توافقنامه از دید یک افراطی!
باوری که من به آن معتقدم: آیه 22 سوره ابراهیم است آنجا که خداوند خبر از خلف وعده شیطان می دهد: " و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مىگويد در حقيقتخدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود." ؛ بنابراین نمی توانم قبول کنم شیطان بزرگ به قول و قرارهایش پایبند می ماند.
باوری که من به آن معتقدم می گوید: حتی اگر آقای ظریف شب مذاکرات، بیش از 2 ساعت هم استراحت نکند، نمی تواند با مستکبران عالم به یک تفسیر واحد برسد، که البته هم نرسید؛ چراکه وزیر خارجه ما در ژنو می گوید: « مهمترین بخش تفاهم، به رسمیت شناختن غنیسازی ایران است.» و از آن طرف وزیر خارجه اوباما ( به جای اشتون - نماینده "قدرتهای جهان" - ) در کنفرانس خبری حاضر می شود و می گوید: « در این توافق، حق غنیسازی برای ایران به رسمیت شناخته نشده است ... طبق توافق ما، جلوی پیشرفت و توسعه برنامه هسته ای ایران از اکنون گرفته خواهد شد و دیگر ایران نمیتواند دوستان ما در منطقه و در دنیا را تهدید کند... این توافقنامه امنیت اسرائیل را بیشتر می کند؛ من در کنگره به تحریم های ایران رأی دادم و هدف این تحریمها به پای میز مذاکره کشاندن ایران بود.» حتی اگر بخواهیم به بیانیه 5+1 هم استناد کنیم باز نمی توانیم به درک مشترکی از تفاهمنامه بین ایران و قدرتهای جهان برسیم.
البته در داخل عده ای می گویند:" این حق مسلم است و در NPT به آن اشاره شده است. " حال این سوال پیش می آیدکه مگر ما در دوران ولایتی NPT را به صورت دائم نپذیرفتیم؟! مگر اصلی ترین موضوع مورد توافق مورد نظر ما با 5+1 همین اصل حق غنی سازی در خاک ایران (که در NPT هم به صراحت آمده) نبود؟! بنابراین اگر مستکبران یا همان "قدرتهای عالم" می خواستند حق ما را بدهند پس این تحریم های 10 ساله برای چه بوده است؟!
باوری که من به آن معتقدم می گوید: هروقت ایران در راستای شفافیت بیشتر، اطلاعات هسته ای اش را در اختیار "قدرتهای جهان" گذاشت؛ "ویروس های استاکس نت” در سایت هایمان بیشتر یافت شد؛ پس نباید دوباره تفاهمنامه ای را امضا نمود که در آن ایران متعهد شود «اطلاعات معادن» ، « اطلاعات شرکتهای نورد اورانیوم» و « اطلاعات منبع مواد» خود را در اختیار غرب قرار دهد.
باوری که من به آن معتقدم می گوید: اگر هم قرار به انجام یک بازی برد - برد با " قدرتهای جهان" باشد؛ حداقل باید ضمانت های اجرایی آن دوقبضه باشد؛ نه اینکه ما بند « الزام مجلس شورای اسلامی به پذیرش و تصویب پروتکل الحاقی» که ناقض استقلال قوای کشورمان هم است را در مقابل بند « دولت امریکا در چارچوب اختیارات قانونی رییس جمهور و کنگره از تحمیل تحریم های جدید هسته ای خود داری خواهد کرد.» بپذیریم!!!4
باوری که من به آن معتقدم می گوید: در مقابل " دُر" نباید " آب نبات " گرفت؛ اگر ایران از اصلی ترین توانایی خود در عرصه هسته ای یعنی غنی سازی 20 درصدی که تا چند ماه قبل نیز حاضر به عقب نشینی از آن نشده بود را برای اعتماد سازی بیشتر گذشت؛ مستکبران یا به تعبیر دیگر همان " قدرتهای جهان " نیز، باید "ساختارِ اصلیِ تحریم ها" علیه ایران ، که شامل "تحریم های نفتی و بانکی" است را بشکنند.
باوری که من به آن معتقدم می گوید : باید از غنی سازی 20درصدی بعنوان یک
اهرم فشاری برای جلوگیری از زیادهخواهی غربیها استفاده شود و اگر هم قرار
به اتخاذ نرمشی ظریف و هنرمندانه است؛ لااقل در گام آخر باید خود را خلع سلاح کنیم چرا که در مرحله بعد (که به گفته شخص آقای وزیرسخت تر از ژنو6 هم است) دیگر برای ایران "چیز با ارزشی در زمینه هسته ای" نمی ماند.
باوری که من به آن معتقدم می گوید: «قابل تمدید بودن» این تفاهمنامه بدترین امتیاز ایران به "قدرتهای جهان"
بوده است چرا که هر میزان زمانی که این مدت تمدید شود، ایران در آن مدت حق
ایجاد محل های جدید برای غنی سازی اورانیوم را نیز نخواهد داشت و این به
معنای تمدید «عقب افتادن» روند پیشرفت های کشور و گذشت زمان به نفع غرب خواهد بود.
باوری که من به آن معتقدم می گوید: «پذیرش غنیسازی مبتنی بر نیازهای عملی مورد توافق طرفین»
متضمن محدودیت جدی برای غنیسازی ایران ایجاد می کند چراکه " تأمین برق
بیست هزار مگاوات هستهای" و "گسترش نیروگاههای هستهای( مطابق بخشهای
سوم تا ششم بند ب ماده ۱۳۵ قانون برنامه پنجم: نیروگاه دارخوین۳۶۰IR ، اراک
IR40 ، رآکتور تحقیقاتی شیراز IR10 و ۱۶ نیروگاه هزارمگاواتی برزمین
مانده)" ، "موتور هستهای برای زیردریایی و کشتیها جهت حضور در آبهای
آزاد" ، "پیل هستهای" و … باید با توافق و نظر طرف مقابل به عنوان نیاز
جمهوری اسلامی شناخته بشود !!!5 و این...
باوری که من به آن معتقدم می گوید: تعهد ایران بر اکسید (بی اثر) کردن نیمی از اورانیوم های 20% غنی سازی شده
خود در حال حاضر، بیش از همیشه دست ما را در برابر طرف مقابل خالی خواهد
کرد و با توجه به آنکه برخی از تاسیسات هسته ای ایران مانند راکتور
تحقیقاتی تهران با اورانیوم غنی شده 20% قادر به ادامه فعالیت خواهند بود،
این آفت در دراز مدت بیشتر خود را نشان خواهد داد؛ به عبارت دیگر با پذیرش
این تعهد، هم راکتور تهران را از کار انداختیم و هم با جان 850 هزار بیمار
ایرانی که برای ادامه حیاتشان به داروهای هسته ای غنی شده با اورانیوم 20%
محتاج بودند، بازی می کنیم چرا که "قدرتهای جهان" در
سال 89 بواسطه فرستادگان خودشان (برزیل و ترکیه) نیز متعهد شده بودند: «
اورانیوم سه و نیم درصدی را از ایران گرفته و طی یک فرایند چرخشی اورانیوم
20% را تحویل تهران دهند» اما...
باوری که من به آن معتقدم می گوید: "قدرتهای جهان" با زیرکی توانستند «متوقف ساختن تلاشهای بیشتر برای کاهش فروش نفت خام ایران» را به عنوان یک امتیاز بزرگ غرب برای ایران به حساب بیاورند.6
باوری که من به آن معتقدم می گوید: "در جهان کفر و نفاق، پابرهنه گان تنهای تنهایند"
باوری که من به ان معتقدم می گوید: مردم
ایران که از مردم دوران حکومت پیامبر و مردم دوران حکومت امیرالمومنین
برترند؛ نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شوند ؛ آنهم درست در زمانی که دنیا
در یک "پیچ تاریخی" مهمی قرار گرفته است و چشم امید مستضعفان دنیا به این
پیشکسوت انقلابی دوخته شده...
در آخر لازم است به این
نکته اعتراف کنم که بنده یک بار نسبت به (به اصطلاح) پایان یافتن بحث هسته
ای خوشحال شدم و آن این بود که با اعتراف رئیس جمهور به این نکته که « در
این 100 روز (که طبق وعده انتخاباتی رئیس دولت راستگویان، قرار بود شاهد
"تحول اقتصادی" باشیم) عمدتا کشور در فضای سیاسی بوده ، و حالا باید به سمت
حماسه اقتصادی پیش برویم» از این به بعد همانقدر آقای طیب نیا را وزیر می دانیم که آقای ظریف را می دانستیم ؛ چراکه اقتصاد اکثریت (موافق) و اقلیتی (مخالف) ندارد.
پی نوشت 1: ترجیح می دهم فقط سکوت می کنم؛ "سکوت الهام بخش وحدت"
پی نوشت 2: تیتر برخی روزنامه های جهان بعد از پایان مذاکرات ژنو :« بوستون گلوب : "توافق ايران براي تعليق فعاليت هاي هسته اي اش" ؛ هوستون كرونيكل: " توافق ايران براي تعليق فعاليت هاي هسته اي" ؛ جروزالم پست : "توافق اوليه ايران براي توقف كامل پيشرفت هسته اي" ؛ لس آنجلس تايمز :"موافقت ايران با محدوديت هاي هسته اي" ؛ نيويورك تايمز : "معامله با ايران براي توقف برنامه هسته ای" ؛ واشنگتن پست: " تعليق ، بخش كليدي توافق بر سر برنامه هسته اي ايران" »
پی نوشت 3: گروه 1+5 در بیانیه ای که بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو
صادر کرد به طور خاص به موضوع اراک اشاره و تاکید می کند: غرب از سالها قبل به دنبال کسب اطلاع بیشتر از ماهیت این پروژه و در واقع توقف آن بوده است! ؛ از طرف دیگر ظریف به صورت تلویحی تاکید می کند: « قرار نیست فعالیت تاسیسات اراک متوقف شود» و این در حالیست که عراقچی دیگر عضو برجسته هیات مذاکره کننده ایران ، صبح روز یکشنبه می گوید: « بر اساس توافقنامه ژنو تاریخ راه اندازی و بهره برداری تاسیسات آب سنگین اراک به تعویق خواهد افتاد! »
پی نوشت 4: درخواست آیپک از کنگره آمریکا، بعد از توافقنامه ژنو: "تحریم ها علیه ایران افزایش یابد" . اخیرا هم 17 شرکت جدید ایرانی تحریم شدند؛ درست کمتر از یک هفته بعد از توافقنامه!
پی نوشت 5: نیویورکتایمز در مورد این بند از قرار داد نوشته است: « سئوال
اینجاست که آمریکا و شرکای او بر چه محدودیتهای مُصر خواهند بود و آنها
مایلند برنامه غنیسازی اورانیوم را تا چه میزانی تحمل کنند. توافقنامه
موقت، شفاف میسازد که غنیسازی باید با "نیازهای عملی" هماهنگ باشد.
احتمالا ایران و آمریکا نظرات بسیار متفاوتی درباره این "نیازها" خواهند
داشت... گری سامور که پیشتر به عنوان معاون ارشد مسائل منع اشاعه در شورای
امنیت ملی آمریکا در دوران باراک اوباما فعالیت کرده و اکنون رئیس سازمان "
اتحاد علیه ایران هستهای" است، در این باره گفت: ما خواستار غنیسازی
بسیار اندک و محدود خواهیم بود اما ایرانیها خواهان میزان صنعتی آن هستند.
»
پی نوشت 1-6: شاید
بتوان با ارزش ترین تعهد غرب به ایران را برقراری بیمه حمل و نقل برای
صادرات نفت ایران با میزان فعلی به حساب آورد؛ چرا که بیمه نشدن نفت کش های
ایرانی مشکلاتی را برای فروش نفت ایران پدید آورده بود. کارشناسان رفع
تحریم قطعات خودرو و هواپیماهای غیر نظامی را از دیگر امتیازات با ارزشی که
به نفع ایران است می دانند.
پی نوشت 2- 6: ظاهرا
امسال در اروپا قرار است سرمای جدید بیاید و ایضا شرکت فرانسوی پژو (طبق
اعلام مسئولین خودشان) هم در شُرف ورشکستگی بوده است!!!