جوانان استان فارسی چقدر با تاریخ منطقه خود آشنا شدهاند؟
شیرازه - در سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به استان فارس در اردیبهشت 1387، نکات قابل توجهی در بیانات ایشان وجود داشت که میتوانست (و همچنان میتواند) بمثابه نقشه راهی برای مسئولین، طلاب، دانشجویان و مردم این استان مهم باشد.
شیرازه در چندین مطلب، سعی میکند تا با بازخوانی این نکات و محورها، نگاهی کوتاه و انتقادی در نحوه و میزان عملیاتی ساختن آنها داشته باشد:
یکی از مواردی که رهبر معظم انقلاب با ورود به هر شهرستان در استان فارس، نگاهی گذرا به آن داشتند، بررسی اجمالی تاریخ و افتخارات آن شهرستان و منطقه بود.
«بنده معمولاً در سفر به شهرها و در ملاقات با مردم عزيز شهرهاى گوناگون، اين رسم را دارم كه برخى از برجستگيها و خصوصيات آن شهرها را - چه از لحاظ تاريخى و چه از جهات گوناگون ديگر - مطرح كنم؛ و غرض از بيان اين مطالب با مردم آن شهرها، اين بوده است كه بخصوص جوانها - در هر نقطهاى از اين كشور بزرگ و كهن و پر افتخار كه زندگى مىكنند - شناسنامهى روشنى از شهر خود و گذشتهى خود و تاريخ خود دردست داشته باشند. لكن اين معنا در مورد شهر شيراز و استان فارس، در واقع بىمورد به نظر مىرسد؛ چون مفاخر شيراز و استان شما به قدرى زياد است و به قدرى شهر شما در همهجاى جهان شهره است كه نيازى نيست كسى براى معرفى شيراز و گذشتهى آن، مطلبى بيان كند. لكن يك استنتاجى مورد نظر من قرار دارد كه به خاطر آن استنتاج، به مطالبى اشاره مىكنم.»
آنچه از جملات فوق برمیآید، اهمیت نتیجهگیریای است که مد نظر رهبری است. در حقیقت ایشان براساس یک رویه ثابت در سفرهای استانی خود، با بررسی برخی موارد تاریخی سعی در نوعی هویتبخشی مبتنی بر محورهای شجاعت، ایستادگی در برابر بیگانگان، جایگاه علما و دانشمندان و ادیبان، مبارزه با فساد و غیرت دینی و ... به مردم آن منطقه را دارند. ایشان در دیدار با مردم شیراز، یکی از محورهای سخنان خود را، برجستگیهای شیراز قرار داده و آشنایی با تاریخ و شناسنامه شهر را برای مردم و به خصوص جوانان ضروری میدانند.
ایشان برجستگیهای شیراز را در سه سرفصل کلی بیان میدارند:
جنبه دینی: وجود احمدبن موسی و امام زادگان. در این قسمت رهبری به برجستگی ایشان در میان سایر امامزادگان میپردازند.
رشتههای مختلف علمی: برخاستن مفاخر مختلف از این استان
مسائل اجتماعی و مبارزات که در دو حوزه غیرت دینی و جرات اقدام مورد توجه رهبری قرار میگیرد. ایشان با ذکر اشخاص فاخری همچون میرزای شیرازی (نهضت تنباکو)، سید علی اکبر فال اسیری (رهبر مبارزات ضد انگلیسی جنوب)، میرزای دوم (رهبر مبارزات ضد انگلیسی عراق)، سید عبدالحسین لاری (مبارزه ضد سلطه انگلیس، مبارزه برای مشروطیت و نظام قانونی و مبارزه برای تشکیل حکومت اسلامی که همگی آنها به کمک عشایر غیور فارس و مردم شیراز بوده است)، سید نورالدین (مبارزه سیاسی با دستگاه جبار پهلوی)، آیتالله محلاتی، شهید دستغیب و حضور موثر شیرازیها در دفاع مقدس و عرصه علم و فناوری سعی در بیان برجستگیهای مردم این شهر در طول تاریخ را دارند.
مقام معظم رهبری نتیجه کاربردی چنین بازخوانی تاریخیای را، توجه مسئولین به منبع عظیم و جوشان استعدادهای انسانی، و نیز درک اثرگذاری مردم بر آینده کشور و احساس مسئولیت در قبال آن میدانند.
این رویه رهبر معظم انقلاب در بیانات ایشان در شهرستانهای کازرون، نورآباد ممسنی و منطقه لارستان نیز قابل پیگیری است.
اما این رویه چقدر از سوی مسئولین امر در استان فارس پیگیری شده است؟ آیا در شرایط کنونی، تلاش قابل توجهی برای آشنایی یک جوان شیرازی با تاریخ و نخبگان شهر خود صورت گرفته است؟ آیا آنقدر که مسئولین برای حافظ و سعدی و تخت جمشید انرژی گذاشتهاند که ضروری هم هست، برای آشنایی مردم و به خصوص جوانان شیرازی با مثلا سید عبدالحسین لاری تلاش شده است؟ اینکه رهبری یکی از نتایج کاربردی بیان برجستگیهای شیراز را احساس مسئولیت در مردم نسبت به آینده کشور میدانند، تا چه میزانی مورد توجه مسئولین و گروههای فرهنگی قرار گرفته است؟
متاسفانه در برخی مواقع نه تنها رفتارهای شعارگونه مسئولین، در تناقض با این شیوه هویت بخشی رهبری قرار دارد، که بعضا برخی اقدامات و برجستهسازیها و تصمیمگیریها عملا نوع دیگری از هویت را ترویج میکند.
انتهای پیام/523