کد خبر: ۴۸۷۶۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۶ - ۲۷ آذر ۱۳۹۲

توافقنامه ژنو؛ از ضرورت «متن» تا اولویت «تصویر»

دکتر ظریف در یادداشت‌های فیس‌بوکی‌اش، در حالی که از گل کم‌تر به آمریکایی‌ها نمی‌گوید! انتقادات «متنی» کارشناسان را نادیده گرفته و صرفا به انتقادات جناجی و سیاسی که آن‌ها هم نشانه‌هایی از نقد «متنی» را در بر دارند، می‌پردازد و صفحه‌اش را به‌روز می‌کند که نشان دهنده پای‌بندی او و تیمش به تصویرهای خودساخته در عرصه داخلی است، تصویرهایی که او را از نگاه به انتقادات «متنی» مبرا ساخته است.

سرویس سیاسی شیرازه/ سعید ساساینان؛ فارغ از آن‌چه به عنوان روح این روزها به توافقنامه ژنو میان ایران و 1+5 حلول کرده است، می توان به « متن» و « تصویر» توافقنامه ژنو اهمیت داد. «متن» در حقیقت برداشت دقیق،‌ حقوقی و جزء به و جملات ژنو است و «تصویر»، برداشت‌های کلی و غیردقیقی است که از «متن» استنباط شده اما «متن» نیست.

به هر حال این دو در شرایط کنونی که توافقنامه ژنو میان ایران و 1+5 امضا و حالا از سوی ایالات متحده آمریکا نقض شده است، در عرصه داخلی و بیرونی جمهوری اسلامی مهم محسوب می‌شوند. اما حوزه کاربرد این دو علی القاعده متفاوت است.

در داخل ایران، دستیابی به یک قرائت دقیق حقوقی از «متن» باید در اولویت باشد چرا که این متن توافقنامه است که در مراحل بعدی مذاکرات هسته‌ای مورد استناد قرار می‌گیرد. فارغ از همه ابهامات و اصطلاحات تفسیرپذیر «متن» که موجب شده تا دولت آن را فتح‌الفتوح بنامد و برخی دیگر اساسا آن‌را فاقد اعتبار حقوقی بدانند، حالا ایران آن را امضا زده است و بازگشت از آن صرفا به این بهانه که تفسیرپذیر است و قطعی نیست، تبعات سنگینی به بار خواهد آورد که می‌تواند همه راه رفته در این چند سال اخیر در حوزه دیپلماسی هسته‌ای را تحت الشعاع قرار دهد.

لذا برخلاف دولت که سعی دارد با ارائه «تصویر» مورد دلخواه خود از «متن»، بر طبل شادی بکوبد، به نظر می‌رسد بررسی حقوقی خود متن و تلاش برای یافتن سناریوهایی جهت مقابله با بهره‌برداری‌های غرب، اولویت اول است. مطمئنا این مساله نباید در دام رفتارهای صفر و صدی رایکال‌های هر دو جناح قرار بگیرد که متاسفانه تا حدی چنین اتفاقی افتاده است.

اما در عرصه خارجی شرایط کاملا متفاوت است. هر چقدر که در داخل،‌ «متن» مهم بود در بیرون، دیپلماسی عمومی ایران باید مبتنی بر «تصویر» متن باشد. اساسا دیپلماسی عمومی در یک چارچوب مفهومی و کلی چیزی جز روایت‌گری از «خود» برای «دیگر» نیست.

این «دیگر» در اینجا می‌‌تواند هم حامیان فرامرزی ایران باشد و هم «غیر»های هویتی. حالا که به هر دلیلی ایران این «متن» را امضا زده است، باید در یک پازل گسترده‌تر، در عرصه بیرونی شاهد مانور اقتدار آمیز ایران بود تا علاوه بر تقویت قدرت نرم، شرایط را برای امکان پیشبرد اهداف منطقه‌ای خود نیز مهیا سازد.

اگرچه دولت در عرصه دیپلماسی عمومی تا کنون اقدامات چشم‌گیری بدین منظور انجام نداده است، اما رسانه‌ای شدن روند مذاکرات هسته‌ای در سطح بالای بین‌المللی، امکان انتشار مواضع ایران از زبان دولت‌مردانی چون روحانی، ظریف و عراقچی را فراهم ساخته و موجب شده تا تصویرسازی مقتدرانه‌ای ولو متفاوت از «متن» محقق شود.

حالا حزب‌الله، حماس، النهضه تونس، عراق، سوریه، لبنان، مصر و … عموما فارغ از دغدغه‌های حقوقی «متن» که در ایران ضرورت دارد، به توافقنامه ژنو می‌نگرند و از قدرت ایران می‌گویند. هیچ بعید نیست که بسیاری از مقامات کشورها و گروه‌های خرسند از توافقنامه ژنو، حتی یک‌بار هم «متن» توافقنامه را با حساسیت حقوقی بررسی نکرده باشند چرا که برای آن‌ها «تصویر» بیشتر ارزش دارد که البته نسبتا طبیعی نیز هست.

این مسئله به شکل دیگری در اعراب حاشیه خلیج فارس هم محقق شده است. آ‌ن‌ها هم اگر به «متن» توافقنامه رجوع کنند احتمالا آن‌قدر ناراحت نخواهند بود که خود را به آب و آتش بزنند چرا که درمی یابند که اتفاقا دغدغه‌های آن‌ها هم تا حدی در «متن» برآورده شده و ایران از خیر غنی‌سازی 20 درصد گذشته است. اما آن‌ها هم به «تصویر» توافقنامه تاکید دارند و از اقتدار روز افزون ایران هراسناک و از تصویر جعلی «فریب‌کار بودن ایرانی‌ها» واهمه دارند. لذا مدام بر طبل ایران‌هراسی می‌کوبند و حتی بر سر این مسئله رسما خود را به اسرائیل نزدیک‌تر می‌کنند.

اما حالا که آمریکا با تحریم‌های جدیدش چه روح و چه متن توافق‌نامه(!) را نقض کرده، باز هم می‌توان در چارچوب «متن» و «تصویر»، مسیر دیپلماسی حقوقی و عمومی را طی کرد. در حوزه داخلی به نظر می‌رسد ضرورت توجه بیشتر دولت به انتقادات «متنی» یک مسئله مهم است که البته کمتر دیده شده است.

تامل در برخی از انتقادات کارشناسان غیردولتی می‌تواند دولت را در یافتن راه‌کارهایی جهت مقابله با خطرات ناشی از تفسیرپذیری و ابهام در «متن» یاری رساند. ضمن اینکه در شرایط کنونی که همه منتظرند تا اقدام دولت در مقابل عهدشکنی آمریکا را مشاهده کنند، ضرورت این مساله بیشتر از قبل می‌شود. اما دکتر ظریف در یادداشت‌های فیس‌بوکی‌اش، در حالی که از گل کم‌تر به آمریکایی‌ها نمی‌گوید! انتقادات «متنی» کارشناسان را نادیده گرفته و صرفا به انتقادات جناجی و سیاسی که آن‌ها هم نشانه‌هایی از نقد «متنی» را در بر دارند، می‌پردازد و صفحه‌اش را به‌روز می‌کند که نشان دهنده پای‌بندی او و تیمش به تصویرهای خودساخته در عرصه داخلی است، تصویرهایی که او را از نگاه به انتقادات «متنی» مبرا ساخته است. این مسیر به هیچ وجه نمی‌تواند اختلافات را کاهش دهد همان‌گونه که انتقادات جناجی دیگران نیز این اختلافات را تقویت می‌کند.

اما در عرصه بیرونی، به نظر می‌رسد دولت این فرصت را در چارچوب دیپلماسی عمومی دارد تا از «عهدشکن» بودن ابرقدرت در مقابل یک قدرت منطقه‌ای بگوید.صرف تکرار و رسانه‌ای شدن این موضع که هژمون جهانی نتوانست بر وعده‌اش در مقابل ایران وفادار بماند، می‌تواند مسیر تصویرسازی مقتدرانه ایران نزد دیگران را تقویت کند.

 این‌که ایران با 1+5 توانست به یک توافق دست یابد از سوی کشورها و گروه‌های منطقه به افزایش قدرت ایران تعبیر شد، حالا این‌که آمریکا با آن‌ همه ادعا، این‌گونه توافق را نقض کرده (چه روح و چه متن!) می‌تواند باز هم بر اقتدار بیرونی ایران بیافزاید. البته شرط این مساله این است که مقامات دستگاه دیپلماسی، در اظهار نظرات، این مسئله را به صورت برجسته بیان کنند؛ چیزی که تا الان دیده نشده است.

توجه «متنی» در داخل و توجه «تصویری» در خارج، در شرایطی که دولت به هر دلیلی حالا توافقنامه را امضا کرده است، به نظر می‌‌تواند شرایط مناسبی را در چارچوب شرایط فعلی به ارمغان آورده و ضمن کاهش ضریب خطا، چهره منطقه‌ای قدرتمندی از ایران را به نمایش بگذارد.

نویسنده :
سعید ساسانیان
نظرات بینندگان