زخم کج سلیقگی به بدنه اقتصاد مقاومتی
به گزارش شیرازه، «فریدون حسن» در یادداشتی نوشت:
لباسها را که نگاه میکنی بیاختیار میگویی کدام نابلدی این طرح را داده و کدام ناواردی آن را دوخته است. حتی سریدوزهای چهارراه سپه هم بهتر از این میتوانستند مانتوهای بانوان المپیکی ایران را از زیر دوخت در بیاورند. کت و شلوار مردان المپیکی را هم که نگو به طور حتم حراجیهای میدان امامحسین(ع) و انبوهدوزان باب همایون بسیار بهتر و ظریفتر میتوانستند برای ملیپوشان کاروان کشورشان در المپیک ریو لباس تهیه کنند. از ستهای ورزشی زیروروی چینی هم که نگوییم بهتر است. خیلی بهتر از اینها را میشود در منیریه خودمان پیدا کرد. حداقل والیبال ایران با پوشیدن تولیدات یک شرکت داخلی در معتبرترین سطح والیبال دنیا این را ثابت کرده که میشود رو به تولیدات داخلی آورد. سؤال اینجاست که مسئولان کمیته ملی المپیک چه معجزه و تفاوتی در تولیدات شرکت لی نینگ چین دیدهاند که اینگونه خنجر برداشته و بر بدنه اقتصاد مقاومتی زدند. البته وقتی تمام کارها به دقیقه 90 میرسد و بدون برنامهریزی انجام میشود جز این هم نمیتوان انتظار داشت. این چند سطر تمام آن چیزی نیست که میتوان از مراسم دیروز رونمایی از البسه کاروان ورزشی ایران در المپیک ریو گفت، باید خدمت آقای کیومرث هاشمی بابت این انتخاب تبریک گفت، باید به مسئولان کمیته ملی المپیک آفرین گفت که میتوانستید چرخهای تولید ملی را با همین کاروان به حرکت درآورید اما رفتید با نابلدها و چینیها قرارداد بستید، چینیهایی که خودشان در المپیک آدیداس میپوشند.
نکته جالب اینکه در این مواقع آقایان مسئول همیشه میگویند اولویتمان شرکتهای داخلی بوده است. جناب هاشمی هم دیروز این را گفت؛ ولی نمیدانیم چرا همیشه در لحظه آخر خوبهای داخلی کنار میروند و بیکیفیتها و خارجیها جلو میآیند. یکی از همین آقایان مسئول ورزش میگفت: داخلیها پول میخواهند، ما میگوییم خب بخواهند پول خودمان صرف چرخش چرخهای تولیدیها، سر کار رفتن جوانها و کارگرها و معرفی تولیدات داخلی خودمان میشود، اما آقایان شعار مردمفریب صرفهجویی در هزینه را سر میدهند که بله «هدف اصلی ما این بود که کوچکترین هزینهای متحمل نشویم»، بله درست میگویید ما هم که...
میگویند چند کشور دیگر نیز در المپیک از این برند استفاده میکنند، ما منتظر شروع المپیک میمانیم. 12 روز دیگر تعدادشان را میشماریم و بعد با عدد دوباره در خدمت شما خواهیم بود، هرچند که آن روز هم دیوار حاشا بلند است. یک کلام و آن اینکه کاروان ایران در المپیک 2016 ریو میتوانست با بهترین طرح البته تولید داخلی آن هم در روزهایی که تولیدکنندگان داخلی ایران نمایشگاه ترتیب دادهاند که در برزیل حاضر شوند، ولی حالا باید شلاق پوشیدن لباسهای بدطرح و تولیدات شرکت گمنام چینی که تنها به خاطر قهرمانیهای رئیساش در المپیکهای دورتر شناخته میشود را بر تنمان و بر تن ملیپوشان المپیکی تحمل کنیم چراکه آقایان مسئول نتوانستند یا بهتر بگوییم که نخواستند با تولیدکنندگان خوب و طراحان بزرگ داخلی حتی برای همان 50درصدی که خودشان مدعی هستند کنار بیایند. دیروز بهرغم تمام خندهها، شوخیها، سخنرانیها و ارائه برنامههای صرفهجویانه، روز تلخی برای ورزش ایران بود. روزی که ورزش به بدنه اقتصاد مقاومتی و شعار اقدام و عمل برای رسیدن به آن زخم زد، زخمی بد، زخمی که مقابل چشم دنیا قرار است نمایشش بدهیم، زخمی که در رژه کاروان ایران در المپیک ریو ما را میرنجاند، اما مسئولان ورزش کشور به طور حتم به آن میخندند.مسئولان ورزش با این کجسلیقگی دو ضربه به اقتصاد مقاومتی زدند. اول با انتخاب بد داخلی توانمندیهایمان را زیر سئوال بردند و دوم با روی آوردن به خارجیها شایستگیهایمان را نادیده گرفتند.
انتهای پیام/