کد خبر: ۱۵۷۹۷۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۸ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
یادداشت:

انقلاب اسلامی، بیش و پیش از هر چیز، یک انقلاب فرهنگی است

انقلاب اسلامی، بیش و پیش از هر چیز، یک انقلاب فرهنگی است، نه یک انقلاب سیاسی، حقوقی، و اقتصادی، که البته این به معنای نفی خصلت‌های سیاسی، حقوقی و اقتصادی این انقلاب نیست.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه» از مولفه‌های مهم انقلاب اسلامی موارد زیر را می‌توان نام برد.

1-توجه ویژه به ابعاد فرهنگی انقلاب اسلامی، بیش و پیش از هر چیز، یک انقلاب فرهنگی است، نه یک انقلاب سیاسی، حقوقی، و اقتصادی. 

البته این به معنای نفی خصلت‌های سیاسی، حقوقی و اقتصادی این انقلاب نیست؛ به عبارت دیگر انقلاب اسلامی در عین حال که به هیچ روی از سهم و تاثیر عواملی همچون فقر مادّی و اقتصادی، ظلم اجتماعی و حقوقی، و از دست دادن شان و حیثیّت بین المللی و جهانی در فساد و نا ب‌ه هنجار ساختن زندگی انسان‌ها غفلت یا تغافل ندارد، بیشتر دل نگران محروم ماندن مردم از استکمالات معنوی و اخلاقی است و اگر با پدیده‌های اجتماعی‌ مانند فقر و ظلم هم مبارزه می‌کند، به علّت تاثیر منفی‌ است که هر یک از این پدیده‌ها در استکمال معنوی و اخلاقی بشر می‌تواند داشته باشد.

2-اهمیت به انتخاب آگاهانه چون هدف اصلی و نهایی این انقلاب استکمال معنوی انسانها است و این هدف جز بر اثر افعال اختیاری آنان حاصل نمی‌شود.

رهبران این انقلاب برای اینکه تعداد بیشتری از مردم را به صفوف انقلابی ملحق سازند هرگز به شیوه‌های مجبورکننده، تحمیلی، و قهری متوسّل نمی‌شوند؛ بلکه می‌کوشند تا خود مردم به مقاصد انقلاب ایمان آورند و آگاهانه و آزادانه به انقلابیون بپیوندند و از جان و دل سقوط و انهدام نظام فاسد و استقرار نظام انقلابی را بخواهند. از این رو رهبران این انقلاب نه به کتمان حقایق و نه به نشر اکاذیب می‌پردازند و اساساً از هرگونه اغفال و فریبکاری و نیرنگ‌بازی روی می‌گردانند. در واقع آنان وظیفه خود می‌دانند که آگاهی‌های مردم، رشد فکری، عقلانی، و فرهنگی آنان را افزایش دهند.

3-تلاش در تحکیم عقاید حقه به منظور استکمال معنوی آدمیان

انقلابیون نخست سعی در ایجاد یا تحکیم و تقویت عقاید حقّه در مردم می‌کنند و سپس از آن عقاید حقّه در جهت مقاصد انقلاب بهره می‌جویند. رهبران این انقلاب برخلاف سایر انقلاب‌ها، از هر عقیده‌ای، اگرچه نادرست و خلاف واقع، برای خدمت به انقلاب استفاده نمی‌کنند. آنان با تحریک و تهییج شدید، احساسات و عواطف غیر عقلانی  مردم را بر فعّالیّت‌های خود حاکم نمی‌سازند؛ بلکه احساسات و عواطف را محکوم و تابع احکام، ادراکات عقل و آرا و عقاید صحیح می‌گردانند و آن‌گاه از آن‌ها برای کامیاب ساختن انقلاب و محقّق کردن اهداف آن سود می‌برند. به همین دلیل، ترویج و اشاعه بینش‌ها و ارزش‌های اسلامی، که هم صحیح و مطابق واقعند و هم آمادگی شگرفی برای ایثار، فداکاری، و جان‌فشانی در مردم پدید می‌آورند، از جمله برنامه‌های رهبران این انقلاب است.  

4- تاکید بر تبیین دقیق اهداف رهبران انقلاب اسلامی همچنین بر تعیین صریح و دقیق اهداف و مقاصد انقلاب تاکید آشکاری دارند. 

از این‌ رو همواره اعلام می‌کنند که اغراض ملّت‌گرایانه، وطن‌پرستانه، نژاد پرستانه و از این قبیل را دنبال نمی‌کنند و فقط در پی حقّ و عدالتند، و حال آن ‌که رهبران سایر انقلاب‌ها‌ چه بسا اهداف و مقاصد خود را در پرده ابهام و ایهام پوشیده می‌دارند، تا به این وسیله هیچ دسته‌ای از مردم را از خود نرانند و همه را با خود و در کنار خود داشته باشند و نظام حاکم را سریع‌تر و زودتر ساقط کنند و انقلاب را به پیروزی رسانند. 

رهبران انقلاب اسلامی در عین حال که خیرخواه همه مردم هستند و منافع و مصالح جمیع افرادجامعه را در تمام ابعاد و وجوهش، می‌خواهند؛ اهداف خود را به صورت آشکار صریحاً معلوم می‌دارند تا ارزش‌های حقّ و ارزش‌های باطل برآمیخته نگردد و مردم به گمراهی و بی‌راهه نیافتند.

5-فراگیری انقلاب انقلابیون برای این‌که همه عناصر و نیروهای کارآمد و سودمند را بشناسند و جذب کنند.

بسیار جدی هستند چراکه انقلاب را برای به قدرت رسیدن یک فرد یا گروه یا قشر نمی‌خواهند، بلکه مقصود آنان این است که جمیع افراد، گروه‌ها، و قشرها رشد یابند و به مصالح حقیقی خود برسند. البتّه، برای جذب عناصر و نیروهای مؤثّر و مفید،از هیچ یک از اصول و مبانی شریف انقلاب نیز عدول نمی‌کنند.

6-عدم اتکا به بیگانگان 

افراد انقلابی هرگز به بیگانگان اتّکا و اتّکال ندارند مقصود از بیگانه در اینجا، فقط جامعه‌ها، کشورها، اقوام و مللی هستند که با دین اسلام و اهداف و مقاصد والای انقلاب اسلامی دشمنی و ستیز دارند زیرا تبرّی از دشمنان اسلام درست مانند تولّی با دوستان این دین مقدّس، از اصول ایدئولوژی این مکتب است. از ای‌نرو، این انقلاب فقط بر عناصر و نیروهای خودی و دوست تکیه دارد و قائم به خود و مستقلّ است.

 7-ثبات قوانین و مقررات 

چون این نوع انقلاب مبتنی بر اسلام است که دارای یک سلسله قوانین و احکام ارزشی و حقوقی ثابت و الی تغیّر است، نیاز ندارد که در هر مساله و مشکلی از مردم یا صاحب نظران و کارشناسان، رای جویی و نظرخواهی کند. هیچ فرد یا گروه یا قشری، نمی‌تواند در این انقلاب طمع داشته باشد که با تغییر احکام و مقرّرات حقوقی و اجتماعی منافع خصوصی خود را تامین و تضمین کند. این دو عامل در حفظ ثبات و بقای انقلاب، پس از پیروزی آن، سخت مؤثّرند. 

8-عایت مصالح 

متغیّر ثبات ارزش‌ها و قوانین بنیادی به هیچ روی، مانع از تامین مصالح متغیّر و موسمی نمی‌شود، بلکه بر اساس همان ارزش‌های ثابت، مقررات خاص و جزئی وضع می‌شود و به‌وسیله آن مصلحت‌ها و نیازهای متغیّر تامین می‌گردد.

9-برخورداری حاکمیت از پشتوانه ثابت 

حاکمیّت رهبر و زمام‌دار این انقلاب به ویژه از دیدگاه مذهب تشیّع، شعاعی ازحاکمیّت ولیّ اعظم الهی، و در مرتبه بالاتر  شعاعی از حاکمیّت خدای متعال است و این امر ثبات و بقای دستگاه حاکمه را ضمانت می‌کند.

10- بهره‌مندی از امدادهای غیبی

 این مؤلفه از همه ویژگی‌های پیشگفته مهمتر است و با محاسبات علمی و تجربی، محاسبه نمی‌شود. بر اساس این مؤلفه خدای متعال امدادهای غیبی خود را بر کسانی که صادقانه و مخلصانه این انقلاب  را یاری کنند، فرومی‌فرستد و آنان را شکستناپذیر می‌گرداند. 

گرد آورنده: دکتر راحمی برگرفته از کتاب انقلاب اسلامی وریشه‌های آن نوشته محمدتقی مصباح یزدی

انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان