چرا ایران نمیتواند به آمریکا اعتماد کند؛
رمزگشایی از ژن آمریکاییان با استناد به شواهد تاریخی+ تصاویر
آمریکا در طول تاریخ چه در مقابل ایران و چه در مقابل کشورهای دیگر بر اساس منفعت خود و با زورگویی و بی منطقی عمل کرده است. منطق دولتمردان آمریکا منطق پول و ثروت است. با این منطق هرچیزی که بتواند برای آمریکا پول و ثروت بیشتری را به بار آورد اصالت دارد حتی اگر در تضاد با منطق دین، انسانیت و فطرت انسانی باشد.
به گزارش شیرازه به نقل از مشرق، « من اين را به شما عرض بكنم: دولتمردان آمريكا مردم غيرمنطقىاى هستند؛
حرفشان غيرمنطقى است، عملشان غيرمنطقى است، زورگويانه است؛ توقع دارند
ديگران در مقابل كار غيرمنطقى آنها و زورگوئى آنها تسليم شوند؛ خب، بعضى هم
تسليم ميشوند؛ بعضى از دولتها، بعضى از نخبگان سياسى در برخى از كشورها در
مقابل پرروئى و زورگوئى آنها تسليم ميشوند؛ اما ملت ايران و نظام جمهورى
اسلامى تسليمشدنى نيست. نظام جمهورى اسلامى حرف دارد، منطق دارد، توانائى
دارد، اقتدار دارد؛ لذا در مقابل حرف غير منطقى و كار غير منطقى تسليم
نميشود»
بی منطقی در رفتار دولتمردان آمریکایی امری است که از زمان شروع ایفای نقش آمریکا در نظام بین الملل قابل مشاهده است. منطق دولتمردان آمریکا منطق پول و ثروت است. با این منطق هرچیزی که بتواند برای آمریکا پول و ثروت بیشتری را به بار آورد اصالت دارد حتی اگر در تضاد با منطق دین، انسانیت و فطرت انسانی باشد. این بی منطقی آمریکا در قبال ایران با انقلاب اسلامی نمود بیشتری پیدا کرد. ایران که تا قبل از انقلاب به عنوان ژاندارم منطقه، پیگیرِ منافع دولت آمریکا در خاورمیانه بود با وقوع انقلاب، که یکی از اصلی ترین اهداف آن استقلال کشور از دولت های خارجی بود، به رقیب سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک آمریکا در منطقه تبدیل شد. بعد از این بود که آمریکا بی منطقی وزورگویی های خود را در قبال ایران شروع کرد.
البته فقط ایران نیست که با رفتار های غیر منطقی آمریکا مواجه می شود بلکه هر کشوری که منافع آمریکا را به خطر بیندازد با رفتار غیر منطقی و زورگویانه ی آمریکا موجه خواهد شد.
زورگویی و جنگ طلبی آمریکا
غلبه ی زورگویی و اصالت کسب ثروت و منفعت بیشتر در برابر منطق حق و عدالت در جنگ های متعددی که آمریکا در طول تاریخ به راه انداخته است نمود پیدا می کند. نقش آمریکا در جنگ جهانی دوم و پایان دادن آن به وسیله ی کشتار وسیع مردم ژاپن غیر قابل انکار است. در جنگ جهانی دوم برای اولین بار آمریکا از بمب اتم استفاده کرد و شهر های هیروشیما و ناگاساکی را در فاصله ی سه روز با خاک یکسان کرد و موجب مرگ 220 هزار انسان بیگناه شد.
بعد
از جنگ جهانی نیز بسیاری از مردم بیگناه در کشورهای ویتنام و کره، قربانی
قدرت طلبی های آمریکا در رقابت ایجاد شده در جنگ سرد شدند . طبق آمار رسمی
فقط 4 میلیون نفر غیر نظامی در جنگ ویتنام کشته شدند و برای جنگ کره هم
2.5 میلیون کشته و زخمی برآورد شده است.
استفاده آمریکا ازبمب اتمی در هیروشیما و ناگازاکی در فاصله ی 3 روز 220 هزار کشته بر جا گذاشت
این تلفات سنگین در جنگ جهانی دوم و بعد از آن در جنگ سرد نتوانست مانع جنگ افروزی های بیشتر آمریکا شود. دولت مردان آمریکا بعد از فروپاشی شوروی در راستای ایفای نقش به عنوان تنها قدرت جهانی و ایجاد نظم جدید در منطقه ی خاورمیانه، جنگ های خلیج فارس، افغانستان و عراق را به راه انداختند. طبق آمار های رسمی تعداد کشته شدگان در جنگ عراق تا سال 2006 بین 400 هزار تا 600 هزار نفر تخمین زده شده است. این آمار در حالی اعلام می شود که در حال حاضر نیز روزانه بر اثر انفجار هایی که در شهر های مختلف این کشور رخ می دهد ده ها تن کشه و زخمی می شوند. در جنگ افغانستان هم آمریکا باعث مرگ حدود صد هزار نفر شده است و این تعداد کشته جدا از خرابی و ویرانی هایی است که آمریکا برای این کشور ها به بار آورده است.
طبق آمار های رسمی تعداد کشته شدگان در جنگ عراق تا سال 2006 بین 400 هزار تا 600 هزار نفر تخمین زده شده است
پیدایش جنگ هایی با این حجم تلفات که دستاورد آن چیزی جز تأمین منافع آمریکا نیست، ماهیت عملکرد این کشور را بیشتر نمایان می سازد. دخالت مستقیم آمریکا در این جنگ ها در برابر اقدامات غیر مستقیم و پنهان این کشور، امر کوچکی به نظر می رسد که از شاخص ترین موارد این مسئله می توان به نقش آمریکا در رخ دادن فجایع انسانی در فلسطین اشاره کرد.
آمریکا بزرگ ترین حامی اسرائیل
حمایت های آمریکا از اسرائیل در زمینه های مختلف، آمریکا را شریک جنایت های اسرائیل در منطقه می کند. اسرائیل از سال 1976 سالانه حدود 3 میلیارد دلار کمک مستقیم از آمریکا دریافت می کرد که این کمک ها جدا از کمک های نظامی و اطلاعاتی است که دریافت می کند. در گزارش سالیانه "سرویس تحقیقات کنگره" آمریکا با عنوان "کمکهای مالی خارجی آمریکا به اسرائیل چنین عنوان گشته: "در 20 سال گذشته، آمریکا به تدریج کمک مالی اقتصادی به اسرائیل را تبدیل به کمکهای فزاینده نظامی نموده است. در سال 2007، آمریکا کمک نظامی را به میزان 150 میلیون دلار افزایش داد. در سال مالی 2012، ما سالیانه 09/3 میلیارد دلار به اسرائیل کمک مالی ارائه کردهایم (به طور میانگین روزانه 5/8 میلیون دلار) و کمکهای نظامی به این کشور را تا سال 2018 به همین منوال ادامه خواهیم داد."
در زمینه ی دیپلماتیک هم از سال 1982 آمریکا 32 قطعنامه شورای امنیت که اسرائیل را محکوم می نمود وتو کرد و این تعداد بیشتر از مجموع وتوهایی است که دیگر کشورها انجام داده اند.
از سال 1982، آمریکا 32 قطعنامه شورای امنیت که اسرائیل را محکوم می نمود، وتو کرد
حمایت های آمریکا از اسرائیل در حالی صورت می پذیرد که نوع رفتار اسرائیل در سرزمین های اشغالی – از تصاحب خاک فلسطین و ایجاد دولت جدید در خاک کشور دیگر گرفته تا شهرک سازی ها و کشتار و قتل عام مردم- در تناقض آشکار با شعار ها و ادعاهای دولت مردان آمریکایی و نقض صریح بسیاری از معاهدات و کنوانسیون های بین المللی می باشد و صرف ایراد چنین اتهاماتی به کشوری دیگر، می تواند بهانه ی حمله ی آمریکا به آن کشور باشد.
این نوع رفتار دوگانه و متناقض دولتمردان آمریکایی و شکاف بین عمل و گفتار آنها فقط در مورد اسرائیل عملی نمی شود بلکه بیشتر متحدان و کشور های تولید کننده ی منافع برای آمریکا مشمول چشم پوشی و حمایت این کشور می شوند. برای نمونه می توان به حمایت های بی دریغ آمریکا از رژیم های دیکتاتوری موجود در خلیج فارس اشاره کرد.
عربستان و نقض حقوق بشر
افکار عمومی جهان سالانه شاهد رخ دادن موارد کثیری از نقض حقوق بشر درعربستان است که تعداد این وارد به مراتب بیشتر از کشورهایی است که مورد شماتت آمریکا قرار می گیرند. نظام سیاسی عربستان، نظام پادشاهی است و مشارکت آزاد در فعالیت های سیاسی و تشکیل حزب و نهاد های مدنی در این کشور ممنوع است. خفقان سیاسی در عربستان به حدی است که در 9 می 2011 بیش از 16 فعال سیاسی عربستانی به اتهام درخواست تشکیل یک حزب سیاسی مستقل، به اتهام اقدامات تروریستی و امنیتی بازداشت شدند و پس از تحمل دوره بازداشت طولانی تحت بازجویی و محاکمه قرار گرفتند و به وکلای آنان اجازه حضور در جلسات تحقیقات نیز داده نشده است.
آل سعود متحد استراتژیک آمریکا
همچنین
در ماده 39 قانون اداره کشور عربستان سعودی آمده است که رسانهها،
انتشارات و همه اشخاص حقیقی و حقوقی باید متعهد شوند، با تعبیری زیبا و
روان و رسا از حکومت سخن بگویند و از انتقاد از حکومت و یا عناصر مرتبط با
آن به شدت جلوگیری کرده و با همکاری یکدیگر سعی کنند، سطح فرهنگ مردم را
بالا برده و از اموری که منجر به فتنهانگیزی و جدایی بین دولت و روابط آن
با مردم میشود و یا کرامت انسانی را زیر سوال ببرد، دوری کند.
با وجود تحقق چنین فضای سیاسی بسته و نظام قضایی غیر مستقل و بازداشت های سیاسی و گسترده در عربستان، هیچ گاه به صراحت از جانب مقامات آمریکا با این روند در عربستان مخالفت نشد.
دخالت آمریکا در بحرین
همچنین با سرایت موج خیزش های مردمی به بحرین و سرکوب مردم توسط رژیم آل خلیفه، آمریکا به خاطر در خطر افتادن منافعش از سرکوب مردم حمایت کرد. پایگاه پنجم ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس در بحرین قرار دارد که این موضوع تحولات بحرین را برای آمریکا حساس می کند.
پایگاه پنجم ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس در بحرین قرار دارد که این موضوع تحولات بحرین را برای آمریکا حساس می کند.
درباره اهمیت بحرین برای آمریکا و چرایی جلوگیری واشنگتن از تحقق خواست مردم این کشور "هنری کسینجر” وزیر خارجه اسبق ایالات متحده می گوید : «تغیرات دموکراتیک در بحرین منافع آمریکا را تامین نمی کند.» کسینجر معتقد است که به قدرت رسیدن شیعیان در بحرین به هیچ وجه به نفع آمریکا نبوده و علاوه بر آمریکا منافع عربستان را نیز به خطر می اندازد.
هنری کسینجر: «تغیرات دموکراتیک در بحرین منافع آمریکا را تامین نمی کند.»
دکتر علی الکبانی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی مقیم لندن در مصاحبه ای در توضیح اینکه چرا آمریکا و دیگر کشورهای غربی از سرکوب مردم بحرین حمایت می کنند، می گوید:
«در واقع شما چیزهایی که از امریکا و اتحادیه اروپا میشنوید، صرفا حرف هستند و در عمل اینطور نیستند. آنها میخواهند اینطور القا کنند که حافظ حقوق بشر هستند. شما میتوانید این تناقض را در اظهارات هیلاری کلینتون بشنوید. او گفته است که دولت بحرین حق دارد از نیروهای شورای همکاری خلیج فارس دعوت به عمل آورد. چطور ممکن است یک دولت که به خاطر تظاهرات اکثریت مردم مشروعیتش را از دست داده است، نیروهای خارجی را دعوت کند تا با مردم مبارزه کند»
تصاویر منتر شده از آموزش نیروهای ویژه ی آل خلیفه توسط تفنگداران آمریکایی نیز نشانه ودلیل دیگری از دخالت های سیاسی نظامی آمریکا در بحرین است.
حمایت از ارسال سلاح به سوریه
رفتار آمریکا درسوریه کاملاً در جهت عکس اتفاقات و موضع گیری هایش در عربستان و بحرین است. در حالی که مقامات آمریکایی به کشور های دیگر در رابطه با دخالت در ناآرامی های بحرین و عربستان هشدار می دهند و به ظاهر با ارسال اسلحه به سوریه و مخالفان بشار، مخالفت می کنند اما سازمان امنیت مرکزی آمریکا- سیا - در موضعی کاملاً متناقض بر انتقال سلاح ها به سوریه نظارت مستقیم دارد و از ارسال اسلحه توسط هم پیمانان عرب حمایت می کند.
در محافظه کارانه ترین حالت نزدیک به 3500 تن اسلحه به فرودگاه های اردن و ترکیه وارد شده و به دست مخالفان اسد رسیده است
طبق گزارشی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد مقامات سازمان سیا نقش مهمی در مکان یابی منابع تسلیحاتی و هماهنگی برای ارسال آنها برای شورشیان سوریه را بر عهده داشتند. هاگ کریفیتس، یکی از اعضای مرکز مطالعات صلح استکهلم در سوئد می گوید: «در محافظه کارانه ترین حالت نزدیک به 3500 تن اسلحه به فرودگاه های اردن و ترکیه وارد شده و به دست مخالفان اسد رسیده است .... به طور غیر منطقی و غیر قابل کنترلی سلاح وارد سوریه می شود که بیشتر آنها از طرف قطر و عربستان و از طریق ترکیه و اردن به سوی سوریه سرازیر می شوند.»
آمریکا گاهاً تعهدات خود به هم پیمانانش را نیز فراموش می کند و از بی اعتنایی و رها کردن متحدان خود در شرایط حساس ابایی ندارد. تکرار این مسئله در موارد متعدد، باعث بروز نوعی بی اعتمادی در بین سران کشورهای هم پیمان با آمریکا گشته است تا جایی که تعهدات وقول های آمریکا را کمتر مطمئن و مورد وثوق میدانند.
سقوط حسنی مبارک
مصر جزو اولین کشورهایی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و قرارداد صلح بین مصر و اسرائیل پایان مناقشات و مقاومت کشورهای عربی در برابر اسرائیل بود. بعد از پیمان صلح در سال 1979 بود که آمریکا طرح های تشویقی خود را برای حفظ امنیت اسرائیل، به مصر ارائه کرد. این طرح ها شامل کمک های نظامی و مالی می شد به طوری که مصر سالانه 1.3 بیلیون دلار کمک از آمریکا دریافت می کرد و همه ی این کمک ها در عوض همراهی مصر با آمریکا در مناقشات فلسطین و اسرائیل بود.
مبارک سالانه 1.3 بیلیون دلار کمک از آمریکا دریافت می کرد
اما این همراهی آمریکا تا قبل از برزو نا آرامی های میدان التحریر ادامه داشت و آمریکا بعد از مطمئن شدن از سقوط حسنی مبارک دست از حمایت یکی از بزرگترین متحدین خود برداشت و تمام خدمات مبارک به آمریکا و اسرائیل را فراموش کرده و تلاش کرد خود را با موج مردمی علیه مبارک همراه کند.
قذافی و اعتماد به آمریکا
لیبی و رهبر آن معمر قذافی نیز با اعتماد به وعده های آمریکا فعالیت های هسته ای خود را تعطیل و درهای تأسیسات هسته ای خود را به روی بازرسان و مقامات کشورهای غربی باز کرد، اما با وجود وعده های داده شده تحریم ها به صورت کامل برداشته نشد و تضمین های امنیتی آمریکا با ورود نیروهای ناتو به خاک لیبی از اعتبار ساقط شد.
معمر قذافی از دهه ی 70 اقداماتی برای دستیابی به سلاح اتمی و سلاح های شیمیایی انجام داد و حتی در همان زمان در تلاش برای خرید سلاح اتمی از چین بود. بعد از عدم موفقیت در خرید سلاح اتمی از چین، به صورت مخفیانه مهندسان خود را برای آموزش به تأسیسات اتمی پاکستان فرستاد که با رفتن بوتو، مأموران قذافی نیز از پاکستان اخراج شدند.
قذافی اقدامات خود برای دستیابی به سلاح های اتمی را ادامه داد که این مسئله نگرانی هایی را برای آمریکا ایجاد می کرد. آمریکا برای جلوگیری از دستیابی لیبی به سلاح های اتمی و کشتار جمعی، تحریم های بسیاری را علیه این کشور اعمال کرد و فشار های بین المللی را بر این کشور افزایش داد. با ورود به دهه ی 1990 و روی کار آمدن کلینتون در آمریکا، شیب شکاف ایجاد شده بین آمریکا ولیبی کاهش پیدا کرد و دو کشور به سمت همگرایی بیشتر و کاهش مناقشات رفتند.
در سال 2001 بعد از اینکه بوش لیبی را به خاطر وجود سلاح های کشتار جمعی تهدید به نابودی کرد، قذافی فعالیت های هسته ای خود را کاهش داد و اجازه ی بازدید مأموران انگستان، آمریکا و روسیه از تأسیسات اتمی را صادر کرد. در اکتبر 2003 وقتی جاسوسان آمریکایی یک کشتی حاوی سانتریفیوژ متعلق به لیبی را کشف کردند، اقدامات لیبی در این زمینه به صورت کامل فروکش کرد.
در دسامبر 2003 اعلام رسمی قذافی مبنی بر نابودی تمام تسلیحات شیمیایی و اتمی و تحویل تمام سانتریفیوژهای موجود در لیبی به آمریکا بازتاب های فراوانی را به دنبال داشت. بعد از این بود که سیف الاسلام پسر قذافی در مصاحبه ای با شبکه ی الشرق الاوسط اعلام کرد که آمریکا به خاطر دست کشیدن لیبی از فعالیت های هسته ای، تضمیین امنیتی و نظامی به این کشور داده است چیزی که خود آمریکا در سال 2011 و در جریان خیزش های مردمی در خاورمیانه با وارد کردن نیروهای ناتو به خاک لیبی آن را نقض کرد.
دیدار معمر قذافی با رایس وزیر خارجه ی اسبق آمریکا
این اقدام آمریکا در نقض تعهد خود به لیبی باعث شد که سیف الاسلام پسر قذافی و برخی دیگر از مقامات لیبی از اعتماد به آمریکا و تعطیلی فعالیت های هسته ای خود اظهار پشیمانی و ندامت کنند. این اتفاقات در حالی رخ داد که مقامات آمریکایی مدل لیبی و چگونگی دست کشیدن این کشور از فعالیت های هسته ای را به ایران و کره شمالی پیشنهاد داده بودند و رایس وزیر خارجه ی وقت آمریکا، لیبی را به عنوان الگویی به ایران معرفی کرده بود، اما گذر زمان نتیجه ی اعتماد به آمریکا را به خوبی نشان داد.
حمایت از صدام
دیگر متحد آمریکا در منطقه که به وضع اسفناکی توسط آمریکا سرنگون شد صدام حسین بود. آمریکا یکی از مشوق های عراق در حمله ی این کشور به ایران بود و کمک های نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک خود را در طول جنگ از عراق دریغ نکرد به طوری که در نوامبر ۱۹۸۳ در بیانیهای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام میدهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود»
در سال 1991 و بعد از شکست صدام در کویت، انتفاضه ی مردم عراق با کمک آمریکا سرکوب شد و آمریکا از ترس وقوع انقلاب مردمی در عراق و تشکیل حکومتی مستقل در این کشور اجازه ی استفاده ی صدام از هواپیما ها و بالگرد ها را که تحرک آنها به دلیل قطعنامه 670 شورای امنیت ممنوع شده بود، صادر کرد و این قیام مردمی در عراق که به انتفاضه ی شعبانیه معروف است سرکوب شد.
در نهایت در سال 2003 آمریکا به بهانه ی امحاء سلاح های کشتار جمعی در عراق به این کشور حمله کرد و صدام که در مقاطعی مورد حمایت این کشور بود را به بدترین شکل از قدرت پایین کشید.
در سال 1991 و بعد از شکست صدام در کویت، انتفاضه ی مردم عراق با کمک آمریکا سرکوب شد
نقض معاهده منع سلاح های شیمیایی
آمریکا از سال 1997 به عضویت کنوانسیون منع سلاح های شیمیای در آمد . استفاده و تکثیر سلاح های شیمیای برای کشورهایی که عضو این کنوانسیون هستند به نوعی عدم پایبندی و نقض معاهدات بین المللی محسوب می شود. طبق این کنوانسیون آمریکا می بایست تا تاریخ 29 آوریل 2012( دوم اردیبهشت 91) اقدام به امحای تمامی سلاح های شیمیایی ذخیره شده و باقی مانده در انبارهای خود می کرد که تا امروز آمریکا به بهانه های مختلف این کار را به تعویق انداخته است. علاوه بر این گزارش های رسمی استفاده ی آمریکا از سلاح های شیمیایی در افغانستان، عراق و پاکستان بعد از امضای این معاهده را تأیید می کند. نمونه ی آشکار نقض این کنوانسیون، استفاده ی آمریکا از بمب های فسفری در فلوجه ی عراق در سال 2004 است.
بر اساس کنوانسیون خلع سلاح و منع استفاده از سلاح های شیمیایی که 188 کشور جهان عضو آن هستند، تمامی سلاح های شمیایی می بایست تا سال 2007 از بین می رفت که این زمان تمدید شد و 29 آوریل 2012 به عنوان ضرب الاجل برای کشورهای تولید کننده و نگه دارنده ی این نوع سلاح ها تعیین شد که آمریکا در حال حاضر ناقض این معاهده ی بین المللی محسوب می شود.
نقض ان پی تی
معاهده ی منع گسترش سلاح های هسته ای یا همان ان پی تی نیز یکی دیگر از معاهداتی است که آمریکا ناقض آن به حساب می آید. این معاهده در سال 1968 به امضای 61 کشور رسید و در حال حاضر نیز 189 کشور عضو آن هستند. طبق این معاهده هر یک از اعضاء می بایست با حسن نیت، مذاکرات در خصوص اقدامات موثر جهت توقف هر چه سریع تر مسابقات هسته ای و خلع سلاح هسته ای، انعقاد معاهده خلع سلاح عمومی و کامل تحت کنترل شدید و موثر بین المللی را تعقیب نماید. اما هیچ اقدام عملی موثر از جانب آمریکا برای کاهش سلاح های اتمی اش صورت نگرفته است.
عدم پایبندی به پیمان استارت
آمریکا حتی به تعهداتش در پیمان استارت با روسیه نیز به طور کامل عمل نکرده است. پیمان استارت در سال 1991 به منظور جلوگیری از افزایش کلاهک هسته ای بین آمریکا و روسیه بسته شد. در سال 2002 و 2010 نیز پیمان های استارت1 و استارت2 بین روسای جمهور آمریکا و روسیه به منظور کاهش هرچه بیشتر سلاح های هسته ای و استراتژیک منعقد شد. طبق پیمان استارت 2 حداکثر کلاهک های هسته ای نزد هر طرف 1550 فقره در نظر گزفته شد.
اوباما و مدودف در حال امضای پیمان استارت-2
اما گزارش اوباما از توان هستهای این کشور در روز سوم ماه مه 2011 ميلادي نقض پیمان های این کشور با روسیه را نشان می داد چیزی که باعث خشم مقامات روسی شد. باراک اوباما اعتراف کرد که ایالات متحده آمریکا (برخلاف تعهداتش در پیمان استارت و الحاقیههای آن و نیز صراحت پیمان انپیتی دایر بر خلع سلاح قدرتهای هستهای) در همه این سالها نهتنها تولید و انباشت سلاحهای هستهای را متوقف نکرده که بر تولید آنها نیز افزوده و به علاوه این نوع تسلیحات مخرب را در پایگاههای خارج از مرزهای جغرافیایی خود مستقر کرده و به انتشار آن نزد رژیم صهیونیستی و کشورهای غیر عضو پیمان انپیتی پرداخته است.
اوباما در گزارش خود گفت که: " زرادخانه هستهای آمریکا تا ماه سپتامبر سال میلادی گذشته شامل حداقل پنج هزار و 113 کلاهک اتمی بوده است. " که شامل بمبهای آماده استفاده و کلاهکهای "غیرفعال" ولی بهسرعت قابل آمادهسازی میشود. برابر تعهدات، آمریکا باید تعداد کلاهکهای هستهای خود را در حدود هزار و 500 فروند محدود میکرد که گزارش اوباما نشان میدهد این اتفاق نهتنها صورت نگرفته، که آمریکا به تجهیز هرچه بیشتر زرادخانههای خود پرداخته است.
همکاری های هسته ای با اسرائیل
علی رغم اینکه اسرائیل تنها کشور دارنده ی سلاح اتمی در خاورمیانه است، آمریکا بدون اینکه فشاری بر روی اسرائیل در زمینه ی خلع سلاح هسته ای یا امضای ان پی تی بیاورد، از اینگونه فعالیت ها در اسرائیل حمایت می کند. اسنادی که در چند سال اخیر بدست آمده نشان از حمایت 40 ساله ی آمریکا از فعالیت های هسته ای اسرائیل بعد از توافقات حاصله بین نیکسون رئیس جمهور آمریکا و گلدا مایر نخست وزیر وقت اسرائیل در سال 1969 دارد. در مورد تعداد کلاهک های هسته ای موجود در اسرائیل آمار دقیقی موجود نیست اما تخمین زده می شود که بین 50 تا 400 کلاهک هسته ای فعال در اسرائیل موجود باشد.
توافقنامه ی هسته ای با هند
آمریکا بر خلاف معاهده ی ان پی تی، در سال 2008 توافقنامه ی هسته ای با هند امضا کرد علی رغم اینکه هند عضو ان پی تی نیست و دارای سلاح هسته ای است که این اقدام آمریکا نقض صریح ان پی تی به حساب می آید. همچنین آزمایشات هسته ای که به منظور اهداف نظامی صورت می گیرد نمونه ی دیگری از نقض ان پی تی توسط آمریکا به حساب می آید. آخرین نمونه از این دست آزمایشات هسته ای در نوادا بود که اخبار مربوط به این آزمایش ها در رسانه ها منعکس شد.
عدم خروج نیروهای ناتو از عراق و افغانستان
تعهدات آمریکا به عراق و افغانستان برای خروج نیروهای نظامی آمریکا از این کشور ها نیز، به بهانه های مختلف عملی نشد و به زمانی دیگر موکول شد. در حالی که اوباما زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق را تا پایان سال 2010 اعلام کرده بود اما این وعده ی اوباما عملی نشد و در نهایت با یک سال تأخیر و در پایان سال 2011 تمامی 140 هزار نیروی آمریکایی از عراق خارج شدند.
در افغانستان نیز وضع همینگونه است. اوباما در شعار های انتخاباتی خود از فرارسیدن زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان خبر داد و در اولین دیدار خود با کرزای نیز در زمینه ی به پییش انداختن خروج نظامیان آمریکایی به توافق رسید اما در اظهار نظر های بعدی خود، زمان کاهش نیروهای نظامی آمریکا را از سال 2013 و پایان حضور نظامی را 2014 اعلام کرد. این گفته ی اوباما نیز صادق نبود و چند وقت بعد اعلام شد که بعد از سال 2014 نیز 15 هزار نظامی آمریکایی در افغانستان باقی می مانند.
پرونده ی هسته ای ایران
شروع فعالیت های هسته ای ایران که امروز به یکی از نقاط چالش برانگیز ما با آمریکا تبدیل شده است، در زمان پهلوی دوم و با پیشنهاد آمریکا بود. در سال 1957 برنامه ی پیشنهادی آیزنهاور با عنوان اتم برای صلح، به منظور همکاری های هسته ای بین ایران و آمریکا به امضای مقامات دو کشور رسید. بعد از این آمریکا اقدامات فراوان و کمک های شایانی را برای پیشبرد صنعت هسته ای در ایران انجام داد و در دهه ی 1970، آلمان و فرانسه نیز به حامیان برنامه ی هسته ای ایران تبدیل شدند و در کنارآمریکا قرارداد هایی را در زمینه ی همکاریهای هسته ای امضا کردند.
با وقوع انقلاب اسلامی و خارج شدن ایران از کشورهای هم پیمان آمریکا در منطقه، تمامی تعهدات و قراداد های هسته ای نیمه کاره رها شد و کشور در حال جنگ ایران نیز پیگری روند هسته ای شدن را به بعد از دوران جنگ موکول کرد.
چالش ایران با غرب در مسئله ی هسته ای، با مصاحبه ی مطبوعاتی گروهک منافقین درهتل وبلارد واشنگتن و ارائه تصاویر ماهواره ای از تأسیسات نطنز و اراک شروع شد که اعلام رسمی دستیابی ایران به فناوری هسته ای در سال 2003 موجب افزایش فشارها و تهدید ها علیه ایران شد.
ایران از ابتدای بروز این چالش ها با غرب، در راستای قوانین بین المللی و در چارچوب ان پی تی، همکاری های لازم با آژانس بین المللی انرژی اتمی را در برنامه ی خود قرار داد و در حالی که در چارچوب مذاکرات خود با اروپا تعلیق موقت فعالیت های هسته ای و اجرای داوطلبانه ی مفاد پروتکل الحاقی قبل از تصویب آن را پذیرفته بود و انتظار همراهی گام به گام مجامع بین المللی را با خود داشت، با اقدام خصمانه ی شورای حکام در تصویب قطعنامه علیه ایران مواجه شد. با این وجود مذاکرات ادامه پیدا کرد و برای تعلیق موقت فعالیت های هسته ای ایران توافقاتی صورت گرفت. بعد از این، ایران بار دیگر شاهد کارشکنی غرب در پرونده ی هسته ای بود و شورای حکام در قطعنامه ی بعدی خود بر تعلیق دائم فعالیت های هسته ای علیرغم مفاد موافقتنامه پاریس، تاکید کرد و امضای پروتکل الحاقی را از سوی ایران خواستار شد.
در حالی که ایران بر حق خود مبنی بر استفاده ی صلح آمیز از انرژی هسته ای در چارچوب قوانین بین المللی و ان پی تی تأکید داشت، طرف غربی و به خصوص آمریکا با اقدامات غیر منطقی و خارج از عرف و حقوق بین الملل، در تلاش برای ایجاد موانعی در این مسیر بود که این اقدامات هیچ توجیهی در عرف بین الملل ندارد.
ارجاع پرونده به شورای امنیت
طبق موافقتنامه ی نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی، صلاحیت رسیدگی به موانع و مشکلات حقوقی موجود در پرونده ی هسته ای بر عهده ی آژانس است. آژانس بین المللی انرژی اتمی در چند مورد می تواند پرونده ی ایران را به شورای امنیت ارجاع دهد. احراز عدم پایبندی یا عدم پیروی ایران از ان پی تی و یا پادمان بین ایران و آژانس، احراز در خطر بودن صلح و امنیت بین الملل در پرونده ی هسته ای ایران، احراز قادر نبودن آژانس در راستی آزمایی انحراف و عدم انجام مراحل قانونی در رسیدگی به پرونده ایران.
ارجاع پرونده ی هسته ای ایران به شورای امنیت خارج از شکل قانونی آن صورت گرفته است
بررسی سوابق رسیدگی به پرونده ی ایران در آژانس نشان میدهد که تا کنون هیچ ارجاعی در یکی از چهار شکلِ گفته شده، صورت نگرفته است و ارجاع پرونده ی ایران به شورای امنیت به این شکل ، خود شیوهی جدیدی از اطلاعرسانی به شورای امنیت بوده است که جایگاهی در اساسنامه و موافقتنامهی نظارت (پادمان) ندارد.
اعمال تحریم ها علیه ایران
تحریم های علیه ایران را می توان در چند سطح بررسی کرد. تحریم های سازمان ملل، تحریم های اتحادیه اروپا و تحریمهای یک جانبه ی آمریکا و دیگر کشور ها علیه ایران. آمریکا تحریمهای یکجانبه ی وسیعی را بر علیه ایران اعمال کرده است و در تلاش است تا بوسیله ی این تحریم ها و افزایش فشار بر روی ایران، دولت ایران را از پیگیری پرونده ی هسته ای منصرف کند. اولین قطعنامه ی تحریمی علیه ایران در دی ماه سال 85 صادر شد و بعد از این دور جدیدی از تحریم های یکجانبه ی آمریکا علیه ایران شروع شد. تحریم های آمریکا علیه ایران شامل ممنوعیت تجارت با بانک های ایرانی، (تحریم) موسسه های بانکی بین المللی که با سپاه پاسداران ، ارتش و برنامه های هسته ای ایران رابطه دارند، ممنوعیت شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران ،(تحریم) تجارت همه محصولات نفتی وکارخانه هایی که شرایط پالایش نفت خام ایران را فراهم می کنند، می شود.
ویروس استاکس نت
سال 89 وزیر ارتباطات ایران از آلوده شدن برخی از رایانه های ایران به ویروس استاکس نت و پاکسازی آنها خبر داد. این ویروس به گونهای طراحی شده که با ورود به تجهیزات هستهای ایران، کنترل سانتریفیوژهای ایرانی را به دست آورده و این گونه کار میکند که به صورت ناگهانی در وضعیت چرخشهای دورانی سانتریفیوژها، اختلال پدید میآورد، به گونهای که گاه سانتریفیوژها با سرعتی بیش از سرعت معمول و گاه با سرعتی بسیار کمتر از آن حرکت میکنند که هدف از ارسال این ویروس خرابکاری در تأسیسات اتمی نطنز بوده است.
نیویورک تایمز: اوباما دستور حملات سایبری علیه ایران را صادر کرده است
رسانه های آمریکایی در اواخر ماه مه 2012 اعلام کردند که این ویروس مستقیماً به دستور اوباما رئیس جمهور آمریکا طراحی شده بود . «نیویورکتایمز» در مقالهای نوشت که «باراک اوباما» با استفاده از یک ویروس رایانهای که با همکاری اسرائیل به وجود آورده است، دستور حملات سایبری علیه ایران را صادر کرده است. همچنین مشخص شدن هویت افرادی که این ویروس را وارد تجهیزات هسته ای ایران کرده اند حکایت از آموزش این افراد در نوادا ی آمریکا- جایی که نیروهای اطلاعاتی آمریکا آموزش می بینند- دارد.
ترور دانشمندان هسته ای
اقدام به ترور دانشمندان هسته ای ایران نیز یکی دیگر از گام های غرب برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران است. ارتباط گروه از متهمین به ترور داشمندان هسته ای با سرویس های جاسوسی اسرائیل و آمریکا به صورت رسمی توسط دستگاه اطلاعاتی و دادستانی تأیید شده است. این ترور ها از سال 88 با ترور شهید مسعود علی محمدی شروع شد و شهیدان مجید شهریاری، مسعود رضایی نژاد و مصطفی احمدی روشن از دیگر شهدای هسته ای ایران هستند.
بیانیه ی تهران و عدم پایبندی آمریکا به گفته هایش
مسئله ی تحویل سوخت 20 درصد به ایران برای تأمین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، که مرکزی برای تولید رادیو داروهای مبتلایان به سرطان است، به یکی از مسائل مورد مناقشه ی ایران و گروه وین (آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس) در سال 88 تبدیل شده بود. گروه وین تأمین خواسته ی ایران را منوط به گرفتن هزار و 200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده در سطح 5 درصد از ایران در ازای تحویل سوخت 20 درصد در 15 ماه بعد دانست که با توجه به نیاز فوری ایران برای تأمین سوخت راکتور تهران، این زمان طولانی امری به ضرر ایران محسوب می شد. علاوه بر این کارشکنی های متعدد غرب در پرونده ی هسته ای، تضمینی به ایران برای تحویل گرفتن اورانیوم 20 درصد در ازای 1200 کیلوگرم از اورانیوم غنی شده در سطح پائین را ایجاد نمی کرد و احتمال مصادره ی 1200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده ی ایران توسط گروه وین وجود داشت.
تلاش های ایران برای حل این مسئله در حاشیه ی اجلاس گروه جی 15 در اریبهشت 89، به امضای بیانیه ی تهران توسط ایران، برزیل و ترکیه منجر شد که بر اساس این توافقنامه ایران موافقت کرد 1200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده با درجه خلوص پائين خود را به ترکيه ارسال کند و در ازاي آن 120 کيلوگرم اورانيوم با درجه خلوص 20 درصد را که مورد نياز راکتور تحقيقاتي تهران است، دريافت کند.
تلاش های ایران برای حل مسئله تبادل سوخت هسته ای در حاشیه ی اجلاس گروه جی 15 در اریبهشت 89، به امضای بیانیه ی تهران توسط ایران، برزیل و ترکیه منجر شد
بعد از امضای این بیانیه، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل این اقدام را گام مثبتی در جهت اعتماد سازی و هموار کردن راه مذاکره بیان کرد و در بند آخر این بیانیه نیز ترکیه و برزیل از رويكرد سازنده جمهوري اسلامی در پيگيري ايفاي حقوق هستهاي كشورهاي عضو ان پی تی و پايبندياش به اين معاهده قدرداني نمودند.
اما در مقابل آمریکا همزمان تلاش های خود را برای تصویب یک قطعنامه ی جدید علیه ایران شروع کرد و به تحریم های خود علیه ایران شدت بخشید که این موضوع تعجب مقامات برزیل و ترکیه را نیز در بر داشت. موضوع عجیب تر انتشار نامه ای از جانب رئیس جمهور آمریکا به همتای برزیلی خود داسیلوا بود که در این نامه اوباما صراحتا از داسیلوا خواسته بود تا توافقنامه ی تبادل سوخت هسته ای را که آمریکا قبل از این پیگیر بود، پیگیری کند.
جمع بندی
آمریکا در طول تاریخ چه در مقابل ایران و چه در مقابل کشورهای دیگر بر اساس منفعت خود و با زورگویی و بی منطقی عمل کرده است و در بسیاری از موارد حرف ها و تعهدات خود را نقض کرده است. آمریکا حتی در برابر کشورهای متحد خود نیز صادق نبوده است و در شرایط حساس و بحرانی تعهدات خود را فراموش می کند.
با وجود موارد متعدد از نقض شدن قول ها، گفته، تعهدات و پیمان های آمریکا که نشان از بی منطقی این کشور دارد، که حتی در این شرایط متحدان آمریکا نیز نسبت به این کشور بی اعتماد هستند، چرا ایران باید به آمریکا اعتماد کند؟ و آیا به طور کلی آمریکا قابل اعتماد است؟
*************************
منابع و ماخذ:
بی منطقی در رفتار دولتمردان آمریکایی امری است که از زمان شروع ایفای نقش آمریکا در نظام بین الملل قابل مشاهده است. منطق دولتمردان آمریکا منطق پول و ثروت است. با این منطق هرچیزی که بتواند برای آمریکا پول و ثروت بیشتری را به بار آورد اصالت دارد حتی اگر در تضاد با منطق دین، انسانیت و فطرت انسانی باشد. این بی منطقی آمریکا در قبال ایران با انقلاب اسلامی نمود بیشتری پیدا کرد. ایران که تا قبل از انقلاب به عنوان ژاندارم منطقه، پیگیرِ منافع دولت آمریکا در خاورمیانه بود با وقوع انقلاب، که یکی از اصلی ترین اهداف آن استقلال کشور از دولت های خارجی بود، به رقیب سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک آمریکا در منطقه تبدیل شد. بعد از این بود که آمریکا بی منطقی وزورگویی های خود را در قبال ایران شروع کرد.
البته فقط ایران نیست که با رفتار های غیر منطقی آمریکا مواجه می شود بلکه هر کشوری که منافع آمریکا را به خطر بیندازد با رفتار غیر منطقی و زورگویانه ی آمریکا موجه خواهد شد.
زورگویی و جنگ طلبی آمریکا
غلبه ی زورگویی و اصالت کسب ثروت و منفعت بیشتر در برابر منطق حق و عدالت در جنگ های متعددی که آمریکا در طول تاریخ به راه انداخته است نمود پیدا می کند. نقش آمریکا در جنگ جهانی دوم و پایان دادن آن به وسیله ی کشتار وسیع مردم ژاپن غیر قابل انکار است. در جنگ جهانی دوم برای اولین بار آمریکا از بمب اتم استفاده کرد و شهر های هیروشیما و ناگاساکی را در فاصله ی سه روز با خاک یکسان کرد و موجب مرگ 220 هزار انسان بیگناه شد.
استفاده آمریکا ازبمب اتمی در هیروشیما و ناگازاکی در فاصله ی 3 روز 220 هزار کشته بر جا گذاشت
این تلفات سنگین در جنگ جهانی دوم و بعد از آن در جنگ سرد نتوانست مانع جنگ افروزی های بیشتر آمریکا شود. دولت مردان آمریکا بعد از فروپاشی شوروی در راستای ایفای نقش به عنوان تنها قدرت جهانی و ایجاد نظم جدید در منطقه ی خاورمیانه، جنگ های خلیج فارس، افغانستان و عراق را به راه انداختند. طبق آمار های رسمی تعداد کشته شدگان در جنگ عراق تا سال 2006 بین 400 هزار تا 600 هزار نفر تخمین زده شده است. این آمار در حالی اعلام می شود که در حال حاضر نیز روزانه بر اثر انفجار هایی که در شهر های مختلف این کشور رخ می دهد ده ها تن کشه و زخمی می شوند. در جنگ افغانستان هم آمریکا باعث مرگ حدود صد هزار نفر شده است و این تعداد کشته جدا از خرابی و ویرانی هایی است که آمریکا برای این کشور ها به بار آورده است.
طبق آمار های رسمی تعداد کشته شدگان در جنگ عراق تا سال 2006 بین 400 هزار تا 600 هزار نفر تخمین زده شده است
پیدایش جنگ هایی با این حجم تلفات که دستاورد آن چیزی جز تأمین منافع آمریکا نیست، ماهیت عملکرد این کشور را بیشتر نمایان می سازد. دخالت مستقیم آمریکا در این جنگ ها در برابر اقدامات غیر مستقیم و پنهان این کشور، امر کوچکی به نظر می رسد که از شاخص ترین موارد این مسئله می توان به نقش آمریکا در رخ دادن فجایع انسانی در فلسطین اشاره کرد.
آمریکا بزرگ ترین حامی اسرائیل
حمایت های آمریکا از اسرائیل در زمینه های مختلف، آمریکا را شریک جنایت های اسرائیل در منطقه می کند. اسرائیل از سال 1976 سالانه حدود 3 میلیارد دلار کمک مستقیم از آمریکا دریافت می کرد که این کمک ها جدا از کمک های نظامی و اطلاعاتی است که دریافت می کند. در گزارش سالیانه "سرویس تحقیقات کنگره" آمریکا با عنوان "کمکهای مالی خارجی آمریکا به اسرائیل چنین عنوان گشته: "در 20 سال گذشته، آمریکا به تدریج کمک مالی اقتصادی به اسرائیل را تبدیل به کمکهای فزاینده نظامی نموده است. در سال 2007، آمریکا کمک نظامی را به میزان 150 میلیون دلار افزایش داد. در سال مالی 2012، ما سالیانه 09/3 میلیارد دلار به اسرائیل کمک مالی ارائه کردهایم (به طور میانگین روزانه 5/8 میلیون دلار) و کمکهای نظامی به این کشور را تا سال 2018 به همین منوال ادامه خواهیم داد."
در زمینه ی دیپلماتیک هم از سال 1982 آمریکا 32 قطعنامه شورای امنیت که اسرائیل را محکوم می نمود وتو کرد و این تعداد بیشتر از مجموع وتوهایی است که دیگر کشورها انجام داده اند.
از سال 1982، آمریکا 32 قطعنامه شورای امنیت که اسرائیل را محکوم می نمود، وتو کرد
حمایت های آمریکا از اسرائیل در حالی صورت می پذیرد که نوع رفتار اسرائیل در سرزمین های اشغالی – از تصاحب خاک فلسطین و ایجاد دولت جدید در خاک کشور دیگر گرفته تا شهرک سازی ها و کشتار و قتل عام مردم- در تناقض آشکار با شعار ها و ادعاهای دولت مردان آمریکایی و نقض صریح بسیاری از معاهدات و کنوانسیون های بین المللی می باشد و صرف ایراد چنین اتهاماتی به کشوری دیگر، می تواند بهانه ی حمله ی آمریکا به آن کشور باشد.
این نوع رفتار دوگانه و متناقض دولتمردان آمریکایی و شکاف بین عمل و گفتار آنها فقط در مورد اسرائیل عملی نمی شود بلکه بیشتر متحدان و کشور های تولید کننده ی منافع برای آمریکا مشمول چشم پوشی و حمایت این کشور می شوند. برای نمونه می توان به حمایت های بی دریغ آمریکا از رژیم های دیکتاتوری موجود در خلیج فارس اشاره کرد.
عربستان و نقض حقوق بشر
افکار عمومی جهان سالانه شاهد رخ دادن موارد کثیری از نقض حقوق بشر درعربستان است که تعداد این وارد به مراتب بیشتر از کشورهایی است که مورد شماتت آمریکا قرار می گیرند. نظام سیاسی عربستان، نظام پادشاهی است و مشارکت آزاد در فعالیت های سیاسی و تشکیل حزب و نهاد های مدنی در این کشور ممنوع است. خفقان سیاسی در عربستان به حدی است که در 9 می 2011 بیش از 16 فعال سیاسی عربستانی به اتهام درخواست تشکیل یک حزب سیاسی مستقل، به اتهام اقدامات تروریستی و امنیتی بازداشت شدند و پس از تحمل دوره بازداشت طولانی تحت بازجویی و محاکمه قرار گرفتند و به وکلای آنان اجازه حضور در جلسات تحقیقات نیز داده نشده است.
آل سعود متحد استراتژیک آمریکا
با وجود تحقق چنین فضای سیاسی بسته و نظام قضایی غیر مستقل و بازداشت های سیاسی و گسترده در عربستان، هیچ گاه به صراحت از جانب مقامات آمریکا با این روند در عربستان مخالفت نشد.
دخالت آمریکا در بحرین
همچنین با سرایت موج خیزش های مردمی به بحرین و سرکوب مردم توسط رژیم آل خلیفه، آمریکا به خاطر در خطر افتادن منافعش از سرکوب مردم حمایت کرد. پایگاه پنجم ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس در بحرین قرار دارد که این موضوع تحولات بحرین را برای آمریکا حساس می کند.
پایگاه پنجم ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس در بحرین قرار دارد که این موضوع تحولات بحرین را برای آمریکا حساس می کند.
درباره اهمیت بحرین برای آمریکا و چرایی جلوگیری واشنگتن از تحقق خواست مردم این کشور "هنری کسینجر” وزیر خارجه اسبق ایالات متحده می گوید : «تغیرات دموکراتیک در بحرین منافع آمریکا را تامین نمی کند.» کسینجر معتقد است که به قدرت رسیدن شیعیان در بحرین به هیچ وجه به نفع آمریکا نبوده و علاوه بر آمریکا منافع عربستان را نیز به خطر می اندازد.
هنری کسینجر: «تغیرات دموکراتیک در بحرین منافع آمریکا را تامین نمی کند.»
دکتر علی الکبانی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی مقیم لندن در مصاحبه ای در توضیح اینکه چرا آمریکا و دیگر کشورهای غربی از سرکوب مردم بحرین حمایت می کنند، می گوید:
«در واقع شما چیزهایی که از امریکا و اتحادیه اروپا میشنوید، صرفا حرف هستند و در عمل اینطور نیستند. آنها میخواهند اینطور القا کنند که حافظ حقوق بشر هستند. شما میتوانید این تناقض را در اظهارات هیلاری کلینتون بشنوید. او گفته است که دولت بحرین حق دارد از نیروهای شورای همکاری خلیج فارس دعوت به عمل آورد. چطور ممکن است یک دولت که به خاطر تظاهرات اکثریت مردم مشروعیتش را از دست داده است، نیروهای خارجی را دعوت کند تا با مردم مبارزه کند»
تصاویر منتر شده از آموزش نیروهای ویژه ی آل خلیفه توسط تفنگداران آمریکایی نیز نشانه ودلیل دیگری از دخالت های سیاسی نظامی آمریکا در بحرین است.
حمایت از ارسال سلاح به سوریه
رفتار آمریکا درسوریه کاملاً در جهت عکس اتفاقات و موضع گیری هایش در عربستان و بحرین است. در حالی که مقامات آمریکایی به کشور های دیگر در رابطه با دخالت در ناآرامی های بحرین و عربستان هشدار می دهند و به ظاهر با ارسال اسلحه به سوریه و مخالفان بشار، مخالفت می کنند اما سازمان امنیت مرکزی آمریکا- سیا - در موضعی کاملاً متناقض بر انتقال سلاح ها به سوریه نظارت مستقیم دارد و از ارسال اسلحه توسط هم پیمانان عرب حمایت می کند.
در محافظه کارانه ترین حالت نزدیک به 3500 تن اسلحه به فرودگاه های اردن و ترکیه وارد شده و به دست مخالفان اسد رسیده است
طبق گزارشی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد مقامات سازمان سیا نقش مهمی در مکان یابی منابع تسلیحاتی و هماهنگی برای ارسال آنها برای شورشیان سوریه را بر عهده داشتند. هاگ کریفیتس، یکی از اعضای مرکز مطالعات صلح استکهلم در سوئد می گوید: «در محافظه کارانه ترین حالت نزدیک به 3500 تن اسلحه به فرودگاه های اردن و ترکیه وارد شده و به دست مخالفان اسد رسیده است .... به طور غیر منطقی و غیر قابل کنترلی سلاح وارد سوریه می شود که بیشتر آنها از طرف قطر و عربستان و از طریق ترکیه و اردن به سوی سوریه سرازیر می شوند.»
آمریکا گاهاً تعهدات خود به هم پیمانانش را نیز فراموش می کند و از بی اعتنایی و رها کردن متحدان خود در شرایط حساس ابایی ندارد. تکرار این مسئله در موارد متعدد، باعث بروز نوعی بی اعتمادی در بین سران کشورهای هم پیمان با آمریکا گشته است تا جایی که تعهدات وقول های آمریکا را کمتر مطمئن و مورد وثوق میدانند.
سقوط حسنی مبارک
مصر جزو اولین کشورهایی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و قرارداد صلح بین مصر و اسرائیل پایان مناقشات و مقاومت کشورهای عربی در برابر اسرائیل بود. بعد از پیمان صلح در سال 1979 بود که آمریکا طرح های تشویقی خود را برای حفظ امنیت اسرائیل، به مصر ارائه کرد. این طرح ها شامل کمک های نظامی و مالی می شد به طوری که مصر سالانه 1.3 بیلیون دلار کمک از آمریکا دریافت می کرد و همه ی این کمک ها در عوض همراهی مصر با آمریکا در مناقشات فلسطین و اسرائیل بود.
مبارک سالانه 1.3 بیلیون دلار کمک از آمریکا دریافت می کرد
اما این همراهی آمریکا تا قبل از برزو نا آرامی های میدان التحریر ادامه داشت و آمریکا بعد از مطمئن شدن از سقوط حسنی مبارک دست از حمایت یکی از بزرگترین متحدین خود برداشت و تمام خدمات مبارک به آمریکا و اسرائیل را فراموش کرده و تلاش کرد خود را با موج مردمی علیه مبارک همراه کند.
قذافی و اعتماد به آمریکا
لیبی و رهبر آن معمر قذافی نیز با اعتماد به وعده های آمریکا فعالیت های هسته ای خود را تعطیل و درهای تأسیسات هسته ای خود را به روی بازرسان و مقامات کشورهای غربی باز کرد، اما با وجود وعده های داده شده تحریم ها به صورت کامل برداشته نشد و تضمین های امنیتی آمریکا با ورود نیروهای ناتو به خاک لیبی از اعتبار ساقط شد.
معمر قذافی از دهه ی 70 اقداماتی برای دستیابی به سلاح اتمی و سلاح های شیمیایی انجام داد و حتی در همان زمان در تلاش برای خرید سلاح اتمی از چین بود. بعد از عدم موفقیت در خرید سلاح اتمی از چین، به صورت مخفیانه مهندسان خود را برای آموزش به تأسیسات اتمی پاکستان فرستاد که با رفتن بوتو، مأموران قذافی نیز از پاکستان اخراج شدند.
قذافی اقدامات خود برای دستیابی به سلاح های اتمی را ادامه داد که این مسئله نگرانی هایی را برای آمریکا ایجاد می کرد. آمریکا برای جلوگیری از دستیابی لیبی به سلاح های اتمی و کشتار جمعی، تحریم های بسیاری را علیه این کشور اعمال کرد و فشار های بین المللی را بر این کشور افزایش داد. با ورود به دهه ی 1990 و روی کار آمدن کلینتون در آمریکا، شیب شکاف ایجاد شده بین آمریکا ولیبی کاهش پیدا کرد و دو کشور به سمت همگرایی بیشتر و کاهش مناقشات رفتند.
در سال 2001 بعد از اینکه بوش لیبی را به خاطر وجود سلاح های کشتار جمعی تهدید به نابودی کرد، قذافی فعالیت های هسته ای خود را کاهش داد و اجازه ی بازدید مأموران انگستان، آمریکا و روسیه از تأسیسات اتمی را صادر کرد. در اکتبر 2003 وقتی جاسوسان آمریکایی یک کشتی حاوی سانتریفیوژ متعلق به لیبی را کشف کردند، اقدامات لیبی در این زمینه به صورت کامل فروکش کرد.
در دسامبر 2003 اعلام رسمی قذافی مبنی بر نابودی تمام تسلیحات شیمیایی و اتمی و تحویل تمام سانتریفیوژهای موجود در لیبی به آمریکا بازتاب های فراوانی را به دنبال داشت. بعد از این بود که سیف الاسلام پسر قذافی در مصاحبه ای با شبکه ی الشرق الاوسط اعلام کرد که آمریکا به خاطر دست کشیدن لیبی از فعالیت های هسته ای، تضمیین امنیتی و نظامی به این کشور داده است چیزی که خود آمریکا در سال 2011 و در جریان خیزش های مردمی در خاورمیانه با وارد کردن نیروهای ناتو به خاک لیبی آن را نقض کرد.
دیدار معمر قذافی با رایس وزیر خارجه ی اسبق آمریکا
این اقدام آمریکا در نقض تعهد خود به لیبی باعث شد که سیف الاسلام پسر قذافی و برخی دیگر از مقامات لیبی از اعتماد به آمریکا و تعطیلی فعالیت های هسته ای خود اظهار پشیمانی و ندامت کنند. این اتفاقات در حالی رخ داد که مقامات آمریکایی مدل لیبی و چگونگی دست کشیدن این کشور از فعالیت های هسته ای را به ایران و کره شمالی پیشنهاد داده بودند و رایس وزیر خارجه ی وقت آمریکا، لیبی را به عنوان الگویی به ایران معرفی کرده بود، اما گذر زمان نتیجه ی اعتماد به آمریکا را به خوبی نشان داد.
حمایت از صدام
دیگر متحد آمریکا در منطقه که به وضع اسفناکی توسط آمریکا سرنگون شد صدام حسین بود. آمریکا یکی از مشوق های عراق در حمله ی این کشور به ایران بود و کمک های نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک خود را در طول جنگ از عراق دریغ نکرد به طوری که در نوامبر ۱۹۸۳ در بیانیهای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام میدهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود»
در سال 1991 و بعد از شکست صدام در کویت، انتفاضه ی مردم عراق با کمک آمریکا سرکوب شد و آمریکا از ترس وقوع انقلاب مردمی در عراق و تشکیل حکومتی مستقل در این کشور اجازه ی استفاده ی صدام از هواپیما ها و بالگرد ها را که تحرک آنها به دلیل قطعنامه 670 شورای امنیت ممنوع شده بود، صادر کرد و این قیام مردمی در عراق که به انتفاضه ی شعبانیه معروف است سرکوب شد.
در نهایت در سال 2003 آمریکا به بهانه ی امحاء سلاح های کشتار جمعی در عراق به این کشور حمله کرد و صدام که در مقاطعی مورد حمایت این کشور بود را به بدترین شکل از قدرت پایین کشید.
در سال 1991 و بعد از شکست صدام در کویت، انتفاضه ی مردم عراق با کمک آمریکا سرکوب شد
نقض معاهده منع سلاح های شیمیایی
آمریکا از سال 1997 به عضویت کنوانسیون منع سلاح های شیمیای در آمد . استفاده و تکثیر سلاح های شیمیای برای کشورهایی که عضو این کنوانسیون هستند به نوعی عدم پایبندی و نقض معاهدات بین المللی محسوب می شود. طبق این کنوانسیون آمریکا می بایست تا تاریخ 29 آوریل 2012( دوم اردیبهشت 91) اقدام به امحای تمامی سلاح های شیمیایی ذخیره شده و باقی مانده در انبارهای خود می کرد که تا امروز آمریکا به بهانه های مختلف این کار را به تعویق انداخته است. علاوه بر این گزارش های رسمی استفاده ی آمریکا از سلاح های شیمیایی در افغانستان، عراق و پاکستان بعد از امضای این معاهده را تأیید می کند. نمونه ی آشکار نقض این کنوانسیون، استفاده ی آمریکا از بمب های فسفری در فلوجه ی عراق در سال 2004 است.
بر اساس کنوانسیون خلع سلاح و منع استفاده از سلاح های شیمیایی که 188 کشور جهان عضو آن هستند، تمامی سلاح های شمیایی می بایست تا سال 2007 از بین می رفت که این زمان تمدید شد و 29 آوریل 2012 به عنوان ضرب الاجل برای کشورهای تولید کننده و نگه دارنده ی این نوع سلاح ها تعیین شد که آمریکا در حال حاضر ناقض این معاهده ی بین المللی محسوب می شود.
نقض ان پی تی
معاهده ی منع گسترش سلاح های هسته ای یا همان ان پی تی نیز یکی دیگر از معاهداتی است که آمریکا ناقض آن به حساب می آید. این معاهده در سال 1968 به امضای 61 کشور رسید و در حال حاضر نیز 189 کشور عضو آن هستند. طبق این معاهده هر یک از اعضاء می بایست با حسن نیت، مذاکرات در خصوص اقدامات موثر جهت توقف هر چه سریع تر مسابقات هسته ای و خلع سلاح هسته ای، انعقاد معاهده خلع سلاح عمومی و کامل تحت کنترل شدید و موثر بین المللی را تعقیب نماید. اما هیچ اقدام عملی موثر از جانب آمریکا برای کاهش سلاح های اتمی اش صورت نگرفته است.
عدم پایبندی به پیمان استارت
آمریکا حتی به تعهداتش در پیمان استارت با روسیه نیز به طور کامل عمل نکرده است. پیمان استارت در سال 1991 به منظور جلوگیری از افزایش کلاهک هسته ای بین آمریکا و روسیه بسته شد. در سال 2002 و 2010 نیز پیمان های استارت1 و استارت2 بین روسای جمهور آمریکا و روسیه به منظور کاهش هرچه بیشتر سلاح های هسته ای و استراتژیک منعقد شد. طبق پیمان استارت 2 حداکثر کلاهک های هسته ای نزد هر طرف 1550 فقره در نظر گزفته شد.
اوباما و مدودف در حال امضای پیمان استارت-2
اما گزارش اوباما از توان هستهای این کشور در روز سوم ماه مه 2011 ميلادي نقض پیمان های این کشور با روسیه را نشان می داد چیزی که باعث خشم مقامات روسی شد. باراک اوباما اعتراف کرد که ایالات متحده آمریکا (برخلاف تعهداتش در پیمان استارت و الحاقیههای آن و نیز صراحت پیمان انپیتی دایر بر خلع سلاح قدرتهای هستهای) در همه این سالها نهتنها تولید و انباشت سلاحهای هستهای را متوقف نکرده که بر تولید آنها نیز افزوده و به علاوه این نوع تسلیحات مخرب را در پایگاههای خارج از مرزهای جغرافیایی خود مستقر کرده و به انتشار آن نزد رژیم صهیونیستی و کشورهای غیر عضو پیمان انپیتی پرداخته است.
اوباما در گزارش خود گفت که: " زرادخانه هستهای آمریکا تا ماه سپتامبر سال میلادی گذشته شامل حداقل پنج هزار و 113 کلاهک اتمی بوده است. " که شامل بمبهای آماده استفاده و کلاهکهای "غیرفعال" ولی بهسرعت قابل آمادهسازی میشود. برابر تعهدات، آمریکا باید تعداد کلاهکهای هستهای خود را در حدود هزار و 500 فروند محدود میکرد که گزارش اوباما نشان میدهد این اتفاق نهتنها صورت نگرفته، که آمریکا به تجهیز هرچه بیشتر زرادخانههای خود پرداخته است.
همکاری های هسته ای با اسرائیل
علی رغم اینکه اسرائیل تنها کشور دارنده ی سلاح اتمی در خاورمیانه است، آمریکا بدون اینکه فشاری بر روی اسرائیل در زمینه ی خلع سلاح هسته ای یا امضای ان پی تی بیاورد، از اینگونه فعالیت ها در اسرائیل حمایت می کند. اسنادی که در چند سال اخیر بدست آمده نشان از حمایت 40 ساله ی آمریکا از فعالیت های هسته ای اسرائیل بعد از توافقات حاصله بین نیکسون رئیس جمهور آمریکا و گلدا مایر نخست وزیر وقت اسرائیل در سال 1969 دارد. در مورد تعداد کلاهک های هسته ای موجود در اسرائیل آمار دقیقی موجود نیست اما تخمین زده می شود که بین 50 تا 400 کلاهک هسته ای فعال در اسرائیل موجود باشد.
توافقنامه ی هسته ای با هند
آمریکا بر خلاف معاهده ی ان پی تی، در سال 2008 توافقنامه ی هسته ای با هند امضا کرد علی رغم اینکه هند عضو ان پی تی نیست و دارای سلاح هسته ای است که این اقدام آمریکا نقض صریح ان پی تی به حساب می آید. همچنین آزمایشات هسته ای که به منظور اهداف نظامی صورت می گیرد نمونه ی دیگری از نقض ان پی تی توسط آمریکا به حساب می آید. آخرین نمونه از این دست آزمایشات هسته ای در نوادا بود که اخبار مربوط به این آزمایش ها در رسانه ها منعکس شد.
عدم خروج نیروهای ناتو از عراق و افغانستان
تعهدات آمریکا به عراق و افغانستان برای خروج نیروهای نظامی آمریکا از این کشور ها نیز، به بهانه های مختلف عملی نشد و به زمانی دیگر موکول شد. در حالی که اوباما زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق را تا پایان سال 2010 اعلام کرده بود اما این وعده ی اوباما عملی نشد و در نهایت با یک سال تأخیر و در پایان سال 2011 تمامی 140 هزار نیروی آمریکایی از عراق خارج شدند.
در افغانستان نیز وضع همینگونه است. اوباما در شعار های انتخاباتی خود از فرارسیدن زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان خبر داد و در اولین دیدار خود با کرزای نیز در زمینه ی به پییش انداختن خروج نظامیان آمریکایی به توافق رسید اما در اظهار نظر های بعدی خود، زمان کاهش نیروهای نظامی آمریکا را از سال 2013 و پایان حضور نظامی را 2014 اعلام کرد. این گفته ی اوباما نیز صادق نبود و چند وقت بعد اعلام شد که بعد از سال 2014 نیز 15 هزار نظامی آمریکایی در افغانستان باقی می مانند.
پرونده ی هسته ای ایران
شروع فعالیت های هسته ای ایران که امروز به یکی از نقاط چالش برانگیز ما با آمریکا تبدیل شده است، در زمان پهلوی دوم و با پیشنهاد آمریکا بود. در سال 1957 برنامه ی پیشنهادی آیزنهاور با عنوان اتم برای صلح، به منظور همکاری های هسته ای بین ایران و آمریکا به امضای مقامات دو کشور رسید. بعد از این آمریکا اقدامات فراوان و کمک های شایانی را برای پیشبرد صنعت هسته ای در ایران انجام داد و در دهه ی 1970، آلمان و فرانسه نیز به حامیان برنامه ی هسته ای ایران تبدیل شدند و در کنارآمریکا قرارداد هایی را در زمینه ی همکاریهای هسته ای امضا کردند.
با وقوع انقلاب اسلامی و خارج شدن ایران از کشورهای هم پیمان آمریکا در منطقه، تمامی تعهدات و قراداد های هسته ای نیمه کاره رها شد و کشور در حال جنگ ایران نیز پیگری روند هسته ای شدن را به بعد از دوران جنگ موکول کرد.
چالش ایران با غرب در مسئله ی هسته ای، با مصاحبه ی مطبوعاتی گروهک منافقین درهتل وبلارد واشنگتن و ارائه تصاویر ماهواره ای از تأسیسات نطنز و اراک شروع شد که اعلام رسمی دستیابی ایران به فناوری هسته ای در سال 2003 موجب افزایش فشارها و تهدید ها علیه ایران شد.
ایران از ابتدای بروز این چالش ها با غرب، در راستای قوانین بین المللی و در چارچوب ان پی تی، همکاری های لازم با آژانس بین المللی انرژی اتمی را در برنامه ی خود قرار داد و در حالی که در چارچوب مذاکرات خود با اروپا تعلیق موقت فعالیت های هسته ای و اجرای داوطلبانه ی مفاد پروتکل الحاقی قبل از تصویب آن را پذیرفته بود و انتظار همراهی گام به گام مجامع بین المللی را با خود داشت، با اقدام خصمانه ی شورای حکام در تصویب قطعنامه علیه ایران مواجه شد. با این وجود مذاکرات ادامه پیدا کرد و برای تعلیق موقت فعالیت های هسته ای ایران توافقاتی صورت گرفت. بعد از این، ایران بار دیگر شاهد کارشکنی غرب در پرونده ی هسته ای بود و شورای حکام در قطعنامه ی بعدی خود بر تعلیق دائم فعالیت های هسته ای علیرغم مفاد موافقتنامه پاریس، تاکید کرد و امضای پروتکل الحاقی را از سوی ایران خواستار شد.
در حالی که ایران بر حق خود مبنی بر استفاده ی صلح آمیز از انرژی هسته ای در چارچوب قوانین بین المللی و ان پی تی تأکید داشت، طرف غربی و به خصوص آمریکا با اقدامات غیر منطقی و خارج از عرف و حقوق بین الملل، در تلاش برای ایجاد موانعی در این مسیر بود که این اقدامات هیچ توجیهی در عرف بین الملل ندارد.
ارجاع پرونده به شورای امنیت
طبق موافقتنامه ی نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی، صلاحیت رسیدگی به موانع و مشکلات حقوقی موجود در پرونده ی هسته ای بر عهده ی آژانس است. آژانس بین المللی انرژی اتمی در چند مورد می تواند پرونده ی ایران را به شورای امنیت ارجاع دهد. احراز عدم پایبندی یا عدم پیروی ایران از ان پی تی و یا پادمان بین ایران و آژانس، احراز در خطر بودن صلح و امنیت بین الملل در پرونده ی هسته ای ایران، احراز قادر نبودن آژانس در راستی آزمایی انحراف و عدم انجام مراحل قانونی در رسیدگی به پرونده ایران.
ارجاع پرونده ی هسته ای ایران به شورای امنیت خارج از شکل قانونی آن صورت گرفته است
بررسی سوابق رسیدگی به پرونده ی ایران در آژانس نشان میدهد که تا کنون هیچ ارجاعی در یکی از چهار شکلِ گفته شده، صورت نگرفته است و ارجاع پرونده ی ایران به شورای امنیت به این شکل ، خود شیوهی جدیدی از اطلاعرسانی به شورای امنیت بوده است که جایگاهی در اساسنامه و موافقتنامهی نظارت (پادمان) ندارد.
اعمال تحریم ها علیه ایران
تحریم های علیه ایران را می توان در چند سطح بررسی کرد. تحریم های سازمان ملل، تحریم های اتحادیه اروپا و تحریمهای یک جانبه ی آمریکا و دیگر کشور ها علیه ایران. آمریکا تحریمهای یکجانبه ی وسیعی را بر علیه ایران اعمال کرده است و در تلاش است تا بوسیله ی این تحریم ها و افزایش فشار بر روی ایران، دولت ایران را از پیگیری پرونده ی هسته ای منصرف کند. اولین قطعنامه ی تحریمی علیه ایران در دی ماه سال 85 صادر شد و بعد از این دور جدیدی از تحریم های یکجانبه ی آمریکا علیه ایران شروع شد. تحریم های آمریکا علیه ایران شامل ممنوعیت تجارت با بانک های ایرانی، (تحریم) موسسه های بانکی بین المللی که با سپاه پاسداران ، ارتش و برنامه های هسته ای ایران رابطه دارند، ممنوعیت شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران ،(تحریم) تجارت همه محصولات نفتی وکارخانه هایی که شرایط پالایش نفت خام ایران را فراهم می کنند، می شود.
ویروس استاکس نت
سال 89 وزیر ارتباطات ایران از آلوده شدن برخی از رایانه های ایران به ویروس استاکس نت و پاکسازی آنها خبر داد. این ویروس به گونهای طراحی شده که با ورود به تجهیزات هستهای ایران، کنترل سانتریفیوژهای ایرانی را به دست آورده و این گونه کار میکند که به صورت ناگهانی در وضعیت چرخشهای دورانی سانتریفیوژها، اختلال پدید میآورد، به گونهای که گاه سانتریفیوژها با سرعتی بیش از سرعت معمول و گاه با سرعتی بسیار کمتر از آن حرکت میکنند که هدف از ارسال این ویروس خرابکاری در تأسیسات اتمی نطنز بوده است.
نیویورک تایمز: اوباما دستور حملات سایبری علیه ایران را صادر کرده است
رسانه های آمریکایی در اواخر ماه مه 2012 اعلام کردند که این ویروس مستقیماً به دستور اوباما رئیس جمهور آمریکا طراحی شده بود . «نیویورکتایمز» در مقالهای نوشت که «باراک اوباما» با استفاده از یک ویروس رایانهای که با همکاری اسرائیل به وجود آورده است، دستور حملات سایبری علیه ایران را صادر کرده است. همچنین مشخص شدن هویت افرادی که این ویروس را وارد تجهیزات هسته ای ایران کرده اند حکایت از آموزش این افراد در نوادا ی آمریکا- جایی که نیروهای اطلاعاتی آمریکا آموزش می بینند- دارد.
ترور دانشمندان هسته ای
اقدام به ترور دانشمندان هسته ای ایران نیز یکی دیگر از گام های غرب برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران است. ارتباط گروه از متهمین به ترور داشمندان هسته ای با سرویس های جاسوسی اسرائیل و آمریکا به صورت رسمی توسط دستگاه اطلاعاتی و دادستانی تأیید شده است. این ترور ها از سال 88 با ترور شهید مسعود علی محمدی شروع شد و شهیدان مجید شهریاری، مسعود رضایی نژاد و مصطفی احمدی روشن از دیگر شهدای هسته ای ایران هستند.
بیانیه ی تهران و عدم پایبندی آمریکا به گفته هایش
مسئله ی تحویل سوخت 20 درصد به ایران برای تأمین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، که مرکزی برای تولید رادیو داروهای مبتلایان به سرطان است، به یکی از مسائل مورد مناقشه ی ایران و گروه وین (آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس) در سال 88 تبدیل شده بود. گروه وین تأمین خواسته ی ایران را منوط به گرفتن هزار و 200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده در سطح 5 درصد از ایران در ازای تحویل سوخت 20 درصد در 15 ماه بعد دانست که با توجه به نیاز فوری ایران برای تأمین سوخت راکتور تهران، این زمان طولانی امری به ضرر ایران محسوب می شد. علاوه بر این کارشکنی های متعدد غرب در پرونده ی هسته ای، تضمینی به ایران برای تحویل گرفتن اورانیوم 20 درصد در ازای 1200 کیلوگرم از اورانیوم غنی شده در سطح پائین را ایجاد نمی کرد و احتمال مصادره ی 1200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده ی ایران توسط گروه وین وجود داشت.
تلاش های ایران برای حل این مسئله در حاشیه ی اجلاس گروه جی 15 در اریبهشت 89، به امضای بیانیه ی تهران توسط ایران، برزیل و ترکیه منجر شد که بر اساس این توافقنامه ایران موافقت کرد 1200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده با درجه خلوص پائين خود را به ترکيه ارسال کند و در ازاي آن 120 کيلوگرم اورانيوم با درجه خلوص 20 درصد را که مورد نياز راکتور تحقيقاتي تهران است، دريافت کند.
تلاش های ایران برای حل مسئله تبادل سوخت هسته ای در حاشیه ی اجلاس گروه جی 15 در اریبهشت 89، به امضای بیانیه ی تهران توسط ایران، برزیل و ترکیه منجر شد
بعد از امضای این بیانیه، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل این اقدام را گام مثبتی در جهت اعتماد سازی و هموار کردن راه مذاکره بیان کرد و در بند آخر این بیانیه نیز ترکیه و برزیل از رويكرد سازنده جمهوري اسلامی در پيگيري ايفاي حقوق هستهاي كشورهاي عضو ان پی تی و پايبندياش به اين معاهده قدرداني نمودند.
اما در مقابل آمریکا همزمان تلاش های خود را برای تصویب یک قطعنامه ی جدید علیه ایران شروع کرد و به تحریم های خود علیه ایران شدت بخشید که این موضوع تعجب مقامات برزیل و ترکیه را نیز در بر داشت. موضوع عجیب تر انتشار نامه ای از جانب رئیس جمهور آمریکا به همتای برزیلی خود داسیلوا بود که در این نامه اوباما صراحتا از داسیلوا خواسته بود تا توافقنامه ی تبادل سوخت هسته ای را که آمریکا قبل از این پیگیر بود، پیگیری کند.
جمع بندی
آمریکا در طول تاریخ چه در مقابل ایران و چه در مقابل کشورهای دیگر بر اساس منفعت خود و با زورگویی و بی منطقی عمل کرده است و در بسیاری از موارد حرف ها و تعهدات خود را نقض کرده است. آمریکا حتی در برابر کشورهای متحد خود نیز صادق نبوده است و در شرایط حساس و بحرانی تعهدات خود را فراموش می کند.
با وجود موارد متعدد از نقض شدن قول ها، گفته، تعهدات و پیمان های آمریکا که نشان از بی منطقی این کشور دارد، که حتی در این شرایط متحدان آمریکا نیز نسبت به این کشور بی اعتماد هستند، چرا ایران باید به آمریکا اعتماد کند؟ و آیا به طور کلی آمریکا قابل اعتماد است؟
*************************
منابع و ماخذ:
http://www.washingtontimes.com/news/2009/may/06/america-has-protected-israeli-nuke-program-for-40-/
http://blogs.ssrc.org/tif/2011/04/11/america-in-the-egyptian-revolution/
http://www.effedieffe.com/index.php?option=com_content&task=view&id=4395&Itemid=152
http://www.statisticbrain.com/vietnam-war-statistics
http://worldnews.about.com/od/middleeas1/qt/Washington-Reacts-To-Egypt-Protests.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Disarmament_of_Libya
http://irdiplomacy.ir/
http://www.presstv.ir/detail.fa/295250.html
http://www.afghanews.ir/ShowDetails.aspx?NewsId=33828
http://www.humanrights-iran.ir/news-25618.aspx
http://blogs.ssrc.org/tif/2011/04/11/america-in-the-egyptian-revolution/
http://www.effedieffe.com/index.php?option=com_content&task=view&id=4395&Itemid=152
http://www.statisticbrain.com/vietnam-war-statistics
http://worldnews.about.com/od/middleeas1/qt/Washington-Reacts-To-Egypt-Protests.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Disarmament_of_Libya
http://irdiplomacy.ir/
http://www.presstv.ir/detail.fa/295250.html
http://www.afghanews.ir/ShowDetails.aspx?NewsId=33828
http://www.humanrights-iran.ir/news-25618.aspx
انتهای پیام/
نظرات بینندگان