تاکید یونسی بر دوقطبی اصولگرا-اصلاح طلب با چه هدفی دنبال می شود؟
به رغم ظاهر امر، سیر حوادث در سال های اخیر البته چندان تامین کننده خواسته های این جریان نبوده است، چنان که درانتخابات اخیر ریاست جمهوری با وجود حضور چهره برجسته اصلاح طلبی مانند عارف ، آنها با دریافت سیگنال های جدی از شکست وی در این رقابت، ناچار وی را مجبور به برکناری به نفع روحانی کردند. با این حال ، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری هرچند برای این جریان قابل قبول بود، اما نتیجه انتخابات شوراها نشان داد که جریان اصلاحات پتانسیل سابق برای ایجاد یک موج اصلاح طلبی در بستر اجتماع را ندارد.
به گزارش شیرازه به نقل از نماینده؛ با این وضعیت، به نظر می رسد اصلاح طلبان نسبت به جلب افکارعمومی با تردید جدی روبرو شده اند و طبیعی است تلاش کنند تا با رویکردی جدید و در پناه دولت کارگزارانی" تدبیر و امید" به صحنه برگردند. اینکه چهره هایی شاخصی مانند علی یونسی تلاش می کنند صف آرایی "دولت جدید با منتقدین" را صف آرایی "اصلاح طلبی و اصول گرایی" معرفی کند به نوعی تلاش برای بازکردن چتر حمایت دولت بر سر اصلاح طلبان است. ۲
از همین روست که به باور بسیاری از تحلیل گران، این جریان با چنین زمینه سازی هایی برای القای وجود فضای دوقطبی اصولگرایی در مقابل دولت و اصلاح طلبان، سیاست حرکت در زیر چتر حمایت دولت را دنبال می کنند. تلاش برای بازگشت حداقلی به صحنه، در سایه سیاست های دولت جدید نمونه این اقدامات است. حضور اعضای مجمع روحانیون در حرم امام (ره) با همراهی محمد خاتمی را می توان در راستای سیاست جدید این طیف ارزیابی کرد. خاتمی که بعد از فتنه ۸۸ کاملا از صحنه سیاسی کشور حذف شده بود، فرصت دولت اعتدال را مغتنم شمرده است تا هرچند بسیارمحدود ، امکان مطرح شدن خود را بیازماید.
در کنار آن برخی تشکل های اصلاح طلب مانند حزب اعتماد ملی هم بعد از این که مدت ها غیر فعال بودند، فعالیت خود را از سر گرفته اند، حتی حزب غیر قانونی اعلام شده مشارکت هم سعی نمود با فک پلمپ محل دفتر خود، نحوه مواجهه نهادهای مسئول را بیازماید.
از سوی دیگر جریان های هنری و فرهنگی این جریان نیز در سایه حمایت برخی اعضای دولت فعال شده اند. نکته قابل توجه این است که جریان اصلاح طلب همواره سعی می کرد، در فعالیت ها و مواضع خود، خط و مرز پر رنگی با سایر جریان های سیاسی کشور ترسیم کند، اما اکنون درتلاش است خود را در ذیل حامیان دولت کارگزارانی تعریف کند.
در پیش گرفتن این سیاست نشان می دهد که اصلاح طلبان اکنون بیشتر از آن که از موضع قدرتمندی به دنبال کسب کرسی نهادهای قدرت باشند ، دنبال یک تکیه گاه و یا حامی هستند و دولت فعلی را برای این امر مناسب یافته اند و به نوعی می توان گفت که حیات اصلاح طلبی در شرایط کنونی گره خورده است به دولت کارگزارانی روحانی. در حالی که دولت نیز بی میل نیست با حفظ حمایت این جریان ازخود، اکثریت ۵۰ درصدی خود را حفظ کند.
با این همه، به نظر می رسد طی ماه های آینده فرصت مناسبی است تا پرسش ابتدایی این نوشته را به ارزیابی بگذاریم که آیا اصلاح طلبان در پناه کارگزاران به صحنه برمی گردند؟