کد خبر: ۵۲۸۹۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۳ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۲

عزت را فدای شکم نکنیم

اعلام سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر هماهنگ نشده بودن دیدار اشتون با محکوم فتنه را باید اوج انفعال یا خدایی ناکرده دروغگویی به حساب آورد، گیریم هماهنگ نشده بود، واقعاً سیستم‌‌های اطلاعاتی نظام از چنین دیداری خبر نداشتند؟

به گزارش شیرازه عبدالله گنجی امروز سه‌شنبه 20/12/92 طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: ذهنیت عامه ایرانیان نسبت به خانم اشتون با پرونده هسته‌ای عجین شده است. هر موقع وی را در تلویزیون یا در حال خوش‌و‌بش و مذاکره با مسئولین ایرانی می‌بینند بلافاصله پرونده هسته‌ای و مذاکرات هسته‌ای به ذهنشان می‌رسد. اما حقیقت این است که خانم اشتون بعد از توافق اولیه ژنو به مسئولین وزارت خانه گفته بود شما مذاکرات محرمانه و دو جانبه با امریکا را ادامه دهید تا نتایج بهتری بگیرید. در سفر اخیر که مسئولین دولتی هیچ هدفی را برای آن به افکار عمومی اعلام نکردند، مسئله حقوق بشر در دستور کار خانم اشتون قرار گرفت. ماجرا چیست؟

در خصوص گام میانی توافقنامه ژنو آمده است که پس از اقدامات اعتمادساز گام اول، در گام دوم قطعنامه‌‌های شورای امنیت مورد بررسی قرار می‌گیرد. از آنجا که محتوای قطعنامه‌ها، حوزه‌‌های موشکی، حقوق بشر و تروریسم را نیز در بر می‌گیرد، غرب با یک تقسیم کار مشخص به این حوزه ورود کرده است.

طبق اعلام رسمی رئیس دولت خزانه هم خالی است لاجرم طرف مقابل نیز فرصت را برای فشار بیشتر غنیمت شمرده است. هدف سفر اشتون نشان داد که اروپا و امریکا در حوزه موشکی و حقوق بشر تقسیم کار نموده‌اند، بدین صورت که بحث حقوق بشر به اتحادیه اروپا سپرده شده است و حوزه موشکی را امریکا بر عهده دارد. از کجا می‌توان این مسئله را درک کرد؟ در نشست اخیر وین، خانم شرمن بحث موشکی را بسیار پررنگ کرد، به صورتی که مسئولین کشور بارها ورود به مذاکرات موشکی را تکذیب کردند. ورود به حوزه موشکی ایران در مذاکرات هسته‌ای بارها توسط امریکایی‌ها طرح شده است، چرا که می‌دانند با خاموش کردن فعالیت‌‌های هسته‌ای ایران، باز امنیت صهیونیست‌ها تضمین شده نیست، چون موشک‌‌های ایران قابلیت ورود به سرزمین‌‌های اشغالی را دارند و امنیت اسرائیل دغدغه اصلی امریکا است.

از سوی دیگر خانم اشتون و دیگر مقامات اروپایی تاکنون در حوزه موشکی وارد نشده‌اند. تیم پارلمانی اتحادیه اروپا که چندی پیش به ایران آمد صرفاً‌ به خاطر مسئله حقوق بشر آمده بود و دیدار آنان با پناهی و ستوده نیز در همین راستا بود. یکی از اعضای تیم که از مجلس هلند بود، 72 ساعت قبل از ورود به ایران، با صراحت به تلویزیون بی‌بی‌سی می‌گوید «اگر ایرانی‌ها اجازه ملاقات با ستوده را ندهند هرگز به این سفر نخواهیم رفت.» بنابراین با اقتدار اجازه را اخذ کردند و آنچه می‌خواستند انجام دادند. در درون خانه خودمان به اپوزیسیون جایزه دادند و مسئولان کشور منفعل و ساکت از کنار آن گذشتند. سفر خانم اشتون نیز خاص حقوق بشر بود. البته ملاقات با مسئولان کشور را نیز به عنوان زنگ تفریح در دستور کار داشته و بازدید از اصفهان را نیز در راستای تعامل عاطفی در برنامه گنجاندند. سفر اشتون در هشتم مارس پیام مهمی برای مسئولان کشور داشت اما مسئولین مربوط سر خود را زیر برف کردند تا موضوع را نفهمیده جلوه دهند.

مایکل ‌مان، سخنگوی اشتون درباره سفر وی به ایران می‌گوید: «نگرانی‌‌های مستندی در زمینه حقوق بشر در ایران وجود دارد. ترجیح می‌دهیم جزئیات مذاکرات حقوق بشری با مقامات ایران را فاش نکنیم.» همانگونه که ظریف می‌گوید اگر استیضاح هم شود محتوای مذاکرات هسته‌ای را فاش نمی کنم،‌ اشتون نیز مقید به حفظ قول‌هایی است که در این سفر گرفته است. چراکه دیدن آنچه در ایران می‌گذرد بسان راز نیست که نباید فاش شود. آنچه نباید فاش شود قول و قرار و فرامینی است که صادر شده یا قول مساعدی است که ما دادیم.

اشتون با صراحت درباره سفرش می‌گوید‌ «تمرکز ویژه‌ای روی حقوق بشر داشتیم.» دیدار با نرگس محمدی و مادر ستار بهشتی بخشی از این سفر بود. بنابراین رسانه‌ها و دولت راست‌گویان باید با صراحت و صداقت به مردم بگوید این سفر ارتباطی با توافقنامه هسته‌ای نداشت. احمدی‌نژاد با توپ و تشر غربی‌ها را به لجاجت می‌انداخت که قطعنامه صادر نمایند، اما دولت روحانی نیاز به تنش نمی‌بیند اما به خاطر اینکه به غربی‌ها ثابت نماید ما آدم‌‌های خوبی هستیم، اهل تمدن و فرهنگ و حقوق بشر هستیم، به جای اجرای قطعنامه، زمینه توافق و رضایت غرب را به صورت داوطلبانه فراهم می‌کند، به صورتی که خروجی امروزش جز خدشه به استقلال سیاسی و تحقیر ملی نیست. متأسفانه دولت ما پذیرفته است که خط‌‌‌کش و شاقول برای حقوق بشر همان است که غرب می‌گوید و تلاش می‌نماید با همان شاخص‌‌ها رضایت غرب را فراهم و خود را تبرئه نماید. نکته جالب دو سفر اخیر اروپایی‌ها به ایران این است که هر دو سفر حقوق بشری بوده است اما هیچ کس مسئولیت اهداف سفر و دید و بازدیدها را نمی‌پذیرد. لذا معلوم نیست اگر کار انجام شده بی عیب و نقص است، چرا شهامت دفاع از آن دیده نمی‌شود؟

چه کسی در ایران بازدید شونده‌ها را برای ملاقات کاندیدا می‌کند؟ خانم اشتون چگونه به این نتیجه می‌رسد که با فلان شخص ملاقات کند؟ اینها سؤالاتی است که دولت راستگویان به مردم نمی‌گوید. بنابراین توقع از دولتمردان این است که با صراحت اعلام کنند که در طول مذاکرات هسته‌ای به مذاکرات حقوق بشری هم وارد شده‌ایم، منتها در جلسات مربوط به مذاکرات هسته‌ای به این موضوع نمی‌پردازیم تا افکار عمومی این دو را یک‌کاسه نبیند.

از آقای روحانی توقع است که هیئتی را از مجلس و قوه قضائیه و وزارت خارجه جهت بازدید از وضعیت حقوق بشر به ایرلند و منطقه باسک اسپانیا بفرستند تا آن موقع ضریب حساسیت غربی‌ها به دخالت در امور داخلی‌شان را درک نمایند. شاید آن موقع از خوشبینی و مصلحت اندیشی‌های کودکانه به در‌ آییم و عزت را فدای شکم نکنیم. اعلام سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر «هماهنگ نشده بود» را باید اوج انفعال یا خدایی ناکرده دروغگویی به حساب آورد. گیریم هماهنگ نشده بود، واقعاً سیستم‌‌های اطلاعاتی نظام از چنین دیداری خبر نداشتند؟ و اطلاع آن به مسئولین داده نشده بود.

این همه تظاهر مسئولین اطلاعاتی بر «اشراف» با این بی‌اطلاعی قابل جمع شدن است؟ حقیقت این است که اشتون ریز سفر خود به تهران را با مسئولین دولتی بسته بود. تردید در این فرض را باید به حساب کم‌هوشی مفرط گذاشت.



نویسنده :
عبدالله گنجی
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۲
0
صداقت دولت اعتدال با مردم!!!
اصلا همه بی سوادن غیر از خودشون
جه نیازی هست مردم ایران بدونن اینا دارن جی کار میکنن
اگه کارشون مایه افتخار بود تو ساز و کرنا میکردن
روشون نمیشه بگن جقد امتیاز دادن
امیدوارم تو انتخابات بعدی اینهمه صداقتشون رو فراموش نکنیم