فمینیسم؛ همه آنچه زهـــرا اشراقی می گوید
ظاهرا زهرا اشراقی علاقه ای به بیان صریح و روشن عنوان اندیشه متبوعش را ندارد. در واقع ،نظرات و تئوری های مکتب فمینیسم را بدون اینکه اسمی از این مکتب بیان شود، تمام و کمال به مخاطبان خود ارائه می دهد.
شنبه . ۷ تیر ماه ۱۳۹۳
عناوین روزنامه ها را می خواندم .
کاملا تیتروار . از سر عادت .
روزنامه ی آرمان امروز . پائین گوشه چپ
تیتر : «جامعه ی زنان خودشان دست به کار رفع موانع شوند!»
یک جمله ی معمولی که قاعدتا طبق اصول اولیه خبرنگاری و تیتر زنی، از لابه لای یک مصاحبه انتخاب شده است.
منقول از: زهرا اشراقی
بیانات – چون دُر – گذشته شان را اندکی به یاد داریم. این بار اما به دور از حاشیه؛ یک خانم از حقوق بانوان می گوید. کاملا عادی. اما...
موضوع اصلی نهفته پشت این صحبت ها چیست که خانم اشراقی از بیان صریح آن عاجزند؟!
ایشان با اشاره به ممنوع بودن حضور زنان در ورزشگاه ها، قضیه را خیلی بزرگتر و تبعیض آمیز تر! می بیند.
در ادامه مروری کلی خواهیم داشت بر صحبت ها:
به اعتقاد ایشان (نباید برای رفع تبعیض نسبت به زنان ،از دولت انتظاری داشت و در حال حاظر زمان مناسبی است که خود جامعه زنان دست به کار رفع موانع شوند)
البته در ابتدای صحبت، مشخص نمی کنند که این دست به کار شدن - خودسرانه - به معنی چه عکس العمل و واکنشی از جانب جامعه ی خود ترسیم کرده شان می باشد.
همچنین همسر محمدرضا خاتمی (اصلاح دید تبعیض آمیز توسط دولت فعلی را نیز، امکان پذیر نمی داند؛ به این دلیل که "خود دولت فعلی را، آمیخته با این نگاه می بیند")
ظاهرا مسأله ی مذکور، آن اندازه اولویت دارد که آن را عَلم کرده و بر دولت یازدهم بتازد. دولتی که – به گفته ی همفکرانشان – برآمده از حمایت های بی دریغ این جماعت بوده ...
اشراقی، دولت های هاشمی و خاتمی را نیز شامل این موضوع می بیند و با وارد نمودن انتقاد خود به معاون رئیس جمهور در امور بانوان، می گوید: (این ها هیچ کاری انجام نمی دهند و حتی برای خودشان خطوط قرمزی دارند که هر تفکری! را وارد نکنند.)
ظاهرا اینجاست که مستقیم خواستار ورود هر تفکر و اندیشه ای – فارغ از محتوای آن – به جامعه ی ایران می شود...
اما باز هم سؤالی پیش میاید که؛ اندیشه و مکتب مد نظر زهرا اشراقی چیست که حتی حاضر به پذیرش وجود خط قرمز برای مسئولین دولتی نیز نیست؟!
("فمینیسم " مکتبی با عنوان برابری زنان )
ظاهرا زهرا اشراقی علاقه ای به بیان صریح و روشن عنوان اندیشه متبوعش را ندارد. در واقع ،نظرات و تئوری های مکتب فمینیسم را بدون اینکه اسمی از این مکتب بیان شود، تمام و کمال به مخاطبان خود ارائه می دهد. اشراقی در ادامه بحث،جامعه ای برای خود ترسیم می کند با عنوان «جامعه فعالزنان» و بر این باور است که باید از طریق این NGO رایزنی شود. آن هم آرام آرام تا بدون برانگیخته شدن حساسیتی، بر اساس رایزنی از بالا(!) کار را پیش ببرند.
حال اگر از این پرسش که: چه کاری دقیقا قرار است پیش رود؟! هم بگذریم، نمی شود راهکاری که ارائه می دهد را نادیده گرفت. با وجود اینگونه حملاتی که به سازمان اجرایی کشور ( دولت ) - به علت ناتوانی در حل این مسئله - از جانب این شخصیت صورت می گیرد، نمی توان واژه ی "رایزنی از بالا " را، مربوط به داخل کشور دانست.
در واقع، هر گونه تفسیری را می توان قابل طرح یا دارای ارزش تأمل دانست ، جز این تفسیر که « چشم امید زهرا اشراقی به داخل کشور می باشد و این رایزنی را مرتبط با مقامات داخلی کشور دانسته است!» موضوع جالب – و البته نه چندان دور از انتظار – دیگری که در میان این گفتگو بر آن تاکید می کند این است که، رایزنی ها بدون نگاه سیاسی انجام شود! ظاهرا خانم اشراقی یا نمی بینند و یا اینکه عمدآ چشمانشان را بر روی حقایق بسته اند و متوجه نیستند که بیان این موضوعات تاریخ مصرف گذشته، صرفا و منحصرا تنور محافل سیاسی را گرم نگه می دارد و باعث می شود که همچنان بر طبل سیاست زدگی ها کوبیده شود و این، جز راهکار ناکام تشکل ها و سازمان های فمینیسمی، از ۱۸۷۲ گرفته تا ۱۹۷۰ و از موج اول آن تاکنون، نیست. که دیدگاه خود را به دور از مباحث سیاسی نشان دهی و فعالیتی را در بطن سیاست و با اهداف سیاسی دنبال کنی. مگر می شود فمینیسم را یک جنبش اجتماعی صرف معرفی کنی، اما در تقسیم بندی های آن از فمینیست های لیبرال، فمینیست های سوسیال و امثالهم نام برد؟
استفاده از واژه هایی که تفکرات مد نظر اشراقی را بیش از پیش نمایان می سازد ادامه پیدا می کند، تا جایی که باز هم با بیان این موضوع که: حتی اگر نیمی از کابینه دولت هم خانم باشد، باز هم وقتی قوانین ما به روز (!) نشود، این خانم ها چه کاری می توانند انجام دهند؟ به تکرار عمل کپی برداری از آرمان ها و اهداف فمینیست های لیبرال – که بر " اصلاح جامعه " تمرکز دارد، نه تغییر آن – می پردازد. این مورد، در به کارگیری واژه ی « به روز » نسبت به قانون اساسی، نمود پیدا می کند.
حال این دم و بازدم های تکراری و در بوق و کرنا کردن تئوری زنگ زده ی مکتب پوسیده غربی، خود جای حیرت باقی می گذارد.
اگر نگاهی تیتروار به موضوعات کلی مورد توجه فمینیسم بیاندازیم، خواهیم دید که مواردی نظیر "تبعیض"، "رفتار قالبی" و "مرد سالاری" در رأس موضوعات این مکتب انحرافی وجود دارد که به شیوه ی کاملا اتفاقی و تصادفی در نُطق خانم اشراقی نیز اولویت ویژه و خاصی پیدا کرده.
او در پایان، صحبت از نهادهای مردم نهاد و غیردولتی (NGO) به مبان می آورد تا اهداف مطرح شده ی خود را پیش ببرد .
با حداکثر نگاه خوش بینانه به این افاضات زهرا اشراقی در روزنامه ای که با عنوان آرمان امروز ، روزانه از آرمان های فردای غرب صحبت به میان می آورد، امیدواریم که این صحبت ها، فقط و فقط آمال و آرزوهای همان افرادی باشد که شخصاً آن ها را " الا " خطاب و طوطی وار دستور عمل هایشان را تکرار کرد؛ نه عقاید و اهداف شخصی شان...
که مردم ایران آنقدر قدرت تبیین شان پائین نیامده تا هرگونه ایدئولوژی و مکتب فاسد و گندیده ی قرون وسطایی را با هر عنوان بَزَک شده ای هضم کنند.
عناوین روزنامه ها را می خواندم .
کاملا تیتروار . از سر عادت .
روزنامه ی آرمان امروز . پائین گوشه چپ
تیتر : «جامعه ی زنان خودشان دست به کار رفع موانع شوند!»
یک جمله ی معمولی که قاعدتا طبق اصول اولیه خبرنگاری و تیتر زنی، از لابه لای یک مصاحبه انتخاب شده است.
منقول از: زهرا اشراقی
بیانات – چون دُر – گذشته شان را اندکی به یاد داریم. این بار اما به دور از حاشیه؛ یک خانم از حقوق بانوان می گوید. کاملا عادی. اما...
موضوع اصلی نهفته پشت این صحبت ها چیست که خانم اشراقی از بیان صریح آن عاجزند؟!
ایشان با اشاره به ممنوع بودن حضور زنان در ورزشگاه ها، قضیه را خیلی بزرگتر و تبعیض آمیز تر! می بیند.
در ادامه مروری کلی خواهیم داشت بر صحبت ها:
به اعتقاد ایشان (نباید برای رفع تبعیض نسبت به زنان ،از دولت انتظاری داشت و در حال حاظر زمان مناسبی است که خود جامعه زنان دست به کار رفع موانع شوند)
البته در ابتدای صحبت، مشخص نمی کنند که این دست به کار شدن - خودسرانه - به معنی چه عکس العمل و واکنشی از جانب جامعه ی خود ترسیم کرده شان می باشد.
همچنین همسر محمدرضا خاتمی (اصلاح دید تبعیض آمیز توسط دولت فعلی را نیز، امکان پذیر نمی داند؛ به این دلیل که "خود دولت فعلی را، آمیخته با این نگاه می بیند")
ظاهرا مسأله ی مذکور، آن اندازه اولویت دارد که آن را عَلم کرده و بر دولت یازدهم بتازد. دولتی که – به گفته ی همفکرانشان – برآمده از حمایت های بی دریغ این جماعت بوده ...
اشراقی، دولت های هاشمی و خاتمی را نیز شامل این موضوع می بیند و با وارد نمودن انتقاد خود به معاون رئیس جمهور در امور بانوان، می گوید: (این ها هیچ کاری انجام نمی دهند و حتی برای خودشان خطوط قرمزی دارند که هر تفکری! را وارد نکنند.)
ظاهرا اینجاست که مستقیم خواستار ورود هر تفکر و اندیشه ای – فارغ از محتوای آن – به جامعه ی ایران می شود...
اما باز هم سؤالی پیش میاید که؛ اندیشه و مکتب مد نظر زهرا اشراقی چیست که حتی حاضر به پذیرش وجود خط قرمز برای مسئولین دولتی نیز نیست؟!
("فمینیسم " مکتبی با عنوان برابری زنان )
ظاهرا زهرا اشراقی علاقه ای به بیان صریح و روشن عنوان اندیشه متبوعش را ندارد. در واقع ،نظرات و تئوری های مکتب فمینیسم را بدون اینکه اسمی از این مکتب بیان شود، تمام و کمال به مخاطبان خود ارائه می دهد. اشراقی در ادامه بحث،جامعه ای برای خود ترسیم می کند با عنوان «جامعه فعالزنان» و بر این باور است که باید از طریق این NGO رایزنی شود. آن هم آرام آرام تا بدون برانگیخته شدن حساسیتی، بر اساس رایزنی از بالا(!) کار را پیش ببرند.
حال اگر از این پرسش که: چه کاری دقیقا قرار است پیش رود؟! هم بگذریم، نمی شود راهکاری که ارائه می دهد را نادیده گرفت. با وجود اینگونه حملاتی که به سازمان اجرایی کشور ( دولت ) - به علت ناتوانی در حل این مسئله - از جانب این شخصیت صورت می گیرد، نمی توان واژه ی "رایزنی از بالا " را، مربوط به داخل کشور دانست.
در واقع، هر گونه تفسیری را می توان قابل طرح یا دارای ارزش تأمل دانست ، جز این تفسیر که « چشم امید زهرا اشراقی به داخل کشور می باشد و این رایزنی را مرتبط با مقامات داخلی کشور دانسته است!» موضوع جالب – و البته نه چندان دور از انتظار – دیگری که در میان این گفتگو بر آن تاکید می کند این است که، رایزنی ها بدون نگاه سیاسی انجام شود! ظاهرا خانم اشراقی یا نمی بینند و یا اینکه عمدآ چشمانشان را بر روی حقایق بسته اند و متوجه نیستند که بیان این موضوعات تاریخ مصرف گذشته، صرفا و منحصرا تنور محافل سیاسی را گرم نگه می دارد و باعث می شود که همچنان بر طبل سیاست زدگی ها کوبیده شود و این، جز راهکار ناکام تشکل ها و سازمان های فمینیسمی، از ۱۸۷۲ گرفته تا ۱۹۷۰ و از موج اول آن تاکنون، نیست. که دیدگاه خود را به دور از مباحث سیاسی نشان دهی و فعالیتی را در بطن سیاست و با اهداف سیاسی دنبال کنی. مگر می شود فمینیسم را یک جنبش اجتماعی صرف معرفی کنی، اما در تقسیم بندی های آن از فمینیست های لیبرال، فمینیست های سوسیال و امثالهم نام برد؟
استفاده از واژه هایی که تفکرات مد نظر اشراقی را بیش از پیش نمایان می سازد ادامه پیدا می کند، تا جایی که باز هم با بیان این موضوع که: حتی اگر نیمی از کابینه دولت هم خانم باشد، باز هم وقتی قوانین ما به روز (!) نشود، این خانم ها چه کاری می توانند انجام دهند؟ به تکرار عمل کپی برداری از آرمان ها و اهداف فمینیست های لیبرال – که بر " اصلاح جامعه " تمرکز دارد، نه تغییر آن – می پردازد. این مورد، در به کارگیری واژه ی « به روز » نسبت به قانون اساسی، نمود پیدا می کند.
حال این دم و بازدم های تکراری و در بوق و کرنا کردن تئوری زنگ زده ی مکتب پوسیده غربی، خود جای حیرت باقی می گذارد.
اگر نگاهی تیتروار به موضوعات کلی مورد توجه فمینیسم بیاندازیم، خواهیم دید که مواردی نظیر "تبعیض"، "رفتار قالبی" و "مرد سالاری" در رأس موضوعات این مکتب انحرافی وجود دارد که به شیوه ی کاملا اتفاقی و تصادفی در نُطق خانم اشراقی نیز اولویت ویژه و خاصی پیدا کرده.
او در پایان، صحبت از نهادهای مردم نهاد و غیردولتی (NGO) به مبان می آورد تا اهداف مطرح شده ی خود را پیش ببرد .
با حداکثر نگاه خوش بینانه به این افاضات زهرا اشراقی در روزنامه ای که با عنوان آرمان امروز ، روزانه از آرمان های فردای غرب صحبت به میان می آورد، امیدواریم که این صحبت ها، فقط و فقط آمال و آرزوهای همان افرادی باشد که شخصاً آن ها را " الا " خطاب و طوطی وار دستور عمل هایشان را تکرار کرد؛ نه عقاید و اهداف شخصی شان...
که مردم ایران آنقدر قدرت تبیین شان پائین نیامده تا هرگونه ایدئولوژی و مکتب فاسد و گندیده ی قرون وسطایی را با هر عنوان بَزَک شده ای هضم کنند.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
بابا این مگه کیه که شما بهش گیر دادید.هیچ سایتی از ایشون چیزی نمینویسه الا سایت شما .بخدا اینقدر مطلب هست که شما بنویسید........
پاسخ