شیرازه گزارش می دهد؛
قانون شکنی در سایه وعده های یارانه ای/ دولت دلش نمی خواهد کسی را برنجاند!
با این حساب دولت نه راه پیش دارد نه راه پس، دولت نمی خواهد کسی را از خود برنجاند و از طرفی احتمالا يک ميليون مشمول جديد يارانه بگير (متولدان سال جاري که تاکنون به فهرست يارانه بگيران اضافه نشده اند و متولدان سال آينده) نيز اضافه مي شوند.
به گزارش سرویس اقتصادی شیرازه،
طبق اعلام سازمان هدفمندسازی یارانهها، یارانه ۴۵۵۰۰ تومانی فروردین ۹۴
امشب ساعت ۲۴ برای همه ایرانیان واریز و قابل برداشت میشود. این خبر یعنی
خبری از حذف ثروتمندان از لیست یارانه بگیرها نیست. یعنی یارانه ای که ارزش
فعلی آن به زحمت به 10 هزارتومان می رسد سهم میلیاردرها هم می شود. حذف
یارانه پردرآمدها، تکلیفی که مجلس آن را دو سال است بر دوش دولت گذشته ولی
دولتمردان از اجرای آن شانه خالی می کنند. حذف یارانه نقدی قشرهای مرفه
جامعه، داستان تکراری است که تقریبا از زمان اجرای قانون هدفمندی یارانهها
همواره مطرح بود است که البته این کار در دولت احمدینژاد به دلایل
گوناگونی از جمله احتمال ایجاد نارضایتی عمومی در بین مردم هرگز به مرحله
اجرا نرسید.
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم نیز این قصه همچنان ادامه دارد و با وجود وعده دولت برای حذف قشرهای پردرآمد از دریافت یارانه، باز هم به همه مردم یارانه پرداخت کرده و می کند؛ هر چند تحرکات مختصری از جمله حذف برخی داوطلبان از دریافت یارانه و حذف یارانه ایرانیان خارج از کشور در ماههای گذشته در دستور کار دولت بود اما تاکنون به جایی نرسیده است!
به هر حال دولت وعده حذف یارانه نقدی این دسته از اقشار را داده و می خواهد درآمد حاصل از این کار را در پروژههای عمرانی هزینه کند. مجلسی ها هم در بودجه ۹۴ دولت را ملزم کرده اند که یارانه خانوارهای پردرآمد (شناسایی به تشخیص دولت و براساس شرایط اقلیمی، بُعد خانوار و محل سکونت و میزان درآمد) را قطع کند. الزامی که سال گذشته هم دولت به دلیل نداشتن سیستم جامع اطلاعاتی از اجرای آن امتناع کرد.
سخت است باور کنیم که دولت اطلاعات ثروتمندان را نداشته باشد. ممکن است همه را نداشته باشد اما قطعا آمار بخشی از این جمعیت را دارد. نمونه های زیر را به دقت بخوانید: مسئولین و مدیران کل، شخصیت های حقیقی و حقوقی را که مالیات های قابل توجه می پردازند، مالکان یا معامله کنندگان چند واحد مسکونی یا تجاری، مدیران شرکت های بزرگ، جراحان و پزشکان مشهور، بازیکنان فوتبال با درآمدهای بالا. پورشه سواران خیابان های کلانشهرها و ده ها مورد دیگر.
اظهارات جالب و متناقض دولتمردان حکایت از این دارد که آنها نمی خواهد مردم را ناراحت کنند! سال گذشته با اینکه معاون رئیس جمهور اعلام کرد، ده میلیون نفر از افرادی که نیاز به یارانه ندارند شناسایی کرده، این کار انجام نشد و حتی بعد از مدتی، دولت از حرف خود عقب نشینی کرد و اظهار داشت، که تنها موفق به شناسایی ۲۰۰ هزار نفر شده است.
اما چرا دولت ثروتمندان را از دریافت یارانه محروم نمی کند؟ بهتر آن است که گفته شود شاید دولت با این حذف نگران از دست دادن پایگاه اجتماعی خود است و به این خاطر در حذف پردرآمدها دست دست می کند یا اساسا چنین پروژه ای را در دست ندارد. زیرا چه بسا قطع یارانه نقدی به مثابه محروم کردن از یک حق تلقی شود که در این چند سال ایجاد شده است. از این رو برخی هشدار یا انذار می دهند که این کار در انتخابات مجلس و چه بسا دوره بعد ریاست جمهوری تاثیر منفی بر جای می گذارد.
با این حساب دولت نه راه پیش دارد نه راه پس، دولت نمی خواهد کسی را از خود برنجاند و از طرفی احتمالا يک ميليون مشمول جديد يارانه بگير (متولدان سال جاري که تاکنون به فهرست يارانه بگيران اضافه نشده اند و متولدان سال آينده) نيز اضافه مي شوند.
این موضوع باعث می شود دولت چند قانون شکنی پیاپی را انجام دهد. یکی این که با توجه به کاهش 3 هزار ميليارد توماني بودجه يارانه نقدي، برای تامین یارانه نقدی همه یارانه بگیران هم مجبور به قانون شکني (استفاده از ساير منابع بودجه اي) مي شود و هم از پرداخت یارانه تولید که اتفاقا متن صریح قانون است عاجز می ماند. قانون شکنی سوم دولت، اصل موضوع یعنی عدم حذف یارانه بگیران مرفه جامعه است.
این موضوع قطعا شایسته دولت راستگویان نیست چرا که قانون شکني خلاف رويه دولت و شعارهاي انتخاباتي رئيس جمهور است. به اين ترتيب بهترین راه اما تصمیم قاطع برای حذف یارانه پردرآمدهاست و نگران نبودن از تبعات اجتماعی، چون شهروندان بالغ تر از آن هستند که علاقه و رابطه سیاسی و اجتماعی خود را بر پایه دریافت یارانه نقدی قرار دهند.
آیا بهتر نیست به جای فشار آوردن بر طبقات متوسط و ضعیف، یارانه اقلیت برخوردار و مرفه که احتیاجی به یارانه ندارند و از آن طرف گرانشدن خدمات دولتی یا حاملهای انرژی فشاری بر آنها وارد نمیکند، حذف شود؟! اگر عزمي جدي وجود داشته باشد قطعا از بين 50 تا 60 بانک اطلاعاتي مي توان اکثر ثروتمندان را شناسايي و يارانه آن ها را حذف کرد.
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم نیز این قصه همچنان ادامه دارد و با وجود وعده دولت برای حذف قشرهای پردرآمد از دریافت یارانه، باز هم به همه مردم یارانه پرداخت کرده و می کند؛ هر چند تحرکات مختصری از جمله حذف برخی داوطلبان از دریافت یارانه و حذف یارانه ایرانیان خارج از کشور در ماههای گذشته در دستور کار دولت بود اما تاکنون به جایی نرسیده است!
به هر حال دولت وعده حذف یارانه نقدی این دسته از اقشار را داده و می خواهد درآمد حاصل از این کار را در پروژههای عمرانی هزینه کند. مجلسی ها هم در بودجه ۹۴ دولت را ملزم کرده اند که یارانه خانوارهای پردرآمد (شناسایی به تشخیص دولت و براساس شرایط اقلیمی، بُعد خانوار و محل سکونت و میزان درآمد) را قطع کند. الزامی که سال گذشته هم دولت به دلیل نداشتن سیستم جامع اطلاعاتی از اجرای آن امتناع کرد.
سخت است باور کنیم که دولت اطلاعات ثروتمندان را نداشته باشد. ممکن است همه را نداشته باشد اما قطعا آمار بخشی از این جمعیت را دارد. نمونه های زیر را به دقت بخوانید: مسئولین و مدیران کل، شخصیت های حقیقی و حقوقی را که مالیات های قابل توجه می پردازند، مالکان یا معامله کنندگان چند واحد مسکونی یا تجاری، مدیران شرکت های بزرگ، جراحان و پزشکان مشهور، بازیکنان فوتبال با درآمدهای بالا. پورشه سواران خیابان های کلانشهرها و ده ها مورد دیگر.
اظهارات جالب و متناقض دولتمردان حکایت از این دارد که آنها نمی خواهد مردم را ناراحت کنند! سال گذشته با اینکه معاون رئیس جمهور اعلام کرد، ده میلیون نفر از افرادی که نیاز به یارانه ندارند شناسایی کرده، این کار انجام نشد و حتی بعد از مدتی، دولت از حرف خود عقب نشینی کرد و اظهار داشت، که تنها موفق به شناسایی ۲۰۰ هزار نفر شده است.
اما چرا دولت ثروتمندان را از دریافت یارانه محروم نمی کند؟ بهتر آن است که گفته شود شاید دولت با این حذف نگران از دست دادن پایگاه اجتماعی خود است و به این خاطر در حذف پردرآمدها دست دست می کند یا اساسا چنین پروژه ای را در دست ندارد. زیرا چه بسا قطع یارانه نقدی به مثابه محروم کردن از یک حق تلقی شود که در این چند سال ایجاد شده است. از این رو برخی هشدار یا انذار می دهند که این کار در انتخابات مجلس و چه بسا دوره بعد ریاست جمهوری تاثیر منفی بر جای می گذارد.
با این حساب دولت نه راه پیش دارد نه راه پس، دولت نمی خواهد کسی را از خود برنجاند و از طرفی احتمالا يک ميليون مشمول جديد يارانه بگير (متولدان سال جاري که تاکنون به فهرست يارانه بگيران اضافه نشده اند و متولدان سال آينده) نيز اضافه مي شوند.
این موضوع باعث می شود دولت چند قانون شکنی پیاپی را انجام دهد. یکی این که با توجه به کاهش 3 هزار ميليارد توماني بودجه يارانه نقدي، برای تامین یارانه نقدی همه یارانه بگیران هم مجبور به قانون شکني (استفاده از ساير منابع بودجه اي) مي شود و هم از پرداخت یارانه تولید که اتفاقا متن صریح قانون است عاجز می ماند. قانون شکنی سوم دولت، اصل موضوع یعنی عدم حذف یارانه بگیران مرفه جامعه است.
این موضوع قطعا شایسته دولت راستگویان نیست چرا که قانون شکني خلاف رويه دولت و شعارهاي انتخاباتي رئيس جمهور است. به اين ترتيب بهترین راه اما تصمیم قاطع برای حذف یارانه پردرآمدهاست و نگران نبودن از تبعات اجتماعی، چون شهروندان بالغ تر از آن هستند که علاقه و رابطه سیاسی و اجتماعی خود را بر پایه دریافت یارانه نقدی قرار دهند.
آیا بهتر نیست به جای فشار آوردن بر طبقات متوسط و ضعیف، یارانه اقلیت برخوردار و مرفه که احتیاجی به یارانه ندارند و از آن طرف گرانشدن خدمات دولتی یا حاملهای انرژی فشاری بر آنها وارد نمیکند، حذف شود؟! اگر عزمي جدي وجود داشته باشد قطعا از بين 50 تا 60 بانک اطلاعاتي مي توان اکثر ثروتمندان را شناسايي و يارانه آن ها را حذف کرد.
نظرات بینندگان