ارتش عراق، یک ارتش کلاسیک بود و چون کسی را در مقابله خود نمی دید، شک کرده بودند که شاید این یک تله باشد/ لشکر 19فجر در کربلای4 به بهترین شکل ممکن عمل کرد/ لشکر 19فجر، نقطه اتکا و خط شکن کربلای 5 شد
به گزارش شیرازه، سردار حاج کاظم پدیدار، بسیجی رزمنده و جانباز هشت سال دفاع مقدس، فرمانده گردان خضرت زینب(س) بود که پس از جنگ تا پس از بازنشستگی و تا کنون، ارتباطش را به نیروهایش قطع نکرده و هنوز هم در سالروز آزادی سوسنگرد به منطقه می شتابد تا با دیگر همرزمانش تجدید پیمان کند.
به گفته خودش، در سومین روز جنگ به اتفاق شهید کاظم مظفری و شهید محسن داوودی با نیت دفاع از بوشهر، به بوشهر رفت، چراکه عراقیها بوشهر را بمباران کرده بودند. آن زمان تازه دیپلم گرفته و 18ساله بود. بعد از آن به سمت سوسنگرد رفت و در محاصره سوسنگرد گیر افتاد؛ و پس از آن در عملیات مختلفی شرکت داشت از جمله شهید مدنی در سوسنگرد، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، و با یک وقفه کوتاه، والفجر مقدماتی، والفجر یک، والفجر 4، خیبر، کربلای 4 و 5، نصر 4 و والفجر 10 و عملیات آخرین بعد از قطعنامه بود که موفق به عقب راندن دشمن به بیرون از مرزها شدند.
وی که بازنشسته قرارگاه امام حسین(ع) است و در دفاع از حریم اهل بیت(ع) هم دستی بر آتش داشته است، این روزها و در سالروز آغاز جنگ تحمیلی، مشغول ساخت مستندی درباره زندگی سردار شهید باقر سلیمانی است و حین آمدن به شیراز تا رفتن به زادگاه سردار سرافراز، باقر سلیمانی، از فرودگاه شهید دستغیب شیراز، فرصتی کوتاه اما پرغنیمت دست داد تا گفتگویی پربار از نقش فارس در هشت سال دفاع مقدس داشته باشیم.
به گفته این یادگار دفاع مقدس، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمن که نمی توانست استقلال ایران را تحمل کند، مشکلاتی را بر سر راه ملت قرار داد. از جمله غائله کردستان که بچه های حزب اللهی دفاع کردند و تقریبا این غائله سروسامان داده شده بود و با موفقیت به جاهایی رساندند؛ اما از آنجا که استکبار نمی خواست جمهوری اسلامی نوپا روی پای خودش بایستد و مستقل باشد، در آخرین روز شهریور سال 59، جنگ ناخواسته ای را بر ملت ما تحمیل کرد که در نواری به طول بیش از یک هزار و 300 کیلومتر مرز ایران و عراق اتفاق افتاد و جمهوری اسلامی نوپا، بدون دفاع، سلاح، و بدون آمادگی، وارد جنگ ناخواسته ای شد که می بایستی با کشورهای مختلفی به نمایندگی عراق درگیر می شد.
سردار پدیدار تصریح کرد: عراقی ها با آمادگی کامل به جنگ علیه ما وارد شدند به این نیت که جمهوری اسلامی ایران را ساقط یا حداقل خوزستان را تصرف کند.
وی با بیان اینکه الآن که مدتها از جنگ گذشته است، شاید فکر کنیم این حرف یک شوخی است؛ اظهار داشت: این یک واقعیت است و به صورت بسیار بسیار جدی وارد شدند و شهرها را تصرف کردند، تا جایی که خودشان به شک افتاده بودند که مگر می شود مثلا در شهری مثل اهواز کسی نباشد دفاع کند؟ پس به اهواز ورود نکردند.
به گفته این سردار جنگ، ارتش عراق، یک ارتش کلاسیک بود و چون کسی را برای مقابله جدی در مقابل خود نمی دید، شک کرده بودند که شاید این یک تله باشد؛ در حالی که اینگونه نبود و واقعا کسی نبود برای مقابله با آنها؛ با این وجود، پس از گذشتن چندی از جنگ، نیروهای اسلام وارد عمل شدند و در از شهرها و محلات به جنگ ورود کردند.
این یادگار هشت سال دفاع مقدس، با بیان اینکه رفته رفته تعداد رزمندگان زیادتر شد تا جایی که توانستیم عملیات ثامن الائمه را با همین گروه ها و شبکه های مردمی با هماهنگی با ارتش انجام دهیم گفت: بعد از این عملیات، بچه های سپاه به این فکر افتادند که باید یگان منظمی داشته باشند به عنوان تیپ و گردان.
سردار پدیدار افزود: آن زمان ما در سوسنگرد بودیم که دسته ها، گروهان ها و گردان ها شکل گرفتند و ین عمل، منجر به تشکیل تیپ هایی مثل تیپ امام سجاد(ع) برای استان فارس، تیپ کربلا برای مازندران، تیپ 8نجف برای اصفهان و تیپ محمد رسول الله(ص) برای تهران؛ و تیپ های دیگری که بعد از آن برای هر استانی شکل گرفت.
به گفته وی، بعد از شکل گیری تیپ امام سجاد(ع) که در اولین مرحله، ورود به عملیات بیت المقدس را در کارنامه داشت، پادگان شهید بهشتی اهواز که قبل از آن مقر اعزام نیرو بود، به عنوان عقبه، به استان فارس واگذار شد تا از آنجا نیروهای خودشان را سازماندهی کنند. در همان مرحله تیپ شهید دستغیب و 22بهمن از استان فارس از آنجا در عملیات چزابه که دشمن با تک، قصد تصرف چزابه را داشت مقابله کردند.
این فرمانده دفاع مقدس ادامه داد: این شروع شکل گیری یگان ها و تیپ های بود و اولین بار تیپ امام سجاد(ع) به فرماندهی سردار حاج محمدنبی رودکی به استان فارس واگذار شد.
این یادگار دفاع مقدس تصریح کرد: آن زمان رزمندگان فارس متفرق و در کل یگان های کشور پخش بودند؛ که با تشکیل تیپ امام سجاد(ع)، اعزام ها را متمرکز کردند و گفتند نیروها باید از استان خودشان اعزام ها شوند. من هم که ابتدا در تیپ کربلا بودم، بعدها از سمت لشکر 19 فجر اعزام شدم.
فرمانده گردان حضرت زینب(س) گفت: بعد از گذشت مدتی از تشکیل تیپ امام سجاد(ع)، تیپ امام حسن(ع) به فرماندهی سردار محمدجعفر اسدی شکل گرفت و مدتی بعد تبدیل به تیپ 33 المهدی شد؛ و تیپ حضرت فاطمه زهرا(س) هم برای کمک به این دو تیپ تشکیل شد که بیشتر اعضای این تیپ را بچه های کازرون تشکیل می دادند.
به گفته وی، بعد از آن، تیپ های دیگری در قالب لشکر محمدرسول الله(ص) شکل گرفت. از جمله تیپ ذوالفقار به فرماندهی حاج علی اسدزاده در عین خوش. اما چون این تیپ ها دارای عقبه محکمی نبودند، در لشکر 19 فجر و المهدی ادغام شدند. پس از آن تیپ المهدی در فروردین سال 62 از لشکر 19 فجر مستقل شد و بعد از آن هم تیپ امام سجاد و حضرت فاطمه زهرا(ع) در لشکر 19 فجر ادغام شدند و لشکر عملیاتی 19 فجر را تشکیل دادند.
پدیدار ادامه داد: بعد از مدتی یگان های دیگری به استان فارس اضافه شدند مثل تیپ 56 یونس، تیپ مهندسی 46 الهادی، تیپ 28رزهی سفر که به کمک به یگان های رزم در جبهه آمدند.
این رزمنده بسیجی اظهار داشت: یگان های تیپ المهدی و لشکر 19 فجر، یگان های رزم فارس بودند، و توسط بچه های رزمنده استان فارس تغذیه می شدند و نقششان در عملیات ها از بعد از سال 62 پررنگ تر شد.
به گفته این فرمانده جنگ، یگان های استان فارس، عملیات هایی مثل فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، خیبر، بدر، والفجر 8 و کربلای 4 و 5، والفجر 10 و عملیات پراکنده ای مثل قدس3 و نصر4 را انجام دادند و تقریبا در همه عرصه های عملیاتی بچه های فجر خوب عمل کردند و توانستند ضربه مهلکی به صدام و صدامیان بزنند.
پدیدار تصریح کرد: نتیجه این عملیات ها، هدیه بیش از 15هزار شهید بود که به مانند برگ زرینی در تاریخ این استان خواهد ماند که به بهترین شکل ممکن از خاک وطنشان دفاع کنند. 25هزار جانباز، 2هزار و 200 آزاده، 800 مفقود و 3هزار شهید دانش آموز، حتی 30 شهید اهل سنت از استان فارس داشتیم و 400 غواص شهید، 357روحانی شهید، 313 سردار شهید، حتی نقش خانم های استان فارس هم در جنگ بی بدیل بود؛ به طوری که 146 بانوی شهید داریم که 65بانو در میدان جنگ به شهادت رسیدند. بعد از جنگ هم بالغ بر 70 شهید مدافع حرم را این استان شهیدپرور تقدیم راه دفاع از حریم اهل الله(ع) دادند تا به کشور عزیزمان آسیبی نرسد.
فرمانده گردان حضرت زینب(س) یادآور شد: لشکر 19 فجر و المهدی در طول جنگ همگام با سایر یگان های کشور از جمله لشکر محمدرسول الله(ص)، امام حسین(ع)، کربلا، عاشورا 8نجف، 41 ثارالله، و یگان های دیگر، خروشید، جنگید، دفاع کرد، و توانست دین خود را به کشور، اسلام و انقلاب ادا کند.
وی با یادآوری نقش رزمندگان فارس در عملیات مختلف گفت: ما در عملیات والفجر 8، در رأس اروند بودیم به نام رأس الویژه، و جناح سمت چپ ما دریا بود و در آنجا هم لشکر المهدی و هم لشکر 19فجر، عملیات موفقی داشتند، جناح سمت چپ را به طور کامل پوشش دادیم تا بقیه یگان ها بتوانند به مواضع از پیش تعیین شده برسند و الحمدالله در این عملیات واقعا درخشیدیم.
به گفته وی، مهم تر و بهتر از والفجر8، عملیات کربلای 4 بود که ما در دو محور عمل کردیم. لشکر المهدی سمت ام الرصاص و لشکر 19 فجر در شلمچه بودند. اگر چه لشکر المهدی متأسفانه به دلیل لورفتن کل عملیات، نتوانست آنچنان که باید و شاید خوب عمل کند، اما لشکر 19فجر به بهترین وجه ممکن عمل کرد و به اهداف از پیش تعیین شده عملیات رسید و آبرومندانه با دستور، عقب نشینی کرد و همین نقطه عملیاتی لشکر 19 فجر، نقطه عطف عملیات کربلای 5 شد. چون تنها نقطه ای بود که در کربلای 4 موفق بود و فرماندهان جبهه به این نتیجه رسیده بودند که می توان از این نقطه به دشمن ضربه زد. چرا که دشمن بسیار مغرور شده بود و به قول خود، می گفت ماه ها طول می کشد که ایران بتواند خود را بازسازی و مهیای عملیاتی دیگر کند.
وی تأکید کرد: به واسطه موفقیت در کربلای 4، نقطه اتکایی شدیم برای عملیات کربلای 5 و این افتخار را داشتیم که خط شکن کربلای 5 باشیم؛ و این اوج افتخار بود برای لشکر 19 فجر و استان فارس که درخشیدند و راه را باز کردند برای سایر یگان ها و پیروزی در عملیات.
به هقیده سردار پدیدار، کل رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل، همه ممتاز بودند و نمی توان گفت استان فارس خیلی خاص و متمایز از سایر استان ها بوده است. اما فارس به واسه نزدیکی به جبهه جنوب، در بیرون راندن دشمن بیشتر از بقیه استان ها تلاش می کردند، چرا که می دانستند که اگر خوزستان ضربه بخورد، بعد از آن دشمن به سمت فارس می آید و این مشکل دامنگیر کل کشور خواهد شد.