است.
عامل سوم در بروز چنین رفتارهای ددمنشانه ناشی از فضای محیطی است که فرد را احاطه کرده است و این محیط ترکیبی از شبکههای ارتباطی، رسانههای صوتی و تصویری، تبلیغات فضای مجازی، الگوبرداری و تبعیت از سبک رفتاری الگوها و به اصطلاح معروف سلبریتیهای مختلف در عرصههای ورزشی، هنری و اجتماعی است
عامل چهارم در ایجاد این قبیل جنایتها، سبک مدیریتی برخی مدیران و سوء استفادههایی است که بعضاً از قبل این پستها صورت میگیرد و ناکارآمدی ناشی از سوءمدیریت بعضی مدیران است که باعث ایجاد انزجار اجتماعی شده و به مرور و در نتیجه تلمبار شدن و سرمنشأ گرفتن از کانالهای مختلف ناکارآمدی و در نتیجه مانور ذهنی عناصر تبلیغاتی دشمن بر روی این حوزه، باعث ایجاد یک حس منفی نسبت به عناصر حتی کارآمد نظام شده و در نتیجه در بزنگاههایی اینچنین به مثابه یک آتشفشان خود را نشان میدهد و فرد را در وضعیتی قرار میدهد که فشارهای انباشته شده منفی را(حتی اگر به غلط شکل گرفته باشد) تخلیه کند حتی اگر منشأ فشار را اشتباه گرفته باشد فرد در این وضعیت عامل ممانعت کننده از دستیابی به خواستههای نامشروع خویش را به عنوان عامل تمام ناکامیهای اجتماعی خویش تصور میکند و لذا تلافی تمام ناکامیها و سرخوریهای قبلی را بر سر عامل در دسترس خالی میکند حتی اگر در واقع امر آن عامل بیتاثیر بوده باشد.
عامل پنجم تسامح فردی و اجتماعی نسبت به قضیه امر به معروف و نهی از منکر است که به عنوان یک فریضه، کمتر به آن پرداخته شده است و لذا مشاهده میکنیم که اگر فردی همچون شهید الداغی به آن مبادرت میکند اما چون ما انسانها هم خودمان در بُعد فردی و هم مسولان در بُعد اجتماعی کمتر به آن پرداخته ایم لذا این نهی از منکر برای ضارب و قاتل ایشان، سخت میآید و در صدد تقابل با این قضیه بر میآید چرا که در جامعه کمتر شاهد این امر به معروفها و نهی از منکرها بوده و این امر نامأنوس برایش متصور میشود و لذا کمکاری و کاهلی ما در توجه به فریضه امر و به معروف و نهی از منکر نیز میتواند باعث جری شدن عاملان منکر باشد.
شیرازه: آیا فداکاری شهید الداغی، نمود احساس تکلیف و ایفای بهنگام آن نیست
امیری:
بیشک اقدام شهید الداغی عمل به فریضه واجبی است که آموزههای دینی و اسلامی بر آن تآکید نموده و از جمله فلسفههای زیربنایی حتی قیام عاشورا است و لذا عمل به این واجب فراموش شده، اصلی اساسی است که به نظر میرسد هر شخصی غیر از شهید الداغی هم اگر بود و در این موقعیت قرار میگرفت و کمی غیرت دینی داشت، انتظار می رفت که همین دفاع دینی از ناموس دیگری را داشته باشد و لذا ایفای چنینی نقشی و در چنین موقعیتی، پرورش مطلوب غیرت دینی مورد تآکید آموزههای دینی است.
آیا جامعه در شکل دادن یک انسان به عامل تبهکاری و جنایت، مدخلیت دارد؟
امیری:
همانطور که پیشتر گفته شد، یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز چنین رفتارهایی نقش جامعه است که البته این نقش جامعه باید به اجزاء تشکیل دهنده آن تفکیک گردد و لذا جامعه مفهومی کلی است که باید به عناصر تشکیل دهنده آن توجه داشت عواملی همچون خود مردم، رسانههای ارتباط جمعی، گروهها، آداب و رسوم فرهنگی، قواعد و مقررات اجتماعی، خرده فرهنگهای مختلف جامعه و ... لذا همه این عوامل و عناصر ادراک مشترکی را برای مخاطب تحت عنوان جامعه به وجود میآورد که نقش هر یک در شکل گیری این چنین رفتارهایی جای تآمل و بررسی دارد.
شیرازه: آیا قوانین موجود از آمران به معروف و ناهیان از منکر حمایت می کند؟
امیری:
حتما قوانینی در این زمینه وجود دارد اما مهمتر از خود قانون، عمل به این قوانین و نظارت ناظر بر اجرای صحیح آن است و لذا باید دید ضمانت اجرایی قوانین موجود چقدراست.
نکته دیگر اینکه اطلاع و آگاهی آحاد مردم از قوانین موجود در این زمینه چقدر است؟ بنابراین به صرف وجود قانون نمیتوان چندان دلخوش به آن بود؛ نکته دیگر اینکه مطالبهگری برای تسهیل و تبیین روشن قوانین موجود هم میتواند در اجرایی شدن اینچنین قوانینی موثر باشد و مهتر از همه اینها حمایت همه جانبه قانونگذار از آمران به معروف و ناهیان از منکر است.
شیرازه: چرا عمدتاً سلبریتیها که در برخی مسائلی که به آنان ربطی ندارد دخالت میکنند اما در چنین وقایعی سکوت پیشه میسازند؟
امیری:
یکی از کلیدواژههایی که امروزه شنیده میشود مفهوم سلبریتی است و به غلط یا درست مرجع بسیاری از جوانان شده است. به نظر میرسد این صاحبان مقام و منصب که در مفهوم واقعی باید الگو و سرمشق باشند بیشتر به دنبال منافع و متامع خویش هستند و لذا باعث به انحراف کشاندن این مفهوم از جایگاه واقعی و حقیقی خود شدهاند، چرا که بجای اینکه در جایگاه و تخصص مرتبط با رشته خود اظهارنظر کنند هر جا که منافعشان حفظ میگردد اظهارعقیده می کنند. حتی اگر آن حوزه خارج از تخصصشان باشد.
لذا امروزه این مفهوم از جایگاه حقیقی خود فاصله گرفته و مطابق با میل و خواست صاحبان زر و زور تفسیر میگردد. در چنین وضعیتی سلبریتی که به دنبال کسب وجههای بینالمللی درعرصه هنری و سیاسی است سعی دارد مطابق با خواست صاحبان قدرت در عرصه بینالمللی عمل کند حتی اگر قرار باشد در این زمینه حقیقت را فدا نموده و حتی وارونه جلوه دهد.
بنابراین مشاهده میکنیم این به اصلاح سلبریتی درجایی که نباید سکوت کند، سکوت کرده و یا حتی در برخی جاها نقیض حقیقت را تبیین میکند.
شیرازه: چرا باید جانیان چاقو به دست سبزوار زودتر باید به اشد مجازات برسند، تاثیر این اتفاق چیست؟
امیری:
بدیهی است تسریع در رسیدگی به پروندههای اینچنینی تاثیر زیادی در عدم ارتکاب به جرم مجدد دارد و لذا جانی بالقوه دیگر وقتی برخورد قاطع و انقلابی قووه قضاییه را به عینه دید عرصه را بر خود تنگ خواهد دید و حداقل در کوتاه مدت فکر اقدامهای مشابه را نخواهد کرد.
نکته دیگر اینکه برخورد سریع و قاطع، بارقههای امید را در دل مردم زنده نگه خواهد داشت و آحاد مردم نسبت به تصمیمات مسئولین قضایی و انتظامی امیدوارتر شده و بیشک چنین مردمی پشتیبان همین مسولئین در موقعیتهای مشابه خواهند بود و همین پشتوانه مردمی مانع از تکرار چنین جنایاتی خواهد شد و بیشک خواب دشمنان را آشفته خواهد کرد و لذا عاملی بازدارنده خواهد بود.
امیری:
بیشک بیتاثیر نبوده و در این جنگی که به اصطلاح کارشناسان یک جنگ ترکیبی شناختی است، بر خلاف جنگهای نظامی و رودر رو، دائما و مستمراً وجود دارد و باید بدانیم که دشمنان لحظهای از توطئه و نقشه چینی در این خصوص خارج نخواهند شد و سعی میکنند که فضا همچنان غبارآلود و آشفته باشد و لذا هر لحظه با هر مکانیسمی سعی دارند آتش زیر خاکستر این جنگ را روشن کرده و بر آن بدمند و در این عرصه از همه مکانیسمهای تبلیغی و مجازی، اقتتصادی و ... غافل نخواهند بود. بنابراین وقایع اینچنینی را باید در پازل همان اغتشاشات و وقایع سال گذشته دید که دشمنان به محض مترصد شدن امور، صحنه را خواهند چید.
انتهای پیام/224224
شیرازه: بروز جنایت سبزوار ناشی از چه عواملی است؟
امیری:
دست زدن به چنین جنایتهایی قاعدتاً نتیجه یک فرایند تدریجی و پیچیده است که در طی زمان شکل گرفته و به محض فراهم شدن شرایط بروز و ظهور مییابند و لذا عوامل مختلفی در این زمینه نقش دارند که در ادامه به توخیح مختصر این عوامل اشاره می شود:
اولین عاملی که در شکل گیری چنین رفتارهایی معمولاً نقش دارند نظام تربیتی است که فرد در آن رشد و نمو پیدا کرده است و از این رو محیط خانواده و سبک و شیوه تربیتی والدین به عنوان مهمترین کانونی که فرد در آن نشو و نما مییابد عامل اساسی در شکلگیری شخصیت افراد و بروز و ظهور رفتارهای اجتماعی آنهاست؛ هر چه این محیط بر مبنای تربیتی صحیحی شکل گرفته باشد بیشک رفتارهای انحرافی کمتر ظهور خواهند یافت و هر چه تربیت به شکل صحیحتر و مطلوبتر شکل گرفته باشد رفتارهای هنجارشکنانه در فرد کمتر خواهند بود و لذا عامل اساسی و اثرگذار در این زمینه عامل تربیتی خانواده هاست.
دومین عامل اثرگذار در شکلگیری رفتار، نظام آموزشی و پرورشی جامعه است؛ هر چه محیط آموزشی و به خصوص بُعد پرورشی که تقدم زمانی بر بُعد آموزشی دارد مطلوبترباشد و فرد توانسته باشد از لحاظ روحی و پرورشی در دستیابی به کمال مطلوب قدم بردارد بیشک کنترل بیشتری بر رفتارهای خود خواهد داشت و در این زمینه نظام تعلیم و تربیت میتواند تا حدی بخشی از خلاهای ناشی از نقص بُعد تربیتی خانوادهها را جبران نماید و لذا غنای تربیتی و پرورشی نظام تعلیم و تربیت امری است که توجه بیش از پیش مسولان نظام آموزشی را میطلبد و سرمایهگذاری دولتها در این زمینه امری حیاتی است.
عامل سوم در بروز چنین رفتارهای ددمنشانه ناشی از فضای محیطی است که فرد را احاطه کرده است و این محیط ترکیبی از شبکههای ارتباطی، رسانههای صوتی و تصویری، تبلیغات فضای مجازی، الگوبرداری و تبعیت از سبک رفتاری الگوها و به اصطلاح معروف سلبریتیهای مختلف در عرصههای ورزشی، هنری و اجتماعی است
عامل چهارم در ایجاد این قبیل جنایتها، سبک مدیریتی برخی مدیران و سوء استفادههایی است که بعضاً از قبل این پستها صورت میگیرد و ناکارآمدی ناشی از سوءمدیریت بعضی مدیران است که باعث ایجاد انزجار اجتماعی شده و به مرور و در نتیجه تلمبار شدن و سرمنشأ گرفتن از کانالهای مختلف ناکارآمدی و در نتیجه مانور ذهنی عناصر تبلیغاتی دشمن بر روی این حوزه، باعث ایجاد یک حس منفی نسبت به عناصر حتی کارآمد نظام شده و در نتیجه در بزنگاههایی اینچنین به مثابه یک آتشفشان خود را نشان میدهد و فرد را در وضعیتی قرار میدهد که فشارهای انباشته شده منفی را(حتی اگر به غلط شکل گرفته باشد) تخلیه کند حتی اگر منشأ فشار را اشتباه گرفته باشد فرد در این وضعیت عامل ممانعت کننده از دستیابی به خواستههای نامشروع خویش را به عنوان عامل تمام ناکامیهای اجتماعی خویش تصور میکند و لذا تلافی تمام ناکامیها و سرخوریهای قبلی را بر سر عامل در دسترس خالی میکند حتی اگر در واقع امر آن عامل بیتاثیر بوده باشد.
عامل پنجم تسامح فردی و اجتماعی نسبت به قضیه امر به معروف و نهی از منکر است که به عنوان یک فریضه، کمتر به آن پرداخته شده است و لذا مشاهده میکنیم که اگر فردی همچون شهید الداغی به آن مبادرت میکند اما چون ما انسانها هم خودمان در بُعد فردی و هم مسولان در بُعد اجتماعی کمتر به آن پرداخته ایم لذا این نهی از منکر برای ضارب و قاتل ایشان، سخت میآید و در صدد تقابل با این قضیه بر میآید چرا که در جامعه کمتر شاهد این امر به معروفها و نهی از منکرها بوده و این امر نامأنوس برایش متصور میشود و لذا کمکاری و کاهلی ما در توجه به فریضه امر و به معروف و نهی از منکر نیز میتواند باعث جری شدن عاملان منکر باشد.
شیرازه: آیا فداکاری شهید الداغی، نمود احساس تکلیف و ایفای بهنگام آن نیست
امیری:
بیشک اقدام شهید الداغی عمل به فریضه واجبی است که آموزههای دینی و اسلامی بر آن تآکید نموده و از جمله فلسفههای زیربنایی حتی قیام عاشورا است و لذا عمل به این واجب فراموش شده، اصلی اساسی است که به نظر میرسد هر شخصی غیر از شهید الداغی هم اگر بود و در این موقعیت قرار میگرفت و کمی غیرت دینی داشت، انتظار می رفت که همین دفاع دینی از ناموس دیگری را داشته باشد و لذا ایفای چنینی نقشی و در چنین موقعیتی، پرورش مطلوب غیرت دینی مورد تآکید آموزههای دینی است.
آیا جامعه در شکل دادن یک انسان به عامل تبهکاری و جنایت، مدخلیت دارد؟
امیری:
همانطور که پیشتر گفته شد، یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز چنین رفتارهایی نقش جامعه است که البته این نقش جامعه باید به اجزاء تشکیل دهنده آن تفکیک گردد و لذا جامعه مفهومی کلی است که باید به عناصر تشکیل دهنده آن توجه داشت عواملی همچون خود مردم، رسانههای ارتباط جمعی، گروهها، آداب و رسوم فرهنگی، قواعد و مقررات اجتماعی، خرده فرهنگهای مختلف جامعه و ... لذا همه این عوامل و عناصر ادراک مشترکی را برای مخاطب تحت عنوان جامعه به وجود میآورد که نقش هر یک در شکل گیری این چنین رفتارهایی جای تآمل و بررسی دارد.
شیرازه: آیا قوانین موجود از آمران به معروف و ناهیان از منکر حمایت می کند؟
امیری:
حتما قوانینی در این زمینه وجود دارد اما مهمتر از خود قانون، عمل به این قوانین و نظارت ناظر بر اجرای صحیح آن است و لذا باید دید ضمانت اجرایی قوانین موجود چقدراست.
نکته دیگر اینکه اطلاع و آگاهی آحاد مردم از قوانین موجود در این زمینه چقدر است؟ بنابراین به صرف وجود قانون نمیتوان چندان دلخوش به آن بود؛ نکته دیگر اینکه مطالبهگری برای تسهیل و تبیین روشن قوانین موجود هم میتواند در اجرایی شدن اینچنین قوانینی موثر باشد و مهتر از همه اینها حمایت همه جانبه قانونگذار از آمران به معروف و ناهیان از منکر است.
شیرازه: چرا عمدتاً سلبریتیها که در برخی مسائلی که به آنان ربطی ندارد دخالت میکنند اما در چنین وقایعی سکوت پیشه میسازند؟
امیری:
یکی از کلیدواژههایی که امروزه شنیده میشود مفهوم سلبریتی است و به غلط یا درست مرجع بسیاری از جوانان شده است. به نظر میرسد این صاحبان مقام و منصب که در مفهوم واقعی باید الگو و سرمشق باشند بیشتر به دنبال منافع و متامع خویش هستند و لذا باعث به انحراف کشاندن این مفهوم از جایگاه واقعی و حقیقی خود شدهاند، چرا که بجای اینکه در جایگاه و تخصص مرتبط با رشته خود اظهارنظر کنند هر جا که منافعشان حفظ میگردد اظهارعقیده می کنند. حتی اگر آن حوزه خارج از تخصصشان باشد.
لذا امروزه این مفهوم از جایگاه حقیقی خود فاصله گرفته و مطابق با میل و خواست صاحبان زر و زور تفسیر میگردد. در چنین وضعیتی سلبریتی که به دنبال کسب وجههای بینالمللی درعرصه هنری و سیاسی است سعی دارد مطابق با خواست صاحبان قدرت در عرصه بینالمللی عمل کند حتی اگر قرار باشد در این زمینه حقیقت را فدا نموده و حتی وارونه جلوه دهد.
بنابراین مشاهده میکنیم این به اصلاح سلبریتی درجایی که نباید سکوت کند، سکوت کرده و یا حتی در برخی جاها نقیض حقیقت را تبیین میکند.
شیرازه: چرا باید جانیان چاقو به دست سبزوار زودتر باید به اشد مجازات برسند، تاثیر این اتفاق چیست؟
امیری:
بدیهی است تسریع در رسیدگی به پروندههای اینچنینی تاثیر زیادی در عدم ارتکاب به جرم مجدد دارد و لذا جانی بالقوه دیگر وقتی برخورد قاطع و انقلابی قووه قضاییه را به عینه دید عرصه را بر خود تنگ خواهد دید و حداقل در کوتاه مدت فکر اقدامهای مشابه را نخواهد کرد.
نکته دیگر اینکه برخورد سریع و قاطع، بارقههای امید را در دل مردم زنده نگه خواهد داشت و آحاد مردم نسبت به تصمیمات مسئولین قضایی و انتظامی امیدوارتر شده و بیشک چنین مردمی پشتیبان همین مسولئین در موقعیتهای مشابه خواهند بود و همین پشتوانه مردمی مانع از تکرار چنین جنایاتی خواهد شد و بیشک خواب دشمنان را آشفته خواهد کرد و لذا عاملی بازدارنده خواهد بود.
شیرازه: نقش وقایع و اغتشاشات سال گذشته در بروز جمایت سبزوار چیست؟
بیشک بیتاثیر نبوده و در این جنگی که به اصطلاح کارشناسان یک جنگ ترکیبی شناختی است، بر خلاف جنگهای نظامی و رودر رو، دائما و مستمراً وجود دارد و باید بدانیم که دشمنان لحظهای از توطئه و نقشه چینی در این خصوص خارج نخواهند شد و سعی میکنند که فضا همچنان غبارآلود و آشفته باشد و لذا هر لحظه با هر مکانیسمی سعی دارند آتش زیر خاکستر این جنگ را روشن کرده و بر آن بدمند و در این عرصه از همه مکانیسمهای تبلیغی و مجازی، اقتتصادی و ... غافل نخواهند بود. بنابراین وقایع اینچنینی را باید در پازل همان اغتشاشات و وقایع سال گذشته دید که دشمنان به محض مترصد شدن امور، صحنه را خواهند چید.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان