خاطرات شنیدنی مجری مراسم دیدار رهبر انقلاب با مردم ممسنی+تصاویر
زارع بیان داشت: شاید یک ماه قبل از اینکه مقام معظم رهبری به استان فارس سفر کنند یک خوابی دیدم که در آن خواب پشت سر حضرت آقا راه می رفتم و از زمانی که این خواب را دیدم یک حس عجبی داشتم و احساس می کردم خبر خوشی برای من در راه است تا اینکه مساله سفر مقام معظم رهبری به استان فارس مطرح شد.
شاید در آن زمان حتی به ذهنم خطور نمی کرد که حضرت آقا به ممسنی سفر کنند و من بتوانم ایشان را از نزدیک ببینم.
روزی در مسجد جامع نشسته بودم گفتند افرادی با شما کار دارند وقتی رفتم، دیدم از طرف دفتر مقام معظم رهبری آمده اند و به من پیشنهاد دادند که مجری برنامه ی دیدار رهبر با مردم ممسنی باشم و این پیشنهاد مطمئناً بهترین پیشنهادی است که در طول زندگیم به من شده است. و نمی خواستم این افتخار را از دست بدهم.
تا اینکه سفر مقام معظم رهبری به استان فارس آغاز شد و خبرها به گوش مردم رسید که در نیمه اردیبهشت ماه حضرت آقا به ممسنی سفر خواهند کرد.
از زمانی که این خبر منتشر شد شور و شوق خاصی ممسنی را گرفته بود و هر کجا که می رفتیم در باره این موضوع حرف می زدند و اصلا یک حس امیدواری و یک روحیه معنوی و عرفانی به مردم ترزیق شده بود.
شب 15 اردیبهشت ماه یعنی شبی که فردا قرار بود حضرت آقا به ممسنی سفر کنند یک حس عجیبی داشتم و آن شب را اصلا نخوابیدم به طوری که ساعت 4 صبح به استادیوم شهید لشکری رفتم . استادیوم به عنوان محل تجمع مردم و سخنرانی امام خامنه ای مشخص شده بود.
وقتی صبح به آن زودی به استادیوم رفتم فکر نمی کردم کسی باشد اما با حضور تعداد زیادی از مردم مواجه شدم و نیروهای انتظامی و بسیج را می دیدم که مردم را راهنمایی می کردند.
قرار بود حوالی ظهر مقام معظم رهبری وارد ممسنی شوند اما استادیوم در همان حوالی ساعت 8 صبح از جمعیت پر شده بود و مردم از تمام نقاط ممسنی حتی از دورترین روستاهای ممسنی و حتی از استان ها و شهرستان های همجوار هم آمده بودند.
استادیوم شهید لشکری را سیل عظیمی از جمعیت گرفته بود البته این موضوع برای ممسنی تازگی نداشت چرا که مردم ممسنی همواره در صحنه های انقلابی و سیاسی حضور گسترده ای داشته اند.
یادم هست طوری جمعیت آمده بود که وقتی پشت تریبون قرار گرفتم و برنامه را آغاز کردم و شعار می دادم به گونه ای شده بود که وقتی مردم نیز شعار می دادند موج ایجاد می شد و از من خواستن به خاطر رعایت حال مردم کمتر شعار بدهم.
من در پشت تریبون بودم یک نگاهم به مردم بود و یک نگاهم به آسمان و فکر می کردم حضرت آقا را با هلی کوپتر می آورند اما من هلی کوپتر را نمی دیدم و بسیار چشم انتظار ورود حضرت بودم تا اینکه آن لحظه ی شیرین و آن خبر خوش را به من دادند و گفتند که حضرت آقا پشت جایگاه هستند و تریبون را رها کن که حضرت می خواهند به جایگاه بیایند.
این لحظه، حضور مردم، ورود حضرت آقاو شور و شوقی که مردم داشتند هیچگاه از خاطرم نخواهد رفت.
یادم هست حضرت آقا در سخنرانی خود جمله ای گفتند که بر من تاثیر بسیار زیادی گذاشت و ایشان بیان داشتند: تنها رنجی که می برم از محرومیت منطقه است و همچنین جنبه های مثبت و منفی طایفه گرایی را بیان کردند که امیدوارم مردم و مسئولین از طایفه گرایی دست بکشند و به دنبال محرومیت زدایی باشند.
حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای /با خنده خود به درد ما خاتمه ای /زیبا تر از این نام ندیدم به جهان/سید علی الحسینی الخامنه ای/
گفتم به خرد که رهبر دوران کیست/در ظل ولایت که می باید زیست/گفتا که بسی گشتم و یک تن دیدم/سید علی الحسینی الخامنه ای است/