چرا 12 فروردین یوم الله است؟
دوازدهم فروردین ماه روزی است که نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران به عنوان
نظام رسمی کشور ما ایران عزیز تعیین شد.این روزحقیقتا یوم الله و روزی است
که بایستی درآن پیوسته از این بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی تجلیل شود.
راز تأکید امام امت رضوان الله تعالی علیه نیز بر بزرگداشت این روز
،دربرداشتن خصوصیت منحصر به فردی است که فقط متعلق به 12فروردین است.
انقلاب اسلامی دستاوردهای زیادی در منطقه و جهان و در عرصه های داخلی و خارجی داشته است ولیکن اصلی ترین و بزرگترین و البته مهمترین و زیربنائی ترین آنها ، ایجاد و استقرار یک نظام حکومتی بنام جمهوری اسلامی است.این نام گرچه قیلا نیز درمورد بعضی ازحکومتها استعمال شده است ولی به لحاظ محتوا و ابتناء به آموزه های وحیانی و حقیقتی که در درون این نظام وجود دارد،اولین مسمّی برای حکومت مشروع دینی است که کاملا منطبق بر آیات قرآن و دیدگاه ائمه معصوم در مکتب اهل بیت (ع) میباشد.
گام اول و سنگ آغازین حرکت سازنده انقلاب ،تشکیل نظام اسلامی بود.اگر این نظام در مسیر انقلاب ، شکل نمی گرفت ما هرگز نمی توانستیم هیچ یک از آرمانها و اهداف خود را در درون کشورمان به ثمر نشانده و در بیرون نیز بدون چنین نظامی ادامه حرکت انقلاب اسلامی بیداری اسلامی و همه مبارزات و پدیده های نظری و عملی که بر انقلاب اسلامی مرتب شده است یا اصولا شکل نمیگرفت و یااگر به وقوع می پیوست، خالی و عاری از حقیقت بود. همه آنچه از حاکمیت الهی مطرح شده یا میشود پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی معنی دار است. ملاک حق و یا باطل بودن همه فعالیتها و برنامه ها نیز در ذیل شکل گیری نظام اسلامی مفهوم می یابد.
همه آنچه قبل از 12 فروردین برای انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته بود ،همگی به مثابه مقدمه ای برای رسیدن به یک هدف اساسی ،قابل ارزیابی و ارزشگذاری است. شهید دادن ها، شکنجه ها و زندان ها، مبارزات ، تلاش ها وهمه فعالیتها آنگاه ممهور به مهر تأیید شرعی والهی و دارای ارزش قرآنی است که در راستای استقرار نظام الهی باشد و گرنه هرگونه داوری و قضاوت در مورد ارزش الهی داشتن آنها بسیار مشکل است. زیرا معلوم نبوده که به کجا منتهی میشود و لذا ارزش گذاری بر هریک از تلاش ها به حسب نقشی که در شکل گیری نظام اسلامی داشته است امکان پذیر می باشد.
آنچه که به تلاش ها ومجاهدتهای پیش از پیروزی انقلاب ، بها و قیمت میدهد ، منتهی شدن آنها به استقرار یک نظام الهی است. اگر انقلاب اسلامی به جمهوری اسلامی منجر نمی گردید ، زحمات فراوان انجام شده از اهمیت و ارزش و بهای کنونی برخوردار نبود بلکه همچون همه تلاش ها ی ملتهای مسلمان در طول سیزده قرن گذشته در لا به لای تاریخ محو وناپدید میگردید.
با استقرار نظام الهی بود که تلاشها و مبارزات گذشته ارزش واقعی یافت و رفتارهای سیاسی ،اقتصادی،فرهنگی معنی و ارزش پیدا کرد وهرکس در ذیل پرچم این نظام کاری انجام داد،آن کار الهی و با ارزش معنوی محسوب گردید و در غیر اینصورت ، یافتن تفاوت و تمایز بین رفتارهای مبارزاتی مورد تأیید قرآن و اسلام با رفتارهای مبارزاتی گروه های الحادی ومارکسیستی، سیاسیون دنیا طلب وامثال آنان ، کار بسیار مشکل وناممکنی بود.
نظام جمهوری اسلامی آنگاه که مورد تأیید فقهاء ، ودر رأس آنها حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت ، خداوند سبحان عنایات خاص خود را شامل حال او ساخت و دست حمایت پروردگار در صحنه های گوناگون به کمک نظام پدیدار گشت و موانع سر راه آن را یکی پس ازدیگری برطرف و روند تکاملی آن را سرعت بخشید. نظامات درون این حکومت دینی یکی پس از دیگری با معماری حضرت امام ره و براساس آموزه های دینی شکل گرفت، قانون اساسی تدوین شد، نظام سیاسی در تعیین روابط قدرت و هچنین نظامات اقتصادی ،امنیتی و فرهنگی آن شکل گرفت و آرام آرام دین وتعالیم حیات بخش آن در لایه های مختلف زندگی مردم وارد شد . والبته این مسیر تکاملی همچنان ادامه دارد و تنظیم وتثبیت نظامات دینی و نظام سازی اسلامی و اسلامی کردن علوم درقالب نهضتی زنده و پویا حرکتی رو به جلو دارد.
شاید بر همین اساس توجه قرآن به مجاهدت ها و تلاش های مسلمین درمدینه به مراتب افزونتر از توجه به رنجها و مصائبی است که در دوره ی مکه برای پیامبر(ص) واطرافیان او وجود داشت. زیرا در مدینه یک نظام الهی استقرار یافته بود که هر حرکتی در درون آن نظام در نسبت با آن نظام معنی وارزش می یافت. مبارزات پیشینی اگر به استقرار حکومت اسلامی پیامبر (ص) در مدینه منتهی نمی شد قطعا از جایگاه وارزش کنونی برخوردار نبود.
برهمین عنوان منوال قیامها ، نهضت ها یا جنبش ها وحرکت های فراوانی که در طول تاریخ اسلام وحتی حکومتهایی که شکل گرفت ،از آنجا که به استقرار یک نظام دین محور و مشروع الهی ختم نگردید از قداست و حرمت مورد تأیید آیات قرآن برخوردار نیست مگر همان مقداری که موافقت و رضایت معصومین علیهم السلام را بخود جلب نموده باشد.
مادامیکه در مبارزات یک ملت ،امام معصوم و یا تأیید اونباشد، معلوم نیست سرنوشت آن چه خواهد بود. چه بسا غیر مومنین وحتی کفار نیز درآن مبارزات با انگیزه های خاص خود مشارکت نمایند. آنچه به یک حرکت ، مشروعیت می بخشد همراه داشتن تأیید پروردگار از زبان یک حجّت الهی است و آنگاه که حجّت خدا اعم از امام معصوم یا فقیه جامع الشرایط آن را امضاء نمود، همه مسائل آن رنگ الهی بخود گرفته وهرگونه تلاشی در درون آن به مثابه عمل صالح ، تلقی و ارزیابی میگردد.
پس از امیرالمومنین و امام مجتبی (ع) حرکت های مهمی شکل گرفت، توابین ،مختار ، زید،یحیی بن زید وحتی در طول تاریخ حکومت های عادلانه وشیعی ودینی نیز به وجود آمد وانسان های شریفی نیز در رأس برخی حکومتها قرار گرفتند ولی به دلیل عدم تأیید نظام و مجموعه حاکمیت توسط یک حجّت الهی ،اکنون در مورد آنها اختلاف نظر داریم ونمی توانیم بطور قاطع آنها را رد یا تأیید کنیم.
ولیکن هرگاه یک نظام اسلامی شکل بگیرد ، فقیهی سترگ همچون امام (ره) نیز برآن مهر تأیید بزند ومردم هم در عمل به آن گردن نهاده وبا آن بیعت نمایند و به حقانیت آن اقرار واعتراف کرده ومسئولیت آن را پذیرا شوند، این یک نظام الهی با پشتوانه حجّت از طرف خدا ودرنتیجه یک حکومت اسلامی است.وجود اشکالات ومسائلی غیردینی درجوف ودرون آن نیز هرگز نمی تواند به اسلامیت آن نظام آسیب برساند.
برخورداری از چنین نظامی، موهبتی ویژه از طرف پروردگار برای ملت ما دراین مقطع از زمان است. توفیق خاصی است که به ما داده شده و در روز 12 فروردین مردم با بیعت خود یعنی پذیرفتن ، گردن نهادن ، زیربار رفتن ومسئولیت این نظام را قبول کردن برای اولین بار یک حکومت الهی را مستقر ساخته و درروی کره زمین یک نظام الهی به وجود آمد که تنفس در فضای آن مشروع وتنها حاکمیت موجودی است که براساس آیات قرآن به رسمیت شناخته شده واز پشتوانه حجّت الهی برخوردار است. تنها حکومت مشروع که هیچکس براساس آموزه های قرآنی حق مبارزه ومخالفت با آن را ندارد وبلکه همه مومنین ومسلمین جهان وظیفه دارند تا از آن حمایت نمایند. همه حکومتهای دنیای کنونی حکومت طاغوت است و وظیفه همگانی کفر ورزیدن وانکار آنهاست ومن یکفر بالطاغوت ویومن باالله فقد استمسک بالعروه الوثقی.
هرحکومتی که این مسیر را نپیموده باشد ومشروعیت الهی را کسب نکرده باشد یعنی تأیید ونصب الهی و پذیرش مردمی را نداشته باشد ، حکومت طاغوت است وهیچکاری حتی تعلیم وتربیت وسازندگی نیز در آن مشروعیت ندارد وهر رفتاری درآن نیاز به کسب اجازه از فقیه جامع الشرایط دارد.
هرجاکه جریان امامت حق و ولایت الهی وجود نداشته باشد مشروعیتی نیست . بنابراین همه حکومتهای کنونی نامشروع هستند وتنفس در فضای آن آلوده و آلوده کننده است.تنها در یک نقطه از دنیاست که حکومتی مشروع وجود دارد و آن جمهوری اسلامی ایران است.
سرزمین ایران سرزمینی پاک است که به راحتی می شود در آن وارد شد، درآن مسئولیتی پذیرفت وبه عنوان یک مسلمان واقعی درآن زندگی نمود.برخلاف حکومتهای دیگر که پذیرفتن هرمسئولیتی درآنها وهراقدامی برای آنها به اذن خاص نیاز دارد.
تنها حکومتی که ولایت جور نیست، کار در آن ، پذیرفتن ولایت از قبل جائز نیست ،خدمت درآن خدمت به اسلام و مورد تأیید قرآن است، جمهوری اسلامی ایران است.
استقرار نظام سلامی همچون عقد نکاحی است که همه تعاملات وروابط زن ومرد را مشروع وحلال می نماید وبدون انعقاد یک عقد شرعی هرگونه نگاه، لمس، تصرف درامور یکدیگر وامثال آن ، گناه وموجب استحقاق عذاب میباشد و پس از وقوع عقد شرعی نه تنها حرامی درکار نیست بلکه پاداش واجری نیز برهمه رفتارها مترتب خواهد بود.
ملت ما اکنون مفتخر است که دریک چنین نظامی عمر خود را سپری کند واز حاکمیت الهی برخوردار است.
اتفاقی که در 12 فروردین افتاد باعث پاکی،طهارت ،طیب ولادت ومولد پاک، حلال بودن و مشروع بودن تنفس و عمل دراین نظام گردید ومشروعتی همگانی برای حاکمیت ومردم به وقوع پیوست وروشن شد.
اتفاق بسیار بزرگی است که یک نظام الهی و ولائی به رسمیت شناخته شود و دریک چرخش عظیم ، ملت ما به اسلام روآورد و رسما یک نظام اسلامی را برای خود تعیین کرد وبه آن گردن سپرد و بطور قاطع ، چارچوب عمل خود را درتاریک ترین دوره از جهالت بشری وجاهلیت مدرن مشخص نمود.
رسمیت یافتن ، حقوقی شدن و شأنیت یافتن نظام قانونی، مشروع شدن نظام ، مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی بود که در چنین روزی اتفاق افتاد.
انقلاب که طغیان، تحول ودگرگونی وبه هم ریختن است اگر به یک چنین دستاوردی ختم نمی گردید ،ارزش چندانی نداشت.نفی الهه ها ، مقدمه تثبیت وگردن نهادن به ولایت الله است . لااله گفتن مقدمه الا الله است. لااله به تنهایی برای بشر کارساز نیست ،نفی وطرد طاغوت به خودی خود بهای چندانی ندارد آنگاه که نفی طاغوت ها به عبودیت خدا وتن دادن به ربوبیت او باشد ارزش مند خواهد بود.
ازاین رو کار مردم ایران در 22بهمن تمام نشد بلکه اتمام کار وتکمیل نعمت برای ملت ما در 12 فروردین شکل گرفت.یوم الله 22بهمن بدون یوم الله 12 فروردین ناقص و نیمه راه بود. آنچه انقلاب را به کمال وثمر نشاند 12، فروردین بود ولذا اهمیت آن نیز به مراتب بیشتر است.
12 فروردین روز کامل شدن توحید مردم ما وبه ثمرنشستن مبارزات ملت ماست.روز آغار حیات واقعی ملت ایران است. قبل از آن افراد خداپرستی دربین ما بودند ولی بعنوان یک ملت منسجم که باهمدیگر وبه طور رسمی خداپرستی کنند شناخته شده نبودیم. مثل سایر ملتها بودیم ودر این روز به صورت رسمی وآشکار اعلام پذیرش ولایت الهی نموده وقرارداد و پیمان الهی بستیم تا همه ی ملت ما بامشارکت باهم برمبنای راه اسلام ناب ودرپرتو هدایت های قرآن وتحت زعامت بزرگ فقیه جهان اسلام یعنی حضرت امام خمینی (ره) شروع کننده وآغازگراستقرار جکومت الله باشیم .این موضوع بسیارمهم درچنین روزی بودکه پدیدار وآشکارشد ولذا 12 فروردین برای همیشه تاریخ یوم الله گردید.
حسن علی اکبری (عضوهیئت علمی دانشگاه امام حسین علیه السلام)
انقلاب اسلامی دستاوردهای زیادی در منطقه و جهان و در عرصه های داخلی و خارجی داشته است ولیکن اصلی ترین و بزرگترین و البته مهمترین و زیربنائی ترین آنها ، ایجاد و استقرار یک نظام حکومتی بنام جمهوری اسلامی است.این نام گرچه قیلا نیز درمورد بعضی ازحکومتها استعمال شده است ولی به لحاظ محتوا و ابتناء به آموزه های وحیانی و حقیقتی که در درون این نظام وجود دارد،اولین مسمّی برای حکومت مشروع دینی است که کاملا منطبق بر آیات قرآن و دیدگاه ائمه معصوم در مکتب اهل بیت (ع) میباشد.
گام اول و سنگ آغازین حرکت سازنده انقلاب ،تشکیل نظام اسلامی بود.اگر این نظام در مسیر انقلاب ، شکل نمی گرفت ما هرگز نمی توانستیم هیچ یک از آرمانها و اهداف خود را در درون کشورمان به ثمر نشانده و در بیرون نیز بدون چنین نظامی ادامه حرکت انقلاب اسلامی بیداری اسلامی و همه مبارزات و پدیده های نظری و عملی که بر انقلاب اسلامی مرتب شده است یا اصولا شکل نمیگرفت و یااگر به وقوع می پیوست، خالی و عاری از حقیقت بود. همه آنچه از حاکمیت الهی مطرح شده یا میشود پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی معنی دار است. ملاک حق و یا باطل بودن همه فعالیتها و برنامه ها نیز در ذیل شکل گیری نظام اسلامی مفهوم می یابد.
همه آنچه قبل از 12 فروردین برای انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته بود ،همگی به مثابه مقدمه ای برای رسیدن به یک هدف اساسی ،قابل ارزیابی و ارزشگذاری است. شهید دادن ها، شکنجه ها و زندان ها، مبارزات ، تلاش ها وهمه فعالیتها آنگاه ممهور به مهر تأیید شرعی والهی و دارای ارزش قرآنی است که در راستای استقرار نظام الهی باشد و گرنه هرگونه داوری و قضاوت در مورد ارزش الهی داشتن آنها بسیار مشکل است. زیرا معلوم نبوده که به کجا منتهی میشود و لذا ارزش گذاری بر هریک از تلاش ها به حسب نقشی که در شکل گیری نظام اسلامی داشته است امکان پذیر می باشد.
آنچه که به تلاش ها ومجاهدتهای پیش از پیروزی انقلاب ، بها و قیمت میدهد ، منتهی شدن آنها به استقرار یک نظام الهی است. اگر انقلاب اسلامی به جمهوری اسلامی منجر نمی گردید ، زحمات فراوان انجام شده از اهمیت و ارزش و بهای کنونی برخوردار نبود بلکه همچون همه تلاش ها ی ملتهای مسلمان در طول سیزده قرن گذشته در لا به لای تاریخ محو وناپدید میگردید.
با استقرار نظام الهی بود که تلاشها و مبارزات گذشته ارزش واقعی یافت و رفتارهای سیاسی ،اقتصادی،فرهنگی معنی و ارزش پیدا کرد وهرکس در ذیل پرچم این نظام کاری انجام داد،آن کار الهی و با ارزش معنوی محسوب گردید و در غیر اینصورت ، یافتن تفاوت و تمایز بین رفتارهای مبارزاتی مورد تأیید قرآن و اسلام با رفتارهای مبارزاتی گروه های الحادی ومارکسیستی، سیاسیون دنیا طلب وامثال آنان ، کار بسیار مشکل وناممکنی بود.
نظام جمهوری اسلامی آنگاه که مورد تأیید فقهاء ، ودر رأس آنها حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت ، خداوند سبحان عنایات خاص خود را شامل حال او ساخت و دست حمایت پروردگار در صحنه های گوناگون به کمک نظام پدیدار گشت و موانع سر راه آن را یکی پس ازدیگری برطرف و روند تکاملی آن را سرعت بخشید. نظامات درون این حکومت دینی یکی پس از دیگری با معماری حضرت امام ره و براساس آموزه های دینی شکل گرفت، قانون اساسی تدوین شد، نظام سیاسی در تعیین روابط قدرت و هچنین نظامات اقتصادی ،امنیتی و فرهنگی آن شکل گرفت و آرام آرام دین وتعالیم حیات بخش آن در لایه های مختلف زندگی مردم وارد شد . والبته این مسیر تکاملی همچنان ادامه دارد و تنظیم وتثبیت نظامات دینی و نظام سازی اسلامی و اسلامی کردن علوم درقالب نهضتی زنده و پویا حرکتی رو به جلو دارد.
شاید بر همین اساس توجه قرآن به مجاهدت ها و تلاش های مسلمین درمدینه به مراتب افزونتر از توجه به رنجها و مصائبی است که در دوره ی مکه برای پیامبر(ص) واطرافیان او وجود داشت. زیرا در مدینه یک نظام الهی استقرار یافته بود که هر حرکتی در درون آن نظام در نسبت با آن نظام معنی وارزش می یافت. مبارزات پیشینی اگر به استقرار حکومت اسلامی پیامبر (ص) در مدینه منتهی نمی شد قطعا از جایگاه وارزش کنونی برخوردار نبود.
برهمین عنوان منوال قیامها ، نهضت ها یا جنبش ها وحرکت های فراوانی که در طول تاریخ اسلام وحتی حکومتهایی که شکل گرفت ،از آنجا که به استقرار یک نظام دین محور و مشروع الهی ختم نگردید از قداست و حرمت مورد تأیید آیات قرآن برخوردار نیست مگر همان مقداری که موافقت و رضایت معصومین علیهم السلام را بخود جلب نموده باشد.
مادامیکه در مبارزات یک ملت ،امام معصوم و یا تأیید اونباشد، معلوم نیست سرنوشت آن چه خواهد بود. چه بسا غیر مومنین وحتی کفار نیز درآن مبارزات با انگیزه های خاص خود مشارکت نمایند. آنچه به یک حرکت ، مشروعیت می بخشد همراه داشتن تأیید پروردگار از زبان یک حجّت الهی است و آنگاه که حجّت خدا اعم از امام معصوم یا فقیه جامع الشرایط آن را امضاء نمود، همه مسائل آن رنگ الهی بخود گرفته وهرگونه تلاشی در درون آن به مثابه عمل صالح ، تلقی و ارزیابی میگردد.
پس از امیرالمومنین و امام مجتبی (ع) حرکت های مهمی شکل گرفت، توابین ،مختار ، زید،یحیی بن زید وحتی در طول تاریخ حکومت های عادلانه وشیعی ودینی نیز به وجود آمد وانسان های شریفی نیز در رأس برخی حکومتها قرار گرفتند ولی به دلیل عدم تأیید نظام و مجموعه حاکمیت توسط یک حجّت الهی ،اکنون در مورد آنها اختلاف نظر داریم ونمی توانیم بطور قاطع آنها را رد یا تأیید کنیم.
ولیکن هرگاه یک نظام اسلامی شکل بگیرد ، فقیهی سترگ همچون امام (ره) نیز برآن مهر تأیید بزند ومردم هم در عمل به آن گردن نهاده وبا آن بیعت نمایند و به حقانیت آن اقرار واعتراف کرده ومسئولیت آن را پذیرا شوند، این یک نظام الهی با پشتوانه حجّت از طرف خدا ودرنتیجه یک حکومت اسلامی است.وجود اشکالات ومسائلی غیردینی درجوف ودرون آن نیز هرگز نمی تواند به اسلامیت آن نظام آسیب برساند.
برخورداری از چنین نظامی، موهبتی ویژه از طرف پروردگار برای ملت ما دراین مقطع از زمان است. توفیق خاصی است که به ما داده شده و در روز 12 فروردین مردم با بیعت خود یعنی پذیرفتن ، گردن نهادن ، زیربار رفتن ومسئولیت این نظام را قبول کردن برای اولین بار یک حکومت الهی را مستقر ساخته و درروی کره زمین یک نظام الهی به وجود آمد که تنفس در فضای آن مشروع وتنها حاکمیت موجودی است که براساس آیات قرآن به رسمیت شناخته شده واز پشتوانه حجّت الهی برخوردار است. تنها حکومت مشروع که هیچکس براساس آموزه های قرآنی حق مبارزه ومخالفت با آن را ندارد وبلکه همه مومنین ومسلمین جهان وظیفه دارند تا از آن حمایت نمایند. همه حکومتهای دنیای کنونی حکومت طاغوت است و وظیفه همگانی کفر ورزیدن وانکار آنهاست ومن یکفر بالطاغوت ویومن باالله فقد استمسک بالعروه الوثقی.
هرحکومتی که این مسیر را نپیموده باشد ومشروعیت الهی را کسب نکرده باشد یعنی تأیید ونصب الهی و پذیرش مردمی را نداشته باشد ، حکومت طاغوت است وهیچکاری حتی تعلیم وتربیت وسازندگی نیز در آن مشروعیت ندارد وهر رفتاری درآن نیاز به کسب اجازه از فقیه جامع الشرایط دارد.
هرجاکه جریان امامت حق و ولایت الهی وجود نداشته باشد مشروعیتی نیست . بنابراین همه حکومتهای کنونی نامشروع هستند وتنفس در فضای آن آلوده و آلوده کننده است.تنها در یک نقطه از دنیاست که حکومتی مشروع وجود دارد و آن جمهوری اسلامی ایران است.
سرزمین ایران سرزمینی پاک است که به راحتی می شود در آن وارد شد، درآن مسئولیتی پذیرفت وبه عنوان یک مسلمان واقعی درآن زندگی نمود.برخلاف حکومتهای دیگر که پذیرفتن هرمسئولیتی درآنها وهراقدامی برای آنها به اذن خاص نیاز دارد.
تنها حکومتی که ولایت جور نیست، کار در آن ، پذیرفتن ولایت از قبل جائز نیست ،خدمت درآن خدمت به اسلام و مورد تأیید قرآن است، جمهوری اسلامی ایران است.
استقرار نظام سلامی همچون عقد نکاحی است که همه تعاملات وروابط زن ومرد را مشروع وحلال می نماید وبدون انعقاد یک عقد شرعی هرگونه نگاه، لمس، تصرف درامور یکدیگر وامثال آن ، گناه وموجب استحقاق عذاب میباشد و پس از وقوع عقد شرعی نه تنها حرامی درکار نیست بلکه پاداش واجری نیز برهمه رفتارها مترتب خواهد بود.
ملت ما اکنون مفتخر است که دریک چنین نظامی عمر خود را سپری کند واز حاکمیت الهی برخوردار است.
اتفاقی که در 12 فروردین افتاد باعث پاکی،طهارت ،طیب ولادت ومولد پاک، حلال بودن و مشروع بودن تنفس و عمل دراین نظام گردید ومشروعتی همگانی برای حاکمیت ومردم به وقوع پیوست وروشن شد.
اتفاق بسیار بزرگی است که یک نظام الهی و ولائی به رسمیت شناخته شود و دریک چرخش عظیم ، ملت ما به اسلام روآورد و رسما یک نظام اسلامی را برای خود تعیین کرد وبه آن گردن سپرد و بطور قاطع ، چارچوب عمل خود را درتاریک ترین دوره از جهالت بشری وجاهلیت مدرن مشخص نمود.
رسمیت یافتن ، حقوقی شدن و شأنیت یافتن نظام قانونی، مشروع شدن نظام ، مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی بود که در چنین روزی اتفاق افتاد.
انقلاب که طغیان، تحول ودگرگونی وبه هم ریختن است اگر به یک چنین دستاوردی ختم نمی گردید ،ارزش چندانی نداشت.نفی الهه ها ، مقدمه تثبیت وگردن نهادن به ولایت الله است . لااله گفتن مقدمه الا الله است. لااله به تنهایی برای بشر کارساز نیست ،نفی وطرد طاغوت به خودی خود بهای چندانی ندارد آنگاه که نفی طاغوت ها به عبودیت خدا وتن دادن به ربوبیت او باشد ارزش مند خواهد بود.
ازاین رو کار مردم ایران در 22بهمن تمام نشد بلکه اتمام کار وتکمیل نعمت برای ملت ما در 12 فروردین شکل گرفت.یوم الله 22بهمن بدون یوم الله 12 فروردین ناقص و نیمه راه بود. آنچه انقلاب را به کمال وثمر نشاند 12، فروردین بود ولذا اهمیت آن نیز به مراتب بیشتر است.
12 فروردین روز کامل شدن توحید مردم ما وبه ثمرنشستن مبارزات ملت ماست.روز آغار حیات واقعی ملت ایران است. قبل از آن افراد خداپرستی دربین ما بودند ولی بعنوان یک ملت منسجم که باهمدیگر وبه طور رسمی خداپرستی کنند شناخته شده نبودیم. مثل سایر ملتها بودیم ودر این روز به صورت رسمی وآشکار اعلام پذیرش ولایت الهی نموده وقرارداد و پیمان الهی بستیم تا همه ی ملت ما بامشارکت باهم برمبنای راه اسلام ناب ودرپرتو هدایت های قرآن وتحت زعامت بزرگ فقیه جهان اسلام یعنی حضرت امام خمینی (ره) شروع کننده وآغازگراستقرار جکومت الله باشیم .این موضوع بسیارمهم درچنین روزی بودکه پدیدار وآشکارشد ولذا 12 فروردین برای همیشه تاریخ یوم الله گردید.
حسن علی اکبری (عضوهیئت علمی دانشگاه امام حسین علیه السلام)
نظرات بینندگان