کد خبر: ۱۰۷۴۰۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۸ - ۲۱ اسفند ۱۳۹۵
شهروند قادر آبادی خطاب به استاندار؛

اینجا «مشهد مرغاب» قادر آباد است؛ بیکاری در شهر بیداد می‌کند

شهروند خرمبیدی خطاب به استاندار گفت: استانى که جنابعالی مسؤولیت اداره آن را بر عهده گرفته اید شهری با حدود بیست هزار نفر جمعیت دارد که از مدیریت و آینده اندیشی کمتر بهره ای برده است.

به گزارش شیرازه، محمدعلی افشانی استاندار فارس امروز شنبه به شهرستان خرم بید سفر می کند. یکی از شهروندان بخش مشهد مرغاب در یادداشتی خطاب به استاندار فارس، مشکلات این بخش را برشمارده است. متن این یادداشت را در ادامه بخوانید:

جناب آقای افشانی؛
استاندار محترم استان فارس

طبیعی است که در فرایندهای توسعه پایدار عوامل اجرایی هرچه قوی تر و توانمندتر باشند، رسیدن به هدف سریعتر و کامل تر صورت میگیرد.

استانى که جنابعالی مسؤولیت اداره آن را بر عهده گرفته اید شهری با حدود بیست هزار نفر جمعیت  دارد که از مدیریت و آینده اندیشی کمتر بهره ای برده است؛ شهری که مسوولینش دست و پا بسته اند و در اجرای هر طرحی با درهای بسته روبرو میشوند. 

شهری که از بودجه های عمرانی در آن خبری نیست، شهری که دولتمردانمان در طول سالیان،ظلمها بر آن روا داشته اند.

ابتدایی ترین امکانات شهری در ذهن شهروندانش کمترین نشانی ندارند به طور مثال اورژانس برای آنها آرزوست.

بیمارستانش همان بهداری قدیمی است که رنگ و لعابش عوض شده و خدماتش همان.

روزگاری نه چندان دور که هنوز میتوان رگه هایی کمرنگ از آن را در ذهن قدیمی تر ها دید مرکز رونق تجارت منطقه بوده و به لطف مدیرانش سرآمد اقتصاد منطقه، استان بلکه کشور بوده است؛ زخم های زیادی از نامدیریتى دارد، اما هنوز ایستاده و نفس،می کشد.

اینجا مشهد مرغاب(قادرآباد) است

جناب آقای افشانی؛

بیکاری در این شهر بیداد می کند

بزرگترین کارخانه صنایع غذایی در بدترین سطح رکود به سر می برد و شرکت کشت و صنعت آن کم از غارت شدن ندارد.

خصوصی سازی، چه واژه منفوری است در میان این مردم؛ مردمی که از جان و دل برای پیشرفت صنایع ،کشاورزی و بخش خدمات شهر مایه گذاشته اند اکنون فقط،نظاره گر تقدیم ماحصل زحماتشان به یک " تازه از راه رسیده" هستند.

چه راحت و آسوده برایشان و برای آینده شان تصمیم میگیرد و به همین سادگی یک شبه بیش از ۷۰۰ نفر بیکار می شوند و کوچکترین خبری از حضور مدیریت استان برای حل این بحران نیست.
بحران! 

چه کسی میتواند منکر نقش،بیکاری در ایجاد و شیوع بحرانهای اجتماعی شود؛ و قصه تکراری جوانان شهر از همین بیکاری شروع میشود و به اعتیاد ، سرقت، بالا رفتن سن ازدواج، مهاجرت، رکود، کاهش جمعیت فعال و مرگ تدریجی شهر ختم میشود.

در این حال سخن گفتن از اوضاع فرهنگی و اجتماعی شهر همان مثنوی هفتاد من کاغذ است و راه به جایی ندارد.

جناب آقای افشانی؛

امید دارم که این یادداشت به دستتان برسد و لااقل یک بار آن را بخوانید و از نزدیک با مردم شهرم آشنا شوید و بینید علی رغم تمام ناملایمات ، چه دل بزرگی دارند.

هنوز آنقدر از شهر باقی مانده که بتوان قول یک میزبانی خوب را به جنابعالی داد.
*محمد چیرى

منبع: بام فارس

نظرات بینندگان