«معلول» نورآبادی که «علت» خیلی از پدیده هاست/ این خیاط کر و لال «محرومیت» را با پشتکار دور زد
به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه، هرجایی که کمبودی وجود داشته باشد پیش بردن کار سخت اما جذاب است.
نورآنلاین نوشت: «رضا بادپا» جوان نورآبادی است که از 18 سال پیش سعی کرده است با تلاش شبانه روزی کمبودها و محدودیت های خود را رفع کند. رضا در اولین روز بهار سال 60 پا در این دنیای بزرگ گذاشت اما در همان بدو تولد ناشنوا و لال به دنیا آمد و این محدودیت همواره او را در اجتماع رنج می داد و هر چه سن او بالاتر می رفت مشکلات بیشتر می شد و احساس می کرد که باری بر دوش دیگران است.
البته رضا را محدودیت دیگری نیز رنج می داد و آن زندگی کردن در یک منطقه محروم بود؛ رضا در روستای «بلندو تنگ خاص» ممسنی به دنیا آمده بود این روستای دورافتاده هرگز وضعیت مناسبی نداشته و حتی هنوز که بیش از 30 سال از انقلاب می گذرد نه آب دارد و نه راه!
آقای بادپا در سال 1372 تصمیم بزرگی می گیرد و سعی می کند ابتدا خواندن و نوشتن را یاد بگیرد. او حتی بدون رفتن به کلاس درس این را از طریق دوستانش یاد می گیرد و سپس به شهر مهاجرت می کند و سالها در بازار نورآباد ممسنی کار می کند تا فن و حرفه بیاموزد.
بادپا
پس از سالها شاگردی کردن در کنار خیاطان بزرگ ممسنی از جمله استاد مرتضی
تهرانی حال به یک استاد کار تبدیل شده است و نه تنها اینکه دیگر شاگردی نمی
کند بلکه شاگرد هم می پذیرد و برای کسی کار نمی کند و خود
مستقل شده است.
این جوان حالا دو فرزند به نام هستی و امیر عباس دارد و بدون آنکه باری بر دوش دیگران باشد مسئولیت یک خانواده را نیز بر عهده دارد.
هرچند که
رضا از بهزیستی گلایه دارد که چرا در راه اندازی اشتغال به او کمک نکرده
است اما این جوان نشان داد که با توکل بر خدا و پرورش توانایی های درونی می
توان موفق بود.