طی سخنانی انتقادی مطرح شد
زیباکلام؛ ساختار تحریمها چه ترکی برداشته است؟
باز در مصاحبه دیگری به سراغ کری میآیند که آقا! اسرائیلیها فوقالعاده نگرانند. میگوید بیجا نگرانند. از امروز که این قرارداد را امضا کردیم، اسرائیل در جهان بسیار ایمنتری دارد زندگی میکند.
دکتر
سعید زیباکلام از جمله چهرههای دانشگاهی است که به دلیل سخنرانیها و
مقالات تخصصی و دقیق خود در عرصه علوم انسانی در میان دانشجویان محبوبیت
فراوانی دارد. به همین دلیل، جلسه سخنرانی او در دانشگاه امام صادق(ع)
درباره تحلیل توافقنامه ژنو با استقبال گسترده دانشجویان روبرو شد.
به گزارش شیرازه به نقل از رجانیوز، متن کامل سخنرانی دکتر زیباکلام و پرسش و پاسخ دانشجویان در ادامه میآید:
به
جناب استاد زیباکلام خیر مقدم میگوییم و با بحث پیرامون مسائل هستهای در
خدمت اساتید گوناگون هستیم و از ایشان میخواهیم بحث خود را ارائه کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله و
بالله و فی سبیل الله و علی مله رسول الله(ص). با عرض سلام خدمت جمیع
دوستان، برادران و عزیزان دانشجو و دانشپژوه دانشگاه امام صادق(ع).
عنوان سخنرانی امروز ما این طور که
پیشنهاد شده بود این بود که «برای چه مقاومت میکردیم؟» اما من پس از
بررسیهای کم و بیش مفصلی که بر توافقنامه و مطالب دیگر توانستم انجام
بدهم احساس کردم عنوان دیگری میتواند بسیار مناسبتر باشد و به نظرم آمد
این عنوان برای بحث تحلیلی امشب شاید مناسبتر است. باشد که: «به کجا چنین
شتابان؟» در این تحلیل میخواهم تلاش کنم زمینهای فراهم شود تا بهتر
بتوانیم در تأملات و ارزیابیهایمان به همه یا برخی از پرسشهای مهم و
مبنایی زیر پاسخ بدهیم.
امیدوارم این برنامه مقدمه
کارگاهگونهای باشد برای اندیشهورزی بومی یا دینی اما نظریهسازی،
مفهومسازی و علم دینیسازی به معنای غیر افسانهای.
برویم سراغ سئوالاتمان و بعد هم تحلیل توافقنامه.
آیا منطق قوی و مستدل دیپلماسی جدید
ایران است که قدرتهای استکباری غربی بهویژه امریکا را مجاب و مجبور به
عقبنشینی و تجدید نظر در باجخواهیهایشان کرده است؟ آیا بهراستی همان
طور که آقای رئیسجمهور محترم قائلند در نتیجه ابتکارات ایران اسلامی و
استقامت ملت بزرگ ایران قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدهاند که تحریم و
فشار راه به جایی نخواهد برد و برای کسب توافق راهی جز احترام متقابل و
مذاکره توانمند وجود ندارد؟ آیا بهراستی این طور است؟
به همان ترتیب و به نقل از همان شخصیت
محترم مملکتی، آیا بهراستی فرزندان انقلابی توانستند در مذاکراتی دشوار و
پیچیده حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای را در صحنههای بینالمللی
اثبات کنند؟
نیز آیا بهراستی توفیق در این مذاکرات
نشان داد که میتوان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام با ارائه منطقی و
مستدل مواضع ملت ایران و اتمام حجت برای افکار عمومی جهان قدرتهای بزرگ را
نیز به احترام به حقوق ملت ایران فرا خواند؟ به عبارت دیگر رعایت همه اصول
و خطوط قرمز، اما از آن جهت بهطور منطقی و مستدل ایران ابراز شده،
قدرتهای جهان را به احترام به حقوق ملت ایران فرا خوانده، مجاب و وادار
کرده است؟
آیا اینک با این گام نخست ـیعنی همین
توافقنامه ژنوـ حقوق هستهای و حق غنیسازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای
جهانی که سالها سعی بر انکار آن داشتهاند، قرار گرفته و راه برای
گامهای بلند بعدی و حراست از پیشرفتهای فنی و اقتصادی کشور گشوده شده
است؟ آیا این اتفاق افتاده است؟
روشن است که باز هم نقل قولها از ریاست
محترم جمهوری است. آیا دستاوردهای قطعی این توافق اولیه به رسمیت شناخته
شدن حقوق هستهای ایران و حراست از دستاوردهای هستهای فرزندان این مرز و
بوم است؟ آیا همان طور که وزیر محترم امور خارجه در مجلس شورای اسلامی
گزارش دادند، آنچه در متن آمده است بهرهبرداری کامل ایران از حقوق خود طبق
معاهده است؟ این اتفاق افتاده است؟ آیا بدان گونه که وزیر امور خارجه در
نشست خبری با خبرنگاران ایران پس از نیل به توافق در ژنو گفته است، در قسمت
اهداف و قسمت گام نهایی سند توافق حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده
است؟
حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده است؟
نیز همان طور که وزیر امور خارجه در
همان نشست خبری گفته است، آیا بهراستی حق غنیسازی ایران هم در عمل و هم
در گفتار در دو جای متن به رسمیت شناخته شده است؟
نیز موافق مدعای وی آیا بر اساس این
توافق ساختار برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران بهطور کامل حفظ میشود؟ و
هیچ عقبگردی وجود ندارد؟ و غنیسازی ادامه مییابد؟
نیز موافق مدعای وی آیا تحریم نفتی ایران متوقف میشود و درآمدهای نفتی آزاد خواهند شد؟
آیا مناقشات نسبتاً تند میان ظریف و
کری، وزیر امور خارجه امریکا در باره حق غنیسازی صرفاً نزاعی زرگری و
معطوف به مخاطبان هر یک از ایشان است؟ آیا اظهارات هر دو نفر جنگ زرگری است
و برای مصرف داخلی طراحی شده است؟ آیا بهراستی با این توافق یک فرصت
تاریخی برای امریکا و غرب فراهم شده است تا اعتماد ملت ایران را برای خود
فراهم کنند؟ آیا در این توافقنامه زمینهای برای اعتمادسازی از سوی غربیان
فراهم شده است؟ امریکا به طور اخص در این مذاکرات به دنبال چه اهداف
راهبردیای بوده و تا چه میزان در نیل به این اهداف موفقیت کسب کرده است؟
چرا نخستوزیر رژیم صهیونیستی این توافقنامه را یک اشتباه تاریخی
میخواند؟ چرا وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی قائل است که: «این
توافقنامه بدون تردید حق ایران برای غنیسازی اورانیوم را به رسمیت
میشناسد؟» آیا یکی از اهداف این اظهارات افزایش هر چه بیشتر و بنیانیتر
خواستهها و مطالبات امریکاییها در مذاکرات آتی نیست؟ بهراستی چرا از
ابتدای این مذاکرات وزیر امور خارجه ایران و دستیارانش همواره بر محرمانه
ماندن آن اصرار و تأکید میکردند. چرا؟
چرا هیچگاه هیچ یک از طرفهای مذاکراتی
ما و بهویژه خود امریکاییها اصرار یا تأکیدی بر محرمانه ماندن مذاکرات
نداشتهاند؟ آیا سند منتشر شده توسط مقامات امین دولت و ملت ایران تنها سند
مذاکره و موافقت شده است؟ آیا بهراستی سازمان تحریمها یا رژیم تحریم ترک
برداشته است؟
و بالاخره آیا بهراستی این توافقنامه را میتوان موفقیت محسوب کرد؟
برای این که بتوانیم قدری زمینهای را
فراهم کنیم که بتوانیم به این سئوالها بهتر پاسخ بدهیم و اگرنه به همه
آنها دستکم به پارهای از، ناگزیریم به سراغ توافقنامه برویم و آن را
بهطور دقیق و بند به بند بررسی کنیم.
تفسیر گام به گام توافقنامه ژنو
دوستان زحمت کشیدهاند «Joint Plan of
Action» را آوردهاند. همان طور که ملاحظه میکنید، آرام متن را پیش
میرویم، این متن از چهار بخش تشکیل شده است: Preamble
1. Elements of a first step
که عبارت باشد از اقدامات اصطلاحاً
داوطلبانه ایران، اقدامات اصطلاحاً داوطلبانه اتحادیه اروپا و سه کشور
امریکا، روسیه و چین و E3/EU، یعنی Euro+3 که بگوییم همان 1+5 و بالاخره
بخش آخر:
Elements of the final step of a comprehensive solution
این توافقنامه چهار بخش دارد. بخش اول
که عبارت است از دیباچه مطلب ویژهای ندارد. کلیاتی است که به صورت قدری
جزئیتر شده در اقدامات داوطلبانه و بخش نهایی ملاحظه خواهیم کرد.
اگر برویم به سراغ اقدامات داوطلبانهای که ایران متعهد میشود انجام بدهد، به اولین بند توجه بفرمایید:
From the existing uranium enriched to 20%
از اورانیوم غنیشده موجود، نیمی به
صورت ذخیره برای اکسید شدن برای سوخت رآکتور پژوهشی تهران (TRR: Tehran
Research Reactor) استفاده خواهد شد، یعنی از آن 200 کیلوگرم، نیمی تبدیل
به اکسید اورانیوم میشود و نیمه مابقی:
Dilute the remaining 20% UF6
رقیق و تبدیل به اورانیوم 5% میشود.
آخر سر یک جمله کوتاه خیلی آرام و متین هم هست:
No reconversion line.
خیلی مهم است و خیلی معنی دارد. نه مقدمه دارد نه مؤخره.
No reconversion line.
هیچ خط تولیدی بازگرداندنی وجود نخواهد داشت. یعنی این 200 کیلو میرود و هیچ راه بازگشتی هم ندارد.
No reconversion line.
2ـ ایران اعلام میکند اورانیوم بیش از
5% برای مدت شش ماه غنی نخواهد کرد. این مروری که بهآرامی بر این متن و
متن دیگری که کاخ سفید امریکا انتشار داده است، نشان میدهد که اینها در
واقع به انحای مختلف زمینه را باید فراهم کند که شما بتوانید آرامآرام به
جوابهایی برای سئوالاتی که در اول بحث مطرح کردم برسید و اگرنه به پاسخ
همهشان لااقل به خیلیهایشان برسید. ایران اعلام میکند هیچ پیشرفتی در
فعالیتهایش در کارخانه یا سایت غنیسازی نطنز، فردو و رآکتور اراک نخواهد
داشت. هیچ فعالیت جدیدی در اینها نخواهد داشت.
هم نطنز، هم فردو و هم اراک یک پاورقی
دارند. پاورقیها بسیار بسیار مهماند. نگاه کنید. پاورقی اول در شش ماه،
یعنی همین شش ماه مد نظر ایران هیچ UF6 را به سانتریفیوژهایی که نصب
شدهاند، تغذیه نخواهد کرد. سانتریفیوژهایی که نصب شده، اما هنوز در چرخه
تولید قرار نگرفتهاند، کماکان راکد خواهند ماند.
Not install additional centrifuges.
گام بعدی. خیلی جالب است مطالب به این مهمی در پاورقی میآیند. هیچ سانتریفیوژ جدیدی نصب نخواهد شد.
ایران اعلام میکند در ظرف شش ماه اول تمام سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین خواهد کرد.
جایگزینی همه سانتریفیوژها از طرف ایران؟!
من همین اول یک اعلان به جهل را خدمت
دوستان بکنم و این آخرین اعلان جهلم نخواهد بود. در مورد این که چه اهمیتی
دارد و چرا ایران در ظرف شش ماه آینده تمام سانتریفیوژهای موجود را با
سانتریفیوژهایی از همان نوع باید جایگزین کند. هیچ نمیگوید سانتریفیوژهای
موجود خراب، مخروب و معیوب شده است، ابداً! خوب دقت کنید:
Existing centrifuges
اصلاً هیچ نمیگوید سانتریفیوژهایی که
اشکالی دارند. بعد هم نمیگوید از نوع دیگری باید جایگزین مثلاً مدل دوم
لابد پستتر یا ناتوانتر است. این هم نیست.
اما نکته جهل من. علیرغم تلاش زیادی که
ظرف چند روز گذشته کرده و با افرادی زیادی تماس گرفتهام که به من بگویند
اهمیت این قصه چیست؟ همین طوری ظرف شش ماه سانتریفیوژهای موجود با
سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین شوند؟ نه نوع مشابه. نمیگوید:
similar type.
میگوید The same type. نمیگوید مشابه،
میگوید همان. چه اتفاقی دارد اینجا میافتد؟ به خیلیها متوسل شدم و هیچ
جواب متقن قانعکننده که هیچ، جواب غیر قانعکننده هم دریافت نکردم که
بگویند اهمیت این، این است. این اهمیت تجاری، اقتصادی یا... دارد. خیلی
جالب است.
مطلب بعدی زیرنویسی برای فردوست. به این هم توجه بفرمایید:
At Fordow, no further enrichment over 5% at 4 cascades now enriching uranium,
هیچ غنیسازیای بیش از 5% در چهار آبشاری که الان دارند اورانیوم غنی میکنند، رخ نخواهد داد.
and not increase enrichment capacity.
و ظرفیت غنیسازی هم افزایش پیدا نخواهد کرد. UF6 در دوازده آبشار دیگر نباید تغذیه شود و آبشارهایی که:
Would remain in a non-operative state.
برای دوستان این جمع که روشن است و
چندان نیازی به توضیح ندارد؟ آن آبشارها در یک وضعیت غیر عملیاتی باقی
خواهند ماند. در ادامه، هیچ اتصال و ارتباطی بین آبشارها نباید برقرار شود.
یک توضیح بسیار بسیار کوتاه این که وقتی (cascade)ها به هم متصل میشوند،
ایجاد آبشارهایی را میکنند که میتوانند غنیسازی افزونتر را برای شما
فراهم سازند، بنابراین اتصال آبشارها منتفی است:
Iran announces
که ظرف شش ماه آینده مجدداً ـدر اینجا
با این کلمه مجدداً در واقع همان قصه نطنز دارد در مورد فردو تکرار
میشودـ سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین
خواهد کرد. درست عین قصهای که در بالا داشتیم.
و اما پاورقی 3 که به رآکتور آب سنگین
اراک مربوط میشود: ایران با توجه به نگرانیهایی که در مورد ساخت رآکتور
اراک وجود دارد، اعلام میکند برای شش ماه این رآکتور را راهاندازی نکند و
سوخت یا آب سنگین به سایت این رآکتور انتقال ندهد و سوخت اضافهتری را
مورد آزمون قرار ندهد، سوخت بیشتری برای رآکتور اراک تولید نکند و نیز
قطعات باقیمانده را هم نصب نکند. اگر دوستان دارند با دقت بحث را پیگیری
میکنند، آن وقت یک سئوال خیلی کوچک مطرح میشود. آیا این اقدامات دلالتی
جز تعلیق و تعطیلی هرگونه فعالیت در رآکتور اراک دارد؟ و آیا این اقدامات
مقدمات و تمهیداتی برای برچیدن کامل رآکتور آب سنگین اراک نیست؟ این برچیدن
را به خاطر داشته باشید، چون بعداً در حرفهای فردی که به هر حال چه دوست
داشته و چه دوست نداشته باشیم و فعلاً هم با او مواجه و درگیر هستیم و
بسیار تصمیمگیرنده و مهم است، جان کری! ... این برچیدن را به خاطر داشته
باشید.
پاورقیهای ما تمام شدند.
Beginning when the line for …
هنگامی که خط تبدیل UF6 غنیشده تا 5%
به اکسید اورانیوم آماده است، ایران تصمیم گرفته است اورانیومهای تا 5%
غنیشده جدید را در ظرف این شش ماه به اکسید اورانیوم تبدیل کند.
قدم بعدی:
No new locations for the enrichment.
این دیگر خیلی واضح و روشن است و هیچ تحلیل و تفسیری نمیخواهد. هیچ مرکز جدید غنیسازیای نخواهید داشت. هیچ! توقف کامل و بعدی:
Iran will continue its safeguarded R&D practices, including its current enrichment R&D
practices, which are not designed for accumulation of the enriched uranium.
ایران به شیوههای حفاظتشده پژوهش و توسعه خودش ـخوب دقت کنید شامل
R&D practices for enrichment
خوب توجه کنید:
Including its enrichment R&D practices, not enrichment.
شامل شیوهها و اعمال پژوهشی و توسعهای مربوط به غنیسازی را کماکان ادامه خواهد داد، اما
, which are not designed for accumulation of the enriched uranium.
اما این فعالیتها هیچ کدامشان نباید
معطوف به/ یا طراحیشده برای ذخیرهسازی اورانیوم غنیشده باشد. یعنی هر
قدر دلتان میخواهد R&D را انجام بدهید. هرچه دوست دارید Research
& Development را انجان بدهید. هر کاری میخواهید بکنید، اما در مورد
ذخیره غنیسازی اورانیوم نباید باشد. بیّن و آشکار.
قدم بعدی:
No reprocessing or construction of a facility capable of reprocessing.
اعلان جهل دوم.
در مورد این بند با تعداد قابل توجهی از
افراد مطلع به ویرگولهای وارونه تماس گرفتم و تقاضا کردم که آقا! این
یعنی چه؟ نه مقدمه دارد، نه مؤخره دارد، نه میگوید. هیچی نمیگوید و یک
جمله خیلی ساده است. هیچ بازفرآوری و نیز ساخت امکانات و وسایلی که قادر
باشد بازفرآوری کند، تعطیل!
بخش عمدهای از اقدامات داوطلبانه ما
اینهایی بودند که عرض کردم، اما بخشهای مهم دیگرش مانده است و به نظارت
تقویتشده یا گستردهشده مربوط میشود.
Enhanced monitoring
ببینیم در نظارت تقویتشده یا گستردهشده چه چیزهایی پیشبینی شدهاند.
Provision of specified information to the IAEA, including information on…
این خیلی جالب است. حیرتانگیز است. از
همه شما عذر میخواهم. وقتی میخواندم به خودم گفتم نکند راجع به
بورکینافاسو گفتهاند. مگر چنین چیزی میشود؟ پیشقضاوت نشود. خودتان نگاه
کنید. برویم جلو ببینیم. واقعاً متحیر بودم که واقعاً تا این میزان؟ آنها
دارند اعتمادسازی میکنند؟ یکی از آن سئوالات این بود. آیا آنها دارند
اعتمادسازی ملت ایران را میکنند؟ دقت کنید: اطلاعات یا تدارک دیدن در
اختیار گذاشتن اطلاعات مشخصشده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی شامل
اطلاعات راجع به نقشههای ایران برای امکانات هستهای. بند بعدی حسابی مرا
برد به بورکینافاسو، ساحل عاج و...
به خدا حیف است. اینها باید در تاریخ بمانند و میمانند.
… a description of each building on each nuclear site.
توصیف هر ساختمانی در هر سایت هستهای. تکتک ساختمانها باید مشخص و توصیف شوند که هر کدام از این ساختمانها مال چه هستند.
… a description of the scale of operations for each location engaged in specified activities.
توصیف مقیاس هر عملیات و سایتی که در فعالیتهای هستهای شرکت میکند.
باز این مطلب بعدی برایم فوقالعاده
دردآور بود، بسیار دردآور بود؛ یعنی مانده بودم که چه؟ مگر ما کی هستیم که
باید با ما این جور...؟
information on uranium mines and mills, and information on source material.
اطلاعات راجع به معادن اورانیوم. هرچه
معادن اورانیوم دارید، میزان، امکانات، قدمت و همه مشخصاتش را باید بدهید.
حقیقتاً بیسابقه است. در طول تاریخ فعالیتهای هستهای دنیا اصلاً چنین
چیزی وجود نداشته است. هیچ جا و کارخانجات نورد اورانیوم، نه غنیسازی.
Mills که میگوید منظورش نورد است نه غنیسازی.
و بالاخره اطلاعات راجع به منابع مواد. منابع مواد کجا هستند؟ کارگاهی است؟ شهری است؟ کشوری است؟
This information would be provided within three months of the adoption of these measures.
الان داریم ذیل نظارتهای توسعهیافته کار میکنیم.
قدم بعدی ارائه یک DIQ ـتوضیح خواهم دادـ روزآمدشده برای رآکتور اراک. DIQ مخفف
Diagnostic Impotence Questionnaire
پرسشنامه تشخیصدهندگی نازایی (ناتوانیـناکارآیی)
پس یک پرسشنامه روزآمدشده برای تشخیص ناتوانیها برای رآکتور اراک باید تهیه شود.
Steps to agree with the IAEA on conclusion of the safeguards approach for…
قدمهایی برداشته شود با همکاری آژانس برای جمعبندی و نتیجهگیری یک رویکرد ضمانتی برای رآکتور اراک.
هدف بازدید روزانه بازرسان آژانس از تاسیسات ایران چیست؟
قدم بعدی فوقالعاده شاهکار است!
Daily IAEA inspector access
دسترسی روزانه بازرسان آژانس هنگامی که بازرسان برای مقاصد دیگری حضور ندارند. مقاصد دیگر را هم ذکر میکند:
… for the purpose of design information verification , Interim Inventory Verification, Physical
Inventory Verification, and unannounced inspections, for the purpose of access to
offline surveillance records, at Fordow and Natanz.
یعنی زمانی که آن بازرسان نیستند، Daily
inspection وای!! Daily!! ما این قدر اعتمادناپذیر و خطرناکیم؟ روزانه؟؟ و
بالاخره بازرسی اعلام نشده
Unannounced inspections
برای دسترسی به offline surveillance records آمار و ارقام نظارتی offline، در کجا؟ در فردو و نطنز.
Centrifuge assembly workshops.
قدم بعدی عبارت است از امکان بازرسی
مدیریتشده به کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ. کارگاههای تولید چرخنده
سانتریفیوژ. در سانتریفیوژهای چرخندههایی وجود دارند که در کارخانهها یا
کارگاههایی تولید میشوند و باید دسترسی داشته باشیم و برویم ببینیم
آنجاها چه خبر است؟
و باز همان کارگاههایی که چرخندهها را تولید میکنند، امکانات انباری و ذخائرشان را هم باید ببینیم و چک کنیم.
Storage facilities.
و بالاخره مجدداً
uranium mines and mills
کارخانههای نورد و معادن اورانیوم.
اینها اقدامات داوطلبانه ماست.
در مقابل 1+5 اقدامات داوطلبانه زیر را ارائه میکند. دوستان خوب دقت کنند.
Pause efforts to further reduce Iran's crude oil sales, enabling Iran's current customers to
purchase their current average amounts of crude oil.
آفرین! آفرین! شما کفار و مشرکان چقدر
دقیق هستید. چقدر پافشاریهای ثابتقدمانهای میکنید. آفرین بر شما!
تلاشها برای افزایش ـخوب دقت کنیدـ یا بیشتر کردن کاهش فروش نفت خام مکث
میشود. این کار یعنی ما فعالیت بیشتری برای این که فروش نفت محدود شود
نمیکنیم. فعالیت بیشتری نمیکنیم. یعنی فعالیتهایی که کردیم و
محدودیتهایی که ایجاد کردهایم سر جایش میماند. خیلی روشن است. به همین
خاطر
Enabling Iran’s current customers
به همین خاطر این کار مشتریان ایران را
قادر میسازد که همان میانگین موجود نفت خامشان را خریداری کنند، یعنی کاری
که نمیتوانستند انجام بدهند، چون اگر میتوانستند جلوی همان current sale
را هم میگرفتند، همان باقی میماند و ما تلاش میکنیم این فروشی که از
دستمان در رفته است و تا به حال نتوانستیم جلوی آن را بگیریم، در همین
مقیاس به همان مشتریها ـبه مشتریهای دیگر هم نه، جای دیگر هم نهـ
بفروشید. نه سطح فروشتان بالا میرود، نه مشتریهایتان تغییر میکنند.
هیچکدام... این ادامه یابد. یعنی همین وضع موجود فقط ادامه پیدا میکند و
سعی نمیکنیم محدودترش کنیم.
این قسمت خیلی مهم است.
Enable the repatriation of an agreed
amount of revenue held abroad.
بازگشت مبلغ توافقشده agreed amount.
اینجا دانشگاه امام صادق(ع) است و دوستان قشنگ متوجه میشوند agreed amount
یک چیزی در آسمانها نیست. مقدار توافقشده. از چه؟ از درآمدهایی که در
خارج از کشور قفل شدهاند.
حالا این سئوال مطرح میشود. این مقدار
توافقشده چقدر است؟ چرا مطلب به این مهمی در متن توافقنامه نیامده است؟
یک چیزی حدود 100 میلیارد دلار بلوکه شده؛ خیلی موضوع مهمی است، اما هیچ جا
در این متن توافقنامه ذکری از آن نمیشود. فقط نوشته an agreed amount.
آیا کمترین احتمالی میشود داد که شاید بنا به ملاحظات امنیتی در این متن
نیامده است؟ آیا امکان دارد مبلغ توافقشده در متنی دیگر که محرمانه است و
رسانهها به آن دسترسی ندارند آمده باشد؟ در این صورت حتی نمایندگان مردم
در مجلس هم نباید از آن اطلاع داشته باشند؟ حتی هیئت رئیسه مجلس و اعضای
کمیسیون روابط خارجی و امنیت ملی مجلس هم؟ شورای امنیت ملی کشور چطور؟ آنها
هم نباید خبر داشته باشند و حتی مقام رهبری انقلاب هم نباید خبر داشته
باشند؟ agreed amounts خیلی مهم است که ذکر نشده است. بعداً اگر مجالی شود
بدان خواهیم پرداخت.
قدم بعدی
suspend the EU and U.S. sanctions on
تحریمهای امریکا و اتحادیه اروپا روی این اقلام به حالت تعلیق درمیآید.
Iran's petrochemical exports
صادرات پتروشیمی ایران، بهعلاوه تحریم
روی خدمات مربوطه. این بند یک زیرنویس دارد. من میگذارم بعداً دوستان
خودشان کامل این زیرنویس 5 را بخوانند و فقط با قسمت ناقابل آخر این
پاورقی، associated services خدمات مربوطه کار دارم.
به آخرین جمله دقت کنید:
These services could involve any non-designated Iranian entities.
وای! کجا داریم میرویم؟ این خدمات
میتواند شامل هر هویت و شخصیت حقیقی و حقوقی مشخص نشده ایرانی باشد.
میدانید یعنی چه؟ یعنی فقط وزارت نفت، شرکتهای پتروشیمی و کارخانجات
پتروشیمی دولتی ما نیستند که میتوانند از این امکانات بهرهمند شوند، هر
ایرانی از هر جای دنیا... وای!! چرا non-designated؟ هر ایرانی بلند شود
برود از این امکانات بهرهمند میشود؟ این یعنی چه که هر ایرانیای؟ کدام
ایرانیها قرار است بروند؟ کدام ایرانیها؟ خبرهایی است اینجا؟ این سئوال
را داشته باشید.
طلا، فلزات قیمتی و همچنین تحریمهای بر
خدمات مربوطه، تحریمهای امریکا روی صنعت خودروسازی ایران و ادامه
ماجرا... من این قصه خودرو را از چند تن از آدمهایی که در جاهای خوبی قرار
دارند، در جاهایی که میتوانند مطلع باشند، در بادی امر به نظر من این جور
میآمد ومتوسل شدم که صنعت خودروسازی ما چه وابستگی و نیاز قطعهای یا غیر
قطعهای به صنعت خودروسازی اروپا یا امریکا دارد؟ بعد وقتی برای سئوالم
جواب نگرفتم، یک سئوال دیگر پرسیدم و گفتم چه کسانی در ایران در امر واردات
خودرو از امریکا و اتحادیه اروپا شرکت دارند؟ چه کسانی هستند؟ قطعاً عده
زیادی از آنها که دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) هستند که مدام دارند
کادیلاک، پونتیاک و... وارد میکنند. قطعاً عده زیادی از آنها شما هستید و
یک عده هم دانشجویان دانشگاه تهران و امثالهم. قصه چیست در اینجا Auto
Industry؟ چه اتفاقی میخواهد بیفتد؟ چه کسانی میخواهند وارد کنند؟
License the supply and installation in Iran.
قدم بعدی راجع به قطعات و سرویس
هواپیماهای غیر نظامی و مسافربری است. در این زمینه بحث مطولی وجود دارد،
منتهی الان فرصت نیست مطرح کنم. اگر مجالی پیدا کردم به این میپردازم که
چقدر این امکانات ضروری و مهماند و وضعیت فعلی چه بخشی از جامعه ما را
متأثر کرده است. یعنی این که تحریم و این که قطعات هواپیماهای ما یک مقدار
کهنه هستند و بهموقع تعویض نمیشوند و مطابق استانداردهای FAO نیستند،
الان چه درصدی از جامعه ما را گرفتار و مختل کرده و به آنها صدمه زده است،
بحث تخصصی و مطولی است که باید در جای دیگری انجام شود.
هیچ تحریم جدیدی توسط شورای امنیت و
اتحادیه اروپا نخواهد بود. یعنی جدیداً در این دو زمینه اتفاقی نخواهد
افتاد. میدانید معنای این دو بند چیست؟ معنایش این است که تحریمهای قدیم
کماکان به قوت خود باقی خواهند ماند.
و بالاخره
Congress will refrain from imposing
کنگره از اعمال تحریمهای جدید خودداری خواهد کرد. تمام تحریمهای قدیمی سر جایشان خواهند بود.
یکی از سئوالها این بود که آیا رژیم یا
نظام تحریمها ترک برداشته است؟ کجایش ترک برداشته است؟ ادامه اقدامات
1+5 در واقع ادامه اقدامات امریکا و همکاران اروپایی است
Establish a financial channel
یک کانال مالی و یک فرآیند مالی ایجاد
میکند برای این که تجارت انساندوستانه را برای نیازهای بومی و داخلی
ایران که از درآمدهای نفتی در خارج بلوکه شده است تأمین شود. من ماندهام
چرا Humanitarian Trade؟ چرا انساندوستانه؟ آیا ما به تجارت انساندوستانه
نیاز داشتیم؟ نیاز داریم؟ الان در چه مایحتاج غذایی و حیاتیای گیر
کردهایم؟ ما قحطی زدهایم؟ چه اتفاقی در ایران افتاده است که میخواهند
تجارت انساندوستانه را به ما اجازه بدهند. بعداً خواهیم دید در کنفرانس
مورخ 24/11 جان کری، راجع به این Humanitarian Trade چه میگوید. خیلی جالب
است. حیف است به بعداً محولش کنم. صفحه شش متن رسمی مذاکرات ژنو را نگاه
کنید. در متن رسمی State Department وزارت امور خارجه امریکاست. من فراز
کوتاه اول این صفحه شش را میخوانم.
For the benefit of the Iranian people, we will also facilitate humanitarian transactions that are already allowed by U.S law.
ما عملیات انساندوستانه را تسهیل میکنیم. عملیات انساندوستانهای که از پیش توسط قانون امریکا اجازه داده شده است.
No U.S law will be changed.
هیچ قانون امریکا در این زمینه تغییر نکرده است و تغییر هم نخواهد کرد.
Nothing will have to be different.
دارد توضیح میدهد که آقا! ما را محکوم
نکنید. ما تسلیم ایرانیها نشدهایم. چیزی به آنها ندادهایم. Humanitarian
Trade را که میگوید، قبلاً بوده، چیزی اضافه نشده است.
Nothing will have to be different.
چیزی تفاوت نخواهد کرد.
In fact the sanction’s law is specifically exact Humanitarian assistance.
در واقع قوانین تحریم بهطور مشخص
کمکهای انساندوستان را معاف کرده است. آن وقت در متن توافقنامه به عنوان
یک بند آمده است. من نمیدانم کسی آنجا بوده است؟ نبوده است که بگوید
ببخشید! این Humanitarian Trade که مطابق قوانین امریکا میگوید تحریم
نبوده است که شما الان دارید در اینجا میگویید که ما میخواهیم این لطف را
بکنیم و این بخشی از برداشتن تحریم ماست. اصلاً جزو تحریم نبوده است.
نمیدانم آنجا چه جوری بوده است؟ احتمالاً جان کری و بقیه گوشهایشان سنگین
بوده است. حتماً کسی یک چیزی در آنجا گفته است! مگر میشود نگفته باشد؟
آیا ممکن است نمایندگان شما در آنجا بوده باشند و این مطلب به این سادگی را
نگفته باشند که آقا روغن ریخته را که نذر نمیکنند. Humanitarian Trade
جزو قوانین مسلم نقضناپذیر امریکاست.
This channel will not provide for Iran any channel for fund.
بنابراین این کانال برای ایران هیچ منابع جدید بودجه را فراهم نخواهد کرد.
جمله بعدی این است:
This channel would involve specified foreign banks and non-designated
Iranian banks to be defined when establishing the channel.
این کانال شامل بانکهای خارجی مشخصشده
و بانکهای ایرانی نامشخص است. بانکهای ایرانی مشخص نشده یعنی چه؟ چطور
بانکها مشخص نشدهاند؟ چرا آن بانکها در اینجا ذکر نشدهاند؟ کجا ذکر
شدهاند؟ در گوشی و در راهرو؟ میشود؟ agreed amount را که یادتان هست؟ این
agreed amount باید در یک جائی مشخص شده باشد. در گوشی و توی پیامک و
اینها فایده ندارد. صحبت روابط یک کشور است با دیگر کشورها، کشوری که سی و
اندی سال سفت ایستاده بوده و ماحرا در گوشی حل نمیشود. با پیامک حل
نمیشود. این جوری نمیشود. این باید در یک جای دیگری منعکس، مکتوب و امضا
شده باشد. این را داشته باشید.
این توضیحات همه در باره آن کانال مالی و established financial channel است. حالا دارد میگوید که کارهای این channel جیست.
This channel could also enable transactions required Iran’s U.N obligations.
پرداخت بدهیهای ایران به سازمان ملل از طریق بدهیهای آزاد شده
همه شماها میدانید که همه کشورها باید
به سازمان ملل و سازمانهای وابسته به آن مثل یونسکو و یونیدو، ایکائو
و.... باید حق عضویت بدهند. 50 هزار دلار، 100 هزار دلار و هر کشوری هر
چقدر تعهد کرده . قرار است یک بخشی از دلارهای نفتی ما را این کانال بردارد
و بابت بدهیهای ما به سازمان ملل میدهد. [خنده حضار]
میخندید؟ واقعاً از بسیج دانشجوئی بعید
است. به جای این که چراغها را خاموش کنید و دستمال کاغذی را دور
بگردانید، میخندید؟ [خنده شدیدتر حضار]
Direct tuition payment to universities and colleges for Iranian students studying abroad up to an agreed amount.
باز agreed amount. agreed amount
یعنی چقدر؟ همین طوری یک چیزی؟ نه، توافق شده. پس چرا در توافقنامه
نیامده؟ لابد پس یک جای دیگری....
بعد هم دانشجویانی که ما در فرانسه،
انگلستان، بهخصوص در امریکا و کانادا داریم، یا از آن طرف بورس گرفتهاند
یا از این طرف مثلاً بورس وزارت علوم شدهاند و مشکل خاصی ندارند. خیلیها
هم این نوع سوم هستند و بچههائی هستند که باز با راهنمائی افرادی به آن
طرف رفتهاند و به اندازه یک ترم، فرش زیر پایشان را هم فروختهاند و از
ترم 2 به بعد انواع بورسها، از حذف شهریه بگیرید تا بورس کامل. اکثر
ایرانیها الان دارند با این شیوهها درس میخوانند، آن وقت بخشی از
درآمدهای نفتی بلوکه شده ایران باید کانال بشود و برود آنجا.
آن خطوط هواپیمائی را که قرار است
قطعاتشان جایگزین شود گفتم؟ یک پاورقی دارد که یک تکه خیلی مهم دارد. من
راجع به اصل این ماده صحبت نکردم، هر چند بحث در باره این موضوع که نقش
شرکتهای هواپیمائی در اقتصاد، تحارت، فرهنگ و تمدن ما جقدر است، بسیار مهم
است. این بحث بماند. پاورقیاش را نگاه کنید. دوستان پاورقی 6 را ملاحظه
کنند.
Sanction relief could involve any non-designation Iranian Airlines as well as Iran Air.
آن رفع تحریمها هر خطوط هوائی ایرانی
مشخص ناشده و نیزایران ایر است. چه خطوط ایرانی نامشخصشدهای غیر از ایران
ایر قرار است از این امکانات، از این عواید دولتی و از این بیتالمال
استفاده کنند؟ شما میدانید؟ ولی بروید به سراغش، چون مهم هستند.
Elements of the final step of a comprehensive solution
بخش چهارم این توافقنامه عبارت از گام
نهایی راهحل جامع. این خیلی مهم است. فوقالعاده مهم است، برای این که ظرف
شش ماه آینده جدای کارهایی که از ناحیه ما قرار است انجام شوند و هم پول
خردههایی که به ما میدهند، ظرف این شش ماه باید مذاکرات برای راهحل
نهایی انجام شود. خیلی مهم است. این یک first step است. در مطالبی که برای
عرضه داریم، اگر مجال پیدا کنیم خواهم گفت این توافقنامه is nearly a
first step. این جمله را صد بار از زبان اوباما، جان کری و افراد مختلف
خواندهام.
This is nearly just a first step.
این حراج است. اصل ماجرا هنوز مانده، این دُمش است. صفحه پنج را ببینید. اقلام مختلفی داریم.
سومی هست:
Comprehensively lift UN Security Council, multilateral and national nuclear-related
sanctions, including steps on access in areas of trade, technology, finance, and energy, on
a schedule to be agreed upon.
این بخشی از آن برنامه جامع است که
تحریمهای چندجانبه شورای امنیت ملی که هر کشوری بهطور انفرادی اعمال کرده
است، مثل خود امریکا، برداشته شدن اینها Comprehensively lift شامل
حوزههای تجارت، فناوری، مالی و انرژی میشود. این بخشاش مهم است. مطابق
یک برنامه زمانبندی شده مورد توافق. یعنی همین جوری برداشته نمیشود. یک
برنامه زمانبندی طولانی را به خود اختصاص خواهد داد.
Involve a mutually defined enrichment programme with mutually agreed parameters
consistent with practical needs, with agreed limits on scope and level of enrichment
activities, capacity, where it is carried out, and stocks of enriched uranium, for a period to
be agreed upon.
این راهحل جامع، این پایانگیری جامع
ماجرا مشتمل است بر یک برنامه غنیسازی متقابلاً تعریفشده با شاخصهای
متقابلاً توافقشده، ملازم و همساز با نیازهای عملی، محدودیتهای باز هم
توافقشده راجع به گستره آن، سطح غنیسازی، ظرفیت و این در کجا عملی شود و
اورانیوم غنیشده در کجا نگهداری شود.
روشن است که اینها یعنی چه؟ برنامه
غنیسازی ایران باید متقابلاً توافق شود. باید شاخصههای آن متقابلاً مورد
توافق قرار بگیرد و با نیازهای عملی ایران همخوانی داشته باشد. گستره، حدود
و سطح فعالیتهای غنیسازی هم همین طور. تمام فعالیتهای شما تمام
جنبههایش باید مورد توافق قرار بگیرد. مورد توافق یعنی چه؟ یک طرف قضیه که
ایران است و میگوید ما میخواهیم تا این در صد و این میزان غنیسازی
کنیم. این که روشن است. to be agreed، میدانید یعنی چه؟ یعنی ما باید راجع
به تکتک اینها اظهارنظر و آنها را قبول کنیم. اگر قبول نکنیم، روشن است.
بند بعدی:
Fully resolve concerns related to the reactor at Arak, designated by the IAEA as the IR-40.
No reprocessing or construction of a facility capable of reprocessing.
این فوقالعاده است. یک بار دیگر هم
داشتیم و از آن نکاتی است که جای بررسی دارد و عجالتاً نتوانستم برای جلسه
امشب مطلب قابل ارائهای بیاورم. به آدمهای زیادی که موقعیتهای مناسبی
داشتند و دارند متوسل شدم، ولی متأسفانه نمیدانستند. وقتی هم که سئوال
میکردم تعجب هم میکردند. سئوال را که مطرح میکردم میزدند زیر خنده که
فلانی یعنی چه؟ این چرا اینجا آمده است؟ هیچ بازفرآوریای و ساخت تسهیلات
قادر به بازفرآوری امکانپذیر نیست.
بعدی:
Fully implement the agreed transparency measures and enhanced monitoring. Ratify and
implement the Additional Protocol, consistent with the respective roles of the President
and the Majlis (Iranian parliament).
ببینید! هم رئیسجمهور شما و هم مجلس
شما در جاهایی که باید دخالت کنند و تصویب را انجام بدهند، باید پروتکل
جدید Additional Protocol به امضای آنها برسد.
قدم بعدی:
Include international civil nuclear cooperation, including among others, on acquiring
modern light water power and research reactors and associated equipment, and the supply
of modern nuclear fuel as well as agreed R&D practices.
اگر میخواهید عرصه فعالیتهای آتی
هستهای ایران را بدانید، این فراز را نه یک بار که چند بار با دقت
بخوانید. سخنرانیهای داخلی را رها کنید. آنها معلوم است برای چه اهدافی
ابراز میشوند. باید هم بشود، اما شما به عنوان قشر فرهیخته جامعه این فراز
آخر توافقنامه را که در واقع فراز آخر راهحل جامع هم هست با دقت مطالعه
کنید. یعنی سر و ته فعالیتهای هستهای ایران را دارد برای شما بیان
میکند.
acquiring
modern light water power and research reactors and associated equipment, and the supply
of modern nuclear fuel as well as agreed R&D practices.
Following successful implementation of the final step of the comprehensive solution for its full
duration, the Iranian nuclear programme will be treated in the same manner as that of any non-nuclear
weapon state party to the NPT.
رآکتورهای پژوهشی آب سبک، رآکتورهای
قدرتی آب سبک و ابزار مربوطهشان و تدارک سوخت هستهای مدرن ـنمیگوید
اورانیوم غنیشده، میگوید modern nuclear fuel و بهعلاوه شیوههای
R&d توافقشده.
وقتی انسان این توافقنامه را با دقت
مرور میکند و چندین و چند جا با چیزی به نام agreed amount، بهخصوص در
آنجایی که قرار است بخشی از عواید داراییها بلوکه شده حدوداً 100 میلیاردی
که مبلغ قابل توجهی است، به کانال خاصی برود agreed amount ذکر نمیشود.
من با چند تن از افراد مطلع صحبت کردم و
پرسیدم: «شما فکر میکنید توافقنامه فقط همین است؟» پاسخ دادند: «بله».
گفتم: «در چندین جا آمده است agreed amount و چیزهای توافقشده دیگر.
چیزهایی توافقشده نمیتواند شفاهی بماند. نمیتواند پشت یک گفتگوی تلفنی
یا پیامک رد و بدل شود. قطعاً باید در جایی ثبت شود». این را برای برخی از
دوستان و افراد مطلع در این زمینهها مطرح کردم، گفتند: «راست میگویی».
دنبال قضیه رفتند و معلوم شد یک توافقنامه تفصیلی مهم دیگری وجود دارد و
این توافقنامه مادر است، یعنی به تعبیری فقط کلیات در آن آمده و آن
توافقنامه تا به امروز در هیچ جایی منعکس نشده است. اسرائیلیها،
امریکاییها و اروپاییها از آن خبر دارند، ولی من و شما خبر نداریم.
در همین مسیر حرکت کردم و با همکاری
بعضی از دوستان به یک بیانیه که کاخ سفید امریکا منتشر کرده و مقادیر زیادی
از آن agreed amountها در این است، آن هم مفصل. وقتی این درآمد، بلافاصله
عزیزان و امینهای ما اعلام کردند این یک تفسیر از توافقنامه است. بدون
هیچ توضیحی فقط سریع این را میخوانم و شما فقط همراه من یک سئوال داشته
باشید که آیا اینها تفسیر هستند؟
ایران متعهد شده است که پیشرفت هستهای خود را متوقف کند
ایران متعهد شده است که غنیسازی بالای
5% را متوقف کند. با این که وقتمان خیلی کم است و به چیزهایی نخواهیم رسید،
انگلیسیاش را میخوانم. اجازه بدهید برای این که من از این میان برخیزم و
شما باشید و این چیزها که گفته میشود تفسیر است. عین انگلیسیاش را
بخوانم، چون فارسیها ممکن است متفاوت باشد.
Halt all enrichments above 5% and dismounted the technical connections required to enrich above 5%.
اینها تفسیرند! توقف تمام غنیسازی
بالای 5% و اضمحلال تمام ارتباطات و اتصالات فنی لازم برای غنیسازی بالای
5%. اینها تفسیر هستند! من هم که رشتهام تفسیر است! اینها هم جزو رشته من
هستند! ای داد بیداد! خواهش کرده بودم این متن پخش شود، ولی میگویند
متأسفانه امکانش نیست.
Iran has committed
ایران متعهد شده ـدوستان خوب توجه کنیدـ ایران متعهد شده است تمام انبارهای اورانیوم نزدیک به 20% غنیشده را خنثی کند:
به زیر 5% رقیق کند یا آنها را تغییر
بدهد، بهطوری که دیگر امکان این که اورانیوم نزدیک به 20% غنیسازی شوند
وجود نداشته باشد. اینها تفسیر هستند! اینها مطالب تفسیریاند.
ایران متعهد میشود پیشرفت در ظرفیت غنیسازی خود را متوقف کند.
Iran has committed to halt progress on its enrichment capacity.
سئوالات اول یادتان هست که ما مستدل
چهها کردیم، همه حقوق ملت را احراز کردیم، غنیسازی سر جایشان هستند. آن
سئوالات که خاطرتان هست. حالا برای این که ثابت شود ایران متعهد شده است
پیشرفت در زمینه غنیسازی را متوقف کند، اجزایش اینهاست. از نصب
سانتریفیوژهایی از هر نوع خودداری کند. به اینها میگویند تفسیر! این هم یک
مدل است و ما که در حوزه هرمنوتیک، فلسفه علم، روششناسی و... کار میکنیم
باید اینها را هم اضافه کنیم که انواعی از تفاسیر هستند. برای تفریح و
انبساط خاطر بد نیست که اینها را هم در پاورقی اضافه کنیم.
Not install…
هیچ یک از سانتریفیوژهای نسل بعدی برای غنیسازی اورانیوم نه نصب و نه به کار گرفته شوند.
3ـ تقریباً نیمی از سانتریفیوژهای
نصبشده در نطنز inoperable شوند. از کار بیفتند و سهچهارم سانتریفیوژهای
نصبشده در فردو هم همین طور.
So they cannot be used to enrich uranium.
بهطوری که نتوانند برای غنیسازی اورانیوم به کار گرفته شوند.
Limit its centrifuge production.
اصلاً غنیسازی را رها کنید. تولید سانتریفیوژ باید فقط برای رفع نیاز جهت جایگزین کردن سانتریفیوژهای تخریبشده محدود شود
So Iran cannot use the 6 month.
4ـ بهطوری که ایران نمیتواند از این شش ماه برای انبار کردن سانتریفیوژ استفاده کند. و بالاخره
Not construct enrichment additional facilities.
5ـ هیچ امکانات اضافی غنیسازی را ایجاد نکند. این پنج تا مربوط بود به توقف پیشرفت غنیسازی.
حالا یک قلم دیگر که آن هم زیرمجموعه
دارد و نمیشود برایتان نگویم. حیف است. بحثهای سیاسی و این حرفها را
میگذارم خودتان بخوانید. این بحثهای فنی و حقوقی را باید داشته باشید.
ایران متعهد میشود پیشرفت را در مورد رشد انبار 5/3 درصد متوقف کند.
حالا این ذیل هم دارد. به زیرمجموعهاش
دقت کنید. چندین زیرمجموعه است، همهشان هم تفسیری! که مثلاً میشود زیرش
زد! انبار یا ذخیره 5/3 درصد اورانیوم Not increase غنیشده ضعیف افزایش
پیدا نکند، بهطوری که این میزان در پایان این شش ماه بیشتر از آنچه که در
ابتدا بوده است، نباشد. یعنی الان چک میکنند در پایان شش ماه هم چک
میکنند. اگر بیشتر باشد همه چیز فرو میریزد. این «همه چیز فرو میریزد»
یک اصل است که خواهم گفت یعنی چه.
Any newly enriched…
و هر اورانیوم جدید غنیشده 5/3 درصدی به اکسید اورانیوم تبدیل شود. این یک قلم آن زیرمجموعه است.
قلم بعدی همان زیرمجموعه
Not fuel the Arak Reactor.
رآکتور اراک نباید سوخترسانی شود.
بعدی
Halt the production of fuel…
تولید سوخت برای رآکتور اراک باید متوقف شود. بعدی
No additional testing fuel for Arak Reactor.
هیچوقت اضافی سوخت برای رآکتور اراک صورت نگیرد.
قلم بعدی
Not install…
هیچ قطعات اضافی رآکتور اراک نصب نشود.
بعدی
Not transfere…
سوخت و آب سنگین به رآکتور اراک منتقل نشود. حیف است. باید انگلیسیاش را هم داشته باشید. آوردید؟ خدا پدر و مادرتان را بیامرزد.
Not transfere…
یعنی انتقال آب سنگین هم نباید انجام شود. [خنده حضار]
بعدی
امکاناتی که قادر به بازفرآوری باشد،
نباید ساخته شود. اینها تنها اشارهای است که آن بازفرآوری که میگفتم از
چندین نفر کمک خواستم، اطلاعات موجز مجمل رسایی به من ندادند، اینجا
اشارهای را میتوانید ببینید که بازفرآوری چه جوری چیزی میتواند باشد.
میگوید بدون بازفرآوری، ایران نمیتواند پلوتونیوم را از سوخت مصرفشده
جدا کند. قاعدتاً بازفرآوری باید این کار را بکند. باید بتواند پلوتونیوم
را از سوخت مصرفشده جدا کند. قدم بعدی مربوط به نظارتهای بیسابقه است.
Unprecedented transparancies
شفافیت بیسابقه که یعنی یاالله! همین
طور سرت را بینداز پایین و برو داخل. کی به کی است؟ آن هم Daily! یعنی
دیروز آمدیم، پریروز هم آمدیم، امروز هم میخواهیم بیاییم. یعنی صاحبخانه!
Provide daily access
مجدداً همان قصه دسترسی روزانه به نطنز و
فردو برای آژانس بعدی به کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ دسترسی وجود داشته
باشد. برای کارگاهها و کارخانجاتی هم که تولید قطعات چرخنده سانتریفیوژ را
میکنند باید دسترسی فراهم شود.
دسترسی به معادن و کارخانههای نورد اورانیوم فراهم شود.
و قبل از آخری
Provide more fonctional inspection access
دسترسی بازرسانه فراوانتر به رآکتور اراک
Verification mechanism
که هیچی
Limited adversary relief
این راجع به برداشته شدن ترکهایی که
گفته شده که زیاد برداشته شده است، یعنی یک تلنگر بزنی همهاش فرو میریزد.
حالا دارد این را توضیح میدهد. آن agreedها یادتان هست که گفتم؟ یعنی چه
agreedها؟ حالا نگاه کنید. آخر قصه رژیم و سازمان تحریم خیلی مهم است که چه
شده است؟ چرا نفهمیم این جشن، پایکوبی و طبّالی برای چه دارد انجام
میشود؟ باید اول بفهمیم و بعد در این جشن و پایکوبی مشارکت کنیم. حیف است.
In return for these steps
در قبال این گامها 1+5 بناست تنفسی محدود، موقت، جهتدارد و بازگشتپذیر بدهد.
اقدامات ایران، برگشت ناپذیر است ولی اقدامات غرب، برگشت پذیر
بسیاری از اقداماتی که قرار است شما انجام بدهید بازگشتناپذیرند، اما مال اینها Reversible است. همهشان بازگشتپذیرند.
While ضمن این که این مقدار محدود، موقتی، هدفمند و بازگشتپذیر است. با هم بخوانیم:
The vast bulk up of sanctions
بدنه وسیع تحریمها حفظ میشود، شامل
نفت، مالی و ساختار تحریمهای بانکی. یعنی ساختار تحریمهای بانکی، مالی و
نفتی سر چایشان باقی میمانند؛ قرص و محکم.
اگر ایران به تعهداتش عمل کند، ما این
تسهیلات را باز میگردانیم، بهویژه 1+5 متعهد شده است که هیچ مربوط به
هستهای جدید را تحمیل نکند. میدانید یعنی چه؟ یعنی تمام تحریمهای گذشته
به قوت تمام سر جایشان هستند. جدید چیزی احراز و اعلان نمیشود.
قصه طلا و صنعت خودرو را گفتیم. البته
Iran’s Khodro sector
نمیگوید صنعت خودروسازی، میگوید بخش
صنعت خودروی ایران. این دو تا با هم فرق دارد. بخش خودرو با بخش خودروسازی
ایران فرق دارند. بعد صادرات پتروشیمی. دوستان اطلاع دارند که بخش اعظم
صادرات پتروشیمی ما به کشورهای خاور دور میرود و هیچ مشکلی نداریم. یعنی
میزان تأثیری که این خواهد داشت بسیار ناچیز است. این که پتروشیمی برداشته
شود، حدود چند صد میلیون دلار تفاوت خواهد کرد.
License … Airlines
آن Repatriation agreed amounts همان چیزی است که ما بهطور مشخص دنبالش بودیم.
Allow 60% purchasing remain at their currently significantly reduced levels.
سطوحی که 60 درصد کمتر از دو سال پیش هستند. سطح خرید نفت از ایران در همان سطح بهشدت کاهش یافته از دو سال پیش حفظ میشود.
2/4 بیلیون دلار که همان 2/4 میلیارد
دلار ما میشود از این فروشهای بهشدت کاهشیافته اجازه پیدا میکند در
اقساط ـاگر ایران به تعهداتش عمل کندـ به او منتقل شود. پس شد 2/4 میلیارد
دلار. 100 میلیارد بلوکه شده است.
قلم بعدی را نگاه کنید.
Allow
اجازه میدهیم 400 میلیون دلار به صورت
کمکهای شهریه دولتی برای دانشجوها منتقل شود. همان قصهای که قبلاً
داشتیم. یعنی شما چه تأیید بکنید، چه نکنید، چه بگویید آقا! 200 میلیون
کافی است. 100 میلیون یا ما تعهدی نداریم و 50 میلیون کفایت میکند. اصلاً
Who are you? ما 400 میلیون کنار گذاشتهایم. مکانیسم این را هم باز
نمیدانیم که آیا هر ایرانیای یا هر دانشگاهی در امریکا، کانادا، فرانسه،
آلمان و... اگر دانشگاهش با این کمیسیون مشترک تماس بگیرد و به 1+5 بگوید
این 200 تا دانشجوی ما ایرانی هستند و هیچکدام هم نتوانستهاند
شهریههایشان را بدهند یا ندادهاند. بهطور اتوماتیک پول برداشته میشود.
اختیار پول شما دست آنهاست، میزان انتقالش با آنهاست. Humanitarian
Transactions در اینجا خیلی علنی دارد و میگوید این اصلاً معاف از
تحریمها بوده است. خودش دارد در اینجا توضیح میدهد شامل خدمات پزشکی،
دارو، ابزارآلات کشاورزی، مواد غذایی و... میشود.
و هم نیز هزینههای پزشکیای که ایرانیان در غرب متحمل میشوند.
در منظری میخواهیم ببینیم این تنفس
محدودی که داده شده است، فقط همین یک فراز را میخوانم و رژیم تحریمها را
هم باید بخوانیم، چون رژیم تحریمها را خیلی مفصل و جامع در اینجا لیست
کرده است.
در مجموع تقریباً 7 میلیارد دلار، این
یک کسری از هزینههایی است که ایران کماکان ظرف این فاز اولی که تحت
تحریمها باقی خواهد ماند، متحمل میشود. توجه کردید چه شد؟ 7 بیلیون دلار
را هم بگذارید روی پولهای مختلفی که آنها به صور مختلف از پولهای خود ما
خرج خواهند کرد و فقط 2/4 میلیارد را به ما خواهند داد، آن هم با اقساط و
در مورد بقیهاش اختیار چندانی نداریم، در مجموع حدود 7 میلیارد میشود.
دارد میگوید این 7 میلیارد یک Fraction و کسری از کل هزینههایی است که
ایران کماکان ظرف این فاز اول که تحریمها با قوت سر جای خودشان هستند،
متحمل خواهد شد.
The vast majority of Iran
اکثریت قاطبه تقریباً 100 میلیارد دلار سرمایه ایران به ارزهای خارجی
Are inaccessible and all restricted by sanctions
دسترسیناپذیرند.
در شش ماه آتی فروش نفت خام ایران
نمیتواند افزایش پیدا کند. نه مشتریهای ما را اجازه میدهند تغییر کنند،
این خیلی مهم است، چون اگر بتوانیم مشتریهایمان را یک مقداری تغییر بدهیم،
اگر پس از شش ماه ملائکه در آسمان یک کاری کنند کاسه کوزه این قضیه به هم
بخورد، آن وقت مشتریهای جدیدی خواهید داشت که با شما اخت شدهاند و
رابطه با آنها راه افتاده است، ولی آنها اجازه ندادهاند. مشتریهای حاضر و
در همان مقیاس موجود و حاضرتان.
ساختار تحریمها چه ترکی برداشته است؟
تحریمهای نفتی بهتنهایی در مجموع یک
فقدان درآمدی تقریباً 30 میلیارد دلار برای ایران حاصل خواهد کرد. تقریباً 5
میلیارد در هر ماه،
While Iran will be allowed access
ضمن این که ایران اجازه دسترسی به 2/4
میلیون دلار از درآمدهای نفتیاش را پیدا میکند، تقریباً 15 میلیارد دلار
از درآمدهایش ظرف همین مدت شش ماه اختیارش دست ما نیست و میرود به همان
حسابهای بلوکه شده. چه ترکهایی برداشته است! [خنده حضار] آدم وقتی نگاه
میکند میگوید برویم عینکهایمان را عوض کنیم یا کاری بکنیم، چون واقعاً
خیلی ترکهای وحشتناکی است.
In summary we expect the balance of Iran’s money in restricted accounts will actually increase not decrease on the…
میزان پول ایران در حسابهای مسدودشده
خارجی در واقع افزایش مییابد نه کاهش. اینها را من نمیگویم، کاخ سفید
دارد میگوید. این را هم مخفیانه اعلام نکرده است.
Maintain common pressure on Iran and sanction’s architecture
این که میگویند ساختمانش ترک برداشته است این architecture و عمارت را دارد میگوید. [خنده حضار]
And preserving
نمیدانم چه جوری است؟ داریم اشتباه
میخوانیم؟ شاید متن عوض شده است و دیگران چیز دیگری میخوانند و ما داریم
چیزهای دیگری میخوانیم.
Sanctions affecting crude oil will
continue to impose pressure on Iran’s government working without
international partners we have cut all Iran’s sales from 2.5 million
barrel
از 5/2 میلیون بشکه در روز در اوایل
2012 به یک میلیون بشکه در امروز و این یک از دست دادن بیش از 80 میلیارد
دلار از زمان 2012 است که ایران هرگز نمیتواند جبران کند. شما حتماً
خوانده و دیدهاید که برخی از رجال سیاسی، رسانهای و دانشگاهی ما قائلند
که غربیها ریسک کردهاند. شما میتوانید متوجه شوید که امریکاییها و
اروپاییها چه ریسکی کردهاند؟ کجا را ریسک کردهاند؟ به چه چیز ما اعتماد
کردهاند؟
On the this first step
تحریم نفت خام اتحادیه اروپا
Will remain in effect and Iran will be helped to approximately 1 million barrels per day in sales.
یعنی همینی که الان هست. قبل از توافق هم حدود یک میلیون داشتیم. در ادامه هم همین یک میلیون را خواهیم داشت. بعدی:
تحریمها که صادرات محصول بنزین را به
ایران محدود میکنند میلیاردها دلار به درآمد ایران لطمه خواهند زد و این
تحریمهای مربوط به بنزین هم در جای خود باقی خواهند ماند.
اکثریت قاطبه این 100 میلیارد دلار داراییهای ارزی بلوکه شده ایران کماکان بهواسطه تحریمهای ما غیر قابل دسترسی باقی خواهند ماند.
تحریمها اقتصادی به طور کامل باقی خواهند ماند
دیگر اجزای مهم رژیم تحریمها در جای
خود باقی خواند. بدون هیچ تغییری سر جایشان خواهند بود، شامل تحریمها علیه
بانک مرکزی ایران و تقریباً دوجین بانکهای عمده دیگر و نهادها یا
شخصیتهای مالی. تحریمهای جانبی روی بانکها که با افراد و نهادهای
امریکایی تجارت میکنند کماکان بر جای خود باقی خواهند ماند. کماکان امکان
دسترسی بسیار محدودی به نظام مالی امریکا وجود خواهد داشت. تمام تحریمها
بر بیش از 600 شخصیت حقیقی و حقوقی که به برنامه هستهای ایران و برنامه
موشکهای بالستیک کمک میکنند، به قوت تمام پابرجا خواهند بود. تحریمها در
چندین عرصه اقتصاد ایران بر جای خود باقی خواهند ماند، شامل کشتیسازی و
کشتیرانی. در حوزه خدمات فنی مربوط به انرژی تحریمها برای سرمایهگذاری
درازمدت به قوت خود باقی خواهند ماند. محدودیتهای وسیع امریکا بر تجارت با
ایران به قوت خود باقی خواهد بود و ایران را از دسترسی با بزرگترین
اقتصاد دنیا محروم خواهد کرد. وقتی به اینجا رسیدم به خودم گفتم خدایا!
یعنی این هم؟
تمام تحریمهای شورای امنیت نیز؟ که ما
سالهای مدیدی داریم میگوییم غیرقانونی هستند. ما یک بحث فنی داریم. آژانس
بینالمللی انرژی اتمی باید بیاید بررسی کند. اصلاً احاله پرونده ایران از
آژانس به شورای امنیت غیر قانونی بوده و به همین خاطر سالهای مدیدی است
مسئولین و مقامات بالای کشور ما بهطور رسمی این قطعنامهها را رد کرده و
گفتهاند قبولشان نداریم. حالا اینجا را نگاه کنید. تمام تحریمهای شورای
امنیت سر جایشان مانده است و ما میپذیریم.
جان کری در 26 نوامبر یک پیام ویدئویی
دارد و دستاورد غربیها را قشنگ در آن ذکر میکند و میگوید ما چه چیزی به
دست آوردهایم. مصاحبهای با CNN در همان روز نهایی شدن توافقنامه هست که
جان کری در آن حفظ رژیم تحریمها را توضیح میدهد و میگوید اتفاقی نیفتاده
است، ما کاری نکردیم. موضعگیریهایی که اسرائیل دارد میکند دقیق نیست.
گوینده میگوید رژیم عربستان و اسرائیل از این توافقنامه ترسیدهاند و
برایشان سئوال ایجاد شده است. جان کری میگوید ما کاری نکردهایم، هر چه
کردهایم به نفع اسرائیل است. اسرائیل بیخود دارد جیغ میزند و شلوغ
میکند. این بهترین فرصت است که برای ما پیش آمده است. جان کری و اوباما و
دیگران دارند به کرّات تکرار میکنند و در پاسخ به کسانی که از آنها
میپرسند جواب سعودیها و اماراتیها را که الان فوقالعاده نگران شدهاند
چه میدهید؟ در تمام جوابهایشان این جمله دارد تکرار میشود:
The basic structure of sanction stays in place.
و بعد هم جزئیات به همین نحوی که برایتان خواندم، نه به این تفصیل، بلکه خیلی فشردهتر در مصاحبههایشان بازگو میشود.
باز در همان 24 نوامبر جان کری با ABC
مصاحبه میکند که هنوز در ژنو است و در آنجا راجع به غنیسازی میگوید شما
عاقبت حق غنیسازی را قبول کردید. تمام شد. دیگر فاصلهای نمانده است که
ایران برسد. بعد کری به تفصیل توضیح میدهد ما اصلاً این کار را نکردهایم و
وقتی آدم تفصیل آن توافق محرمانه و مخفیانه دوم و خود توافقنامه مادر را
میخواند، میبیند کری دارد راست میگوید. حق غنیسازی ایران پذیرفته نشده
است.
باز در مصاحبه دیگری به سراغ کری
میآیند که آقا! اسرائیلیها فوقالعاده نگرانند. میگوید بیجا نگرانند. از
امروز که این قرارداد را امضا کردیم، اسرائیل در جهان بسیار ایمنتری دارد
زندگی میکند.
ماجرای عدم رضایت رژیم صهیونیستی از توافق ژنو
مطالبی هست در باره عدم رضایت و اعتراض
اسرائیل که مایل بودم بگویم. راجع به حفظ رژیم تحریمها، حق غنیسازی و هدف
اصلی از توافقنامه. اینها مطالبی هستند که به صحبتهای کری مستند
شدهاند. راجع به تجارت انساندوستانه و تلقی غربیها از توانمندی ایران و
ادامه تحریمها. این فوقالعاده است. این یکی را اجازه بدهید برایتان
بخوانم، چون سخنی که ممکن است العاده است. این یکی را اجازه بدهید برایتان
بخوانم، چون سخنی که ممکن است در این مجلس یا مجالس دیگر برای دوستان مطرح
شود که اگر ما این کار را نمیکردیم الان رو به قبله هستیم. کار تمام است،
بودجه نداریم، خزانه خالی است، سیلوها همه خالی هستند، مردم دارند از دیوار
خانههای همدیگر بالا میروند. این حرفها گفته میشود. حالا نگاه کنید
این کنفرانس مطبوعاتی کری در ژنو در همان روزی که این توافقنامه به امضا
رسید.
و بالاخره فقط میخواهم بگویم آدمهایی
هستند که خواهند گفت این معامله ناقص است. آنها مسئولیتی دارند که به مردم
بگویند بدیل بهتر چیست؟ دستاورد ما بد است؟ خیلی خوب. مسئولیت دارید
میگویید بد است؟ بگویید بدیل آن چیست؟ یک بدیل بهتر را شما معرفی کنید.
بعضیها میگویند باید فشار را ادامه بدهیم. همین طور ادامه بدهیم و
تحریمها را اضافه کنیم که به نحوی عاقبت ایران را به مرحله فروپاشی
میکشاند و کاپیتولاسیون. خوب دقت کنید. این مطلب خیلی مهم است. خوب دقت
کنید.
با تفاصیلی که از همه متخصصان و از همه
ورودیهایی که در اختیار داریم و از همه کشورها 1+5 که امروز در این برنامه
حضور داشتند، هیچکدام آنها باور ندارند این فرجام کار خواهد بود یعنی
فروپاشی ایران و کاپیتولاسیون. نه تسلیم و نه فروپاشی. این فرجام برای
ایران نیست. در عوض ما باور داریم ضمن این که باید افزایش تحریمها را
ادامه بدهیم و باید به تلاش خود مشغول باشیم، برنامه ایران ـکدام برنامه؟
فشار دادن پیچ گوشتی در حلقوم ایرانـ در واقع به جلو پیش میرفت. این دشمن
ماست که دارد این جوری حرف میزند. هر روز دارد نیرو میگیرد و ضمن این
کار هر روز در منطقه خطرناکتر میشود و کشورهایی مثل اسرائیل، امارات و
آدمهای دیگر در منطقه بیشتر تهدید میشوند. در سال 2003 وقتی به دولت قبلی
ایران در مورد برنامه هستهایشان پیشنهاد دادیم فقط 164 تا سانتریفیوژ
وجود داشت، این پیشنهاد پذیرفته نشد، سپس تحریمها شروع شدند و امروز حیف
است. بگذارید انگلیسیاش را بخوانم:
And today these are 19000 centrifuges and growing
این شمایید.
So people have a responsibility to make a judgment about these issues.
بنابراین آدمها وقتی میگویند این
توافق ناقص و ضعیف است و باید حلقوم ایرانیها را بیشتر فشار بدهیم. 164
سانتریفیوژ بوده است، گفتهایم نه، شده 124000 تا. باز هم فشارشان بدهیم؟
اینها این جوری هستند.
اجازه بفرمایید نتیجهگیری خودم را نه
فقط از بحثی که خدمتتان ارائه کردم، بلکه از کل بحث و گفتگوهایی که در کل
جامعه سیاسی و رسانهای ما در حال رخ دادن است و بیشتر با توجه به آنها
دارم حرف میزنم، بیان کنم.
امروزه بیشتر از هر زمان دیگری حیاتی
است و نه ضروری و مهم، بلکه حیاتی است که نهادهای اصلی و تعیینکننده سیاست
خارجی از قبیل رهبری کننده سیاست خارجی از قبیل رهبری انقلاب اسلامی، مجلس
شورا و دولت بهطور دقیق مشخص کنند خطوط قرمز ایران کجا قرار دارند.
کجاست؟ ما خطوط را حفظ کردیم؟ کوبیدیم؟ با منطق و استدلال غربیها را منکوب
کردیم؟ خطوط قرمز بالاخره کجا بودند؟ کجا هستند؟ چه هستند؟ یکی از
مهمترین نتایج این ارزیابی این است که بهتدریج آشکار میشود که خطوط قرمز
ما بیشتر شبیه باندهای بسیار نادقیق و کدر هستند. باندها یا جادههایی که
به دلیل عدم تدقیق و تعیین آن توسط مراکز و نهادهای فوق در مذاکرات با
غربیان و بهویژه دولت امریکاست که آن خطوط قرمزها، حدود و ثغوری عملیاتی،
ملموس و دقیق پیدا میکنند، چون ما میرویم و وارد مذاکرات میشویم، بعد
کلی عقب و جلو میشود. توافقهایی میکنیم، بعد میآییم و میگوییم خطوط
قرمز حفظ شد. یعنی چه؟ خطوط قرمز این جوری است؟ خطوط قرمز همه در
مذاکرهها تعیین میشوند؟ ما از قبل خطوط قرمز نداریم؟ داریم، ولی بدجوری
نامشخصاند، بهطوری که میشود رفت و چنین قراردادی را امضا کرد، بعد آمد و
گفت مستدل صحبت کردیم و زدیم و چنین و چنان کردیم، خطوط قرمز را هم حفظ
کردیم. پس خطوط قرمز مثل آب است و در هر ظرفی جا میگیرد. در هر ظرفی که
بریزیم شکل همان را پیدا میکند. روشن است میتوان کماکان به این وضع ادامه
داد و من امروزه اعلام خطر میکنم. امروزه اعلام خطر میکنم که اگر به
همین صورت ادامه بدهیم، به همین صورت خطوط قرمزهای انقلاب اسلامی برای ما
در مذاکرات تعیین و تجویز خواهند شد. روشن است میتوان کماکان به این وضع
ادامه داد و پس از هر گونه مذاکرات و توافقاتی جریان طبالی و پایکوبی
حماقتزایی را البته به مدد برنامههای بسیار عامیانه و عوامفریبانه صدا و
سیما و نیز جراید زنجیرهای گوش به فرمان استوانه مجمع تشخیص مصلحت نظام
به راه انداخت. بله، میشود این کارها را کرد.
اما یادمان باشد رقبای مستکبر و
جنایتکار ما ابداً از این جشن و پایکوبیها و دعاوی خلاف واقع و توخالی
متأثر و متأسف نمیشوند. دعاوی عاری از حقیقتی نظیر «فرزندان انقلابی
توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده حقانیت ملت ایران را در فعالیتهای
هستهای و در صحنه بینالمللی اثبات کنند. توفیق در این مذاکرات نشان داد
میتوان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام با ارائه منطقی و مستدل مواضع
ملت ایران، قدرتهای بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند و
نیز دستاوردههای قطعی توافق اولیه به رسمیت شناخته شدن حقوق هستهای ایران و
حراست از دستاوردهای هستهای فرزندان این مرز و بوم بوده است».
نقل قول کردم و بسیار عبرتآموزتر این
که حتی برای این که توانستهاند ثابتقدمانه خطوط قرمز ما را با موفقیت
مطابق منافع و امنیت ملی خود و همپیمانانشان هر چه دقیقتر، ملموستر و
اجراییتر ترسیم و تعیین کنند، ابداً دست به این قبیل قیل و قالها و
تبریکگوییهای متملقانه تهوعآور و حقارتآمیز نمیزنند. رقبای ما اینها
هستند. امریکاییها و همپیمانان اروپاییشان از این صحنه متأثر و متأسف
نمیشوند، لیکن درسهایی میگیرند و از جمله مهمترین آنها این که میشود
به دموکراسی ایرانی امید بست. دموکراسیای که از دل آن دولتهایی به قدرت
برسند که با ما در مجموع نه همدل، دستکم همراه و همسو باشند. دولتهایی که
برخی از مهمترین دغدغههای حساس و مهم ما را رعایت کنند و به علاوه و
بسیار مهمتر بتوانند با تدبیر و درایت جریان اصلی انقلاب را با لطایف
الحیلی ظریف از درون به سمت و سوی اهداف ما سوق دهند و مهمترین هدف
راهبردی ما را که عبارت باشد از مطیع و منقاد کردن ایران درون جریان حاکم و
عمده نظام بینالمللی با تردستی، وجاهت و وزانتی مثالزدنی بدون این که
برای ما کمترین هزینهای داشته باشد، تحقق بخشند و این همه کار توأم با
تأیید، تحسین و تبریک عموم رجال سیاسی و رسانهای باشد. عمق و ابعاد
فاجعهمان را ببینید. به نظر این بنده کفور ظلوم جهول، این کاری است
کارستان و قطعاً شایسته تبریک و تهنیت. تبریک و قدردانیای که امریکاییها و
اروپاییها هوشمندانه، بیجار و جنجال و مطابق عرف رفتار بینالمللیشان
از طریق حساب و کتابهای ویژه بدان اهتمام خواهند ورزید. آیا امکان دارد
برخی از ابهامات در توافقنامه دست امریکاییها را برای قدردانی باز گذاشته
باشد؟
و السلام علیکم و رحمه الله.
در باره نامهای هم که آقا در جواب رئیسجمهور نوشتند و تشکر هم کردند، توضیحی بدهید.
در مجموع خیلی صادقانه به شما بگویم.
رهبری انقلاب جایگاه و وظایفی دارد، انقلاب و نظام را باید در مجموع بتواند
هدایت کند و این اولویت وظیفه رهبری است. در زمان حضرت امام هم همین جور
بود که باید پیوستگی و همبستگی را با کج و معوجهایی که اینجا و آنجا به
لحاظ اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و غیره پیش میآید، حفظ کند. شأن رهبری
انقلاب این است. در اصل مطلبی که مطرح کردید شکی نیست. منتهی یادتان باشد
آقا تشکر میکنند و میگویند با توجه به آنچه مرقوم فرمودهاید، یعنی در
واقع خودشان را متعهد نمیکنند و در باره حقوق هستهای هیچ حرفی نمیزنند.
میگویند من با توجه به آنچه مرقوم فرمودهاید از زحمات شما تشکر میکنم.
بیشتر از این هم نباید موضوع را باز کرد. نباید این کار را بکنند، چون
رئیسجمهور منتخب مردم است و آقا مطابق سنت معهود، محترم و مقبول جامعه و
نظام سیاسیمان تنفیذ قدرت کردهاند، تنفیذ رأی ملت کردهاند. قبلیها هم
همین طور بوده است، از اول انقلاب، اما یادتان باشد همین آقا میفرمایند در
باره آنچه فرمودید تشکر میکنم، اما هیچ نمیگویند حقوق حفظ شد، خدشه
نپذیرفت، در واقع چنین و چنان شد و هیچ خودشان را متعهد نمیکنند.
هوشمندانه خودشان را ابداً درگیر این مطالب مشخصی که در نامه تبریک از
ریاست محترم جمهور آمده است، نمیکنند. فقط میفرمایند با توجه به آنچه که
فرمودید انشاءالله خیر است و در همین حد، اما آقا ظرف همین یک هفته به
کرات فرمودهاند ملت هوشیار باشد. اینها وظایف خود را انجام میدهند.
انشاءالله دولت وظایف خود را انجام میدهد، اما مردم هم هوشیار باشند. دقت
کنند. این طور نیست که کوروشجان! آسوده بخواب، ما هم میرویم میخوابیم.
ابداً! فرهیختگان، ما دانشجویان، اهل علم، دانشگاهیها و حوزویها وظایف
خودمان را میدانیم. آقا وظایف خودشان را میدانند و باید کارشان را بکنند
و درست هم دارند انجام میدهند. آقا نباید در سیاست خارجی دولتی که با رأی
مردم سر کار آمده است دخالت کنند، مگر این که از حد و حدودهایی فراتر برود
و به حد رسوایی برسد، بهطوری که جیغ مردم به آسمان برسد.
اما من ذرهای تردید ندارم و روی تجربه
سالهای بعد از اانقلاب عرض میکنم هر گاه تشکلهای دانشجویی از هر نوعی
دست به اقدامی بزنند، حرکتی بکنند، موجی بیافرینند و در جهت تحکیم و
استمرار انقلاب و ارزشهای انقلاب تلاش کنند، همین آقا اولین کسی است که
کفگیر خامه برداشتنش را بیاورد خامه این جریان را بگیرد و بگوید: «آی! شما
دارید چه کار میکنید؟ ببینید صدای مردم در آمده است» و بعد الزام کند و
بگوید باید این جور شود، باید تجدید نظر شود، اما قبل از آن، ایشان اصلاً
چنین سمتی ندارند. نباید هم بکنند. به نظر من حتی اگر فراتر از این هم
برود، اگر قرار باشد مردم یک جورهایی راضی باشند، ساکت باشند، رسانهها هم
تأیید کنند، رجال سیاسی عموماً یا سکوت و یا حمایت کنند یا به کمترین زمزمه
تودهنی بزنند، آقا به عنوان رهبر هیچ کاری نمیتوانند بکنند. به عنوان یک
فرد هم میتواند ادعا کند، میتواند خون دل بخورد، کار دیگری نمیتواند
بکند. حتی به خاطر مقام، شأن و منزلتی که در مورد مجموعه نظام و انقلاب
دارد، به لحاظ فردی کاری را هم که من و شما میتوانیم بکنیم، نمیتواند
بکند، چون در قضاوتهای عمومی و در عمل این جداسازی صورت نمیگیرد که ایشان
رهبر است، ولی در عین حال یک شهروند هم هست و اسمش هم هست سید علی
خامنهای. همان کسی که گرچه رهبر است، ولی راه میافتد و میرود و رأی
میدهد و فقط یک رأی هم دارد. میتواند رهنمود بدهد و راهنمایی کند، اما
فقط یک رأی میتواند بدهد، مثل هر شهروند عادی، اما بنده خدا مثل یک شهروند
عادی نمیتواند نظر خود را هم بگوید که رهبریت من سر جایش، اما نظر
شخصیام در این باره این است و به عنوان یک شهروند ایرانی میخواهم در باره
این توافقنامه اظهار نظری بکنم. نمیتواند این کار را بکند. این عرفی است
که جا افتاده و مقبول هم هست. فرهنگ معاصر سیاسی ما نمیپذیرد که ایشان به
عنوان یک شهروند معمولی همانند من و شما بتواند اظهار نظر کند. به خاطر
مقام، منصب و مسئولیت رهبریای که دارند عملاً در این زمینه ناچارند سکوت
اختیار کنند، ولی من و شما باید کار خودمان را بکنیم. من و شما چه
ملاحظهای داریم؟ باید آبرویمان را خرج کنیم؟ اگر اهلش هستیم بسمالله! اگر
هم اهلش نیستیم، سر خود گیریم و به سراغ شغل خودمان برویم.
عدهای معتقدند ما در این زمینه به بالای 90 درصد هم که برسیم میشویم کره شمالی و روی وضعیت مردم دست میگذارند.
من این توازی را نمیبینم که ما در
نهایت میشویم کره شمالی، برای این که موقعیت استراتژیکی که ما داریم، ما
را کره شمالی نمیکند. نفت، گاز و منابعی که داریم اجازه این کار را به ما
نمیدهد. در جایگاهی که قرار داریم، این کار را نمیکند. ما اعلان کردهایم
نمیخواهیم سلاح اتمی بسازیم، حتی فراتر از این نه دولت ما که رهبری
انقلاب ما که یک منزلت دینی و شرعی هم دارد و نه فقط برای ما از چنین
منزلتی برخوردار است که حتی در غرب هم میگویند The Ayatollah, Supreme
Leader نمیگویند رهبر و کسی فوق رئیسجمهور، بلکه یک مقام شرعی و دینی
برایش قائلند. ایشان گفته است ما شرعاً چنین اجازهای نداریم. دیگرانی را
هم که غربیها به سراغشان رفتهاند، دیدهاند ممکن است در خیلی از
زمینهها با رهبری انقلاب اختلاف نظر داشته باشند، اما عموماً در این زمینه
خاص انگار یک اجماع نظر ناگفته و نانوشته وجود دارد که این کار شرعاً
اشکال دارد. چرا؟ مگر ما میخواهیم در سمت کرهشمالی حرکت کنیم؟ ما که
اعلان کرده و گفتهایم شرعاً هم نمیخواهیم برویم. با توجه به این که چرا
باید تن به این همه ماجرا بدهیم و چرا باید از این همه امکانات وسیع
پژوهشهای هستهای بیبهره شویم؟ نهایتاً این نیست که ما به کرهشمالی
میرسیم. نه، نمیرسیم. جایگاه، قدرت، توانمندیها و ارتباطات فرهنگی و
جایگاهمان در منطقه بسیار اهمیت دارد. کرهشمالی در خاور دور چه جایگاهی
دارد؟ جایگاه ما را در مورد مردم عراق، کویت، امارات و حتی با بخشی از مردم
عربستان نگاه کنید. همین افغانستان و پاکستان. آیا اصلاً موقعیت ما با
آنها قابل مقایسه است؟ در دنیا توانمندیها و امکانات انرژی داریم، به
خاطر توان فرهنگیـسیاسی که انقلاب به هر حال افتان و خیزان توانسته است
حفظ کند و انقلاب یعنی ما، شما و بنابراین این حرف قدری کمدقتی است و شاید
هم بیدقتی که برخیها میگویند خب بعد چه؟ فوقش میشویم کرهشمالی. حرف
سر این است که آخر چنین فوقی وجود ندارد. مگر الان که ما اورانیوم 20% برای
رآکتور پژوهشی تهران، شیراز و جاهای دیگر تولید کردهایم، چه اتفاقی
افتاده است؟ الان این که ما به بخش قابل توجهی از درآمد نفتیمان دسترسی
نداریم، محدودیتهایی را برای ما ایجاد میکند.
از آن طرف ممکن است بگوییم چه سودی
دارد؟ این را راجع به جنبشها، انقلابها، مقاومتها و پایداریها
میتوانیم بپرسیم. به هر حال ما یکسری آرمانها داریم. یکی از سه آرمان
بنیادین انقلاب، استقلال است. این استقلال برای ما خیلی عزیز است. در دنیا
افتخار میکنیم که از امریکا، اروپا، ناتو و... حرف نمیشنویم. رابطهای را
که صلاح میدانیم، باور داریم، ملاحظات و اصولمان هست و دین ما و باورهای
ما میگویند، ایجاد میکنیم و مثلاً با افغانستان رابطه برقرار میکنیم،
البته آن طور که میخواهیم، ولی نه آن طور که ناتو و امریکاییها
میخواهند. ما به این وضعیت افتخار میکنیم. با لبنان، عراق، ترکیه و...
همین طور. این برای ما مایه افتخار است که در قبال این همه فشارها،
تحریمها و محدودیتهایی که داریم احساس میکنیم، پای یک ملت محروم سرزمین
غصبشدهای ایستادهایم. این مایه افتخار است. اگر این مایه افتخار نیست،
آن وقت دلم میخواهد ببینم برای چنین فردی چه چیزی مایه افتخار است؟ برای
من این مایه افتخار است. اگر شهروند ترکیهای میبودم احساس خفت و خواری
میکردم. شهروند سعودی، قطری یا اماراتی بودم که این جور در خدمت
امریکاییها مزدور تربیت میکنند، این همه کشتار در مساجد شیعیان میکنند،
در سوریه آن کارها را میکنند. من احساس خفت و خواری میکردم، در حالی که
الان به عنوان یک ایرانی افتخار میکنم. احساس آرامش میکنم. احساس میکنم
ما به یک وضعیت انسانی، اسلامی و همبستگی اسلامیمان داریم پایورزی
میکنیم. بله، هزینه هم داریم میکنیم. کیست که هزینه نکند؟ امریکاییها در
قبال حمایتی که از اسرائیلیها میکنند هزینه نمیکنند؟ گمانم سال 1379
بود که رئیس وقت دانشگاه علوم سیاسی شما، آقای پروفسور گاژیروفسکی از
استراتژیستهای بنام و مؤثر در سیاست خارجی امریکا را که استاد هم هست دعوت
و در سالن شهید مطهری دانشگاه تهران سخنرانی میکند. آقایان اساتید هم
حضور داشتند. آقای گاژیروفسکی گفت: «روابط بینالملل دودوتا چهارتاست، هر
چقدر خرج میکنید، همان قدر میگیرید. شما ایرانیها باید فکر کنید دفاع از
فلسطین برای شما چه دارد؟ با توجه به این مسئله باید cost & Benefit
analysis بکنید». خیلی هم ساده و به انگلیسی و بدون ترجمه هم صحبت میکرد.
یکی دو نفر از اساتید بلند شدند و تعریف و تمجید کردند و از راهنماییهایی
که ایشان کرد تشکر کردند. دستم را بلند کردم و گفتم: «من روابط بینالملل
خیلی کار نکرده و خیلی خیلی خیلی ناچیز کار کردهام، اما فقط یک سئوال
دارم. امریکا در حمایت از اسرائیل چه cost & Benefit analysisای
میکند؟» قد بلندی داشت. دستش را بالا برد و گفت: «هیچی ندارم به شما
بگویم».
قدرت هزینه کردن میخواهد. اگر
میخواهیم در خاورمیانه تصمیمی بگیریم که جلوی کشتارها و قلدریها را در
جایی بگیریم، باید هزینه کنیم. امریکاییها، روسها و همه کسانی که
میخواهند نقش و حرف داشته باشند و اعمال قدرت کنند، هزینه میکنند. ما
میخواهیم اعمال قدرت کنیم. ما میخواهیم مطابق مرام علویای که داریم جلوی
یکسری زورگوییها و خونریزیها را در دنیا بگیریم. این مرام و ایمان
ماست. ممکن است در مصادیقی ملاحظات دیگری در میان بیاید و جاهایی یکسری
اشتباهاتی هم بکنیم، اما بهطور کلی مرام ما بهویژه شیعیان این است. ما
چنین مرامی داریم و برای تحقق و عملی کردن آن چارهای نداریم. باید فداکاری
و جانفشانی کنیم. نیرو، پول و تحریم خرج و تحریمها را تحمل کنیم. آیا
میتوانیم نقش عربستان یا نقش زمان شاه را مجدداً ایفا کنیم؟ بروید مطالعه
کنید، چون مشا نسلی هستید که دیگر هیچ تجربهای از زمان شاه ندارید. سن و
سالم جوری بود که قشنگ میفهمیدم و تجربه کردم، ولی شما بروید و بخوانید.
شاه ژاندارم منطقه بود. هر چه FI6 میخواست به او میدادند. میگفت نه، FI4
بیشتر میخواهم، برای این که بدون اجازه پنتاگون هیچ قدمی برنمیداشت. ما
افتخار میکنیم که اینجا نشستهایم و برادرانمان جلوی تجاوزها و زورگوییها
را در جای دیگری میگیرند و این خونآشامهای غاصب را له میکنند. این
افتخار و آبرویی برای دنیایمان است. به هر حال داریم به وظیفهمان عمل
میکنیم. من این جوری میبینم. اگر اشتباه میکنم به من بگویید. ما وظیفه
داریم از مظلوم، برادران مسلمانمان و بهویژه شیعیان دفاع و از آنها حمایت
کنیم، با ملاحظات و حساب و کتابهای خاص خودش.
این نکته را هم بگویم و حرفم را تمام
کنم. به کرّات میشنوم پول این مملکت به سوریه میرود. پول مدرسه و اسفالت
ما باید به سوریه و لبنان برود. امریکا سالهاست دارد این کار را میکند،
همین طور انگلیسیها و فرانسویها. همه کشورهای قَدَری که میخواهند اعمال
نفوذ و قدرت کنند این هزینهها را میکنند. این که در داخل از چیزهایی
ضروری زده شود، سبک و سنگین کردنش را مسئولین ما باید انجام بدهند. البته
میتوانیم انتقاد کنیم که آقا! کم یا زیاد شده است، ولی اصل ماجرا را
نمیتوانیم زیر سئوال ببریم. اصل حمایت و مشارکت بینالمللیمان را
نمیتوانیم مورد تردید قرار بدهیم و هزینه کردن برای آن را، اما ممکن است
جاهایی در اجرائیات اشتباهات و افراط و تفریطهایی بشود. کاملاً امکانپذیر
است. بالاخره ما همه انسان هستیم و در آنجاها باید انتقاد کنیم؛ انتقاد
صمیمانه و دلسوزانه.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
روی قرارداد ترکمنچای و کاپیتولاسیون را سفید کرد . در بالماسکه غربی ها خوش رقصیدند . جریان خر برفت و خر برفت تکرار شد
پاسخ