کد خبر: ۶۶۱۱۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۳

شیرزنی که ثابت کرد پسر کفاش دیگر پابرهنه نیست! +تصاویر

مدت ها در تولیدی کفش اصفهان بدون هیچ مزدی کار می کردیم تا تولید کفش را یاد بگیریم و به همین هم راضی بودیم.

به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه، در هر دوره و زمانی شیر زنانی هستند که با مشکلات و سختی های زندگی دست و پنجه نرم کرده و نا امیدی را شرمنده خود می کنند.

به سراغ یکی از شیرزن های شهرمان رفتیم. خانم «صدیقه شمسی» یکی از کسانی که سختی های زندگی را به جان خرید و توانست کاری کند تا دیگر بهانه ای برای کسانی که اعتقاد دارند در جامعه شغل نیست و از مشکلات گلایه دارند، باقی نماند.

او هم اکنون صاحب اولین کارگاه تولیدی کفش در نی ریز است. کسی که توانست با کمترین امکانات برای خود و سه فرزندش و در کنار آن برای چندین فرد دیگر ایجاد شغل کند. او کسی است که ثابت می کند، ضرب المثل« پسر کفاش همیشه پا برهنه است» همیشه درست نیست.

نبض نی ریز پای حرف های دل او نشسته است. از سختی های زندگی اش می گوید. از زمانی که با خیاطی امرار معاش می کرد و نمی توانست مخارج زندگی اش را تامین کند. تا اینکه با پیشنهاد یکی از آشناهایش روبرو می شود. فردی اصفهانی که برای فروش کفش هر از چند گاهی از اصفهان به نی ریز می آمد تا کفش های تولیدی دیارش را بفروشد. مرد اصفهانی به آن ها پیشنهاد می دهد کار وی را دنبال کنند.

«آن زمان اوضاع اقتصادی ما بسیار بد بود. وقتی با پیشنهاد او رو برو شدیم ، به او گفتم : امروز که شما به خانه ی ما آمدی من هیچ پولی ندارم که به شما بدهم، حتی چک هم ندارم. اما او که تا آن زمان خانواده ما را کاملا شناخته بود، ماشین و کفش هایش را به ما فروخت و رفت و به ما گفت: با ماشین از تولیدی ما در اصفهان کفش بیاورید و در نی ریز بفروشید.

شیرزنی که ثابت کرد پسر کفاش پابرهنه نیست!+تصاویر

بالاخره ما هم قبول کردیم و دو سه بار برای خرید کفش به اصفهان رفتیم. هر موقع به تولیدی کفش در اصفهان می رفتیم ، مدتها می ایستادیم و به تولید کفش نگاه می کردیم. خیلی علاقه مند شده بودیم. با آنها صحبت کردیم و از آنها خواستیم تولید کفش را به ما بیاموزد. اما آنها مخالفت می کردند و می گفتند در شهرستانی که هیچ امکاناتی در این رابطه ندارد، این کار نشدنی است. اما ما با تمام وجود می خواستیم این مهارت را یاد بگیریم. بالاخره آنها قبول کردند و ما مدتها در آنجا بدون هیچ مزدی کار می کردیم تا تولید کفش را یاد بگیریم و به همین هم راضی بودیم.

در ابتدا دو میلیون وام قرض الحسنه گرفتیم و کار را شروع کردیم. شرایط در ابتدا خیلی سخت بود، یادم می آید در یکی از سفرهایی که در زمستان به اصفهان داشتیم، من و یکی از فرزندانم شبها پشت وانت می خوابیدیم و پسر دیگرم جلو ماشین. صبح که از خواب بیدار می شدیم می دیدیم که کلی برف بر روی ماشین نشسته است. هوای اصفهان درآن موقع بسیار سرد بود و حتی 5،4 پتو هم جوابگوی سرمای آن روزها نبود. مدتها به اصفهان می رفتیم و از آن جا کفش برای فروش به نی ریز می آوردیم و سود فروش کفشها را توشه سفر بعدی خود می کردیم.»

لبخندی می زند و ادامه می دهد...

«یادم می آید زمانی که به اصفهان رفته بودیم، از شدت شوق و علاقه ای که به کار تولید کفش داشتیم، از مقدار پولی که از سود فروش کفش به دست آورده بودیم یک کارتن نخ برای دوخت کفش خریدیم، زمانی که هنوز چیز زیادی از دوخت کفش نمی دانستیم. اما من مطمئن بودم که کار تولید کفش در نی ریز عملی می شود. خلاصه پس از تلاشهای بسیار کار تولید کفش را در تیر ماه سال 92 شروع کردیم.

در ابتدا چون از لحاظ اقتصادی شرایط خوبی نداشتیم، با چرخ های کفش دوزی دست دوم شروع کردیم، وام قرض الحسنه می گرفتیم و شروع به خرید تجهیزات می کردیم. اول با تولید کفش زنانه شروع کردیم. اما به دلیل تنوع زیاد و تغیر سریع مدل در کفش های زنانه ، تولید را متوقف کردیم و شروع به تولید کفش مردانه کردیم.

روزگار به سختی می گذشت تا این که یک روز به دیدار حاج آقا فال اسیری رفتم و ماجرا را برای ایشان شرح دادم و راهنمایی خواستم . اما ایشان ما را به کمیته امداد معرفی کردند. کمیته امداد بسیار با ما همکاری کرد و یک وام خوب با سود پایین به ما داد و توانستیم تجهیزات و وسایل نو برای دوخت و تولید کفش بخریم و کارگاهمان را توسعه دهیم.»

خانم شمسی هم اکنون در یک خانه که هم محل زندگی و هم محل کارش است، در کنار سه فرزند و 2 کارگر به کار تولید کفش مشغول است و روزانه حدود 30 کفش تولید می کنند. کفشها را برای فروش به شهرستان های اطراف می برند و در کنار آن عمده فروشی و تک فروشی هم دارند.

یکی از زنان سرزمینم

خانم شمسی از فرزندانش می گوید که همه درس خوانده اند و به آن ها افتخار می کند.

« من بچه هایم را از همان کودکی به کار کردن عادت داده ام و از ساعت 8 صبح تا 12 شب کار می کنیم. پسر اولم فوق دیپلم متا لوژی و پسر دومم دانشجوی مهندسی کامپیوتر و پسر سومم دانش آموز مقطع دبیرستان است . همیشه به بچه هایم می گویم نان بازویتان را بخورید و در همه ی کارها خدا را در نظر داشته باشید. من همیشه به جوانان می گویم که کار کنند و هیچ کاری را عار و ننگ ندانند، دنبال روزی حلال باشند، نگویند چون مدرک لیسانس و فوق لیسانس دارم باید حتما کار اداری داشته باشم. کار زن و مرد ندارد، اگر حرکت کنی، خدا هم برکت می دهد. ما برای کارگاه خودمان چندین بار فراخوان دادیم و تقاضای کارگر کردیم. اما هر کس چند روزی می آمد و می رفت و دیگر پیدایش نمی شد. خدا را بسیار شاکرم که تاکنون توانستم کرایه خانه واقساط وام هایم را بپردازم و شرمنده ضامن هایم نشوم و امیدوارم بتوانم کارگاه خود را توسعه دهم و ایجاد شغل کنم. از کمیته امداد نی ریز هم به خاطر کمک هایشان در پرداخت وام بسیار سپاسگذارم.»

یکی از زنان سرزمینم

یکی از زنان سرزمینم

شیرزنی که ثابت کرد پسر کفاش دیگر پابرهنه نیست!+تصاویر

نظرات بینندگان