کد خبر: ۶۰۰۱۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۹ - ۱۲ شهريور ۱۳۹۳
مواضع متفاوت آیت‌الله درباره «آزادی»

آیا رفسنجانی به «آزادی» در دانشگاه‌ها اعتقاد داشت؟

هاشمی امروز از نفهمیدن آزادی در دانشگاه‌ها توسط برخی سخن می‌گوید، اما باید دید خود آیت‌الله ۲۶ سال قبل چگونه با تشکل‌های دانشجویی و منتقدان برخورد کرده است.
این روزها از نفهمیدن آزادی توسط «برخی‌ها» سخن می گوید و اینکه همان برخی‌ها، آزادی در دانشگاه ها را بر نمی‌تابند.

به گزارش شیرازه به نقل از فارس؛ آیت الله هفته قبل در جشن دانشگاه آزادی‌ها و درست در سالروز 80 سالگی اش حرف هایی زد که حافظه تاریخی برخی را تحریک کرد تا چیزهایی زیادی از وی و عملکردش به یاد بیاروند.

شاید برای دیدن «هاشمی بدون روتوش» نیاز باشد به 26 سال پیش بازگشت؛ جایی که هاشمی نگاهش به آزادی بیان و مخالفانش، زیاد شباهتی به چیزی که امروز می گوید، ندارد.

در سال های اخیر و با ظهور اندیشه‌های آزادی طلبانه در دیدگاه هاشمی رفسنجانی گزارش هایی درباره نوع برخورد وی با منتقدانش منتشر شده است؛ اما اظهارات چند روز اخیر آیت الله درباره آزادی در دانشگاه‌ها یکبار دیگر ماجرا را داغ کرد.

هاشمی رفسنجانی در سخنرانی خود در جشنواره دانشگاه آزاد تصریح کرد:‌ «افکار منحطی وجود دارند که نمی‌توانند بفهمند آزادی در دانشگاه ها یعنی چه. مگر می‌شود در فضای بسته و خفه و ترعیب و ارعاب دانشمندان ناب تربیت کرد.»



این اظهارات هاشمی با استقبال کم نظیر روزنامه های اصلاح طلب قرار گرفت و تیترهای بسیاری از روزنامه ها به حرف های هاشمی اختصاص پیدا کرد.

هاشمی؛ رئیس‌جمهوری در برابر دانشجویان/ آیا آیت‌الله دانشگاه را آزاد می‌خواست؟

انتخابات ریاست جمهوری در سال 68 برگزار شد و نام اکبر هاشمی رفسنجانی بدون هیچ رقیب جدی از صندوق های رای بیرون آمد و دولت پنجم در حالی تشکیل شد که رئیس آن معتقد بود دوران جنگ پایان یافته و امروز زمان تعامل با دنیاست.

بدست گرفته شدن دولت توسط جناح نزدیک به هاشمی رفسنجانی که به راست سنتی معروف بودند، فضای دانشگاه‌ها را شدیدا تحت تاثیر قرار داد.

رئیس جمهور وقت معتقد بود که در فضای کنونی کشور نیاز اول سازندگی ویرانی‌های جنگ (نگاهی که عموم مردم پس از خاتمه جنگ در سال 67 آن‌را پذیرفته بودند) باشد نه فعالیت سیاسی؛ اما این نگاه شاید در جامعه جایگاه ظهور و بروز داشت ولی در محیطی مانند دانشگاه نه.

در این دوران، تفکری در دولت هاشمی در برابر منتقدین شکل گرفت که رکن اصلی آن تضعیف جریان‌های منتقد بود.

جریان اصلی منتقد دولت هاشمی در آن دوران بیشتر نیروی‌های جناح چپ بودند که نمود آن در دانشگاه اتحادیه انجمن‌های اسلامی یا دفتر تحکیم وحدت بود.

این تشکل دانشجویی از همان روزهای ابتدایی دولت هاشمی با توجه به برخی زمزمه های به گوش رسیده شده از دولت مبنی بر عدم تقابل با دولت هایی نظیر آمریکا، انتقادات خود را نسبت به این تفکر ابراز داشتند و در بیانیه 2 آبان سال 68 خود که به مناسبت روز 13 آبان منتشر شد نوشت: «در مخالفت با تمامی کسانی که معتقدند دوران شعار مرگ بر آمریکا سپری شده و با خوش بینی به مجامع بین المللی نگریسته و درصددند که از آن طریق مشکلات نظام مقدس و الهی را بر طرف سازند، کماکان بر شعار «مرگ بر آمریکا» تکیه نموده و خواهان تعمیق و تبئین این شعار در ابعاد سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی، می شود.»

انتقادات انجمن های اسلامی به عنوان یک تشکل دانشجویی تاثیرگذار به هاشمی رفسنجانی منجر به تلاش هایی برای محدود کردن فعالیت این تشکل از سوی دولت شد.

از آن پس فشار به این تشکل با طرح هایی نظیر «طرح و بررسی اساسنامه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه ها» در شورای عالی انقلاب فرهنگی ظهورو بروز بیشتری یافت و حتی نماینده این انجمن برای هم اندیشی به شورا دعوت نشد که این موضوع مورد انتقاد شدید دفتر تحکیم وحدت قرار گرفت.

فشار بر این جریان دانشجویی در ادامه و در اوایل دوره دوم هاشمی رفسنجانی نیز ادامه پیدا کرد و حتی شخصیت های سیاسی نزدیک به جریان چپ و دفتر تحکیم وحدت نظیر عباس عبدی به دلیل انتقاداتی که در روزنامه وابسته به این جریان (سلام) نسبت به دولت انجام داده بود، در بازداشت به سر می‌برد.

در آن سال ها مراسم 13 آبان به صورت سنتی توسط دفتر تحکیم وحدت تشکیل می شد، اما مراسم 13 آبان سال 72 به یکی دیگر از نقاط برخورد با تشکل دانشجویی منتقد دولت هاشمی شد.

وزارت کشور دولت هاشمی به تحکیم وحدت برای برگزاری تجمع 13 آبان در مقابل لانه جاسوسی مجوز نداد.

دفتر تحکیم وحدت نیز با انتشار بیانیه برای نشان دادن پایبندی خود به قوانین جمهوری اسلامی، برنامه راهپیمایی خود را لغو کرد.

این موضوع جو سنگینی را در فضای دانشگاه ایجاد کرد، ضمن آنکه اعضای انجمن های اسلامی گلایه های خود را در اینباره به رهبر معظم انقلاب (که از قدیم رابطه‌ای صمیمی با این تشکل داشتند) انتقال داده بودند.

تذکر رهبر انقلاب به مسئولان وقت/ «خدا لعنت کند کسانی که دانشگاه را غیرسیاسی می‌خواهند»

همین مساله موجب شد تا رهبر انقلاب در اظهاراتی کم سابقه نسبت به ایجاد فضای خفقان در دانشگاه‌ها و آنچه تلاش برای «غیر سیاسی کردن» دانشگاه ها خوانده می شود، واکنش نشان دهند.

ایشان در سخنرانی خود به مناسبت 13 آبان سال 72 و پس از یک سلسله برخورد با تشکل های دانشجویی و تلاش برای غیرسیاسی کردن دانشگاه‌ها، در جمع دانشجویان فرمودند: «بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس - روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟ بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومت‌های مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند.»

آیت الله خامنه ای تصریح کردند: «اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بیپایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام میداند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - میتوانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر میشود!؟ عالِمترین عالِم‌ها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش می‌تواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند.»

این سخنرانی رهبر معظم انقلاب شدیدا مورد استقبال تشکل های دانشجویی به ویژه دفتر انجمن های اسلامی قرار گرفت.

با سخنرانی رهبر معظم انقلاب، فشارها تا حدودی از روی جریان مخالف دولت هاشمی برداشته شد و این طیف نیز با استفاده از همین فضا در مراسم 13 آبان سال 73 و در کنفرانسی دو روزه با عنوان «انقلاب اسلامی در ستیز با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جنایت کار» به نقد جدی مباحث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و سیاست تعدیل دولت هاشمی و همچنین پیامدهای خصوصی سازی دانشگاه ها پرداختند.

آیا رئیس جمهور دانشگاه را سیاسی نمی‌خواست؟

روند برخورد دولت هاشمی رفسنجانی با تشکل‌های دانشجویی از اوائل دهه 70 شدت بیشتری گرفت، تا جایی که رئیس جمهور وقت همواره تلاش می کرد دانشجویان وارد فضای سیاسی نشوند و این مساله نیز با توجیه لزوم علمی ماندن فضای دانشگاه صورت می‌گرفت.

یکی از معاونین وقت وزارت علوم دولت سازندگی در گفت‌وگو با فارس درباره فضای حاکم بر دانشگاه ها در دولت هاشمی با بیان اینکه «واقعیت این است که رابطه آقای هاشمی با تشکل های دانشجویی اصلا خوب نبود»، تصریح کرد: «تعداد نشریات دانشجویی در آن دوران باید مورد بررسی قرار گیرد و شما با پس از این بررسی می‌‌بینید که تعداد نشریات شدیدا محدود بود.»

این مسئول وزارت علوم دولت سازندگی ادامه داد: در آن دوران اگر گروهی از دانشجویان انتقادی را مطرح می کرد آقای هاشمی شدیدا برافروخته می شد و بلافاصله در نماز جمعه بعدی به آن واکنش نشان می داد.»

بنابر این گزارش، عباس سلیمی نمین مورخ و رئیس مرکز مطالعات تاریخی ایران نیز در گفت و گو با فارس، با اشاره به برخورد های سخت دولت هاشمی رفسنجانی با منتقدان گفت: «آقای هاشمی در دوره ای سعی کردند همه جریان های سیاسی را زیر بلیط خود بگیرند؛ در این میان جریان های سیاسی به ویژه جریان چپ حاضر نبود این مساله تن دهد و به همین دلیل آقای هاشمی سعی کرد این جریان را از عرصه سیاسی کشور حذف کند.»

وی ادامه داد: «بخشی از این حذف در عرصه مطبوعات صورت گرفت که با بسته شدن نشریات همراه بود و بخشی نیز در راستای تقابل با اتحادیه انجمن های اسلامی یا دفتر تحکیم وحدت انجام شد؛ پس از آن این تشکل در دانشگاه شدیدا از آقای هاشمی انتقاد می‌کرد و وی نیز متقابلا علیه این جریان موضع می‌گرفت.»

سلیمی نمین تاکید کرد: «در آن دوره آقای هاشمی معتقد بود در دانشگاه نباید فعالیت سیاسی صورت بگیرد و حتی وزیر علوم دولت ایشان صریحا در مصاحبه‌ای با کیهان هوایی در اوائل دهه 70 تصریح کرد که تفکر دولت و آقای هاشمی این است که در دانشگاه فعالیت سیاسی صورت نگیرد.»

بنابر این گزارش، با توجه به این اظهارات، مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تعطیلی دفتر تحکیم در سال 1370 را نمی توان بی‌ارتباط با تفکر رئیس شورا و اکثریت هم فکر با وی، دانست.

واکنش هاشمی به انتقاد دانشجویان/ وقتی آیت الله گریه می‌کند

با اوج‌گیری طرح های اقتصادی دولت سازندگی مناطق آزاد به عنوان یکی از مبادی ورود و خروج کالا به کشور مورد توجه ویژه دولت قرار گرفت.

در این میان جریان های دانشجویی منتقد اعتقاد داشتند که مناطق آزاد به رسالت خود عمل نمی‌کنند و بیشتر به جایگاه ورود کالاهای بی ارزش تبدیل شده است.

در همین راستا اتحادیه انجمن های اسلامی اقدام به برگزاری نمایشگاهی درباره مناطق آزاد در دانشگاه امیرکبیر کرد.

در این نمایشگاه برخی اقلام لوکس و بعضا پیش پا افتاده‌ای که از مناطق آزاد وارد کشور شده بود به نمایش درآمد و شدیدا از این اقدام دولت سازندگی انتقاد شد.

این اقدام دانشجویان شدیدا مورد انتقاد هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و رئیس جمهور وقت شدیدا دانشجویان را مورد انتقاد قرار داد و حتی برای تحت شعاع قرار دادن اقدام دانشجویان در تریبون نماز جمعه با حالتی بغض گونه گلایه های خود را مطرح کرد.

محمد حسین صفارهرندی وزیر ارشاد دولت نهم در سخنرانی اش در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات در سال 87 واقعه گریه هاشمی در نماز جمعه در واکنش به انتقادات را اینگونه روایت می‌کند: «تعجب کردم وقتی برخی از شخصیت‌های محترم در ارتباط با آزادی مطبوعات در شرایط فعلی ابراز نگرانی کردند و مطالبی را فرمودند که به نظر می‌رسد نگران وضع موجود اطلاع‌رسانی هستند و در مقابل، به خاطر آوردم همین بزرگواران در دوران مسئولیت خود، به خاطر انتقادی عادی و معمولی، چنان برآشفته شده بودند که حتی کار به گریه در برابر تریبون‌های عمومی کشیده شد. تعجب می‌کنم کسانی با این سطح تحمل از آزادی مطبوعات در دوران خود، چطور اکنون در رابطه با آزادی مطبوعات ابراز نگرانی می‌کنند.»

بنابر این گزارش، اما نگاه برخوردگرایانه آیت‌الله با انتقادات تنها به تشکل های دانشجویی محدود نمی شد و جریان‌های سیاسی فعال با این برخوردها مواجه بودند.

وقتی نشریه های منتقد بسته و روی منتقدان کم می‌شود

برخی نشریات دوران دولت سازندگی به ویژه نشریات نزدیک به جریان چپ شدیدا منتقد سیاست‌های اقتصادی و سیاست خارجی دولت هاشمی بودند.

در این میان روزنامه جهان اسلام به مدیر مسئولی هادی خامنه ای از اعضای مجمع روحانیون مبارز پیشتاز انتقاد به سیاست های اقتصادی هاشمی بود.

این نشریه که از سال 1369 کار خود را آغاز کرده بود در نهایت با فشار دولت توقیف شد و از ادامه انتشار باز ماند.

هادی خامنه ای مدیر مسئول این روزنامه در گفت و گو با یکی از نشریات اصلاح طلب روایت جالبی از موضوع دارد.

هادی خامنه ای وقتی برابر سوالی مبنی براینکه «شما از وضعیت آزادی‌های سیاسی و فرهنگی در دوران آقای هاشمی راضی بودید و مسئله‌تان فقط اقتصاد بود؟ آن هم در حالی که روزنامه‌ تحت مدیریت شما (جهان اسلام) در دوره ایشان توقیف شد» می گوید: «من اینجا زیاد اصرار ندارم درباره اختلاف با آقای هاشمی بگویم اما داستان توقیف روزنامه آن بود که روزنامه ما به‌ویژه در حوزه اقتصاد انتقادهای زیادی به آقای هاشمی داشت و من از طریق یک راوی معتبر خبر داشتم که آقای هاشمی به کرات از روزنامه «جهان اسلام» اظهار نارضایتی کرده بود که بالاخره هم منجر به تعطیلی روزنامه شد. البته ما هنوز هم با وجود گذشت زمان منتظر بوده و هستم که آقای هاشمی آن کم‌لطفی را جبران کند هنوز هم ناامید نیستیم!»

وی ادامه داد: «ولی جریان روزنامه که تا آن زمان هم اولین روزنامه‌ای هم بود که توقیف می‌شد؛ نشان داد تحمل ایشان به انتقاد در دوران ریاست جمهوری مقداری کم بود اما به نظر می‌رسد گذشت زمان تحمل آقای هاشمی را خیلی بالا برده است. ایشان در این دوران قدر آن انتقادهای منطقی آرام و مؤدبانه ما را می‌دانند! در واقع گذشت زمان هم را پخته‌تر کرده حتی آقای هاشمی را که از جمع سیاستمداران موجود پخته‌تر است. بنابر این به جز این مسئله که می‌توان آن را «کم‌تحملی» نامید، گمان نمی‌کنم در مسائل اساسی سیاسی و فرهنگی حتی در آن زمان تفاوت نظر زیادی وجود داشته است چنانکه تنها موردی که برشمردید تعطیلی یک روزنامه بود.»

هادی خامنه ای که امروز در تفکری همسو با آیت‌الله تلقی می شود نیز مانند دیگر منتقدان جناح مقابل وی تاکید دارد که هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری «تحمل نقد» را نداشت.

همچنین در نامه‌ای که از سوی شورای سردبیری روزنامه جهان اسلام سال ها بعد و در واکنش به اظهارات هاشمی مبنی بر فضای باز مطبوعات در دوران ریاست جمهوری اش منتشر شد، ماجرای توقیف این روزنامه اینگونه روایت می شود: «از طریق برخی اعضای دولت اطلاع حاصل شد که موضوع عملکرد روزنامه جهان اسلام در جلسه دولت سازندگی مطرح شده و برخی وزرای غیر مرتبط درباره آن سخن گفته و ضرورت توقیف آن را در حضور رئیس دولت مورد تاکید قرار داده‌اند.»

البته در میان تنها روزنامه های جریان چپ تحت فشار دولت قرار نداشتند. روزنامه کیهان به عنوان یکی از جدی ترین منتقدان دولت هاشمی بود؛ سعدالله زارعی عضو شورای سردبیری این روزنامه در تشریح چگونگی برخورد هاشمی با روزنامه های منتقد می گوید: «هاشمی نسبت به انتقادات روزنامه‌ی کیهان علیه دولتش آزرده‌خاطر بود و از این رو، کمک‌های دولت به روزنامه‌هایی که علیه آن‌ها انتقاداتی را مطرح می‌کردند قطع و نشریه‌های دانشجویی منتقد هاشمی نیز تحت فشار قرار گرفتند.»

در همین راستا هاشمی حتی تحمل یک مقاله اقتصادی از سوی احمد توکلی از بنیان گزاران روزنامه رسالت را نیز ندارد؛ مقاله ای که درباره بدهی ایران به بانک جهانی نوشته شده است و کار را به جایی می رساند که به گفته توکلی «آقای هاشمی پیام فرستاد که احمد آقا این چه کاری است می کنی؟!»

البته نمونه های عجیب تری از برخورد هاشمی رفسنجانی با منتقدین وجود دارد.

سال 69 جمعی از اعضای گروهک نهضت آزادی به سردمداری مرحوم عزت الله سحابی در نامه ای به رئیس جمهور وقت از سیاست های اقتصادی وی انتقاد می کنند و همین موضوع موجب بازداشت وی و تعدادی دیگر از عناصر این جریان می شود.

عزت الله سحابی در خاطرات خو درباره این واقعه می‌گوید: «ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونه‌ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته‌ایم و همه دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، 23 نفر را بازداشت کردند که یکی از آن ها من بودم... بعد از دستگیری‌ها، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می‌شناختند به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: رویش زیاد شده بود، می‌خواستیم رویش را کم کنیم.»

فارق از مواضع سیاسی نادرست نهضت آزادی و جبهه ملی که مورد انتقاد صریح طیف انقلابی بوده و هست اما نوع برخورد دولت سازندگی با چهره های منتقد در نوع خود قابل توجه است.

وقتی هاشمی از نقد فرزندانش برافروخته می‌شود

هاشمی رفسنجانی که در دولتش تعداد زیادی از نشریات تنها به دلیل انتقادات اقتصادی مورد هجمه قرار می گرفت در برابر انتقاد از عملکرد فرزندانش موضع دیگری می گیرد.

وی در مجموعه مصاحبه های 16 ساعته خود با روزنامه کیهان در سال 83 که با عنوان بی پرده با هاشمی منشر شد، شد در برابر سوال روزنامه کیهان و انتقاد از روزنامه زن روز به مدیرمسئولی فائزه هاشمی به دلیل پرداختن به وزرش بانوان و انتشار عکس دوچرخه سواری زنان، با دفاع تمام قد از فرزندش می گوید: «همین برخوردهای نادرستی که شد، یک مقدار فائزه را رنجاند. فائزه کارش را از ورزش خانم‌ها شروع کرد که کار درستی هم بود... کارش را که شروع کرد، همین جریان‌های ارزشی تند بنا را بر اهانت کردن و فشارآوردن و برخوردکردن با او گذاشتند و روحیه اش را یک مقدار عوض کردند. او مخلص انقلاب است... به هر حال آن موقع به ناحق طردش کرده بودند.»

این موضع هاشمی رفسنجانی درباره روزنامه زن روز به مدیرمسئولی فائزه هاشمی در حالی صورت می گرفت که این روزنامه در اقداماتی ساختار شکنانه در زمینه وزرش زنان حرکت می کرد که بارها مورد انتقاد قشر ارزشی قرار گرفته بود ولی آیت الله این انتقادات را حمله هایی تند!‌ می خواند.

آیا آیت الله واقعا تغییر کرده است؟

بررسی چگونگی رفتار هاشمی رفسنجانی با منتقدان قطعا می تواند نشان دهد دولت های پنجم و ششم فضای مطلوبی را برای مطبوعات ایجاد نکرد.

اما هاشمی رفسنجانی که پس از دوران دولتش و با شروع دوران دوم خرداد شدیدا مورد انتقاد بی محابای جریان چپ حاکم بر کلیت دولت قرار گرفت، تلاش کرد تا ضمن استفاده از این فضا، جایگاه خود را در میان جریان های سیاسی ارتقا بخشد.

از اوائل دهه 80 دیگر قرار نبود هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور سابق بماند، بلکه سعی می کرد با بیان دیدگاه های آزادی گرایانه نسلی را که برخورد های هاشمی با منتقدان را به یاد نمی آورد، جذب کند؛ نمود و نتیجه این تلاش ها نیز در انتخابات ریاست جمهوری نهم بروز پیدا کرد.

در سال های پایانی دهه 80 نیز وی با بیان دیدگاه های خود درباره آزادی و دموکراسی این تلاش ها را تقویت کرد تا از این ره آورد بتواند تاثیرگذاری خود را در فضای سیاسی کشور حفظ کند.

بنابر این گزارش، حال باید دید با توجه به سابقه جدی برخورد هاشمی رفسنجانی با منتقدان، طیف های جامعه اظهارات وی درباره آزادی را چگونه هضم خواهد کرد؟
نظرات بینندگان