بازخوانی حمله دروایش به مردم نمازگزار کوار/ تصویر
به گزارش شیرازه به نقل از وبلاگ مطالبه بسیج؛ جمعی از طلاب عدالتخواه کوار در مورد حوادث سال گذشته این شهر و توهین و حملهی جمعی از دراویش به یک روحانی و مردم این شهر بیانیهای صادر کردند. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سالی گذشت زمان در حرکت است و وجدان ها به نظاره نشسته اند انچه را صورت گرفت قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کاَنَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ(۱۳۷) هَاذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ(۱۳۸) وَ لَا تَهِنُواْ وَ لَا تحَْزَنُواْ وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ(۱۳۹ ) (سوره مبارکه آل عمران) پیش از شما مللى بودند و رفتند، در اطراف زمین گردش کنید و ببینید که آنان که وعدههاى خدا را تکذیب کردند چگونه هلاک شدند این (کتاب خدا و آیات مذکوره) حجت و بیانى است براى عموم مردم و راهنما و پندى براى پرهیزکاران شما مسلمانان نه در کار دین سستى کنید و نه از فوت غنیمت و متاع دنیا اندوهناک باشید زیرا شما فاتح و پیروزمندترین مردم و بلندمرتبهترین ملل دنیا هستید اگر در ایمان خود ثابت و استوار باشید.
امروز که یک سال از حادثه سال گذشته تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ در شهر کوار میگذرد ، بسیاری از مسایل مشخص گردیده است و وجدان های عموم می توانند قضاوتی داشته باشند انچه را گذشت ،چرا که تا چند روز قبل از این حادثه بوته آزمایشی پدید نیامده بود تا رذالت طایفه ای محک بخورد و نیز سستی و جاه پرستی برخی خود را نشان دهند.
و اما انچه گذشت را دوباره مروری کوتاه میکنیم و قضاوت را به عموم میسپاریم: اوایل شهریور ماه سال گذشته بود ماه رمضان تازه تمام شده ، طلاب هنوز به صورت فعال در میان مردم حضور داشتند و مشغول تبلیغ بودند و در این راستا بنا به وظیفه ای که داشتند و اینکه موضوع وجود دراویش در منطقه یکی از مسائل به انحراف رفتن مردم منطقه است برخی از آنها در مقابل سوالات مردم توضیحاتی را به انها داده و مطالبی را پیرامون دراویش در اختیار انها قرار میدهند که به منظور مشخص شدن صریح نظر علما نسبت به فرقه های دراویش در زیر برخی از استفتائات مراجع را می آوریم :
استفتائات ایت الله بهجت : مساله ۵۳۹۶ : ارتباط با فرقه های صوفیه چه حکمی دارد ؟ اشکال دارد.
استفتائات ایت الله بهجت : مساله ۵۴۰۹ : شرکت مومنین در محافل و مجالس صوفیه و انجام و اذکار انها و نیز حضور در خانقاه های انها چه حکمی دارد؟ جایز نیست.
برخی سوالات و جواب های موجود در استفتائات ایت الله مکارم :
سوال : آیا درویش شدن اشکالی دارد؟ پاسخ: دراویش یعنی صوفیه دارای انحرافاتی هستند از آنها بپرهیزید.
سوال : عدّه زیادى از اهالى یکى از شهرهاى فارس، از قدیم الایّام به فرقه تصوّف گرویده اند و همواره بر اساس رهنمود اقطاب و بزرگان این مسلک و روش هاى مختصّ خود عمل نموده اند؛ حقیقت این است که رونق خانقاه در این محل بیش از یک مسجد است و کتاب هایى چون مثنوى، مولوى، دیوان حافظ، بوستان و گلستان سعدى، نیز بر قرآن و سایر کتابها برترى دارد، تا این که پس از پیروزى انقلاب اسلامى و اعزام روحانیّون در ماه مبارک رمضان و محرّم الحرام، صحبت از بطلان این مسلک به میان آمد، مستدعى است نظر خود را نسبت به این گروه، که از فرقه شاه نعمت الله ولى مى باشند، اعلام نمایید. پاسخ : تمام فرق صوفیه گرفتار اشتباهات و انحرافاتى هستند و اکنون که به حمدالله اهالى محترم آن منطقه روشن شده اند لازم است خانقاه را تبدیل به مسجد کنند و همانند سایر مسلمین و شیعیان خالص و مخلص على(علیه السلام) و یازده فرزند معصومش(علیهم السلام)، برنامه هاى دینى را انجام دهند و از گذشته خود توبه کنند. خداوند همه طرفداران حق را ثابت قدم نگهدارد و توفیق دهد.
به دنبال این پاسخ ها برخی از دراویش در کمین یکی از طلاب مبلغ منطقه می نشینند و با تنها یافتن این طلبه او را دوره کرده و توهین های زیادی به نظام و بزرگان روا میدارند و نیز با کارهایی از قبیل سیلی و … سعی در تحقیر و ترساندن طلبه مبلغ میکنند ، با اطلاع یافتن مردم و حرکت آنها دراویش طلبه مذکور را رها میکنند و میروند.
با منتشر شدن خبر این اتفاق در میان مردم مذهبی منطقه غیرت دینی مردم وجوانان موجب گردید که برخی بخواهند این مطلب را با اقدامات مشابه تلافی کنند ،هنوز به یاد داریم پیغام های سیلی به روحانیت سیلی به اسلام است را و…
در این هنگام با جلساتی که توسط بزرگان و روحانیون منطقه گرفته شد تصمیم بر این گردید که برای کنترل خشم عمومی و نیز پاسخ دادن رسمی به انزجار از این حرکت و محکوم کردن آن روحانیون و مردم در صبح جمعه ۱۱ شهریور ساعتی قبل از نماز جمعه از میدان شهدا تا نماز جمعه را رهپیمایی نمایند.
به دنبال این تصمیم با پخش بروشور و اعلامیه در نقاط مختلف منطقه به روستا های منطقه و مساجد اطلاع رسانی گردید و به مسئولین و ائمه جمعه اطلاع رسانی شد که با استقبال جنابان نیز روبرو شد هرچند…
ساعت ۱۰ صبح جمعیتی چند هزار نفری از زن و مرد در میدان شهدا تجمع نموده و با حمل پلاکاردهایی در محکومیت حرکت دراویش راهپیمایی را اغاز نمودند ، در همین حین خبری منتشر گردید که دراویش در اواسط مسیر راه مردم را بسته اند و با قمه ، شیشه نوشابه های شکسته و وانت سنگ و چماق و… منتظر استقبال از مرد و زن راهپیمایی کننده می باشند.
نیروی انتظامی با انها صحبتی داشت و هنگامی که نتوانست انها را راضی به خارج شدن از صحنه کند به سوی مردم راهپیمایی کننده آمده و از انها خواست که دست از راهپیمایی بردارند که گزارش تصویری لحظه به لحظه عملکرد نیروی انتظامی کوار از هنگام ورود به صحنه تا هنگام خروج از صحنه قبل از درگیری در برخی وبلاگ ها هنوز موجود می باشد.
مردم خشمگین از عکس العمل دراویش در مقابل حرکت مسالمت امیز خود و نیز بی طرفی نیروی انتظامی در این ظلم اشکار به حرکت خود ادامه دادند که به یک باره مورد حجوم وحشیانه دراویش با سنگ و شیشه و … قرار گرفتند که فیلم های مستند کامل ان درون وبلاگ ها موجود میباشد.
مردم زخمی و خشمگین خود را در اوج مظلومیت مشاهده می کردند چرا که در حکومت منسوب به شیعیان و روحانیت برای دفاع از روحانیت به صحنه آمده بودند و حال شماری که در اقلیت محض بودند و متجاوز اینگونه بر اکثریت شوریده بودند.
در پاسخ انها این جوانان غیور بودند که سینه خود را سپر کردند تا نشان دهند که ترسی از هیچ کس ندارند و با دست خالی به دنبال دراویش حتاک افتادند و اینجا بود که متاسفانه با نقشه از پیش تایین شده ای روبرو شدند که با اقدام حقیرانه و ذلیلانه نیروی انتظامی در آن زمان دلهای همه به درد آمد ، هنگامی که مردم به تعقیب گروه ۶۰ تا ۷۰ نفری دراویش پرداختند آنها با گلوله های جنگی پاسخ مردم بی دفاع را دادند در حالی که نیروی انتظامی مصلح در همان محل در پشتی کمین کرده بود و به نظاره نشسته بود و زخمی شدن این مردم مظلوم را که یکی یکی گلوله می خوردند مشاهده میکرد.
وقتی که کار خیلی بالا گرفت نیروی انتظامی با پرتاب دو گاز اشکاور فرصتی پدید آورد تا قائله تمام شود و دراویش هم با دیدن همین دو گاز و حضور نیروی انتظامی ترسیده و پا به فرار گذاشتند.
مردم خشمگین و مجروح به نماز جمعه ای رفتند که در آنجا نیز امامت جمعه برای توجیه عقب ماندنش از قافله مردم حمایت کنند از روحانیت به نوعی حرکت را زیر سوال برد همان کسی که تا دیروز موافقت کرده بود و هفته های بعد وقتی با دلزدگی مردم از خود و نماز جمعه مواجه شد شروع به محکوم کردن دراویش و تایید حرکت مردمی کرد.
با اقدامات بسیار ضعیف مسئولین خصوصاً نیروهای اطلاعاتی و انتظامی دراویش گستاخ تر شدند و شروع به شرارت های بیشتری کردند به طور مثال منزل فرمانده بسیج یکی از روستاها را به گلوله بستند و به یکی از کوره های اجر پزی اهل اکبراباد حمله کردند و انجا را نیز به گلوله بستند و… و خوشبختانه با حضور قویی نیروی انتظامی شیراز در صحنه حجمه درگیری ها از مردم بی دفاع برداشته شد ولی دراویش مست غرور کوتاه نمی آمدند و با نیروی انتظامی نیز وارد مبارزه شدند اینجا بود که دراویش در کل کشور اعلام همبستگی نمودند و شمار زیادی از دراویش از نقاط مختلف کشور وارد منطقه شده و در خارج از کشور نیز با گزارشات کاملاً دروغ مکرر بی بی سی و گفتگوهای خبری شبکه های بیگانه و تجمع های اعتراض آمیز در خارج از کشور مساله حساس و حساس تر میگردید. خوب اینجا بود که مسئولین به اشتباه خود پی برده بودند اخر این دراویش همان ها بودند که سال گذشته به خاطر یک برگه کوچک درون بیل برد دفتر بسیج تجمعی برقرار کرده بودند و فقط با عذر خاهی مسئولین کوتاه آمده بودند ، به یاد داریم طلبه مبلغ که با برخورد دراویش مواجه شده بود می گفت که انها می گفته اند سپاه و بسیج نتوانستند کاری بکنند تو که جای خود داری و یک طلبه بیش نیستی ، بله این چنین است که مسئولین باید قضیه به این حد حساس بشود تا احساس خطر کنند.
فحدث ما حدث و وقع و ماوقع….
بغض های مردم در گلویشان بود و منتظر برخورد با این طایفه حتاک ، زمان می گذشت بعد از چند روز چیزهایی شنیدیم که شکر خدا با حضور برخی مسئولین از شیراز و … و کنار رفتن عناصر سست و ذلیل ان بحث ها برطرف شد ولی چقدر دیر! به یاد دارم جمعی از دوستان مجروحمان را که ضاربان خود را می دیدند که بعد از ۴ روز مغازه های خود را باز کرده اند و به راحتی دوباره در انظار همین مردم به کسب و کار پرداخته اند. افرین بر صبرشان افرین بر ایمانشان و ننگ بر سستی برخی ، تنها دلمان انجا ارام گرفت که حضرت آقا در دیداری خصوصی اشاراتی به این ماجرا داشتند و ما را تسلی دادند و به قولی در جمهوری اسلامی همه حق حرف زدن و دفاع از خود را دارند جز ما بسیجیان و نیروهای مذهبی.
زمان گذشت و کم کم برخی به خود آمدند و با پیگیری های بسیار زیاد روحانیون حکم هایی صادر شد که این حکم ها نیز در جای خود حرف های زیادی دارد اما خوب شاید برخی مصلحت سنجی های مسئولان نیز در صدور این حکم ها را بپذیریم ، اخر ما انتظار نداریم کویری را بتوان به یک باره باغ وبوستان کرد.
اما خدا را شکر که این حوادث رخ داد تا روشن شود که دراویش از کجا حمایت می شوند تا روشن شود دروغ گویی های بی بی سی و امثال ان تا روشن شود که مردم در این انقلاب همیشه از مسئولان جلوتر بوده اند تا روشن شود که دین مردم ما حکومتی نیست حکومت ما دینی است تا مشخص شود که دراویش یک مسلک رفتاری نیستند یک تافته جدا بافته از مردم هستند که در وقت لازم بر روی دوستان و اقوام خود نیز اسلحه میکشند تا مشخص شود اهل منطق بودن و یا نبودن دراویش تا مشخص شود مظلوم بودن همیشه یاران واقعی علی همین بسیجیان خمینی (ره) و اقایمان خامنه ای .
و اما در اخر سخنانی با جوانانی که شاید فریب این طایفه مدعی درویشی و پیروی امیر المونین را خورده باشند.
استاد شهید مطهری : کسى که على (ع) را بشناسد، تقواى او را بشناسد، سوز و گداز او را بداند، نالههاى نیمه شبش را بداند و به چنین کسى عشق بورزد محال است که خلاف فرمان او که همیشه امر به تقوا و عمل مىکرد عمل کند. هر محبى به خواسته محبوبش احترام مىگزارد و فرمان او را گرامى مىدارد. فرمانبردارى از محبوب، لازمه محبّت صادق است، لهذا اختصاص به على (ع) ندارد، محبّت صادقانه رسول اکرم نیز چنین است. پس معنى حدیث «حبّ علىّ بن ابى طالب حسنة لا تضرّ معها سیّئة» این است که محبت على حسنهاى است که مانع ضرر زدن گناه مىشود، یعنى مانع راه یافتن گناه مىشود؛ معنایش آن نیست که جاهلان پنداشتهاند و آن اینکه محبت على چیزى است که هر گناهى که مرتکب شوى بلا اثر است. برخى از دراویش از طرفى دعوى دوستى خدا دارند و از طرف دیگر از هر گناهکارى گناهکارترند، اینان نیز مدّعیان دروغگو هستند.امام صادق (علیه السّلام) مىفرماید: «خدا را معصیت مىکنى در حالى» که مدّعى محبت او هستى! به جانم قسم که این کار، در میان کارها، شگفتآور است. اگر محبت تو راستین مىبود او را اطاعت مىکردى، زیرا طبیعى است که هر دوستى مطیع دوست خویشتن است».
دوستان واقعى امیر المؤمنین (ع) همواره از گناهان دورى مىگزیدهاند؛ ولایت آن حضرت نگاهدارنده از گناه بوده است نه تشویق کننده به آن.امام باقر (ع) مىفرماید:ما تنال ولا یتنا الّا بالعمل و الورع . «به ولایت ما نتوان رسید جز با عمل نیک و پرهیزکارى و دورى از گناه.» مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى ج۱ ۳۳۲ گناهان مسلمان ….. ص : ۳۲۹
امام خمینی ( ره) : پسرم! از من گذشته یَشِیبُ ابْنُ آدم وَ یَشُبُّ فِیهِ خَصْلَتان: الحِرْصُ وَ طُولُ الْأَمَلِ. «۱» لکن تو نعمت جوانى دارى و قدرت اراده، امید است بتوانى راهىِ طریق صالحان باشى. آنچه گفتم بدان معنى نیست که خود را از خدمت به جامعه کنار کشى و گوشه گیر و کَلِّ بر خلق اللَّه باشى که این از صفات جاهلان مُتنسِّک است یا درویشان دکاندار. سیره انبیاى عظام- صلّى اللَّه على نبیّنا و علیهم اجمعین- و ائمه اطهار- علیهم السلام- که سرآمد عارفان باللَّه و رستگان از هر قید و بند، و وابستگان به ساحت الهى در قیام به همه قُوى علیه حکومتهاى طاغوتى و فرعونهاى زمان بوده و در اجراى عدالت در جهان رنجها برده و کوششها کردهاند، به ما درسها مىدهد و اگر چشم بینا و گوش شنوا داشته باشیم راه گشایمان خواهد بود مَنْ أَصْبَحَ وَ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ. پسرم! نه گوشهگیرى صوفیانه دلیل پیوستن به حق است، و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت، شاهد گسستن از حق. میزان در اعمال، انگیزههاى آنها است. چه بسا عابد و زاهدى که گرفتار دام ابلیس است و آن دامگستر، با آنچه مناسب او است چون خودبینى و خودخواهى و غرور و عُجْب و بزرگبینى و تحقیر خلق اللَّه و شرک خفىّ و امثال آنها، او را از حق دور و به شرک مىکشاند صحیفه امام ج۱۸ ۵۱۱ نامه به آقاى سید احمد خمینى(اندرزهاى اخلاقى – عرفانى) ….. ص : ۵۱۰
سؤال: دین ما از دو منبع است، منبع سوم ممنوع! «کِتَابَ اللَّهِ» دومى را هم شما بگویید … «وَ عِتْرَتِى» (بحارالانوار/ ج ۲/ ص ۹۹) قرآن و اهل بیت! اگر در قرآن گفته چیز دیگری گفته روى چشم! فلان عالم اسم خودش را گذاشته سگ اهل بیت، فلان مرشد، فلان عارف، فلان صوفى، فلان … نمىدانم. هرکس هرکارى مىخواهد بکند، بکند. ما دینمان را از «کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِى» مىگیریم. و چون «کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِى» را ممکن است نفهمیم، گفتند: مرجع تقلید، یعنى فقیه عادل بىهوس! سه شرط دارد: ۱- فقیه باشد یعنی سالها درس دین را در مرکز تعلیم و تعلم ان بخواند عربی منطق فلسفه فقه حدیث قرآن و… ۲- عادل باشد ۳- بى هوس باشد برادر من ماجرای گراش و چندین چند ماجرای دیگر برای تو مایه بیداری نیست! . ما که نمىتوانیم مردم را به سمتى ببریم، که نه در قرآن آیه داریم، نه در روایات، نه هیچ مرجعى به آن فتوا مىدهد. بنابراین باید مواظب باشیم مقدم نرویم. جلو نیافتیم.