کد خبر: ۳۶۵۹۴
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۹ - ۱۸ مهر ۱۳۹۱

کنگره بزرگداشت شهدای فناوی اطلاعات و ارتباطات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

به همت سپاه فجر استان فارس سومین کنگره بزرگداشت شهدای فناوری اطلاعات و ارتباطات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شیراز برگزار شد.

به گزارش شیرازه به نقل از تنویر ، سردار مظلومی  امروز در سومین کنگره شهدای فاوای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در تالار غدیرسپاه فجر استان فارس در شیراز برگزار شد تصریح کرد: همچنین به منظور گرامیداشت باد و خاطره شهدای فاوا تاکنون 12 یادواره استانی در سراسر کشور برگزار شده است.

وی بیان داشت: در زمینه معرفی و شناسایی شهدای فاوا کتاب های مختلف نیز به چاپ رسیده است و مستندهای تلویزیونی نیز تهیه و تدوین شده است.

مظلومی ادامه داد: با یک برنامه ریزی نیز تجهیزات مختلف فناوری اطلاعات از قدیمی ترین آن تا جدیدترین و به روزترین تهیه شده و در فالب نمایشگاه های مختلف در معرض عموم علاقه مندان قرار گرفته است.

گفتنی است؛این مراسم با حضور سردار سلامی جانشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهان رده های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروهای نظامی و انتظامی و رزمندگان دفاع مقدس به ویژه فعالان حوزه «فاوا» برگزار شد.

میثم میثم به گوشم از خط چه خبر؟

از حال و هوای شهر خلوت چه خبر؟

میثم میثم زبیر،اینجا امن است

والی شده ایم از ولایت چه خبر؟

ما شعله سوزو آه را می فهمیم

در غربت شب،پگاه را می فهمیم

ایمان به شهیدان ولایت داریم

فن آوری سپاه را می فهمیم

اینجا همه شوق پرکشیدن دارند

مانند ترانه ها شنیدن دارند

سوگند به خون لاله در عرصه عشق

گل های مخابرات دیدن دارند

از نای سحر،بانگ مناجات آمد

خورشید به دیدار سماوات آمد

مهتاب به خون نشست و از گلشن صبح

بوی شهدای اطلاعات آمد

ای تشنه لبان فرات مدیون شماست

لیلای حماسه بید مجنون شماست

این معجزه را غروب هم می داند

حیثیت لاله زار از خون شماست

در محضر باد،برگ باید باشیم

ابریم وپراز تگ رگ باید باشیم

در هر نفسی که می رود مثل حباب

آماده برای مرگ باید باشیم

چون باد،هوای دشت و هامون داریم

دریاصفتیم و رنگ کارون داریم

ما گوش به فرمان ولایت هستیم

نخلیم و هزار ریشه در خون داریم

ای کاش نشانه تبسم باشیم

در سفره دوست،عطرگندم باشیم

باید که به دیدار ولایت برویم

مانند علی به فکر مردم باشیم

می آیمد و شهد عشق،در کامش بود

پیوشته زلال نور ،در جامش بود

یک باغ بهار را به شیراز آورد

مردی که گل محمدی نامش بود.

(چند رباعی از هادی فردوسی تقدیم به شهدای مخابرات)

یک نفر در دست خود گوشی بی سیم داشت

بهترین فرمانده بود دشمن از او بیم داشت

ناگهان بی سیم زد

یک پیام تازه داشت

مثل باران مهربان لطف بی اندازه داشت

اکبر اکبر مرتضی این صدا از سوی کیسست

باز هم تکرار کن حرفتان مفهموم نیست میهمانان آمدند وضع در هم است

دست و خالی مانده ایم نقل و نبات نیست.

انتهای خبر/ص

نظرات بینندگان