کد خبر: ۴۴۴۳۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۳ - ۰۳ مهر ۱۳۹۲

بشار اسد؛ مردی برای تمام فصول

اکنون بشار، خاطره صلابت پدر را نه ‌تنها در اذهان مردم خود که در ذهن دشمنانش هم زنده کرده است.

به گزارش شیرازه، سایت مشرق نوشت: رئیس جمهور سوریه را بسیاری، در ارتباط با تحولات این کشور، آن هم به صورت جسته وگریخته و بعضاً متناقض می‌شناسند، اما کنار هم چیدن قطعات پازل شخصیتی او می‌تواند تصویری متفاوت از برداشت‌های ذهنی قبلی از او ترسیم کند و به بسیاری از ابهام‌های زندگی شخصی و سیاسی او پاسخ بدهد.

اسد پسر چگونه بر جای پدر نشست؟ از چه تیپ شخصیتی برخوردار است؟ سیر تحول اندیشه سیاسی او چه مراحلی را طی کرده است و نقاط عطف زندگی او را کدام ایستگاه‌ها تشکیل داده‌اند؟ کسانی که او را از نزدیک می‌شناسند چه تصویری از وی ترسیم می‌کنند؟ حلقه اطراف او را چه چهره‌هایی تشکیل می‌دهند؟ آیا باوری به لزوم اصلاحات دارد و در این عرصه چه اقداماتی انجام داده است؟ ذکاوت، هوش سیاسی و دشمن‌شناسی او در چه حد است؟

اینها سؤالاتی هستند که در نوشتار پیش رو تلاش می‌شود، بدان پاسخ داده شود.

عکسی از خانواده حافظ اسد در سال 1994 میلادی

در جلوی تصویر حافظ اسد و همسرش انیسه مخلوف نشسته‌اند و در پشت سر آنان از چپ به راست: ماهر اسد، بشار اسد، باسل اسد، ماجد اسد و بشری اسد.

* نگاهی به زندگی بشار اسد پیش از زمامداری

بشار اسد فرزند حافظ اسد رئیس‌جمهور فقید سوریه و متولد 1965 میلادی است. بشار سومین پسر از پنج فرزند حافظ و انیسه اسد است. باسل اسد اولین فرزند در سال 1962 میلادی متولد شد؛ بعد از او خواهرشان بشری است. خود بشار گفته است که زندگی خانواده، عادی بود. او خانواده‌ای صمیمی و خوشبخت را از کودکی و نوجوانی خود به یاد دارد. سکونت‌گاه خانواده به نسبت منزل جداگانه‌ای که پدر در آن سکونت داشت، ساده و متواضعانه بود. خانه اسد پدر به عنوان افسر بلندپایه، وزیر دفاع و سپس رئیس‌جمهور سوریه، با وامی از صندوق همکاری ارتش در سال 1964 میلادی خریداری شد؛ جایی که هم‌اکنون هم اقامتگاه بشار و خانواده اوست.

حافظ اسد، رئیس‌جمهور فقید سوریه و فرزندانش

  در حیاط مقابل منزل خانوادگی، بشار با رفقای هم‌محله‌ای خود بازی می‌کرد. این محله از آن زمان تا کنون تفاوت چندانی نکرده است، جز اینکه بعدها مسیر آن را پلیس، برای تأمین امنیت ریاست جمهوری بست.

این خانه جایگاه ویژه‌ای برای بشار اسد دارد، به‌ویژه طبقه سوم آن که به کتابخانه‌ای بزرگ اختصاص دارد. بشار اسد به ولع مطالعه معروف و عاشق ورزش بود. تا پیش از اتفاقات اخیر کشورش، در ساحل لاذقیه تمرین‌های مختلف ورزشی را در خشکی و دریا انجام می داد.

بشار تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه فرانسوی نزدیک منزل خانوادگی به پایان رساند. این مدرسه از بهترین مدارس ابتدایی و دبیرستان دمشق به شمار می‌رود. نام این مدرسه بعدها به باسل اسد تغییر یافت.

بشار می‌گوید که دانش‌آموزی متوسط بود و در میان دوستانش از حیث تحصیلی وضعیتی بینابین داشت. در سال 1981 میلادی، خانواده‌اش او را به امید تغییر به مدرسه الفریر منتقل کردند، جابجایی مؤثر بود به‌ویژه در دروس علوم تجربی و ریاضیات.

جشن تولد دو سالگی یکی از فرزندان بشار اسد

بشار در 17 سالگی و به سال 1982 میلادی وارد دانشکده پزشکی دمشق شد و در سال 1988 به تخصص چشم‌پزشکی نائل آمد. سپس در قامت طبیب نظامی وارد بیمارستان نظامی تشرین دمشق شد، در آنجا انواع جراحی‌های چشم را تجربه کرد. در میان همکاران دانشجو و پزشکش دوستانی داشت که به او علاقه داشتند و عصرها با او در رستوران‌ها و قهوه‌خانه‌ها همراه می‌شدند. او به گواهی دوستانش هیچ وقت فرزند رئیس‌جمهور بودنش را به رخ نمی‌کشید. خودرو مورد استفاده‌اش یک دستگاه پژوی قدیمی بود در حالی که بسیاری از اشراف‌زادگان و متنفذان کشورش، خودروهای فاخری مانند مرسدس‌بنز یا بی‌ام‌دبلیو سوار می‌شدند. از هیچ کس در دانشگاه انتظار نداشت رفتار خاصی با او داشته باشد. بشار به اذعان دوستان و همکارانش چشم‌پزشکی حاذق و جراحی‌های دشورای را با موفقیت انجام  داده بود. او همچنین به‌خوبی از دانش روز مانند فناوری لیزر و دستگاه‌های نوین در حرفه‌اش استفاده می‌کرد.

چهار سال پس از فعالیت در بیمارستان تشرین به خارج رفت و انگلیس را به دلیل داشتن متخصصان نام‌آور پزشکی انتخاب کرد.

در سال 1992 در لندن به بیمارستان وسترن‌ای رفت، بیمارستانی که در آن طی سال سه هزار و 500 جراحی چشم انجام می‌شد.

بشار اسد و همسرش در بازدید از یتیمخانه ارمنی‌های شهر حلب

بشار به عنوان دستیار جراحی چشم با دکتر شلومبرگ از متخصصان برجسته آفریقای جنوبی تبار همکاری کرد. نهایت این همکاری دریافت گواهینامه انجمن پادشاهی در زمینه جراحی چشم بود. دریافت این گواهینامه به پنج سال تجربه موفق نیاز داشت، اما بشار جوان توانست تنها در دو سال به این رتبه دست یابد.

پروفسور شلومبرگ بعدها خاطرات خوبی را از شاگرد مستعدش و احترام او به قرار و وعده‌ها با دوستان تعریف می‌کرد و در جایی گفته بود: بشار نامزد خوبی برای کسب عنوان بهترین چشم‌پزشک بود و در سال 2003 میلادی زمانی که در قامت یک رئیس‌جمهور به لندن سفر کرد به بیمارستان سانت‌آن آمد تا همکاران قدیمی‌اش را ببیند، با آنان بنشیند و مرا هم به عنوان استادش یاد کند. 

بشار اسد تدریس می‌کرد، جراحی‌هایش را انجام می داد، سخنرانی و کنفرانس‌ها را تنظیم و در کشیک اورژانس شراکت می‌کرد. در سال دوم تخصص بود که خبر مرگ برادرش باسل را شنید و این‌گونه زندگی حرفه‌ای او به عنوان پزشک متخصص در جراحی چشم پایان یافت.

 

* تکوین شخصیت اجتماعی و سیاسی بشار اسد

بشار اسد بنا به اظهارات دوستان و معلمانش، مانند یک رئیس‌جمهور تعامل نمی‌کرد. دانش‌آموزی آرام و متواضع و در عین حال جدی که این خصیصه را از پدر به ارث برده بود. برعکس عدی و قصی فرزندان صدام، رئیس‌جمهور عراق که با ده‌ها محافظ وارد محل آموزش خود می‌شدند و التزامی به قوانین آموزشی نداشتند و در عین حال نمره‌های اول را در امتحانات کسب می‌کردند! حافظ اسد و همسرش شخصاً درباره وضعیت تحصیلی فرزندان خود اهتمام داشتند، به مدرسه می رفتند و با اساتید و معلمان مشورت می‌کردند.

گفته می‌شود که تفاوت اساسی بشار اسد با برادر بزرگترش باسل این بود که باسل مشکل را قبضه می‌کرد و با سرعت آن را به دست خود حل می‌کرد، بشار بیشتر مایل به تأمل بود و حل مشکل را با خونسردی می‌پسندید. بخشی از سوری‌ها که دوست داشتند باسل جانشین حافظ اسد شود، پاسداری او از ثبات و امنیت را محور مأموریتش می‌دانستند، این در حالی است که خواستاران تغییر و اصلاحات، روی بشار اسد حساب می‌کردند. برخی هم می‌گفتند که مردم سوریه، صلابت باسل و گام‌های اصلاحی مورد انتظار بشار را با هم نیاز دارند.

بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه در حال بازی با کودکان یتیمخانه ارمنی‌ها در حلب

او خشمش را از خودسری و نافرمانی برادر پنهان نکرد. اوضاع در لبنان با انتخاب امین جُمَیِل به عنوان رئیس‌جمهوری که از آمریکایی‌ها حرف‌شنوی داشت، چندان مساعد نبود و رفعت گمان می‌کرد که ارتباط گیری با واشنگتن می‌تواند زمینه حکمرانی خود را فراهم کند. در مارس 1984 نیروهای نظامی موافق حافظ اسد و نظامیان هوادار رفعت در دمشق با هم درگیر شدند. برخی منابع می‌گویند که حافظ اسد به همراه فرزند ارشدش باسل، از رفعت درخواست کردند تا با آنان در منزل مادر بیمارشان ملاقات کند. در این دیدار از او خواستند که منصرف شود و از تقابل کناره بگیرد. رفعت هم قبول کرد و برای مدتی به سمت معاون حافظ منصوب شد و پس از مدتی نیز برای انجام مأموریتی خارجی، اعزام و محترمانه تبعید شد.

بشار اسد در نخستین سال‌های تحصیل در دانشگاه بود که این بحران بین پدر و عمویش بروز کرد. بشار خود در این باره گفته است: نگران پدر خود هم از حیث رئیس‌جمهور بودنش و هم از زاویه پدر و پسری بودم. اینکه چه بر سر کشور و خانواده می‌آمد ، اگر پدر بمیرد چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ و سؤالاتی از این دست.

حضور بشار اسد در مسجد بزرگ دمشق به مناسبت عید قربان

با این حال و با وجود اینکه در دانشگاه محل تحصیل بشار هم دو دستگی بین طرفداران پدر و عمویش وجود داشت، او بدون هیچ محافظی به دانشگاه می‌رفت.

این مسأله‌ای نیست که تنها منحصر به آن دوران باشد. خبرگزاری رویترز در اوج بحران درگیری‌های اخیر در خاک سوریه در تاریخ 11 جولای 2013 گزارشی از زندگی اسد با این عنوان می‌دهد: مطمئن از پیروزی خود، به شکلی مشکوک.

این خبرگزاری انگلیسی می‌نویسد: هر کس بتواند به دیدار رئیس‌جمهور سوریه برود، قصر او را پس از چهار ایستگاه بازرسی تحت نظارت گارد ریاست جمهوری و مأمورانی با لباس شخصی تا مقابل قصر می‌بیند. در داخل قصر که بر تپه‌ای مشرف بر پایتخت قرار گرفته، اسد حضور دارد. کسانی که در ماه اخیر به قصر رسیده‌اند می‌گویند که تدابیر امنیتی به شکلی مضحک ضعیف است.

 

* انتقاد از کمپ‌دیوید و همپیمانی با تهران

پیش از آن و در سن 14 سالگی، بشار اسد شاهد نقطه عطفی دیگر نه تنها در سرنوشت سوریه بلکه در آینده کل جهان عرب و اسلام بود. امضای انور سادات رئیس‌جمهور وقت مصر پای معاهده کمپ‌دیوید و توافق رسمی سازش با رژیم صهیونیستی. بعدها دیوید لیش نویسنده آمریکایی از بشار اسد پرسیده بود که آن روز چه احساسی درباره سازش اعراب و اسرائیل داشت و پاسخ شنیده بود که از ارزیابی سادات شگفت‌زده شدم، زیرا سادات توانست سینا را از اسرائیلی‌ها باز پس گیرد اما تمام جهان عرب موضع سازشکارانه او را محکوم کرد.

این نویسنده آمریکایی که کتاب بشار اسد و سوریه جدید را به رشته تحریر درآورده است، در ادامه می‌آورد: بعد از انقلاب اسلامی ایران، حافظ اسد درک کرد که منفعت راهبردی مشترک بین ایران و سوریه در پایمردی مقبل اسرائیل و سیاست‌های آمریکاست، همپیمانی سوریه با ایران تا امروز از همین زاویه ادامه یافته است، زیرا در نگاه حافظ اسد، ایران عمق استراتژیک سوریه در تقابل با اسرائیل به‌ویژه پس از خروج مصر از معادله خصومت جبهه عربی با صهیونیست‌ها بود.

بشار این درک را از پدر به ارث برد و بر آن راهبرد استوار ماند.

دیدار صمیمانه حافظ اسد با مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری ایشان

 

بشار اسد در محضر مقام معظم رهبری

 

ضیافت شام بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه با محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین ایران و سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان

 

* مرگ باسل اسد، پایان چشم‌پزشکی و آغاز سیاست

در 21 ژانویه 1994 باسل اسد برادر بزرگتر بشار در مسیر فرودگاه بر اثر تصادف رانندگی جان سپرد؛ کسی که در نظر مردم این کشور، جانشین طبیعی پدر بود.

دو ساعت بعد به بشار در دانشکده پزشکی لندن این خبر در مکالمه‌ای تلفنی اطلاع داده شد. این اتفاق برای برادر کوچکتر شوک سنگینی به همراه داشت، زیرا شدیدا به برادر ارشدش دلبسته بود.

روز دهم ژوئن سال 2000 میلادی در حالی که بشار مشغول ورزش در خانه بود، باز هم تماسی تلفنی او را این بار از مرگ پدر آگاه کرد. پدری که از سال 1970 قدرت را در سوریه در دست داشت و خیابان‌های سوریه مملو از تصاویر او بود.

 

برچسب ها: بشار اسد
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
مرادی
Iran (Islamic Republic of)
چهارشنبه ۰۳ مهر ۱۳۹۲
0
تمجید از دیکتاتور با تمجید از آدمکشهای کهنه پرست القاعده تفاوتی ندارد و اوج تعصب و کوته فکریست