شهادت آیتالله سید محمدباقر صدر
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، در تاریخ ۲۵ ذوالقعده ۱۳۵۳ قمری، در شهر کاظمینِ عراق، نوزادی دیده به جهان میگشاید که نامش را سید محمدباقر میگذارند.
این کودک دومین فرزند خانواده بود. پدر این نوزاد، آیتالله سید حیدر، از مجتهدان بنام و مشهور، و مادرش دخترِ آیتالله شیخ عبدالحسین آل یاسین، از زنان متقی و پرهیزکار بود. پس از چهار سال نوزاد دیگری در این خانواده روحانی به دنیا آمد که نام وی را آمنه بنتالهدی میگذارند. سرنوشت این برادر و خواهر از ولادت تا شهادت درهم آمیخته شد تا حماسه ای شورانگیز شود.
تحصیل علم
آیتالله سید محمدباقر صدر از ابتدای پنجسالگی به مدرسه رفت و از همان ابتدا، آثار نبوغ چشمگیر و درخشانِ او نمایان شد. آوازه نبوغ بیمانند و استعداد سرشار وی از مدرسه فراتر رفت.
مسئولان امور آموزشی و پرورش عراق که از استعداد بیکران و تیزهوشی سید محمدباقر صدر، آگاهی یافتند، تصمیم گرفتند او را به مدرسه تیزهوشان دولتی بگذارند و سپس به دانشگاههای اروپا اعزام کنند. اما نهتنها مادر و برادرش مخالف این امر بودند؛ بلکه خود ایشان راضی به این کار نشد. سرانجام با راهنماییهای دو دایی فقیه و دانشمندش؛ آیتالله و شیخ محمد و آیتالله در شیخ مرتضی آل یاسین، تصمیم گرفتند که سید محمدباقر، به تحصیل علوم حوزوی و اسلامی بپردازد و نبوغ خویش را در راه نشر معارف الهی به کار گیرد.
تحصیل علوم حوزوی
آیتالله سید محمدباقر صدر، در راه تحصیل علوم دینی از همان ابتدای نوجوانی تلاش نمود. بسیار از کتابهای درسی فقه و اصول را که طُلاب حوزه در طول چند سال نزد استادان بزرگ میخوانند، بی استاد مطالعه نمود و بدینگونه درسهای دوره سطح را، به طور شگفتانگیزی، در مدتی کوتاه گذراند. آیتالله سید محمدباقر صدر در کنار تحصیل، به آموزش و تدریس علوم مختلف به خواهر کوچکش؛ آمنه بنتالهدی پرداخت.
بدینوسیله، بنتالهدی ادبیات، تاریخ، فقه، اصول و قرآن را از برادرش آیتالله سید محمدباقر صدر آموخت.
مرجعیت بیسابقه
نایل شدن آیتالله صدر به درجه اجتهاد و فقاهت، پیش از بلوغ شرعی در تاریخ شیعه کم مانند و شگفتانگیز بود، اما مرجعیت این فقیه جوان و تقلیدِ مردم عراق و دیگر بلاد عربی از او بسی شگفتانگیزتر مینمود؛ زیرا او پیش از رسیدن به ۴۰ سالگی از مراجع بزرگ محسوب میشد؛ بنابراین، مرجعیتِ آیتالله صدر و تقلید مردم از او، در تاریخ مرجعیت شیعه از حادثههای استثنایی و یگانه است.
شهید صدر و یاد سالار شهیدان
پس از رحلت آیتاللهالعظمی حکیم، در سال ۱۳۹۰ قمری، دوران مرجعیت آیتالله صدر آغاز شد و بسیار از مردم عراق از او تقلید کردند. ایشان روزهای جمعه از صبح تا شب و در روزهای دیگر، یک ساعت قبل از اذانِ ظهر، درِ خانهاش را به روی مردم باز میکرد و آنان برای حلّ مشکلات فکری و علمی خویش به خانه او میرفتند.چهارشنبه هر هفته، بعد از نماز مغرب و عشا، مجلس عزا و روضهخوانی به یاد سالار شهیدان، امام حسین علیهالسلام، در خانهاش بر پا میشد. بسیار از عالمان و جوانان و دانشجویان در این مجلس شرکت میکردند. به این وسیله آیتالله صدر فرهنگ حماسه و شهادت و فلسفه عاشورا را زنده نگه میداشت.
دستگیری آیتالله سید محمدباقر صدر
در سال ۱۳۹۲ قمری، رژیم بعث عراق، دستگیری و شکنجه مبارزان مسلمان را افزایش داد. شهید آیتالله صدر که از رهبران مبارزان مسلمان بود و به نفع اسلام و مسلمین تبلیغ مینمود. بر اثر بیماری در بیمارستان بستری گردید؛ اما حکومت عراق، در بیمارستان هم ایشان را راحت نگذاشت و بر آن شد که ایشان را دستگیر کند. ابتدا بیمارستان را محاصره کرده و سپس آیتالله صدر را با همان بیماری و ضعف، به بخش زندانیان بیمارستان کوفه بردند و دستبند زدند، ولی مدتی نگذشت که مردم مسلمان با اجتماع پرشکوه و اعتراض به دستگیری ایشان، سبب آزادی آیتالله صدر و شکست دشمنان اسلام شدند.
فتوای آیتالله شهید صدر
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شهید آیتالله سید محمدباقر صدر از انقلاب اسلامی ایران حمایت میکرد و روز به روز رابطه خویش را با حضرت امام خمینی رحمهالله افزایش میداد. نامهای به امام، در پاریس نوشت و از انقلاب شکوهمند ایران ستایش کرد و آمادگی خود را با تمام شجاعت اعلام نمود. در این راه، فتوای تاریخی خود را درباره انقلاب اسلامی صادر نمود:
بسمالله الرحمن الرحیم. کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته میشوند، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین علیهالسلام، در بهشت محشور میگرداند. انشاءالله تعالی. سید محمدباقر صدر.
فتوای جهاد
پس از آن که حکومتِ عراق، ظلم و ستم خویش را افزایش داد و به کشتار مردم مسلمان و روحانیان ادامه داد. آیتالله سید محمدباقر صدر در فتوایی اعلام جهاد نمود و فرمود: بسمالله الرحمن الرحیم. بر همه ملت مبارز و مسلمان عراق واجب کفایی است که به قیام مسلحانه علیه حزب بعث و سردمداران آن دست زنند... تا خود را از چنگال این دژخیمان خونخوار نجات دهند. سید محمدباقر صدر.
پس از صدور این فتوا، حکومت عراق وحشت کرد و بیدرنگ منزل شهید صدر را محاصره نمودند.
پیام بنتالهدی
بنتالهدی، خواهر آیتالله شهید صدر که همواره، همگام و دوشادوش شهید صدر، در راه زنده نگهداشتن اسلام، مبارزه میکرد، در پیامی شورانگیز چنین گفت: به خدا سوگند! من در آرزوی شهادت در راه خدا زندهام. من تا زمانی که مطمئن هستم، کارم برایخداست، به راه خود ادامه خواهم داد؛ چه در این راه بمیرم و چه زنده بمانم، امّا شهادت آرزویی است که مُدام مرا بهسوی خود میکشد. تا خدا چه خواهد.
جواب کوبنده
وقتی شهید آیتالله صدر را حکومت عراق دستگیر کرد رئیس سازمان امنیت نجف از ایشان پرسید که تو عرب هستی، چرا از ایران و انقلاب آن طرفداری میکنی و چرا همه فعالیتهای خودت را در راه کمک به ایران و خمینی منحصر کردهای. چرا برای مطهری که یک آخوند فارسیزبان ایرانی بود، در نجف مجلس ختم بر پا میکنی و برای چه با خمینی رحمهالله مکاتبه میکنی؟ آیتالله صدر با خشم گفت: من یک مسلمانم و در برابر همه مسلمانانِ جهان، مسئول هستم و باید به مسئولیت جهانی خویش عمل کنم و این مربوط به عرب و عجم، ایران و غیر ایران نیست و از این راه یکقدم به عقب نخواهم گذاشت.
شهادت
رژیم بعث عراق، در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹، آیتالله سید محمدباقر صدر و خواهرش بنتالهدی را دستگیر و به بغداد میبرد. رئیس سازمان امنیت کشور عراق، آیتالله صدر را به مرگ تهدید میکند و از ایشان میخواهد که چند کلمه، علیه انقلاب اسلامی ایران بنویسد تا از مرگ نجات یابد. اما آیتالله صدر مخالفت کرده و میگوید: «من آماده شهادتم.» آن گاه این خواهر و برادر مجاهد و عالم را به شکنجهگاه میبرند و به شهادت میرسانند. سرانجام در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۵۹، در نیمههای شب جنازه آن دو شهید را به خانوادهشان تحویل میدهند. راهشان همچنان پُر ره رو و پایدار باد.
پیام امام خمینی و شهادت آیتالله صدر
پس از شهادت آیتالله سید محمدباقر صدر و خواهر گرانقدرش بنتالهدی صدر، حضرت امام خمینی در پیامی فرمود:
بسمالله الرحمن الرحیم. انالله و انا الیه راجعون. با کمال تأسف مرحوم آیتالله شهید سید محمدباقر صدر و همشیره مکرّمه مظلومه او که از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود... با وضع دل خراشی به درجه رفیع شهادت رسیدهاند. این جانب برای بزرگداشت این شخصیت علمی و مجاهد که از مفاخر موزههای علمیه از مراجع دینی و متفکران اسلامی بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشت به مدت ۳ روز عزای عمومی اعلام میکنم و از خداوند متعال، خواستار جبران این ضایعه بزرگ هستم.
انتهای خبر/