بهترين لذت من، خدمت به اباعبدالله در هيئتهاي عزاداريست/ تمامي نوحهها را حفظ هستم
او در مراسمهای مختلف مداحی میکند و طرفداران زیادی دارد. نقل است، پیروانی در روزهای شکست فجر سپاسی برای بازیکنانش مداحی می کرد! او که جزو هیئت داران قدیمی است، می گوید: «قبل از انقلاب نیز پدرم در ایام محرم و صفر و فاطمیه هیئت میگرفت؛ برای همین، من هم راه پدرم را ادامه دادم. در واقع پدرم وصیت کرد که این راه را ادامه دهم.»
روزنامه خراسان یکی از روزنامه های قدیمی کشور مصاحبه ای را با شاغلام پیروانی انجام داده که به صوت زیر منتشر می شود.
چه شد که غلامحسين پيرواني به «شاغلام» فوتبال ايران تبديل شد؟ چه کساني براي اولينبار شما را به اين نام صدا زدند؟
اسم من غلامحسين است، يعني غلام آقا امام حسين(ع). گفتن نام شاغلام لطفي است از جانب مردم در حق بنده. اين اسم از زماني که فوتبال بازي ميکردم (حدود سالهاي 52) توسط هواداران برق شيراز روي من گذاشته شد.
مدتي است که در فضاي فوتبالي حضور نداريد! هنوز پيشنهادي نشده يا در حال استراحت هستيد؟
در مدتي که فعاليت نداشتهام از جانب يکي از تيمهاي دسته اولي به من پيشنهاد شد اما قبول نکردم و بهتر است فعلا کنار باشم.
از سوي کدام تيم به شما پيشنهاد داده شد؟
بهتر است که نامي از آن تيم نبرم، زيرا درحال حاضر سرمربي دارند و اين صحبت من باعث ايجاد حاشيه براي آنها خواهد شد.
اين مدت شده دلتنگ تيمهاي سابق شويد و يا مثلا هواي فجر به سرتان بزند؟
در هر صورت من مدتها در اين تيمها زحمت کشيدم و شکر خدا مقامهاي خوبي با تلاش مديران و ساير اعضاي کادر فني براي تيمهاي فجر و برق شيراز کسب کردم و اين خاطرات باعث دلتنگي خواهد شد.
نظر شما درمورد «کارخانه بازيکنسازي فوتبال ايران» چيست؟ امکان ادامه اين حرکت در کشور وجود دارد؟
عوايد استفاده از جوانان در شروع کار باخت است. در گذشته قدري چشمپوشي مقابل نتايج انجام ميگرفت، تا فضاي مطلوب به وجود آيد ولي در حال حاضر امکان استفاده از جوانان نه تنها به من بلکه به هيچکس ديگري داده نميشود، چون با باخت در چند بازي متوالي ميزبان فحاشي هواداران خواهيم شد. امروزه تنها استفاده از نامهاي بزرگ و نتيجه گرفتن مورد توجه است که اين کار هم تنها با پرداخت مبالغ هنگفت به بازيکنان ميسر ميشود.
به هر حال استفاده از نامهاي بزرگ فوتبال هميشگي نيست، با اين وجود آينده هم محتاج بازيکنان بزرگ است...
کاملا درست است. اما فعلا فضاي حاکم بر فوتبال ما اينگونه است که همه چيز تبديل به نتيجهگرايي و برد شده است. استفاده از جوانان تاوان دارد که در حال حاضر هيچکس نميتواند چنين ريسکي در سطح فوتبال حرفهاي داشته باشد.
شروع محرم باعث شد تا سري به فضاي مذهبي و حال و هواي محرمي فوتبال بزنيم به عنوان مداح اهل بيت از حال و هواي آغاز محرم بگوييد؟
گفتهاند که:
هرآن کسي که قدم زد به آستان حسين(ع)
عزيز هردو جهان شد قسم به جان حسين(ع)
بايد از اين ماه نهايت استفاده را بکنيم. آقا امام حسين در نزد خدا بسيار عزيز هستند و روايت است که در اين ماه از امام حسين بخواهيم که از پروردگار برايمان طلب بخشش کنند.
از کي به سراغ نوحه و هيئتداري اباعبدلله رفتيد؟
از زمان پدر پدرم مراسم عزاداري در خانه قديميمان بر پا ميشد و بعد از آن که پدرم به رحمت خدا رفت طبق وصيتشان ما انجام اين مراسم عزاداري را ادامه داديم.
هيچ وقت تناقض معنوي بين فوتبال و هيئتداري، باعث قلم گرفتن به دور فعاليتهاي مذهبي شما نشد؟
بهترين لذت من در زندگي دوران خدمت به اباعبدا... در هيئتهاي عزاداري است، آنقدر که هنگام حضور در مجالس از تمامي مسائل کاري و حتي خانوادگي دور ميشوم و هيچ وقت اين فضاي معنوي را متناقض با کار و فوتبال نديدم.
رفتارهاي ناشايست باعث لکهدار شدن شخصيت فوتبال شده است. به نظر شما حضور فوتباليها در چنين محافلي کمکي به تغيير ذهنيت مردم درمورد فضاي آلوده فوتبال ميکند؟
حضور در چنين محافلي بنا به حرمت و سنگيني که دارند تاحدودي باعث جلوگيري از بعضي اتفاقات ناجور و ناشايست ميشود.
علاوه بر مطالعه کتابهاي نوحه، اهل خواندن کتابهاي شعر ايراني هستيد؟ چقدر زمان صرف مطالعه ميکنيد؟
بيشتر شعرهاي مذهبي. علاقه بسيار زيادي به مطالعه شعرهاي امام حسين دارم و تمامي نوحهها را حفظ ميکنم. به همين دليل بايد فرصت زيادي را صرف حفظ اشعار و يا اضافه کردن ابياتي به آنها بکنم.
پس خودتان هم شاعر هستيد؟
بله گاهي ابياتي را در کنار نوحههاي اباعبدا... ميآورم که خيلي ناگهاني اتفاق ميافتد.
در دنياي فوتبال با اين همه حاشيه و مشغله، بعضيها اسم خودشان راهم فراموش ميکنند. شما چهطور اين همه ابيات شعري در ذهنتان آماده پاسخگويي ميماند؟
به هرحال بهخاطر وجود زمينه ذهني است. اميدوارم که هيچ زماني خدايي نکرده با اين لحن دل کسي را نرنجانم و کسي را آزرده خاطر نکنم. اين ابيات حتي در زندگي فوتباليام هم تاثير بهسزايي دارند و آرامش بسياري برايم ميآورند.
بيشتر توضيح ميدهيد...
مثلا همين چند وقت گذشته در تيم فجر اشتباه داوري محرزي عليه ما صورت گرفت و من کاملا عصباني و آماده شکايت بودم که ناگهان با به ياد آوردن يک بيت از اشعاري که درمورد غلبه خشم و غضب بود، آرامش خودم را حفظ کردم و آن جنجال خاتمه يافت.
باتوجه به سابقه حضورتان در شهرما، از فوتبال مشهد براي ما بگوييد. شما هم در ابومسلم دوام نياورديد.
اين نکته را بگويم که مشهد فوتباليستهاي بسيار زياد و استعدادهاي بسياري دارد، اما متاسفانه در شش ماهي که من مشهد بودم به اين نتيجه رسيدم در مشهد آدمها باهم خوب نيستند و همگي (مخصوصا مربيان) در مقابل هم جبهه ميگيرند. اگر همين مربيان دست به دست هم بدهند فوتبال مشهد رشد خوبي خواهد داشت.
منظورتان کدام يک از مربيان است؟ آيا شخص خاصي مانع موفقيتهاي فوتبال مشهد است؟
نه. شخص خاصي مد نظرم نيست. فقط اين را ميگويم که اگر در مشهد مربيان روابط بهتري داشته باشند، پيشرفت چشمگيري اتفاق ميافتد. مشهد مربيان بسيار خوبي از جمله اکبر ميثاقيان، کاظم غياثيان، خداداد عزيزي، برگيزر و... دارد که اگر يکدل باشند ابومسلم و پيام ميتوانند عرض اندام کنند.
يعني به نظر شما اين افراد در فضاي فوتبال مقابل همديگر قرار ميگيرند؟
من نميگويم که آنها آدمهاي بدي هستند، اما با هم همدل نيستند و اين اختلاف آنها ضربه محکمي به فوتبال خراسان زده است.
همانطور که گفتيد مشهد مملو از استعداد فوتبالي است، با اين وجود پس از حضور شما همه سايه يک استعدادياب ناب فوتبال را برسر خود ديدند اما بازهم موفقيت حاصل نشد. علت اين اتفاقات چيست؟
علت اين عدم موفقيتها همدل نبودن و خالي گذاشتن پشت همديگر است. در فوتبال مشهد آدمها پشتوانههاي خوبي براي هم نيستند، باوجود استعدادهاي زيادي که وجود دارد فضاي کار براي رسيدن به موفقيت به وجود نميآيد.
آيا به شما اجازه و فضاي کار براي کشف و يا ساختن بازيکن داده نشد؟
راستش را بخواهيد در مدتي که مشهد بودم پيامکها و تماسهاي بسياري با من ميشد که با تهديد، ترک فوتبال مشهد را از من ميخواستند. همه آنها خودشان را هوادار معرفي ميکردند و معتقد بودند که من قابليت حضور در مشهد را ندارم و به دليل مدت زمان کمي که بودم فرصت کافي به دست نيامد.
ممکن است اين تهديدات از سوي ساير فوتباليهاي مشهد بوده باشد؟
فقط ميدانم که کار مسئولان نبود.
در پايان يک دعاي خوب يا يک بيت شعر نابتان را به مخاطبان ما هديه کنيد.
قبل از شعر از آقاي عزيزي و مهاجراني بسيار متشکرم که در همان مدت کوتاه حضور من نهايت محبت را در حق من داشتند.
يا رب به شميم جعد گيسوي حسين(ع)
يارب به طواف کعبه کوي حسين (ع)
اين جمع که حاضرند از پيروجوان
بخشا همه را به طاق ابروي حسين (ع)