کد خبر: ۴۶۳۳۷
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۱ - ۱۳ آبان ۱۳۹۲
«اعتبارسازی» کارکرد مهم بیانات 12 آبان رهبر انقلاب

حرف هایی که آمریـــــکا را ضربه فنی کرد

این سبک رهبری در اعتبارسازی برای بازدارندگی، اولین‌باری نیست که اجرا می‌شود و مطمئنا در چارچوب دور مذاکرات جدیدی که چندین هفته است آغاز شده، آخرین بار نیز نمی‌باشد.
سرویس سیاسی شیرازه - سعید ساسانیان/ طی هفته‌های اخیر یک نکته کاملا مشهود در روند دیپلماسی ایران و آمریکا قابل رویت بوده است. چماق و هویج آمریکایی برای ایران از یک تعادل برخوردار بوده به‌گونه‌ای که هم‌زمان که آمریکایی‌ها از ضرورت گفتگو برای حل پرونده هسته‌ای ایران، امکان کاهش تحریم‌ها، برداشتن گام‌های عینی از سوی ایران و مواردی از این قبیل سخن به میان آورده‌اند، از قرار داشتن همه گزینه‌ها روی میز یعنی تاکید بر امکان استفاده از گزینه نظامی و حتی فریب‌کار بودن DNA ایرانی‌ها نیز گفته‌اند. حتی در اظهار نظری گستاخانه که با واکنش رهبر معظم انقلاب روبرو شد، یکی از مقامات آمریکایی از امکان حمله اتمی به ایران نیز سخن گفته است.

اما از این سو، مقامات دولت ایران تلاش کرده‌اند تا پالس‌های نرم‌تری از خود بروز دهند. این به معنای سازش‌کار بودن آن‌ها نیست بلکه از یک تاکتیک حکایت می‌کند که آن‌ها در شرایط کنونی آن را اتخاذ کرده‌آند. اگرچه آ‌ن‌ها به این مواضع چماق‌گونه‌ی آمریکایی‌ها واکنش نشان داده‌اند اما این عکس‌العمل‌ها عمدتا آن‌قدر قوی نبوده و آن‌قدر هجومی نبوده تا نوعی توازن در هجوم و دفاع میان اظهار نظرات مقامات عالی رتبه دستگاه دیپلماسی کشور ایجاد کند. این مسئله می‌تواند اعتبار ایران در چارچوب نظریه بازدارندگی را دچار لطمه سازد.

در نظریه بازدارندگی، بازیگر «الف» ترتیباتی را سامان می‌دهد که بازیگر «ب» در یک محاسبه هزینه - فایده، توان حمله به او را نداشته باشد چرا که در این صورت، با واکنش شدید «الف» مواجه خواهد شد، واکنشی که هزینه‌های آن برای «ب» بیشتر از حمله آن به «الف» می‌باشد. اما آن‌چه در این میان مهم است، «اعتبار» تهدید «الف» است به عبارت دیگر تهدید «الف» باید آن‌قدر اعتبار داشته باشد که «ب» را از مقاصد خود باز دارد. این اعتبار اگر وجود نداشته باشد اساسا بازدارندگی زیر سوال می‌رود چرا که تهدید او نه تنها اعتبار ندارد که یک توهم است. لذا در نظریه بازدارندگی، بازیگران سعی می‌کنند تا با افزایش اعتبارسازی، این باور را در حریف به وجود آورند که تهدید آنان کاملا واقعی است. اما نکته دیگری که در چارچوب نظریه بازدارندگی مطرح می‌شود، «ارتباط» است به این معنا که باید به نوعی با دشمن ارتباط برقرار کرد و او را از قصد و نیت و حدود اعمال خود که بسته به کنش او است، آگاه ساخت. این فرایند اگر به هر دلیلی صورت نگیرد، بازدارندگی که هدف آن ممانعت از درگیری است، محقق نخواهد شد چرا که اساسا دشمن به دلیل درک نادرست از واکنش طرف مقابل، می‌تواند ترتیباتی جهت به خطر انداختن منافع و امنیت ملی را در دستور کار قرار دهد.رلذا نمی‌توان با سکوت، ادعای بازدارندگی کرد.

بر این اساس می‌توان مشی کنونی مردان سیاست خارجی دولت یازدهم را در چارچوب نظریه بازدارندگی دچار اختلال دانست. اگرچه آن‌ها سعی دارند در مسیر تنش‌زدایی جهت کسب حداکثر بازده در حوزه منافع ملی، حرکت کنند اما اصرار آن‌ها بر واکنش‌های لفظی نرم‌خویانه که نسبتی با هجوم شدیداللحن مقامات آمریکایی ندارد، عملا می‌تواند اقتدار ایران را تحت تاثیر قرار دهد. در شرایط کنونی حتی دولت نمی‌‌خواهد نشانه‌های استکبارستیزانه مردم که می‌تواند علاوه بر افزایش قدرت چانه‌زنی او در مذاکرات، موجب افزایش اعتبارسازی برای ایران در چارچوب بازدارندگی شود را هم بپذیرد. تا کنون هیچ صدایی از سوی مردان سیاست خارجی دولت و رسانه‌های نزدیک به دولت به گوش نرسیده که نگرانی‌‌ها و حتی اعتراضات مردم را بمثابه یک فرصت برای دیپلماسی خود محسوب کنند. هر تلاشی شده در مسیر آرام‌سازی، دعوت از مردم و گروه‌‌ها برای همراهی و صبر بوده است. این دعوت در کنار مواضع کلامی واکنشی نامتناسب با هجمه دشمن، عملا می‌تواند وجه نامناسبی از ایران را به نمایش گذاشته و قدرت بازدارندگی ایران حتی در چارچوب مذاکرات را تحت الشعاع خود قرار دهد.

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در 12 آبان و در جمع دانش‌آموزان و دانشجویان از منظر نشانه‌شناسی می‌تواند در جهت جبران عدم توازن حمله - دفاع کلامی دولت آمریکا و دولت ایران تحلیل شود. ایشان در این سخنرانی حرف جدیدی مطرح نکردند بلکه مواضع گذشته خود را به شکلی تحلیلی‌تر و عمیق‌تر بیان کردند. حتی این جمله ایشان که نباید دیپلمات‌های مذاکره کننده را سازش‌کار نامید نیز از میان جملاتی که چندی قبل در خصوص خوش‌بین بودن نسبت به تیم مذاکره کننده زده بودند، قابل نتیجه‌گیری بود. اما علاوه بر تعمیق مواضع، آن‌چه بیانات رهبری را بیشتر برجسته کرد، ادبیات سهمگین آن بود، ادبیاتی که در روابط بین‌الملل معنا و مفهوم خاصی داشته و نوعی اعتبارسازی برای ایران در چارچوب نظریه بازدارندگی محسوب می‌شود. «اسرائیل حرام زاده»، «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»، «گزینه نظامی هم روی میز باشد، چه غلطی می‌توانید بکنید»، «اگر آمریکایی‌ها راست‌گو هستند باید دهان این یاوه‌گو را خرد کنند»، «دولتی که این چنین است غلط می‌کند کشور دیگری را تهدید هسته‌ای می‌کند» و مواردی از این دست، می‌تواند موازنه بر هم خورده در اثر سخنان عمدتا آرام دولتی‌ها را جبران سازد.

این سبک رهبری در اعتبارسازی برای بازدارندگی، اولین‌باری نیست که اجرا می‌شود و مطمئنا در چارچوب دور مذاکرات جدیدی که چندین هفته است آغاز شده، آخرین بار نیز نمی‌باشد. حداقل رویه دولتی‌ها در اظهار نظرات، این مساله را نشان می‌دهد که رهبری در آینده نیز سبک خود را اجرایی خواهند کرد.

انتهای پیام/523/3

نویسنده :
سعید ساسانیان
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
محمد
Iran (Islamic Republic of)
دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲
0
جانم فدای امامم
دانشجو
-
دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲
0
انسان با دیدن مواضع به موقع ایشان واقعا یقین پیدا می کنه که ایشان از جانب امام زمان حمایت میشه و گوششان به دهان امام زمان است.
اللهم احفظ و انصر و أید امامنا الخامنئی
کیانوش از داراب
Iran (Islamic Republic of)
دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲
0
خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست