مجاهدت انقلابی شهید دوران بار دیگر زیر سایه آلزایمر دیپلماتیک ولایتی/ فیلم و سند
«ما دو نوبت با تلاش وزارت خارجه و هماهنگی با نیروهای دفاعی و در چهارچوب سیاست های نظام، مانع تشکیل اجلاس عدم تعهد در بغداد شدیم و بالاخره صدام حسین مُرد و آرزوی ریاست بر اجلاس عدم متعهدها را با خود به گور برد. ما به کشورهای مختلف نامه نوشتیم و طوری شد که فیدل کاسترو به فکر افتاد و با روسای درجه اول غیر متعهد ها ازجمله خانم گاندی و رئیس جمهور مصر و یوگوسلاوی و... مشورت کرد و در نهایت هند به عنوان کشور میزبان اجلاس غیرمتعهدها شد.»
اما این در حالی است نقش نیروی هوایی ارتش و به خصوص شهید دوران در این تغییر مکان بسیار برجستهتر از چیزی است که ولایتی آن را صرفا «هماهنگی با نیروهای دفاعی» ذکر کرده است. ولایتی در آن روزها طی نامهای به رئیس جمهور وقت ایران مینویسد: « ... اطلاع دارید که کنفرانس سران برای بغداد از خرمشهر کمتر نیست و میدانید که سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی میتواند روشن کند».
لازم به ذکر است که قبلترها و در ایام انتخابات ریاست جمهوری 92 نیز دکتر ولایتی، چنین اظهاراتی را در کمرنگ کردن نقش شهید دوران بیان کرده بود که البته با واکنش جالب «دکتر سلام» روبرو شده بود؛
نقش شهید دوران در تغییر مکان نشست عدمتعهد
سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از تشکیل کنفرانس سران غیرمتعهدها در تاریخ بیستم تیر سال 1361 مقارن با ژوئیه 1982 مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن نماید. 31 تیرماه سال 1361 شش خلبان نیروی هوایی با سه فروند هواپیمای جنگنده برای این عملیات آماده شدند. یکی از این خلبانان شهید عباس دوران، خلبان 31 ساله نیروی هوایی، متولد شیراز بود که در طول دو سالی که از جنگ گذشته بود، بیش از 120 مأموریت هوایی را در دفع تهاجم دشمن بعثی انجام داده بود. تصمیم بر این میشود که سه فروند فانتوم کاملا مسلح به پرواز درآیند. هر سه تا مرز پرواز کنند و تنها دو فروند از مرز گذشته و به هدف حملهور شوند و فانتوم سوم در همان جا منتظر بماند تا در صورت نیاز به آنها بپیوندد. خلبانان مأموریت یافتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آنها بمباران پالایشگاه «الدوره» بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان هتل اجلاس عدم تعهد بود.
هواپیماها تا 15 کیلومتری بغداد پیش میروند ناگهان جنگندهها با دیوار آتش و پدافند دشمن روبهرو میشوند و در همین فاصله چند گلوله به یکی از هواپیماها برخورد میکند. با اصابت این گلولهها، موتور سمت راست هواپیمای دوران از کار میافتد ولی او بازهم تصمیم به ادامه عملیات میگیرد. بنابراین هواپیماها بهسمت جنوب شرقی شهر بغداد که پالایشگاه «الدوره» در آنجا بود ادامه مسیر میدهند و با اینکه پدافند دشمن بسیار قوی است اما تمام بمبها را روی این پالایشگاه تخلیه میکنند. بعد از تخلیه بمبها به مسیری ادامه میدهند که در واقع این مسیر در نهایت به سالن کنفرانس سران غیرمتعهدها ختم میشده است. در همین زمان عقب هواپیمای دوران نیز مورد اصابت چندین گلوله ضدهوایی قرار میگیرد؛ بهطوری که قسمت عقب جنگنده از بین میرود. در این لحظه هواپیما در آتش میسوزد، عباس از خلبان عقب (سرتیپ آزاده منصور کاظمیان) میخواهد که هواپیما را ترک کند اما جوابی نمیشنود، به همین علت دکمه خروج اضطراری کابین عقب را میزند و کاظمیان به بیرون پرتاب میشود و به اسارت در میآید.
عباس در این لحظه طبق گفتههای قبلی خود تصمیمی مبنی بر ترک هواپیما ندارد.
وی بارها میگفت اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود میآیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.
شعلههای آتش هرلحظه شدیدتر میشود ولی عباس میخواست پروازی دیگر را شروع کند. هواپیما هر لحظه ارتفاع کم میکرد. عباس در این لحظات هتل محل برگزاری اجلاس را میبیند و شاید با خود زمزمه میکند چه هدفی بهتر از آن جا؟ بهسوی هتل حرکت کرده و هواپیما را درحالی که هنوز هدایت آن را برعهده دارد به ساختمان هتل میکوبد و پروازی دیگر را آغاز میکند. از این شهید والا مقام تنها دستکش و پوتینش مشخص میشود زیرا از پیکرش چیزی بجز آنها باقی نمانده بود. عقاب بال سوخته نیروی هوایی، قهرمان دلیر مردم ایران، افتخاری دیگر نصیب نیروی هوایی و کشورش میکند. نشست بغداد هم بعد از این ماجرا به دلیل فعالیت دیپلماتیک تیم ایران و نامنسازی محیط عراق توسط نیروی هوایی ارتش لغو میشود.
برادر بزرگوار جناب آقای دکتر ولایتی
باسلام
احتراماً به استحضار حضرتعالی می رساند اگر رشادت شهید بزرگوار عباس دوران و جناب آقای منصور کاظمیان و امثالهم نبود مطمئن باشید اجلاس سران غیرمتعهدها بنحو بسیار آبرومندانه در بغداد و هتل الرشید برگزار میشد.
یا علی