کد خبر: ۶۳۸۶۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۲ - ۱۵ آذر ۱۳۹۳

رمزگشایی از بازتاب اسیدپاشی در ایران در رسانه‌های بیگانه

آیا این حادثه فقط در کشورمان اتفاق می‌افتد و سایر کشورها از بروز چنین حوادثی مصوند هستند؟
اسیدپاشی، اقدامی غیر انسانی است که شالوده زندگی فردی را که مورد اسیدپاشی قرار گرفته از هم متلاشی کرده و وی را به سمت زندگی تاریک سوق می‌دهد.

به گزارش شیرازه به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ آنچه مسلم است این که، این نوع حوادث با وجود تکرار، هرگز از مدار ذهن مخاطبان و محور توجه آنها خارج نخواهد شد؛ چرا که امنیت و مهم‌تر از آن احساس امنیت، با ارزش‌ترین کالایی است که نباید تحت هیچ عنوانی خدشه دار شود چرا که دین اسلام مخلان امنیت و آسایش جامعه را مورد نکوهش قرار داده و حفظ حقوق اجتماعی افراد جامعه را بر همگان واجب می‌داند. 
 
 
از سویی دیگر نباید پنداشت اطلاع‌رسانی در خصوص ابعاد ماجرا و انگیزه مجرم یا مجرمان این حادثه نتیجه‌اش بر هم خوردن آرامش و امنیت است؛ آرامش و امنیت، هم بصری و درک شدنی است و قوه عاقله مردم جامعه ما نیز قادر به فهم این موضوع هست که با وقوع یک حادثه،‌ کل امنیت یک شهر زیر سوال نمی‌رود اما نکته مهم این جاست که چرا عده‌ای به این حد گستاخی رسیده‌اند که ارتکاب این جرائم را آسان تلقی کرده‌اند؟ 

این سوالی است که اگر پاسخی درست برای آن بیابیم، آستانه جرائم در کشور را کاهش خواهیم داد. پس به جای آن که نگران برهم خوردن آرامش روانی مردم به خاطر اطلاع‌رسانی حادثه باشیم، فکری برای تاخت و تاز مجرمانی کنیم که برای ارتکاب جرمشان حتی لحظه‌ای به عاقبت کار نمی‌اندیشند و اساسا دلیلی هم برای این عاقبت‌اندیشی نمی‌یابند! 

اسیدپاشی در اصفهان فرصتی برای سوء استفاده رسانه‌های معاند

پس از آمنه بهرامی اولین قربانی اسیدپاشی که 12 آبان ماه سال 83 در زیر پل سیدخندان تهران، زندگی برای همیشه به روی وی تاریک شد این بار حادثه اسیدپاشی به تنی چند از زنان بی‌دفاع اصفهان، درحالی توجه عموم و رسانه‌ها را به خود جلب کرد.

تکرار این حادثه طی چند روز در اصفهان، به فرصتی ویژه برای جوسازی رسانه‌های معاند و غربی بود تا بار دیگر در حوادث و احکام حقوقی ایران مداخله کنند. 
 
 اما این اولین بار نیست که رسانه‌های بیگانه با دستاویز قرار دادن یک اتفاق درحوزه اطلاع رسانی فرصتی پیدا می‌کنند تا آنچه را که در ذهن خود دارند به عنوان واقعیت به جامعه ارائه کنند. 

بعد از این بود که صدای آمریکا، بی‌بی‌سی فارسی، "دویچه وله" و همپالگی‌های آن‌ها بلافاصله پاس برخی رسانه‌ها را دریافت کرده و در اقدامی هماهنگ، صفحات ویژه‌ای برای پوشش اخبار ضد و نقیض اسیدپاشی‌های اصفهان و مرتبط کردن این موضوع با فریضه امر به معروف و حجاب اختصاص دادند. 
 

در این میان همزمانی فاجعه اسید پاشی و بررسی طرح فریضه امر به معروف و نهی از منکر در مجلس شورای اسلامی(زمان بررسی این طرح از ماه‌ها قبل در مجلس شورای اسلامی مشخص و معین شده بود) تبدیل به فرصتی استثنایی برای رسانه‌های ضد انقلاب و حمله آن‌ها به فریضه حجاب و امر به معروف و نهی از منکر شد.  

هر چند این رسانه‌ها  بخاطر تب و تاب روزهای نخست و حساسیت افکار عمومی نسبت به این ماجرا توانستند با اخبار و گزارش‌های غیرمستند و همچنین پخش این اخبار در فضای مجازی به ناامن جلوه دادن جامعه دامن بزنند اما در ادامه مشخص شد که گزارش‍‌ها و اخبار آنها پایه و اساسی ندارد و تنها با محور گسترش شایعه، بزرگنمایی و حاشیه سازی منتشر می‌شود. 

کار این شبکه‌ها به جایی رسید که ماجراهای اسیدپاشی را تا شهرهای دیگر نیز کشاندند و از هرجای تاریخ که می‌توانستند شاهدی برای گسترش اسیدپاشی در جامعه دست و پا کردند. 

گفتنی است؛ در این میان العربیه نیز با انتشار عکسی، قربانیان ایرانی خشونت‌های اخیر در اصفهان را 13 مورد ذکر کرده و در تیتر خبری خود سخن از ارتباط این حوادث با بدحجابی آورده است. 

 

همچنین خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز پس از اعلام خبر دستگیری 4نفر از مظنونین، از عرصه قضاوت عقب نمانده و با اجباری خواندن حجاب چادر در ایران، سعی کرد این نکته را به ذهن مخاطبان القاء کند که عدم استفاده از پوشش چادر دلیل قربانی شدن این زنان بوده است. 
 
اسیدپاشی به رئیس بیمارستانی در تهران 

اما ماجرا فقط مختص اسیدپاشی‌های اصفهان نبود و با وقوع مجدد این حادثه این بار توسط یک پزشک و اسیدپاشی بر روی رئیس بیمارستان ضیاییان تهران راه دیگری را برای انتقاد اقدامات و اقدامات مداخله جویانه رسانه‌های غرب باز کرد.

چرا رسانه‌های غربی فقط اسیدپاشی‌های ایران را منعکس می‌کنند؟

بر اساس گزارش اشپیگل، حدود 60 درصد قربانیان اسید پاشی زنان هستند و بیشترین میزان وقوع این حادثه مربوط به کشور آسیایی بنگلادش است که در فاصلۀ سال‌های 1999 تا سال گذشتۀ میلادی  3512 حادثۀ اسید پاشی در آن به وقوع پیوسته است. 

طبق این بررسی‌ها بیشترین میزان وقوع اسید پاشی در آمریکای جنوبی مربوط  به کشور نا آرام کلمبیا است که تنها در سال 2011 شاهد 46 مورد اسید پاشی بوده و بیشتر این حوادث در مناطق دور افتاده این کشور و تعدادی نیز در شهر بوگوتا، پایتخت کلمبیا رخ داده است. 

از سوی دیگر در کشوری چون انگلیس نیز همچنان حادثه اسیدپاشی در حال رخ دادن است به طوری که طبق گزارش تلگراف تنها در فاصله سال 2011 تا 2012 حدود 144 مورد پذیرش شده در بیمارستانه‌های انگلیس به ثبت رسیده که افراد در آنها با مواد شیمیایی مورد حمله قرار گرفته‌اند که 105 مورد آن اسیدپاشی گزارش شده است. 

این گزارش‌ها حاکی از آن است که بر اساس آمارهای جهانی بیشترین سهم اسیدپاشی‌ها به انگلستان اختصاص دارد و حال آنکه رسانه‌های معاند فقط به ایران پرداخته‌اند و در مورد حوادث کشور ما جوسازی می‌کنند.

برآیند حفظ امنیت توسط نهادهای تقنینی، مقابله با عناصر قانون گریز خواهد بود

اما "محمود براتی نیا" در پاسخ به این سوال که علت پرداختن رسانه‌های غربی به مسایل حقوقی ایران چیست، به خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران،  گفت: در بعضی از جرایم اولین اثر اجتماعی آن بعد از امنیت، حفظ منافع عمومی است.
 

وی ادامه داد: به همین جهت هزینه‌های اجتماعی فراوانی را به حکومت تحمیل کرده بنابراین می‌توان گفت که فرهنگ، پایین بودن آستانه تحمل و مشکلات اقتصادی و گاهی شکست‌های عاطفی را می‌توان جزء عوامل بروز برخی ناهنجاری‌های فعلی از جمله اسید پاشی دانست.

این حقوقدان تصریح کرد: لذا چنانچه نهادهای تقنینی و دستگاه قضا به وظیفه ذاتی خود که همانا پشتیبانی از امنیت و تضمین روابط اجتماعی و مناسبات خانوادگی است بپردازند، برآیند آن مقابله با عناصر قانون گریز و تامین عدالت خواهد بود.

براتی نیا با اشاره به مصدومین این حادثه، افزود: آیا اگر در موقعیت چنین افرادی قرار بگیرید جز تقاضای مرگ جهت مرتکبین آن آرزوی دیگری متصور است؟ از طرفی دیگر چنانچه با برخوردهای قاطع و بازدارنده نظام در مقابل چنین اعمالی گرفته نشود شاید با گسترش روحیه انتقام گیری شخصی هزینه‌های بالایی به جامعه تحمیل گردد.

وی در پایان خاطر نشان کرد: در کنار اعمال مجازات‌های سنگین البته نقش فرهنگ سازی و ایجاد پیش‌نیازهای لازم جهت مقابله با عوامل هنجار شکن که به گوشه ای از آن فوقا اشاره شد، نباید فراموش شود.

نظرات بینندگان