بلایی که انگلیسی ها در قلعه SPR بر سر نی ریزی ها آوردند + عکس
به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه به نقل از نبض نی ریز، سابقه روابط ایران و انگلیس سرشار از ظلمها و ستمهایی است که دولت انگلیس نسبت به مردم ایران روا داشته است. در جنگ خانمانسوز جهانی اول در زمان احمدشاه قاجار با وجودی که دولت ایران اعلام بیطرفی کرده بود، در طول سالهای 1917-1919 میلادی بین هشت تا ده میلیون نفر از مردم ایران در اثر قحطی یا بیماریهای ناشی از کمبود مواد غذایی و سوءتغذیه از میان رفتند و جمعیت ایران به شدت کاهش یافت. قحطی که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی بسیار عظیم تر بود و چهل سال طول کشید تا ایران به جمعیت قبلی خود بازگردد.
این قحطی بزرگ در زمانی اتفاق افتاد که سراسر ایران در اشغال نظامی انگلیسیها بود. ولی انگلیسیها نه تنها هیچ کاری برای مبارزه با قحطی و کمک به مردم ایران نکردند، بلکه عملکرد آنها اوضاع را وخیمتر کرد و سبب مرگ میلیونها نفر از ایرانیان شد. درست در زمانی که مردم ایران بهدلیل قحطی نابود میشدند، ارتش بریتانیا مشغول خرید مقادیر عظیمی غله و مواد غذایی از بازار ایران بود و با این کار خود هم افزایش شدید قیمت مواد غذایی را سبب میشد و هم مردم ایران را از این مواد محروم میکرد. جالبتر اینکه انگلیسیها مانع واردات مواد غذایی از آمریکا، هند و بینالنهرین به ایران شدند.
بهعلاوه، در زمان چنین قحطی عظیمی، انگلیسیها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران استنکاف ورزیدند و بدین ترتیب هولوکاست واقعی 9 میلیون ایرانی در تاریخ ثبت شد.
نی ریز نیز همچون سایر مناطق جنوبی ایران از این خباثت ها و جنایات انگلیسی ها دور نماند. در بخشی از دانشنامه نی ریز آمده است: «دولت استعمارگر انگلیس در حدود هشت سالی که بر مناطق جنوب ایران تسلط داشت، تعدادی قلعه و دژ برای نگهداری نیروی خود ساخت. از جمله یک قلعه در سعیدآباد کرمان که با خشت بنا کرد و دیگری را در نیریز با مصالح سنگ، گچ، آجر، آهک، ساروج، شن و ... در طول سه سال ساخت و یک بریگارد ( (brigade یعنی یک تیپ شامل دو فوج یا دو هنگ تحت فرماندهی یک ژنرال شامل ۳۵۰۰ نیرو در آن مستقر نمود. مأمورین انگلیسی پیش از ساخت قلعه، شروع به خریدن اجناس مردم شامل گندم، جو، ذرت و مایحتاج اهالی کردند و هنگامی که دیدند در دست مردم چیزی باقی نمانده قیمت اجناس را چندین بار و حداقل سه برابر کردند و به خریداران محلی با بهای جدید میفروختند و معامله میکردند. البته چند نفر از نیریزیها دلال این کار شده بودند. برای ساختمان قلعه مزد کارگر را روزی دو ریال تعیین کردند. همچنین به افرادی که توسط الاغشان سنگ و مصالح میآوردند، بابت هر الاغ ۲ ریال میدادند. نقل است که یکی از نایبهای (ستوانهای) نیروی بریگاد در نیریز ازدواج کرد و هنگامی که خواست از نیریز برود چون زوجه حاضر نشد همراه او برود لذا مهریهی او را پرداخت و وی را طلاق داد.
مرحوم مصطفی آزاد فرزند حبیب می گوید: زمانی که نیروی انگلیسی، نیریز را ترک میکردند و مردم به تماشای آنها آمده بودند، من هم با پدرم زیر طاق جلو کوچهی خواجهها مثل سایرین ایستاده بودم و تماشا میکردم؛ آن زمان من پنج ساله بودم. یکی از نایبها (ستوانها) به پدرم گفت این بچه را بده تا او را همراه خود ببرم؛ پدرم قبول نکرد و جواب رد به او داد.
نیروی مستقر در قلعهی اسپیآر در حملهای که به دهچاه کردند ناجوانمردانه بیست و چهار نفر (حتی بچهی شیرخوار) را شهید کردند. آنان همچنین به چاهک نیریز حمله و هجوم بردند و قلعهی آن جا را با خاک یکسان کردند. در همان زمانها مرحوم ابراهیم فرزند علی بابا دو نفر و محمود دانشی یک نفر از انگلیسیها را در نیریز کشتند؛ عدهای هم تفنگهای آنها را برداشتند و فرار کردند و به اصفهان و جاهای دیگر رفتند.»
انگلیسیها در تمام دوران تاریخ شانه به شان آمریکاییها با ما دشمنی کردند و اگر نگوییم جلوتر از آنها بودهاند باید بگویم حرکت آنها شانه به شانه بوده است و همپای آنها جلو میآمدند و همواره با آمریکاییها همراهی میکردند و در بعضی جاها نیز حالت پیشرو و تحریک کننده داشتند که این مسئله نشان میدهد بعد از انقلاب هم آنها از دشمنی خودشان با ملت به هیچ وجه کم نکردند و همچنان طبق رویه گذشته در جهت مخالفت و دشمنی با ملت ایران قدم برداشته اند.